جمعه ۲۹ سپتامبر، دولت مرکزی عراق همه پروازهای بینالمللی را به دو فرودگاه اقلیم کردستان، در اربیل و سلیمانیه، به حالت تعلیق درآورد. این نخستین اقدام عملی تلافیجویانه بغداد پس از پیروزی قاطع “آری” در همهپرسی استقلال کردستان، با رأی ۹۳ درصدی، است؛ علاوه بر دولت مرکزی عراق، کشورهای همسایه، ایران، ترکیه و سوریه نیز اعتبار این همهپرسی را مورد تردید قرار داده و کردستان عراق را تهدید کردهاند.
عادل باخەوان، محقق مدرسه مطالعات عالی اجتماعی پاریس و جامعهشناس عراقی-فرانسوی، زاده اقلیم کردستان، در گفتوگو با لوموند، از بحرانها و خطراتی میگوید که پس از این همهپرسی متوجه اقلیم کردستان در شمال عراق است.
- آیا محتمل است که کردستان عراق، استقلال خود را به شکلی یکجانبه در روزهای آتی اعلام کند؟
عادل باخەوان: حتی قبل از همهپرسی ۲۵ سپتامبر هم میشد مشاهده کرد که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی لازم برای استقلال به لحاظ منطقهای، ملی و بینالمللی فراهم نیست. کردستان عراق اگرچه به عنوان بازیگری تعیینکننده در دولت عراق پذیرفته شده، اما در سطح بینالمللی و خارج از عراق، هرگز چنین جایگاهی ندارد.
علیرغم همه این مشکلات اما میتوان دید که کردها در منطقه واقعاً خواهان این استقلال هستند. عراق شیعه روز به روز قویتر میشود. کردها این نظامیشدن و شیعی شدن جامعه عراق را تهدیدی جدی برای خود تلقی میکنند، به خصوص پس از احیاء ارتش عراق، به کمک ایالات متحده و ایران، و با توجه به ایجاد بسیج مردمی شیعه.
به علاوه، سیاستمداران عرب عراقی، با اهداف انتخاباتی، به طور پیوسته و مداوم در کار اهریمیساختن چهره کردها با معرفی آنها همچون خائن، دوست اسرائیل و… هستند. این تصویر سیاسی و اجتماعیای که از کردها ساخته شده، آنها را کاملاً بیمناک ساخته است. برای آنها، خطر وقوع فاجعهای تراژیک همچون انفال از جانب برگزیدگان جدید عراق کاملاً جدی است. (در حدفاصل سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸، به هنگام عملیات انفال، ارتش صدام حسین چیزی درحدود صد و هشتاد هزار نفر از مردم کردستان را قتل عام کرد.)
- مسعود بارزانی، رئیسجمهور اقلیم کردستان، اعلام کرده برای گفتوگو با دولت مرکزی عراق آمادگی کامل دارد. آیا این گشودگی به گفتوگو حقیقت دارد؟
بله، او به گفتوگو گشوده است، البته برای گفتوگو درباره استقلال. مشکل آنجاست که عراق حاضر به مذاکره بر سر جدایی نیست. گفتوگو وقتی درمیگیرد که دو طرف بخواهند بر سر موضوع واحدی حرف بزنند. گفته میشود، بازیگران سیاسی کرد در حال ارائه گزینههای دیگری نیز هستند. کنفدرالیسم میتواند بک راهحلی میانی باشد، چیزی بین فدرالیسم و استقلال. در کنفدرالیسم، برخلاف شرایط فدرال کنونی که تصمیمات سیاسی در بغداد گرفته میشود، حاکمیت در کادری مشترک تقسیم خواهد شد.
حکومت منطقهای کردستان عراق در شرایط کنونی کاملاً در بنبست قرار گرفته است؛ حاکمیت اقلیم چار یک بحران اقتصادی کشنده، یک بحران سیاسی عمده و یک بحران نظامی ملموس است. دوره بارزانی به پایان رسیده و او هنوز در قدرت مانده است.
