ایرج ادیبزاده – در تازهترین نمایشگاه رضا دقتی، عکاس و خبرنگار تبعیدی ایرانی، از عکسهای خود او کمتر خبری هست. ویژگی این نمایشگاه با عنوان “نقش تصویر در دگرگونیهای اجتماعی” که از پنجشنبه پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۱ در دانشگاه امریکایی پاریس آغاز شده، نقاشیهای کودکان خیابانی کابل است که در افغانستان طرحهایشان را از روی عکسهای رضا دقتی کشیدهاند.
رضا دقتی عکاس – خبرنگاری است که بیش از ۳۰ سال است جهان را با نگاهی پرسشگر میپیماید و در میان عکاسان حرفهای و همچنین در چشم جهانیان یک چهره کاملاً شناخته شده به شمار میآید. اینبار اما رضا کودکان فقیر خیابانی کابل را در “بنیاد آینه” که ۱۰ سال پیش در سال ۲۰۰۱ در کابل تأسیس کرده بود، گرد آورده است. آنها در پردههای نقاشیشان دنیا را از دریچه چشمان رضا دیدهاند. حاصل این تلاش تابلوهایی معصومانه است که گاه به رنگبازی ماهرانهای میماند و گاهی هم در فقط در حد گرتهبرداری از عکسهای مشهور رضا دقتیست.
رضا دقتی، عکاس – خبرنگار سرشناس ایرانی و بنیانگذار بنیاد مطبوعاتی “آینه” در افغانستان
رضا عکاسی را از ۱۶ سالگی آغاز کرد. مجموعهای از عکسهای خبری دوران انقلاب ۵۷ و پس از آن را تهیه کرد، اما سه سال پس از انقلاب، بهخاطر تصویرگری سرکوب و ستم رژیم اسلامی، بهویژه کشتار کردها و ترکمنصحرا، ناچار به ترک کشور شد. از آن پس، رضا با خبرگزاریها و نشریات مختلف همکاری دارد و از سال ۱۹۹۰، با مجلهی معتبر “نشنال جئوگرافیک” کار میکند. وی در بیش از ۱۰۰ کشور جهان، در جنگها و ناآرامیهای بسیار در جاهای مختلف شرکت داشته و از سنتداران مکتب عکاسی بشردوستانه است.
عکسهای او نشانهگر ایمانش به انسان و نمایانگر شجاعت و توان مسخکننده او به عنوان یک عکاس- خبرنگار است. رضا به دلیل همین نگاه، به دریافت نشان “شوالیهی ملی لیاقت فرانسه” که از آن به عنوان بالاترین نشان کشور فرانسه یاد میکنند، مفتخر شده است. وی نخستین ایرانیئیست که به دریافت این نشان پرافتخار فرانسه نائل آمده است.
رضا دقتی در ژانویه ۲۰۱۰ هم جایزه بنیاد “لوسی” در نیویورک را که به اسکار عکاسی معروف است دریافت کرد. رضا در مراسم دریافت جایزهاش، آن را به مردم ایران و ندا آقاسلطان تقدیم کرد. زن جوانی که تصویر مرگش در جریان تظاهرات مسالمتآمیز و اعتراضی در تهران، دنیا را تکان داد و تمامی صفحهها را تسخیر کرد.
از رضا تاکنون ۱۱ کتاب و آلبوم منتشر شده است.
در محل نمایشگاه تازه رضا از نقاشیهای کودکان خیابانی کابل بر اساس عکسهای او، درگفتوگویی برای زمانه، از او میپرسم که هدفش از برپایی این نمایشگاه در دانشگاه آمریکایی پاریس چیست؟
رضا دقتی – میدانید که سالهای سال است که یکی از مسائلی که من روی آن کار میکنم و آن را دنبال میکنم، استفاده از تصویر در مسائل اجتماعی است و اینکه تصویر چه تغییراتی در جامعه جهانی بهوجود آورده و چه نقشی میتواند [در تحولات جهانی] بازی کند. همه ما و آنهایی که داستان را دنبال کردهاند، میدانند که در قرن ما، چقدر تصویر دارد نقش بیشتر و بیشتری ایفا میکند.
این نمایشگاه که در دانشگاه آمریکایی پاریس برگزار شده، بیشتر از این جهت مهم است که دانشجویان و کلاً نسل جدید متوجه اهمیت تصویر در تحولات جهانی باشند. هم اینکه چون یک دانشگاه پشتیبان این مسئله است، توجه بیشتری را جلب میکند و کسانی را وارد این جریان میکند که در زمینه تعلیم و تربیت حرفی برای گفتن دارند. من دارم گروه بینالمللی بزرگی را از تمام کشورهای مختلف دنیا جمع میکنم که عضویت چنین فکری، یعنی استفاده از تصویر برای تغییرات اجتماعی را قبول دارند و هدف ما هم این است که در نهایت بتوانیم کارهای بهتر و بیشتری را در جاهای دیگر دنیا انجام دهیم.
