طرح روسیه موسوم به «طرح گامبهگام» برای حل بحران هستهای ایران به ایران و جامعه بینالملل ارائه شده است. در گفتوگو با مهران مصطفوی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در پاریس نخست از او پرسیدهام: ارزیابی شما از این طرح چیست و آیا فکر میکنید این طرح میتواند ایران را از بنبست بینالمللی خارج کند یا خیر؟
مهران مصطفوی: باید بگویم که محتوای طرح روسیه، موسوم به طرح گام به گام و تدریجی، این است که هر گامی که جمهوری اسلامی در مسیر روشن کردن نکاتی برمیدارد که از دید جامعه جهانی و آژانس بینالملی مبهم است، جامعه جهانی نیز بهطور تدریجی امتیازهایی در زمینه تحریمها به ایران بدهد. واقعیت اما تنها محدود به مسئله اتمی نمیشود و آن طور که از شنیدهها و خواندهها پیداست، روسیه میخواهد نقش مهمی بازی کند و این صحبتها با وضعیت سوریه و موقعیتی که ایران در سوریه دارد در پیوند است؛ یعنی حضور چندهزار پاسدار و نقشی که سوریه میتواند بازی کند. وقتی به همه اینها نگاه کنیم، بهتر میفهمیم که چرا مثلاً در بازدیدی که اخیراً بازرسان آژانس از ایران صورت دادند آقای جلیلی حضور نداشت. در صورتی که همیشه ایشان بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی حضور داشته است. همچنین میفهمیم که چرا ایران سفیرش را در سوریه تغییر داده است.
مذاکراتی بین ایران و روسیه در حال انجام است که در این مذاکرات مسائل محدود به مسئله اتمی نیست. ایران به خاطر وضعیتی که در آن قرار گرفته است و بنبستی که نمیداند چگونه از آن بیرون آید، باتوجه به هزینههای بسیار بالایی که تاکنون به خاطر سیاستهای اتمیاش داده، دنبال این است که با روسیه تعامل کند و راه حلی پیدا کند. درباره اینکه آیا این مسائل موفق شود و پیش برود یا نه، الان خیلی زود است که دربارهاش صحبت شود. آنچه مهم است و میتوانیم دربارهاش صحبت کنیم، همین دیداری است که بازرسهای آژانس اخیراً از تأسیسات ایران کردند و توانستند تأسیساتی مثل تاسیسات آب سنگین اراک یا تاسیسات تحقیقاتی دیگر را هم مشاهده کنند که قبلاً نمیتوانستند به آنجا بروند. همه اینها نشان از این دارد که دولت آقای احمدینژاد چراغ سبز را برای این سیاست داده و میخواهد از کارت همکاری با روسیه استفاده کند. به خاطر همین آقای احمدینژاد در مصاحبهای که با شبکه تلویزیون روسیه داشت، گفت که این مسئله سمبل همکاریهای ایران و روسیه است.
در جریان دیداری که لاوروف در نیمه ژوییه از آمریکا داشت، خانم کلینتون با کاهش تحریمها مخالفت کرد. موضع آمریکا را در قبال طرح گام به گام روسیه چگونه ارزیابی میکنید؟
غربیها و آمریکاییها فعلاً از این مسئله استقبال نکردهاند و منتظرند این مسئله مشخصتر شود. برای این که هنوز طرح کامل و جامعی ارائه داده نشده، فقط خطوط اصلیاش مطرح شده است. مهم این است که چون این مسئله به همکاری ایران در سوریه هم مربوط است، غربیها منتظرند تا ببینند ایران تا چه حد این همکاریها را انجام میدهد و بهخصوص این که پی بردهاند رژیم اسد نمیتواند ادامه پیدا کند. به خاطر همین از ایران خواستهاند با روسیه همکاری کند و به این ترتیب بتوانند فعالیت نیروهایی را که ایران در آنجا دارد تنظیم و در زمینه اتم همکاری کنند تا شاید ایران در بعضی مسائل کوتاه بیاید و اینها هم بتوانند تحریمها را بردارند. تا آنجایی که اطلاع داریم، غربیها چراغ سبز به این راه حل ندادهاند و خود این راه حل هم دقیقاً با غربیها مطرح نشده است. فقط خطوط کلی و خطوط اصلیاش مطرح شده است.
