نطق ایران ستیزانه دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، رهبران اسرائیل و عربستان سعودی را شادمان کرد. ترامپ ایران را یک “دیکتاتوری فاسد”، “کشوری یاغی”، “رژیم جنایتکار”، “صادر کننده خشونت، خونریزی و هرج و مرج”، “ویرانگر”، “حامی تروریسم”، “مسلمان کش”، و… نامید و گفت که آمریکا برجام را نمی‌خواهد.

بنجامین نتانیاهو به سرعت در توئیتی نوشت: “در طی سی سال تجربه من در سازمان ملل متحد هرگز نطقی جسورانه‌‌تر و شجاعانه‌تر از سخنرانی رئیس جمهور آمریکا در نشست مجمع عمومی نشینده‌ام… رئیس جمهور آمریکا حقیقت را درباره خطراتی که جهان ما را تهدید می‌کند بیان کرد و خواهان مقابله با آنها برای اطمینان از آینده بشریت شد.”

ترامپ دچار حسادت عجیبی نسبت به اوباما است. خودش را می‌کشد تا تمامی دستاوردهای اوباما را نابود سازد. همه دستاوردهای داخلی و خارجی اوباما را به زیان آمریکا قلمداد می‌کند. دو دستاورد اصلی اوباما در زمینه سیاست داخلی و خارجی- “اوباما کِر” (بیمه سلامتی) و “برجام“- نیز باید نابود شوند تا هیچ یادگاری از اوباما باقی نماند.

در این شرایط به حق باید آیت الله خامنه ای- و فقهای درباری و فرماندهان تندرو نظامی- را به باد انتقاد گرفت که چرا دوران باراک اوباما را از دست داد و ایران را گرفتار دولتمردی چون ترامپ کرد که نه تنها لیبرال‌ها و سوسیالیست‌های آمریکا را به هراس انداخته است، بلکه بسیاری از اعضای ارشد حزب جمهوری خواه هم مخالفت خود را با سخنان و عملکرد او پنهان نمی‌کنند. پس علی خامنه‌ای هم در پیدایش این وضعیت نقش مهمی داشته و دارد.

در عین حال، برای فهم بهتر واقعیت و تحولات گذشته و کنونی، توجه به نکات زیر ضروری است :

یکم- در این که ایران گرفتار رژیم “استبداد دینی” (نظام سلطانی فقیه سالار جمهوری اسلامی) است که “منافع ملی” و “مصالح ملی” را در موارد عدیده‌ای قربانی کرده و می‌کند شکی وجود ندارد. شعارهای نابخردانه “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر اسرائیل” و “وعده نابودی داخلی اسرائیل ظرف ۲۵ سال” خدمت مجانی به دست راستی‌های اسرائیل، دولت و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آن کشور است. وقتی خود فلسطینیان، عاقلانه چنان شعارهایی نمی‌دهند، برای افرادی که صرفاً از موضع عدالت و حقوق بشر به نزاع فلسطینیان و اسرائیلی‌ها می‌نگرند و اعلام موضع می‌کنند، بهترین شعار، دفاع از طرح صلح آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل – با هدف تشکیل دو دولت/ملت مستقل اسرائیل و فلسطین – است. منافع ملی ایران نه تنها در صلح و دوستی با کشورهای منطقه است، بلکه در روابط دوستانه با آمریکا تعریف و تأمین می‌شود.

دوم- در این که دوران باراک اوباما “فرصت بهتری” برای ایران بود تا با آمریکا به توافق در همه زمینه‌های مورد اختلاف- یعنی: هسته ای، موشکی، تروریسم، خاورمیانه و حقوق بشر- دست یابد، نیز شکی وجود ندارد. ترامپ و جمهوری خواهان بسیار تندتر از اوباما هستند.

سوم-تأمین برتری استراتژیک نظامی اسرائیل بر کل خاورمیانهسیاست همه دولت‌های امریکاست. این قانون مصوب کنگره است. اوباما بیش از همه روسای جمهور گذشته آمریکا، اسرائیل را از کمک‌های بلاعوض مالی و نظامی بهره مند کرد. برخلاف همه روسای جمهور قبلی، او تنها اجازه تصویب یک قطعنامه غیر الزامی علیه اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل را داد.

