یکی از اصلیترین مسائلی که از زبان کنشگران زیستمحیطی میشنویم این است که بسیاری از گونهها و انواع طبیعی سخت در خطر انقراض هستند و درنتیجه تنوع و گونهگونیِ طبیعت با سرعت بالایی رو به کاهش است. اما چگونه باید اثبات کنیم که گونهگونی و تنوع طبیعت در خطر است. با چه دلایل و شواهدی میتوان نشان داد که خطر واقعاً جدی است؟ آیا این کار اساساً ممکن است؟
کتاب «دفاع از تنوع زیستی: علوم زیستمحیطی و اخلاق» که بهتازگی از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده به این پرسشها میپردازد.
تصور کنید یک کنشگر زیستمحیطی هستید که بهجد باور دارید حفاری برای نفت در زیستگاه جانوران در قطب شمال کاری نادرست است. چگونه دیگران را قانع میکنید که حفاری در آن زیستگاه کاری نادرست است؟ دهههاست که بحثها دربارهی زیستمحیط و اینکه انسانها چگونه باید با زیستمحیط رفتار کنند ادامه دارد. اما با این حال استدلالهایی که بهنفع حفظ تنوع زیستی ارائه شده اغلب پشتوانهی تجربی ندارند یا از نظر فلسفی سست هستند و به همین دلیل بسیار کماثرتر از آن که باید باشند هستند.
کتاب پیشرو یک بررسیِ انتقادی است دربارهی استدلالهایی که معمولاً در پشتیبانی از حفظ تنوع زیستی ارائه میشود. نویسندگان این کتاب یک نظرگاه شکاکانه را به کار میبندند تا قوت هر استدلال را بیازمایند و نشان میدهند که چگونه درمورد مسائل زیستمحیطی میتوان شواهد علمی را در کنار استدلال فلسفی گذاشت؛ آنان از این طریق به زیستمحیطگرایان کمک میکند که بهتر در بحثهای عمومی شرکت کنند و سیاستگذاریِ عمومی را بهشیوهی بخردانه از دیدگاه خود بهرهمند گردانند.
این کتاب که میانرشتهای و آسانیاب است اثری است خواندنی برای هرکه در بحثها دربارهی حفظ تنوع زیستی مشارکت دارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تنوع زیستی» از آن واژههایی ست که معنایی به خود گرفته است فراتر از تصور کسانی که در آغاز آن را وضع کردهاند. «بومشناسی» و «بومسازگان» (اکوسیستم) دو نمونهی قابل توجه دیگر از این دست واژهها هستند. بهطور معمول تصور میشود اصطلاح «تنوع زیستی» (biodiversity) را نخستین بار ی. اُ. ویلسون (۱۹۸۸) به کار برد، گرچه اصطلاح «تنوع زیستشناختی» (biological diversity) پیشتر به کار رفته بود. تنوع زیستی در آغاز بهطور مبهم و صرفاً دلالت میکرد بر «تنوع حیات». اکنون اما این اصطلاح در حلقههای تخصصی بومشناختی و زیستشناسیِ حفاظت اغلب اطلاق میشود به تنوع در سه سطح از ساختمان بومشناختی: ژنها، گونهها، اکوسیستمها. «پیمان ملل متحد دربارهی تنوع زیستی» که در اجلاس ریو به سال ۱۹۹۲ امضا شد نیز همین تعریف را ارائه کرده است:
«تنوع زیستی» به معنای تفاوتها میان ارگانیسمهای زنده است، ارگانیسمهایی از همهی منابع از جمله منابع زمینی و دریایی و نیز اکوسیستمها و همتافتهای بومشناختی که این ارگانیسمها را در خود دارند؛ تنوع در اینجا عبارت است از تنوع در هر گونه، تنوع در میان گونهها، و تنوع در میان اکوسیستمها.
این تعریف این امتیاز را دارد که فراگیر و جامع است و همهی صورتهای حیات را در بر میگیرد بدون لحاظ سطح یا مقیاس آنها. پیشرفتهای علمی در آینده ممکن است روزی صورتهای دیگری از تنوع زیستی را هم -برای مثال، در مقیاسهای ریزاندامی (micro-organismal) و درونژنومی- شناسایی کند.
زیستشناسان تخمین میزنند که، در طیِ سه و نیم میلیارد سال که حیات بر روی زمین قدمت دارد، کمابیش ۴ میلیارد گونه وجود داشته و حدود ۳.۹۶ میلیارد گونه منقرض شده است. این میزان کمابیش ۹۹٪ از همهی گونههایی است که تا کنون وجود داشتهاند.