استفاده از تصویر برای تغییرات اجتماعی، میبینیم که بهویژه در بهار عربی نقش خیلی مهمی بازی کرده است. خیلی از عکاسها شاید جانشان را از دست دادهاند، خیلیها را بازداشت کردهاند و مشکلات بسیاری برای آنها پیش آمده است؛ بهویژه در سوریه. شما خودتان هم در چند ماه گذشته با این مسائل روبرو بودید؟
طبیعی است که چنین مسائلی که در این مدت در دنیا پیش آمده، از زمینه کاری من جدا نبوده است. من از طرق مختلف این مسئله را دنبال کردم. خود من در زمان شلوغیهای مصر، مدتها در مصر بودم. در کشورهای دیگر هم با استفاده از امکانات و وسایلی که من میتوانم در اختیار عکاسان محلی بگذارم، مسئله را دنبال کردم. بعد هم مدتی است که کاری را با جوانان الجزایری شروع کردهام و فعلاً در آنجا کار میکنم. به هر حال تمام اینها و داستانی که در این بهار عرب بهوجود آمده، نشاندهنده آن است که این بهار، بهار آزادی است و همان بهار آزادیای است که سالهاست در ایران مردم فریاد میکشند و به دنبالش هستند. میتوان گفت که اولین نمونههایش را هم دو، سه سال پیش در ایران، بعد از تقلبات انتخاباتی احمدینژاد و داستانهایی که به دنبال آن پیش آمد، دیدیم.
تظاهرات خیابانی ایرانیان اولین تظاهرات در تاریخ جهان بود که در آن تصویر در مفهوم مورد نظر من در آن نقش مهمی ایفا کرد. مردم خودشان با استفاده از تلفنشان توانستند عکس و فیلم بگیرند و این امر به منزله شروع یک دنیای جدید است. تمام داستانهایی که قبلاً وجود داشته مبنی بر اینکه خبرنگار تنها کار کند، یا حکومتها بتوانند جلویش را بگیرند، دیگر از بین میرود. کلمه “مردمسالاری” که صحبتش بود، الان از طریق همین مطبوعات و عکس و… دارد تکرار میشود.
در نمایشگاهی که در دانشگاه امریکایی پاریس برگزار کردهاید، تصاویری از نقاشیهای کودکان خیابانی، از کابل گرفته تا شهرهای دیگر افغانستان به نمایش گذاشته شده است. این در ادامه کارهای بنیاد آینه است ؟
من بنیاد مطبوعاتی و فرهنگی آینه را ۱۰ سال پیش در افغانستان برپا کردم. هدف این بنیاد تعلیم و آموزش خبرنگاران افغان و کمک به بازسازی مطبوعات در افغانستان است. امسال خوشبختانه دهمین سال برپایی این بنیاد است و یکی از دلایلی که ما در اینجا جمع شدهایم، همین است.
امروز هزاران نفر دارند در افغانستان کار مطبوعاتی انجام میدهند، دهها تلویزیون بهوجود آمده، صدها روزنامه منتشر میشود و در این زمینه آزادی هم وجود دارد. افغانستان از نظر آزادی مطبوعات، فعلاً یکی از مهمترین کشورهای منطقه است و من با غرور میتوانم بگویم که این یکی از کارهایی است که من توانستهام در افغانستان انجام بدهم.
در کنار آن، انجمنی به نام “آشیانه” وجود دارد که سالهاست به کودکان خیابانی کمک میکنند و مدیر آن اینجینیر یوسف، یکی از دوستان ماست. من وقتی ۱۰ سال پیش با این انجمن آشنا شدم، یکی از کمکهایی که شروع کردیم این بود که سعی کنیم ببینیم بچههایی که به این مراکز مراجعه میکنند، چه کار هنریای میتوانند انجام بدهند. بعد دیدیم که بسیار استعداد نقاشی دارند.
تعداد زیادی از عکسهای خودم را که در افغانستان گرفتهام، به “آشیانه” اهدا کردم و این بچهها شروع کردند به نقاشی کردن از آنها. این نقاشیها بسیار زیبا هستند و حتی به خود آن بچهها کمک میکند و منبع درآمدی برایشان میشود.