همه اینها باعث شده است که آقای جلیلی حضور نداشته باشد، چون میخواهند نقش اول را به وزیر خارجه ایران آقای اکبر صالحی دهند. برای این که رابطه میان آقای احمدینژاد و آقای جلیلی خوب نبوده و آقای جلیلی به آقای خامنهای بیشتر نزدیک بوده است. آقای احمدینژاد نیز با آقای صالحی بهتر میتواند کار کند. ضمن آن که آقای صالحی از اینجا نقش پیدا میکند. همانطور که گفتم، این مذاکرات تنها محدود به مسئله اتمی نمیشود و به مسائل دیگری نیز مربوط میشود؛ ازجمله مسائل سوریه.
آیا پیشبینی میکنید که در قبال این گروکشی و پیوند خوردن پرونده هستهای با سایر گرهها و بحرانهایی که در منطقه خاورمیانه وجود دارد، ممکن است جمهوری اسلامی برای حفظ منافع خودش حتی منافع ایدئولوژیک و سیاسیاش از حمایت از دولت بشار اسد دست بردارد؟
بله، چنین امکانی هست. مسئله اتمی ایران از دید من سومین مسئله بزرگ در ۳۰ سال اخیر است که ضربه شدیدی به ایران از نظر اقتصادی و سیاسی وارد کرده است. بعد از مسئله گروگانگیری و بعد از مسئله جنگ ایران و عراق و ادامه جنگ توسط ایران بعد از سال ۶۰، این مسئله اتمی و سیاستهای اتمی ایران است که ضررهای بسیار بالایی به ایران وارد کرده. براساس محاسبات افرادی که در مجلس فعلی ایران کار میکنند، ایران حداقل سه برابر هزینهای که برای یک نیروگاه اتمی لازم است، برای تأسیسات بوشهر پرداخته و این هزینهها روز به روز نیز بیشتر میشود. البته در این محاسبه ضررهای بسیار بزرگی را که به خاطر وجود تحریمها بر ایران وارد میشود، محاسبه نکردهاند. اگر ما بخواهیم همه اینها را در نظر بگیریم، متوجه میشویم که سیاستهای اتمی ایران دهها میلیارد دلار برای ایران خرج داشته و هنوزهم به جایی نرسیده است. این واقعاً یک شکست بزرگ است و همانطور که در جریان گروگانگیری، قرارداد الجزیره را امضاء کردند و امتیازهای بسیار بزرگی به آمریکا دادند، یا آقای خمینی بر سر جریان جنگ جام زهر را نوشید؛ آنهم پس از کشتهها و خسارتهای زیادی که به ایران وارد شد. سر مسئله اتمی هم ایران ممکن است عقب بنشیند. الان وضعیت بسیار ضعیفی دارد و کارتی در دست ندارد که بتواند از آن استفاده کند.
سیاستی که ایران پیش گرفته، سیاستی است که از همه نظر شکست کامل بوده؛ هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی. من بعید نمیدانم که به خاطر بیرون آمدن از این شکست، سر مسئله اتمی هم همان کاری را بکنند که سر جریان گروگانگیری یا سر جریان جنگ کردند. یعنی اینها بحران را آن قدر همیشه زیاد و تشدید کردهاند که به یک بنبست رسیدهاند و برای بیرون آمدن از آن بنبست امتیازهای فراوان به مخاطبان خودشان دادهاند. ازجمله یکی از این امتیازها رها کردن رژیم فعلی سوریه است و مذاکراتی که با روسها میکنند؛ درباره این که اگر این رژیم آقای بشار اسد برود، سوریه چه آیندهای پیدا میکند، باید بگویم اینها دارند با یکدیگر مذاکره میکنند، اما رفتن رژیم سوریه بهای بسیار سنگینی برای ایران دارد. برای این که آخرین حلقهای اتصال ایران به برخی جاها و همکاریهاست. صدالبته اتصالی که با حزبالله لبنان دارند نیز مهم است. اگر ایران این حلقه را از دست دهد کاملاً در انزوا قرار میگیرد. از این جهت نگرانیهای فراوانی دارد.