برای مواجهه با این بنبست، دو گزینه وجود دارد: یا اقلیم همچون بخش جداییناپذیر عراق، زیر سایه بغداد باقی بماند، و این یعنی پایان خودآئینی، چیزی که جامعه کرد نمیپذیرد؛ و یا اعلام استقلال به صورت یکجانبه، و این یعنی به جان خریدن مجموعهای از فشارها و تهدیدات .
- نمایندگان مجلس عراق از نخست وزیر این کشور، حیدر عبادی، درخواست کردهاند که نیروهای مسلح امنیتی را به مناطق تحت مناقشه بفرستند؛ خطر درگیری چه قدر جدی است؟
شرایط جنگ داخلی در عراق مهیاست. و آشکارا خطر درگیری جدی است. کافی است اتفاق پیش پاافتادهای بیفتند، یک قتل یا انفجار یا برخوردی ناخواسته بین ارتش عراق و نیروهای پیشمرگه؛ و آنگاه جرقه جنگ زده شود.
همه چیز دارد به سمت جنگ داخلی میرود، نه نبرد میان دو حکومت، بلکه ستیز میان این دو مردم. جنگ میان دو مردم از جنگ میان دو حکومت خطرناکتر است؛ چرا که حل و فصل آن به غایت مشکلتر است.
درعین حال، خطر جنگ داخلی میان دو بخش سیاسی-نظامی نیروهای کرد، در شمال و جنوب کردستان عراق وجود دارد؛ میان حزب دموکرات به رهبری بارزانی در اربیل و اتحادیه میهنی در سلیمانیه. ایران جنوب کردستان را، که تحت کنترل اتحادیه میهنی است، به ویژه با ابزارهای اقتصادی تحت فشار قرار داده است؛ تشدید تنش میان این دو حزب میتواند اتحاد درونی کردها را از بین ببرد.
خوشبینانهترین سناریو این است که این یکی دو هفته بگذرد، و از تب و تاب ماجرا کاسته شود، و سپس به تدریج منطقی سیاسی دوباره برقرار و حاکم شود تا طرفین به جای مواضع خصمانه، مذاکره برای رسیدن به یک پروژه مشترک را از سر بگیرند.
- آیا امکان مداخله کشورهای همسایه و در گرفتن یک “جنگ قومی و فرقهای ” به خصوص از جانب ترکیه، وجود دارد، آنهم در حالی که اربیل روابط تجاری گستردهای با این کشور دارد؟
در ترکیه، دو نوع گفتار سیاسی حاکم است: نخست، گفتار ایدئولوژیک اردوغان، و دیگری گفتاری عقلانیتر، مبتنی بر منافع ملی ترک، که مثلاً بیشتر میتوان آن را از زبان معاون رئیسجمهور و معاون حزب عدالت و توسعه شنید. سخنگویان این گفتار عقلانیتر میدانند که نمیتواند به راحتی دست از شراکت با اقلیم کردستان بشویند، قبل از هرچیز به دلایل اقتصادی: مبادلات اقتصادی میان اربیل و آنکارا چیزی در حدود ۱۵ میلیارد یورو در سال است. علاوه بر این، دلایل امنیتی نیز وجود دارد: یک دولت کردی در اقلیم میتوانند از تب و تاب “پان-کردیسم” بکاهد؛ این مسأله همین الان یکی از محورهای همکاری استراتژیک ترکیه و حکومت کردستان علیه پ ک ک است.
وانگهی، ترکها مدعی دفاع از سنیها در جهاناند، و تداوم همپیمانی با اقلیم میتواند تمهیدی برای جلوگیری از سلطه و نفوذ ایران در منطقه باشد. شیعیان همین الان سه پایتخت بغداد، بیروت و دمشق را در اختیار دارند، اقلیم کردستان میتواند مانعی برای گسترش و رشد و نفوذ بیشتر شیعیان باشد.
از منظری کلیتر اما من چندان نسبت به واکنشهای بینالملی در قبال کردستان بدبین نیستم. فکر نمیکنم که تحریمها غلیظ و شدید باشد. امروز و علیرغم بحران موجود، اقلیم کردستان در ائتلاف بینالمللی علیه داعش حاضر است و همپیمان واشنگتن در منطقه تلقی میشود.