در عین حال پروژهای دارم که یک پروژهی جدید جهانی است و میخواهم از کابل شروع کنم و آن ادامه کارهای بنیاد آیینه برای بچههای خیابانی است. یعنی تعلیم فرهنگ مطبوعات به بچههای خیابانی و آموزش عکاسی، خبرنگاری، فیلمبرداری به آنها که به کمک “آشیانه” انجام میدهیم.
تصاویری که بچهها میکشند، به معرض فروش گذاشته میشود تا برای تشکلهای بهتر آنها بهکار برود؟
فعلاً نمایشگاه با همین تصاویر که از عکسهای من هستند ادامه پیدا میکند و بعد از چند ماه، هدفم این است که عکس اصلی این نقاشیها را به همان اندازهای که دقیقاً این بچهها نقاشی کردهاند، چاپ کنم و هر دوی اینها را هدیه میکنیم به پروژهی مجلهی “پرواز”ی که درست میکنیم. پرواز به آشیانه که بتوانیم کمک کنیم که به این بچهها مسائل مطبوعاتی را آموزش بدهیم.
تازه از کابل برگشتهاید. آنجا چه خبر بود؟
من دو روز پیش از کابل آمدهام. اولاً امسال دهمین سالگرد ترور مسعود بود و من به آنجا رفته بودم که در کنار خانوادهاش و دوستانمان در جوارش باشیم.
در عین حال، فیلمهای زیادی در مورد افغانستان دارم و چند شب پی در پی، مصاحبههایی در تلویزیونهای مختلف افغانستان در ارتباط با مرگ مسعود، جنگ افغانستان و کلاً مسائل افغانستان داشتم.
آنچه میتوان گفت این است که افغانستان الان بحرانیترین شرایط خود را در ۱۰ سال گذشته و حتی میتوانم بگویم در ۳۰ سال گذشته، در همین ماهها میگذراند.
چرا؟
برای اینکه مسئله جنگ به بنبست رسیده است. همان چیزی که از ۱۰ سال پیش من در مصاحبهها و صحبتها میگفتم که مسئلهی افغانستان با جنگ حل نخواهد شد. الان میبینیم که بعد از ۱۰ سال حتی ۱۰۰هزار سرباز هم نمیتوانند این مسئله را حل کنند. بنابراین جنگ به بنبست بدجوری رسیده است. مردم نیز، هم بسیار ناراضی و هم بسیار پریشان هستند و هم اینکه فقر و همینطور فساد خیلی زیاد شده است. فساد خیلی وحشتناکی که مانند یک قانقاریا دارد تمام وجود مردم افغانستان و افغانستان را میگیرد. این فساد توسط یک گروه آدمهای شناختهشده اداری و حکومتی بهوجود آمده که واقعاً دارد افغانستان را از بین میبرد.
آقای دقتی، در پرسش پایانی برمیگردیم به حرفه خودتان، به عکس و عکاسی؛ اخیراً در فستیوال پرپینیان که هر سال با عنوان “ویزا برای تصویر” برگزار میشود. بیشتر تصاویر عرضهشده مربوط به رویدادهای بهار عربی بود و یک عکاس غیرمنطقهای برنده جایزهی اول این فستیوال شد. اگر ممکن است در اینباره هم توضیحی بدهید؟
فستیوال “ویزا برای تصویر” بیشترین کاری که انجام میدهد، این است که به مسائل همان سالی که گذشت روی میآورد و هر سال به حوادثی که در همان سال روی داده، میپردازد. مثلاً دو سال پیش به مسئله ایران پرداخته بودند، به خاطر حوادثی که آن زمان در ایران میگذشت. امسال به بهار عربی پرداختهاند و سال دیگر خدا میداند چه مسئلهای مطرح باشد! شاید سال دیگر آزادی ایران و مسئله از بین رفتن حکومت جمهوری اسلامی که بسیار هم نزدیک است، مطرح باشد.
شاید در همین فستیوال بتوانیم عکسهای عکاسان ایرانی را به نمایش بگذاریم که میتوانم بگویم گروه عکاسان جوانی که در ایران کار میکنند، یکی از قویترین گروههای عکاسی جهان است. امیدواریم بتوانیم بهزودی کار این عکاسان را در فستیوالهای مختلف نشان بدهیم.
عکسها: ایرج ادیبزاده
در همین زمینه:
::گزارشهای ایرج ادیبزاده در رادیو زمانه::
salam ………man amin hastam va agheye man be akkassi besyar ziyad hast va ta in ke be khaste khoda tavasote yeki az dustanam dar boston be name fakharzade ba ishan(reza deghati)ashna shodam vali motaasefane natunestam ertebat barghar konam…goftam shayad az in tarigh betunam ertebat bargharar konam…mamnun misham ke man ra rahnemaei konid ……………..
amin
best regards
amin / 01 October 2011