چهارم– “کلنگی کردن منطقه” و “شخم زدن” آن- افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، و…- طرحی بود که به سود یک دولت صورت گرفت. تجزیه چهار کشور سوریه، عراق، ترکیه و ایران بخشی از این طرح بود و هست. ژنرال وسلی کلارک، طرح پنتاگون- پس از حمله نظامی به افغانستان- برای حمله به ۷ کشور- عراق، سوریه، لیبی، سودان، لبنان، سومالی و ایران- ظرف ۵ سال را با جزئیات توضیح داده است. چند مورد این طرح تاکنون عملی شده و جنگ‌طلبان آمریکایی با ولع بیشتری اکنون آن طرح را دنبال می‌کنند. نابودی چند کشور مسلمان و ارتش‌های قدرتمندشان به سود کدام کشور تمام شد؟

پنجم- رژیم آپارتایدی و اشغالگر اسرائیل دارای ۲۰۰ بمب اتمی است که از نظر واشنگتن هیچ اشکالی ندارد. مراکز اتمی‌اش هم تحت کنترل و نظارت هیچ نهاد بین المللی ای قرار ندارد. اسرائیل به کشورهای بسیاری حمله نظامی کرده و به ادعای خودشان، در چند سال اخیر بیش از ۱۰۰ بار مناطق نظامی دولت سوریه را بمباران کرده‌اند. اما ایران فاقد سلاح هسته‌ای – که در ۲۰۰ سال گذشته به هیچ کشوری حمله نظامی نکرده – باید تحت فشارهای همه جانبه باشد تا منافع دولت به شدت دست راستی اسرائیل تأمین شود.

ششم- اخیرا بیش از ۱۲۲ کشور عضو سازمان ملل – از جمله ایران- به عاری سازی جهان از سلاح‌های اتمی رأی دادند. کشورهای دارای سلاح‌های اتمی- از جمله آمریکا و اسرائیل – نه تنها این اجلاس سازمان ملل را تحریم کردند، بلکه با مصوبه آن مخالفت کرده و داشتن سلاح‌های کشتار جمعی را برای خود ضروری قلمداد کردند.

هفتم- ساختن چهره اهریمنی از ایران، صدها میلیارد دلار سلاح را به فروش رسانده و می‌رساند. سفر ترامپ به عربستان سعودی به یک قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری منتهی شد که تا ۳۰۰ میلیارد دلار هم قابل افزایش است. بیش از همین مقدار سلاح به دیگر کشورهای عرب منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس فروخته شده است.

بریتانیا فقط در طول جنگ یمن ۶ میلیارد پوند تسلیحات به عربستان سعودی فروخته و به گفته مؤسسه وارچایلد انگلیس از کشتار کودکان بی‌ گناه از طریق فروش موشک و تجهیزات نظامی به عربستان کسب درآمد کرده است.

هشتم- جهان، جهان زورگویی است، دارای استاندارد دوگانه است یعنی یک بام و دو هوایی است. در چنین جهانی، ایران را از نظر جغرافیایی “بزرگ” به شمار می‌آورند که از طریق تجزیه باید “کوچک” شود. چرا ایران خطرناک است؟ آیا فقط و فقط مسئله وسعت جغرافیایی است؟

ژنرال یائیر گولان معاون پیشین ستاد کل ارتش اسرائیل در ۱۷ شهریور ۹۶ به صراحت تمام گفت:

“تهدیدات ایران همچنان اصلی‌ترین نگرانی اسرائیل است…ایرانی‌ها شباهت بسیار زیادی به اسرائیلی‌ها دارندایرانی‌ها پیشرفته‌‌تر هستند، پیشینه تمدنی طولانی‌تری دارند، از مراکز علمی، صنایع و دانشمندان خوب و جوان‌های با استعداد زیادی برخوردارند، این خطر آنها را برای اسرائیل بیشتر می‌‌کند…شباهت زیاد ایرانی‌ها به اسرائیلی‌ها خطر آنها را بسیار بسیار بیشتر می‌‌کند…اسرائیل باید برای رویارویی مستقیم با ایران آماده شود اما باید اعتراف کرد که نمی‌تواند به تنهایی با ایران مقابله کند.”

به گفته ژنرال گولان اسرائیل و ایران در یک رویارویی مستقیم در چارچوب “جنگ فرسایشی” ممکن است بهای گزافی بپردازند اما اگر اسرائیل بخواهد “به دستاوردهای چشمگیرتری برسد نمی‌‌تواند به تنهایی اقدام کند”. او کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل را مهم دانسته و گفته، برای یک پیروزی نظامی بر ایران، اسرائیل کاملاً به آمریکا وابسته است و “باید به این وابستگی به عنوان حقیقتی از زندگی‌ مان اعتراف کنیم…در حالی که ما نیروی پیاده ‌نظام در آن سوی مرزها نداریم، نمی‌‌توانیم نیروهای خود را به آن سوی دریاها بفرستیم، پاسخ این پرسش که بنا بر این، پیروزی چگونه به ‌دست خواهد آمد، در بخش محرمانه سند سیاست دفاعی جدید اسرائیل قرار دارد”.