تا وقتی کردها در این ائتلاف حاضراند، بعید است به لحاظ بینالمللی فشار سنگینی متوجه آنها شود؛ به خصوص که حضور نیروهای پیشمرگه در جنگ علیه داعش بسیار تعیین کننده بوده است، و بسیاری از کردها جان خود را در همین نبردها از دست دادند: ۱۷۰۳ نفرشان در جنگ علیه داعش کشته شدند و چیزی در حدود ده هزار نفر از آنها زخمی شدند.
منبع: لوموند
پرونده ویژه:
در همین زمینه:
- همهپرسی استقلال در کردستان: سرانجام بحران یا سرآغاز آن؟
- کردستان و استقلال ملی− گفتوگو با کامران متین
- دوراهی استقلال: کنفدرالیسم در برابر ناسیونالیسم
- سمینار فعالان و پژوهشگران کرد در برلین: حمایت از حق خودفرمانی، انتقاد از همهپرسی
- استقرار نیروهای امنیتی در کرکوک برای جلوگیری از درگیریهای قومی
- مصاحبه با امیر حسنپور درباره رفراندوم «استقلال رسمی کردستان عراق»
اقدام سرقیبله بارزانی در برگزاری غیرقانونی نظررُبایی (و به دروغ رفراندوم/همه پرسی نامیده)، سرآغاز بحران جدید است.تا قبل ماجرجویی های غیرقانونی و غیردموکراتیک، مردمان کرد و سایر مردمان اقلیم کردستان میتوانستند آینده بهرتی برای خود و کشورعراق رقم بزنند؛ اما بارزانی که با اقدامات یکجانیه و تک روی و فساد مالی و سرکوب آزادیها و نقض حقوق بشر و تعطیلی مجلس اقلیم و بسیاری های دیگر کارهای دیکتاتورمنشانه، با بازی با احساسات مردمان کرد، علم استقلال پوچ و بیهوده استقلال و تجزیه طلبی برافراشته است یک ترفند فرافکنی و فرار به جلو از کارنامه ننگین ضد حقوق بشری است!
Action / 04 October 2017
پانکردیسم همچنان ضربات بدی به همگرایی ای میان اقوام و کشورهای منطقه میزند و مانند هر جریان نژادپرستان پان، دائما به جعل و تحریق حقایق تاریخی و نفرت پراکنی میکند و زمینه سازی جنگ قومی و داخلی در کشورهای منطقه!
استقالال ظاهری که مثلا یک شکور بر مبنای قومیت باشد، دروغی خوشایند است، بسیرای از مردمان اتنک اروپایی هم علی رغم آن توسعه و رفاه و دموکراسی باز هم خواهان استقلال هستند، این به جذابیت غریزی حس استقلال است هرچند در عمل نیازی بدان نباشد!
وگرنه اقلیم کردستان عراق، در عمل مستقل ترین منطقه خودمختار جهان بود و بع عبارتی تنها دولت تمام خودمختار جهان بود که حتی راتش هم داشت و عملا دولت مرکزی در قلمرویش حضور نداشت! چنی استقلالی نه کبک کانادا و نه هنگ گنک و امثالهم نداشتند!، توانسته بود کنترل صادرات نیم میلیون بشکه نفت از آن خود کند، طی 25 سال اگر فساد و ناکارآمدی دستگاه حکومتی اقلیم نبود، این منطقه تا این قدر عقب مانده نمی بود. اراضی بسیاری را برخلاف قانون اساسی فدرال عراق تصرف کرد، حکومت اقلیم در واقع آرمان فدرال دموکراسی برای منطقه خاورمیانه کثیرالقومی و کثیر العقدیتی را برای سالیان سال به عقب راند و شایدبرای همین ایده فدرال دموکراسی نابود شد در خاورمیانه با این اقدام اشتباه حکومت اقلیم.
