همه ساله در اوائل شهریور ماه اعضای هیئت دولت به دیدار رهبری رفته تا رهنمودهای یکساله را دریافت نمایند. از سال ۱۳۸۴ تاکنون، در همه دیدارها آیت الله خامنه ای به شدت از محمود احمدی نژاد و کابینه اش حمایت های بی نظیر به عمل آورده است.

اما دیدار سال جاری در ۶/۶/۹۰ با سال های گذشته تفاوت داشت و به دلیل مسائل رخ داده در بهار سال جاری در رابطه با عزل و ابقای وزیر اطلاعات و قهر و خانه نشینی یازده روزه رئیس جمهور، از آن تعریف و تمجیدها فازغ بود و حتی بر این نکته انگشت می‌نهاد که قوه مجریه باید انتقاد پذیر باشد، به پرسش ها پاسخ بگوید، اشتباهات خود را به مردم گزارش دهد و غیره. حال که فتیله احمدی نژاد پائین کشیده شده و مشایی و بقایی و چند تن دیگر یا زندانی‌اند و یا در انظار ظاهر نمی‌شوند و به قول یکی از روحانیون ولی فقیه، مرمت کاری رئیس جمهور را پایان بخشیده، نوبت آن است که او مسائل مهمی را در چارچوب روابط نوین بیان نماید. آن مسائل به در زیر تشریح می‌شوند.

شعارهای الهی احمدی نژاد

به گفته آیت الله خامنه ای مردم در دو انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و ۸۸ به محمود احمدی نژاد رأی دادند. فرض کنیم چنین بوده و مدعای “تقلب تأثیرگذار” میر حسین موسوی، مهدی کروبی، سبزها و ساختارشکنان کاذب است. اما چرا مردم به احمدی نژاد اقبال کردند و به او رأی دادند؟

مطابق تبیین ولی فقیه، مردم به شعارهای احمدی نژاد رأی دادند و آن شعارها، “شعارهای الهی” است. می‌گوید:

“شعارهاى دولت نهم و دهم شعارهائى بود و هست كه اين شعارها براى مردم مؤمن ما جاذبه دارد؛ مثلاً عدالتخواهى، يا استكبارستيزى[آمریکا و صهیونیسم بین المللی و جهانی]، يا ساده‌زيستى و مقابله‌ى با منش اشرافيگرى، يا مقابله‌ى با ويژه‌خوارى و سوء استفاده‌ى از ارتباطات در مسائل اقتصادى و غير اقتصادى، يا خدمت‌رسانى صادقانه. و من عرض بكنم، شما هم اين را می‌دانيد؛ علت اقبال مردم به دولت و به رئيس جمهور – چه در سال ۸۴، چه در سال ۸۸ – اين شعارها بود. يعنى مردم به اين شعارها دلبسته‌اند و نياز به آنها و ضرورت آنها را احساس می‌كنند. . . اين شعارها، شعارهاى الهى است. اگر چنانچه اين پايبندى‌ها سست شود، اگر نسبت به اين شعارها تقيد و پايبندى كم شود، توفيقات الهى هم سلب خواهد شد”.

نکته مهمی در این مدعا وجود دارد. آن نکته این است که “مجلس سلطانی” بعدی و رئیس جمهور مقبول بعدی نیز کسانی خواهند بود که این “شعارهای الهی” را طرح کنند. از همین جا می‌توان به شعارهای اصلی انتخاباتی اصول گرایان پی برد. در این شعارها هیچ اشاره ای به دموکراسی، حقوق بشر، آزادی(افکار و گفتار و رفتار)، محدود کردن قدرت حاکمان، انتخابات آزاد، آزادی زندانیان سیاسی و. . . وجود ندارد و بدین ترتیب مجموعه دستگاه های رژیم امکانی برای طرح چنین مطالباتی فراهم نخواهند آورد.

از سوی دیگر، آیت الله خامنه ای در این سخنان به طور تلویحی این مدعا را مطرح می‌سازد که رأی به احمدی نژاد، رأی به آن شعارها بود، نه شخص او. اصل شعارها درست و الهی است، اگر اشتباهی در خصوص مصداق این شعارها(یعنی احمدی نژاد) صورت گرفته باشد، این اشتباه به مردم باز می‌گردد که او را انتخاب کرده اند، نه حمایت های بی دریغ ولی فقیه. نکته دیگر این است که آنچه در طی این شش سال به وقوع پیوسته ، نه تنها عادلانه نبوده، بلکه وضعیت ایران از نظر میزان فساد- مطابق آمارهای جهانی- به مراتب بدتر شده است. به گونه ای که حتی برخی از اصول گرایان از غارت اموال عمومی سخن می‌رانند. این نکته تماماً در سخنان رهبری نادیده گرفته شده است.