معنای این حرف این است که تقریباً هر سال یک گونه منقرض شده است. تا جایی که سرعت انقراض و سرعت گونهزایی در تعادل باشند، شمار گونههایی که در حال حاضر در سیارهی زمین موجود هستند ثابت باقی میماند. البته در طیِ زمان نه سرعت انقراض هیچگاه ثابت بوده است و نه سرعت گونهزایی.
در گذشته دقیقاً در چهار دوره سرعت انقراض بسیار بالاتر از سرعت گونهزایی بوده است. میزان بالای انقراض در این چهار دوره به اندازهای به درازا کشیده که انقراضهای بزرگ را موجب شده است. چنان انقراضهای بزرگ رویدادهایی هستند که به گذشتههای بسیار دور برمیگردند و آخرینشان حدود ۶۵ میلیون سال پیش بوده است. این رویدادها نهتنها به گذشتههای دور برمیگردند بلکه مدت زمانی طولانی به درازا کشیدهاند (شاید انقراضی که مربوط به دورهی زمینشناختیِ کرتاسه است از این جهت یک استثنا باشد). برای نمونه، انقراضی که به دورهی تریاس مربوط میشود در طیِ یک دورهی زمانی از ۶۰۰۰۰۰ سال تا ۸۳۰۰۰۰۰ سال روی داد. برای اینکه طول این دوره را با یک مقایسه بهتر بفهمیم، تاریخ بشر در حدود ۳۰۰۰۰۰ سال است. این انقراضهای بزرگ همسان نبودهاند، اما به بیانی کلی در همهی آنها زمین بیش از ۷۵٪ از گونههایش را «در طیِ زمانی که از نظر زمینشناختی کوتاه است» از دست داده است.
در حال حاضر گفته میشود سرعت انقراض ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ مرتبه بالاتر از سرعت گونهزایی است و این امر کسانی را به این نتیجه رسانده که ما هماکنون در میانهی «ششمین انقراض بزرگ» قرار داریم. این نظر در میان بسیاری از کنشگران زیستمحیطی به نگرانیهای جدی دامن زده است. چنان عدد و رقمهایی بهراستی هشداردهنده هستند اما این هم مهم است که بدانیم چگونه چنان تخمینهایی به دست میآید. روشن است که کنشگرانی که برای حفظ تنوع گونهها دلنگران هستند و در این زمینه میکوشند لازم است با دقت و روشنیِ کافی به دیگران نشان دهند که تنوع گونهها واقعاً در خطر است. بررسیِ قوت یا ضعف دلایل و شواهد برای اثبات از بین رفتن تنوع زیستی یکی از بحثهای کتاب را شکل میدهد.
نشانی دریافت این کتاب
تازهترین کتابها در حوزه محیط زیست
- علم، استعمارگری، و اینوئیتها/ معرفی کتاب آبکردن یخهای شمالگان
- چرا طبیعت چنین نمودی دارد/ معرفی کتاب «الگوها در طبیعت»
- معرفی کتاب رشد اقتصادی و توسعه پایدار
- معرفی کتاب ترویج زیست پایا
- معرفی کتاب مقابله با سرقت زیستی
- تاریخ سیاسی کوه
- معرفی کتاب روانآبهای رگباری
- اندیشیدن به تغییرات اقلیمی: اخلاق یا سیاست؟
- نوآوری برای محیط زیست؛ تبدیل پسماند به خوراک
- قانونهای زیستمحیطی برای زیستشناسان
- چرا بومشناسی مهم است؟
- اخلاق زیستمحیطی، اخلاق سرزمین: میراث آلدو لئوپولد
- معرفیِ کتاب «انرژی و اقلیم: بینشی برای آینده»
- تفاوت اقلیم و آبوهوا: درآمدی بسیار کوتاه
- چرا کره زمین ظرفیت افزایش جمعیت را دارد؟
- عاج: قدرت و شکار در آفریقا
- تبارشناسی «حیاتوحش»؛ پیوندها میان انسان و مکان
- جُرمشناسی سبز: سرمایهداری چگونه زیستبوم را نابود میکند؟
- دیوید ثورو، زبان درختان
- ارزیابی آبخیزداری از طریق روش ترکیبی؛ حوضه آبخیز کوشکآباد
- فوتبال و محیط زیست چگونه جهان را نجات میدهند؟