نهم-اختراع اهریمن ایران” ضروری و دارای فواید بسیار- به غیر از فایده فروش صدها میلیارد دلار تسلیحات و دامن زدن به مسابقه تسلیحاتی- است. واقعیت این است که بدون کمک ایران، بغداد و برخی‌ دیگر از شهر‌های مهم عراق در ماه جون ۲۰۱۴ به تصرف داعش درمی آمد.

نیویورک تایمز ۳ دسامبر ۲۰۱۴ به نقل از حیدر العبادی نوشت : “وقتی‌ بغداد مورد تهدید قرار گرفت، ایرانی‌ها در کمک به ما درنگ نکردند، و وقتی‌ اربیل مورد تهدید بود، آن‌ها در کمک به کرد‌ها هم درنگ نکردند”.

ژنرال جان آلن، نماینده ویژه پرزیدنت اوباما برای امور داعش، در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۴، گفت :”ما از ایران برای شرکت در ائتلاف [ضدّ داعش به رهبری آمریکا] دعوت نکرده‌ایم، ولی‌ از نقش سازنده ایران در عراق استقبال می‌‌کنیم”.

جان کری- وزر امور خارجه وقت آمریکا- در ۳ دسامبر ۲۰۱۴ گفت : نقش ایران در جنگ با داعش مثبت بوده است.

اسکات پیترسون در کریسچین ساینس مانیتور در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۵ نوشت : “ماه جون، زمانی که نیروهای داعش از سوریه وارد عراق شدند، ایران شیعه اولین کشوری بود که سلاح، مهمات، و مشاوران نظامی به عراق فرستاد. ایران از تجربه چند ده ساله خود برای سازماندهی میلیشیا‌های شیعه در سرزمین‌های خارج از ایران بهره برد، تا نیروهای محاصره شده عراق را تقویت کند”. عدی الخدران، شهردار شهر خلیس در ۳۵ مایلی شمال بغداد گفت، “بدون ایران، عراق تا به حال سقوط کرده بود“. طنز عمیق در این حقیقت است که همان ژنرال‌های ایرانی‌ که در دهه ۱۹۸۰ در جنگ ایران-عراق با رژیم سنّی به رهبری صدام حسین جنگیدند – مردانی نظیر ژنرال قاسم سلیمانی – حالا به نجات بغداد آمده‌اند که توسط یک دولت شیعه رهبری می‌شود”.

بیزینس اینسایدر در ۷ دسامبر ۲۰۱۶ توضیح داد ایران چگونه “صندوق مرگ” در دور داعش درست کرد.

در مناظره دوم دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون، ترامپ گفت: “من اصلا از [بشار] اسد خوشم نمی‌آید. ولی‌ اسد در حال کشتار داعش است. روسیه در حال کشتار داعش است. ایران در حال کشتار داعش است”.

این را با نقش اسرائیل در منطقه مقایسه کنید که رسماً می‌گویند بی ثبات کردن منطقه از طریق تجزیه عراق و تشکیل کشور کردستان به سود اسرائیل و آمریکا است. رهبران اسرائیل سال هاست که از تشکیل کشور کردستان دفاع کرده و می‌کنند. در نزاع بر سر همه پرسی اخیر هم نتانیاهو حمایت تمام عیارش از آن را اعلام کرد. کرولین گلیک- معاون سردبیر روزنامه با نفوذ و دست راستی جروزالم پست اسرائیل و عضو ارشد یکی‌ از لابی‌های اسرائیل در واشنگتن (مرکز سیاست امنیتی)- در اوت ۲۰۱۷ در مقاله‌ای  نوشت، استقلال کردستان باعث بی‌ ثباتی گسترده خاورمیانه خواهد شد. این بی‌ ثباتی به سود اسرائیل و آمریکا، و به زیان ایران و ترکیه خواهد بود. پس اسرائیل باید قاطعانه از استقلال کردستان دفاع کند.

پس بی ثبات کردن کشورهای منطقه- و تجزیه آن ها- به سود اسرائیل است. ایلت شکند- وزیر دادگستری اسرائیل- هم در ۱۱سپتامبر گفت: “غرب، اسرائیل، و آمریکا منافع مهمی‌ در [تشکیل] کشور کردستان دارند”.