اقلیم با این کار نشان داد هیچ اعتمادی به ایده فدرال دموکراسی نیست و بویژه فدارلیسم بدون دموکراسی، چرا که در عمل پانکردها نشان دادند تنها زبان زور و قوانین جنگلی میفهمند و فدرالیسم هم حربه ای برای کاهش زمان و هزنیه های تجزیه طلبی است. دیگر اکثریت کشورهای منطقه حاضر نخواهند شد به فدرالیسم فکر کنند و من پیش بینی میکنم از این به بعد اقتدارگرایی دولت مرکزی در کشورهای ایران و عراق و ترکیه شدیدتر از گذشته دنبال خواهد شد و مقصر اصلی این قضیه، حکومت اقلیم و اشخاصی مانند سران قیبله بارزانی و امثالهم هستند.
Action / 04 October 2017
راه حل حقوق بشر از جمله حقئق اتنیکی، تجزیه طلبی نیست، به نظرم با با اتققاات اقلیم، بایست گفت ایده فدرالیسم هم بیفایده است. روش بهتر تحقق حقوق بشر و دموکراسی و برابری و عدالت، ایده همگرایی کشورها و کمرنگ کردن مرزها است و نه برساختن مرزهای بیشتر میان مردمان منطقه، مشابه آنچه که در اتحادیه اروپا در حال وقع است و یا با اصلاحاتی- با توجه واقیات منطقه- ایده کنفدرالیسم اوجلان.
من پیشنهادم اینست، که به جای اینکه ملیت بر مبنای قومیت و اتنیک بدانیم، همان تعریف مدرن از ملیت یعنی مجموعه از مردمان (اقئام و اتنیک ها، متفاوتها از عقیدتی تا گرباشی جنسی و .. ) بایست باشد، ملیت اسم جمع جمع متفاوت است. ملت یعنی اسم واحد جمعیتها در یک شکور است(مردمان=ملت). اینها مردم برابر با ملت نیست، مردمان برابر با ملت است. اقلیم دارد یک مردم (کُردپندار را برابر با ملت میگرد! در حالی در همان اقلیم ادعایی مردمهای ذیگری مانند ایزدی، اسوری، ترکمن، عرب، لر، لک، مسلمان، مسیحی، یهودی، یارسانی، ناباوران، دگرباشان و… ) هستند در حالی امثال پانکردی همچو بارزانی ها، دارند یک عنصرشناختی از یک ملت یعنی کرد بودن ملاک ساختن یک شکور جددی قرار میدهند و گمان میکنند کردپنداری میتواند کشور و ملت جدی بسازد و در حالی در عمل این سلاحهای پیشمرگه و قوانین شبه چنگلی زور اقلیم ساخته و نه اراده مردمان ان منطقه و نمایش نظرربایی تحت عناون فریبنده رفراندوم استقلال تنها موقتا احساسات مردمان خسته و رنج کشیده و فقیر در اثر نابرابری در یک روز نمایش گذاشت و بعد مصائب فراینده با سرنوشت نامعلوم. این تعیین سرنوشت نیست و بلکه بی سرنوشتی است!
Action / 04 October 2017
دشمنی ترکها و فارسهای ایرانی و همچنین دوولتهای هممسایه اقلیم کردستان فاقد مبنا و موضوعیت است. درحالیکه کردهای عراقی بارها اعلام کردهاند که مواضعی خصمانه علیه همسایگان ندارند (و اساساً قدرتی ندارند تا مواضع خصمانه داشته باشند) مخالفت با حق تشکیل کشور مستقل کرد بیمعناست. مرزها هیچ قداستی ندارند و عراق هم موجودیت مقدسی نیست که به هر قیمت از یکپارچگی آن دفاع بشود. آنهم عراقی که طی دهههای گذشته و حتی همین سالهای کنونی صدهاهزار نفر در آن به قتل رسیده وشکنجه شده و آزار دیدهاند. عراق مشروعیت خود را برای همیشه از دست داده است. عراق دیگر کشور واحدی نیست. عراق به آخر کار رسیده است و تشکیل کشور کردستان ـولو اینکه دهها سال هم با آن مخالفت بشود ـ در نهایت اجتنابناپذیر است.
داوود - استان کردستان / 07 October 2017