پس از گذشت شش ماه از جنبشی که منجر به سرنگونی حکومت حسنی مبارک شد، مصریها و بهويژه زنان قصد دارند از دستاوردهای اين جنبش استفاده کنند.
به گزارش تارنمای «تينک آفريکا پرس» گروهی از زنان مصر میخواهند ثابت کنند که فمينيسم با اسلام همخوانی دارد.
عيسرا، دختر ۲۲ ساله میگويد: «ما در جنگ ميان مردم و دولت پيروز شديم؛ اکنون ما به جنگ ديگری ميان مردان و زنان نيازمنديم.»
عيسرا با شلوار جين و حجاب، فمينيستی است که سخت به اسلام معتقد است. او میافزايد: «در اروپا گفته میشود که اسلام حقوق زنان را به رسميت نمیشناسد. مسأله اين است که مردان تنها نيمی از آنچه اسلام میگويد را قبول دارند.»
وی ادامه داد: «مردان میگويند “من میتوانم چهار زن بگيرم و ريش هم بايد بگذارم”؛ آنها نيمی از موضوع را فراموش میکنند. در قرآن به زنها ۲۴ بار اشاره شده و به مردها نيز ۲۴ بار. آنها برابرند.»
افزون بر شرکت دادن تمام جريانها از جمله لائيکها و مسيحيان در اين مباحث، فمينيستهای مصر بايد گرايشهايی که معتقدند جامعه مصر هنوز آماده چنين نظراتی نيست را نيز قانع سازند
زنان برای اثبات ادعای خود بر اظهارات اسلامشناسانی چون امينه وادود، پروفسور دانشگاه ريچموند آمريکا و رفعت حسن، استاد پاکستانی ـ آمريکايی الهيات و از فمينيستهای اسلامی تکيه میکنند.
«تينک آفريکا پرس» در گزارش خود میافزايد اين شيوه برخورد به مسائل زنان ترويج توانمندسازی زنان در برابر اسلام نيست بلکه بهوسيله اسلام است.
اين تارنما مینويسد اگرچه نظرات اين زنان مورد پذيرش همه قرار نمیگيرد اما آنها از نقش خود در تغييرات جاری در بطن جامعه مصر آگاه هستند.
فاطمه که يک آموزگار است بر اين باور است که مسأله اصلی مذهب نيست بلکه جامعه است که مانع از پيشرفت زنان میشود.
وی میگويد: «بله مذهب من به من میگويد که بايد پوششام را رعايت کنم و نگاهم را پايين بيندازم؛ اما برای مردان هم چنين است.»
فاطمه میافزايد: «مردان ما را کوچک میشمارند و خود را آزاد. چرا؟ ما نياز داريم که به آنچه واقعأ دينمان درباره ما میگويد آگاهی يابيم.»
با اين حال چالشهای بسياری در برابر فمينيسم اسلامی مصر که يکی از نخستين جنبشهای فمينيستی اسلامی در شمال آفريقا بهشمار میرود، قرار دارد.
افزون بر شرکت دادن تمام جريانها از جمله لائيکها و مسيحيان در اين مباحث، فمينيستهای مصر بايد گرايشهايی که معتقدند جامعه مصر هنوز آماده چنين نظراتی نيست را نيز قانع سازند.
نبردی که سلمای ۱۴ ساله با سرپيچی از دستور معلمان خود مبنی بر رعايت حجاب اسلامی ادامه میدهد.
سلما میگويد: «آنها تلاش دارند که به من بقبولانند چگونه میتوان يک زن مسلمان بود. اما من دستور آنان را رد میکنم. من خودم میدانم که مسلمان بودن چيست؟»
زنان کشورهای عربی که در ماههای اخير با تغيير و تحولات بسياری روبهرو شدهاند در اين جنبشها شرکت داشتند.
در ميان اين کشورها زنان تونسی نسبت به زنان ديگر کشورها نقش بيشتری در نهادهای مدنی دارند اما با اين حال نمیتوان نقش بنيادينی برای آنان در اين جنبشها قائل بود.
مشکل اساسی اینجاست که :
1. مردان اصلاح طلب و آزادیخواه و مترقی ممالک ما وقتی از پشت تریبونهای جامعه به خانه بازمی گردند حاضر نیستند جایگاه آقایی و سروری سنتی خود را فدای آرمانهای اجتماعی شان کنند و غالبا دیکتاتورهای کوچک خانه خودشان هستند. شاید بتوان گفت شعارشان این است : “آزادی خوب است ولی برای دختر همسایه !”
2. زنان در جوامع اسلامی به دلیل تربیت سنتی از همان کودکی فرزندان پسرشان را جایگاهی ویژه می بخشند و به ناخودآگاه آنها این برتری را القا می کنند.
3. عدم امنیت اجتماعی و اقتصادی برای زنان مجرد و تنها و خصوصا مطلقه در این جوامع باعث می شود که حتی زنان آزادیخواه و برابری طلب برای حفظ زندگی شخصی و خانوادگی شان نتوانند شورش کنند و برای مبارزه شان هزینه به این سنگینی را بپردازند.
4. به دلیل فضای سنتی جوامع و سن ازدواج پایین خانم ها کمتر آموزش می بینند و مهارت اجتماعی پیدا می کنند به همین دلیل فضای آزاد برای زنان در چنین جوامعی همانطور که سنت گرایان ادعا می کنند بیشتر به افزایش فساد و فحشا کمک می کند. ابتدا باید به فکر دادن پر پرواز و آموزش پرواز به این پرنده های قفسی بود بعد در قفس شان را در این فضای پر از گرگ و گربه باید باز کرد وگرنه فقط به گربه ها و گرگ ها لطف کرده اید !
5. مردان در جوامع ما هزار مشکل دارند ولی زنان پیش از ورود به جامعه با هزار مشکل باید دست و پنجه نرم کنند.
سید ابراهیم / 26 August 2011