فرهنگ سلطانی

آیت الله خامنه ای همیشه به شدت به قلمرو فرهنگ توجه داشته است. مفاهیمی چون “تهاجم فرهنگی دشمن”، “شبیخون فرهنگی دشمن”، مطبوعات به عنوان “پایگاه دشمن”، روزنامه‌نگاران و روشنفکران به عنوان مزدوران دشمن، “روشنفکری بیمار”، دانشگاه به عنوان نهادی غربزده و مروج فرهنگ مادی غرب، علوم انسانی و اجتماعی نامقبول غرب، اسلامی کردن دانشگاه ها، خودداری از آموزش موسیقی، و. . . اساس “گفتمان فرهنگی” او بوده و هستند. همیشه به دنبال پاک سازی بخش فرهنگ و آفرینش “فرهنگی انقلابی و اسلامی” بوده است. اما اینک خبر می‌دهد که “یک مجموعه” برنامه برای حوزه فرهنگ تهیه کرده و به دولت داده تا به عنوان “اولویت های فرهنگی خودش” توسط قوه مجریه به اجرا گذارده شود. ولی فقیه می‌گوید:

“در زمينه‌ى فرهنگ، دچار رودربايستى نشويد. در همه‌ى شعبه‌هاى فرهنگى – چه در موضوع كتاب، چه در كارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى – جهتگيرى‌ها را انقلابى و اسلامى قرار بدهيد. . . من يك مجموعه‌اى را به نحو پيشنهاد به دولت ارائه كردم؛ كه اگر اين چيزها در كار فرهنگ مورد توجه قرار بگيرد، با توجه به نگاهى كه ما در زمينه‌ى فرهنگ داريم، اينها اولويت خواهد داشت؛ يعنى اينها تأثيراتش بيشتر خواهد بود. بله، اينها را بايد دنبال كنيد تا ان‌شاءاللَّه تحقق پيدا كند”.

متأسفانه مجموعه برنامه های فرهنگی ولی فقیه که نشان دهنده اولویت های اوست، منتشر نگردیده تا مردمی که سرنوشتشان با این طرح ها رقم می‌خورد، در جریان آن قرار گیرند و بگویند که آیا با آنها موافقند یا مخالف؟ آیا هیچ کس مجاز است به جای آنها درباره زندگی آنان تصمیم گیری محرمانه کرده و به زور آن را محقق سازد؟

تام و جری

به گفته آیت الله خامنه ای دشمن به رهبری آمریکا از طریق تحریم های اقتصادی به دنبال نابودی رژیم جمهوری اسلامی است. اما این تحریم ها، اولاً: هوشمند و فلج کننده نبود و به مقاصد خود نیز نرسید. ثانیاً: مسئولان نظام به خوبی و “زیرکانه” آنها را دور زده و هرچه را کشور لازم داشته وارد کرده اند. ثالثاً: به پیشرفت های اقتصادی بزرگ و کم نظیر و “خودکفایی” بیشتر منجر شده است. رابعاً:به زودی تحریم ها شکسته خواهد شد. برای این که امکان دوام ندارد و کشورها به حرف امریکا گوش نخواهند کرد. تشبیهات ولی فقیه برای فهماندن منظور خود به رئیس جمهور و وزرأ نیز جالب توجه است. وی با “دشمن هیکلمند کم زور” و “تام و جری” معقولات را به محسوسات مبدل می‌سازد. می‌گوید:

“تدبير دشمنِ هيكلمند و ليكن در واقع كم ‌زور را خنثى كنيد. وقتى كه ما اين حجم عظيمِ ظاهرىِ نظامى و اقتصادى استكبار را در مقابل خودمان مشاهده می‌كنيم، انسان به ياد گربه‌ى كارتون “تام و جرى” مى‌افتد! تحركش زياد و هاى و هويش زياد و حجمش بزرگ، اما نتيجه‌ى كارش نه آنچنان كه خودش انتظار دارد يا بينندگان انتظار دارند. واقعاً همين جورى است”.