بی ثبات سازان واقعی، با اهریمن سازی، از بی ثباتی سود برده و ایران را مسئول بی ثبات سازی منطقه قلمداد می‌کنند. در حالی که به گفته مقامات آمریکایی و رسانه‌های اسرائیل، دولت این کشور از القاعده سوریه و دیگر گروه‌های اسلام گرای سوریه حمایت به عمل آورده است.

المانیتور ۱۴ ژانویه ۲۰۱۵ در گزارش مفصلی نوشت که جبهه‌ نصرت (شاخه القاعده در سوریه) احتمالا حملات خود در سوریه را با اسرائیل هماهنگ می‌کند. جکی هاگی – روزنامه نگار رادیو ارتش اسرائیل – در ۲۷ فوریه ۲۰۱۵ در مقاله‌ای در المانیتور علل و دلایل حمایت اسرائیل از گروه‌های سنّی رادیکال در سوریه را بررسی می‌کند.

جروزالم پست اسرائیل در ۱۳ مارس ۲۰۱۵ گزارش داد که مجروحان شاخه القاعده در سوریه- جبهه‌ نصرت- در بیمارستان‌های اسرائیل تحت درمان قرار می‌گیرند. آموس یدلین- رئیس سابق ضدّ اطلاعات ارتش اسرائیل- در این خصوص گفت که سنّی‌های رادیکال در منطقه جولان به اسرائیل حمله نمی‌کنند و افزود، “آن‌ها [سنّی‌های رادیکال] درک می‌کنند که دشمن واقعی‌ آنها کیست — شاید [درک می‌کنند] که اسرائیل نیست”.

هاآرتص اسرائیل تأیید می‌کند که دولت اسرائیل به مخالفان اسلام‌ گرای سوریه کمک می‌کند.

مایکل مورل، معاون سابق رئیس سازمان سیا، در مصاحبه‌ای با روزنامه راستگرای اسرائیلی جروزالم پست به اسرائیل اندرز می‌دهد که با شاخه القاعده در سوریه- یعنی‌ جبهه‌ النصره- همکاری نکند.

وقتی‌ نویسنده پولیتیکو در ۲۲ می‌۲۰۱۷ از ژنرال‌های اسرائیل پرسید که آیا آمریکا باید به داعش اجازه دهد که در عراق و سوریه باقی‌ بماند، یک ژنرال اسراییلی چنین پاسخ داد: “چرا که نه‌؟ وقتی‌ از نخست وزیر سابق مناهم بگین پرسیدند که در جنگ ایران و عراق، اسرائیل از کدام طرف حمایت می‌‌کند، بگین پاسخ داد، “من برای عراق و ایران آرزوی موفقیت دارم. آن‌ها همدیگر را می‌کشند”. همین موضوع حال هم صادق است. داعش هزاران نفر از القاعده را کشته، و القاعده هزاران جنگنده داعش را. و هر دو دارند نیروهای حزب الله و اسد را می‌کشند”.

بدین ترتیب، دولت اسرائیل، برای بی ثبات کردن منطقه، تا حمایت عملی از داعش و القاعده پیش رفته است.

اکبر گنجی

 مطالب دیگر از همین نویسنده

دهم- مسئله ما فرار از جنگ است. ایران نیازمند عدالت و برابری است. بدون امنیت و صلح، عدالتی در کار نخواهد بود. ایرانیان نباید اجازه دهند که بخش افراطی حکومت به رهبری آیت الله خامنه‌ای با سیاست‌های نابخردانه و شعارهای دن کیشوت‌وارشان، ایران را به جنگ بکشانند. آیت الله خامنه‌ای و اصول گرایان اینک بیش از هر زمان دیگری تحت فشار افکار عمومی قرار دارند. سال‌ها به رقبا، منتقدان و مخالفان تهمت زدند که مزدوران اسرائیل و آمریکا هستند، اما در چند سال اخیر اصول گرایان نظامی، مداح و نیروهای مستقر در نهادهای مهم به عنوان جاسوس اسرائیل کشف و اعدام شدند و یا در زندان هستند.

بزرگترین خدمت به اسرائیل و جنگ طلبان در شرایط کنونی، شعارهای “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر انگلیس” و اعلام نابودی اسرائیل است. بزرگترین خیانت به ایران در شرایط کنونی، نزاع و درگیری با آمریکا و سوق دادن کشور به سوی جنگ و تجزیه است. اسرائیل برای حفاظت از خود سپر موشکی “گنبد آهنین” ساخته است. ایران هم نیازمند سپر آهنین است. بزرگترین گنبد حفاظتی از ایران، چتر عدالت و رفع تبعیض است. تبعیض‌های دینی، قومی، جنسیتی و اقتصادی بزرگترین دشمنان ایرانند.


در همین زمینه