در عین حال به دولت گوشزد می‌کند که در قلمرو اقتصاد با سودجویان “بشدت برخورد كنيد و ترحم بر پلنگهاى تيزدندان نكنيد”. البته مبارزه با سودجویان شامل “سربازان گمنام امام زمان”، “سپاهیان”، “آخوندهای درباری” و “آقازاده ها” نمی‌شود.

ایران پس از اسلام

ولی فقیه از قوه مجریه می‌خواهد که وارد مسائل حاشیه ای و مسأله ساز نشوند و از طرح موضوعاتی که واکنش برانگیز است خودداری کنند. مهمترین موردی که بدان اشاره دارد، طرح ایران قبل از اسلام(کورش، منشور حقوق بشرش و عظمت ایران از سوی احمدی نژاد و مشایی) است. دستورالعمل او روشن و صریح است: به جای طرح ایران قبل از اسلام، ایران پس از اسلام را مطرح سازید.

ولی فقیه می‌گوید:

“افتخاراتى كه ايرانِ دوره‌ى اسلامى دارد، در هيچ دوره‌ى ديگرى از دوره‌هاى تاريخىِ ما اين افتخارات وجود ندارد؛ من اين را با استدلال به شما عرض می‌كنم و اين قابل اثبات است. گسترش كشور، پيروزى‌هاى بزرگ نظامى كشور، پيشرفتهاى عظيم علمى كشور در زمينه‌هاى گوناگون، همه‌اش مال دوره‌هاى بعد از اسلام است. نه اين كه قبل از اسلام از اين چيزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دوره‌ى اسلامى، آنها ناقص است، كم است. البته يك چيزهائى به عنوان گفته‌ها مطرح می‌شود، اما چيزهائى نيست كه مستند باشد و كسى بتواند آنها را اثبات كند؛ اينها قابل اثبات نيست. اما آنچه كه در دوره‌ى اسلامى واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه كنيد ببينيد پيشرفت نظامى و علمى و فرهنگى ايران در دوره‌ى ديلمى‌ها، در دوره‌ى سلجوقى‌ها، بعدها در دوره‌ى صفويه، و حتّى در اين وسط ، در بخشى از دوره‌ى حاكميت مغول چگونه است. مغولها به ايران كه آمدند، ايرانى شدند و تحت تأثير فرهنگ ايران قرار گرفتند؛ كمااين كه به هند كه رفتند، هندى شدند. چه كارهاى برجسته و عظيم علمى و فرهنگى و هنرى در اين دوره انجام گرفته. اگر كسى می‌خواهد از ايران و ايرانى‌گرى حمايت كند، خب، ايران دوران اسلامى، هم مدون‌تر است، هم مستندتر است، هم قابل قبول‌تر است، هم جلوى چشم است؛ كتابش جلوى چشم است، معمارى‌اش جلوى چشم است، نشانه‌هاى علمى‌اش جلوى چشم است؛ تاريخش تدوين‌شده و روشن است”.

نتیجه

متأسفانه این “دشمن هیکلمند” کم زور نیست. اول خود دست به تحریم های یکجانبه می‌زند. در گام بعد اتحادیه اروپا را در تحریم ها همراه خود می‌سازد. در گام بعد از طریق شورای امنیت سازمان ملل همه دولت ها را ملزم به رعایت تحریم ها می‌کند. این “دشمن هیکلمند” عراق و افغانستان را ویران ساخت. لیبی را هم طی شش ماه به طور مداوم از طریق سازمان ناتو بمباران کرد. کاش جهان واقع، دنیای زیبا و دلنشین “تام و جری” بود. اما آمریکا و جهان غرب گربه آن کارتون نیستند. جهان واقع، بسیار بی رحم است و هزینه این بی رحمی ها را تاکنون مردم ایران پرداخته اند. ادامه این وضع، هزینه های بیشتری بر مردم ایران تحمیل خواهد کرد و می‌تواند به پیامدهای بسیار ناگواری منجر شود.

وقتی “دشمن هیکلمند” فاقد زور است و همچون گربه “تام و جری” فقط و فقط ورجه وورجه می‌کند، چرا ولی فقیه این همه از “دشمن” سخن گفته و همه افکار و رفتار مخالفان و متفاوت ها را به دشمن نسبت می‌دهد؟ چرا مخالفان و متفاوت ها و منتقدان را “عروسک های خیمه شب بازی” همان “دشمن هیکملند” فاقد قدرت قلمداد می‌کند؟ چرا عروسک های خیمه شب بازی را به بند کشیده است؟ چرا این همه هراس از دشمن هیکلمند فاقد قدرت؟