اکبر ذوالقرنین، شاعر، ترانهنویس و داستاننویس، سال ۱۳۲۳ در شهر همدان متولد شده است. او از سال ۱۹۷۶ در سوئد زندگی میکند و در کارنامهی ادبیاش هفت دفتر شعر با نامهای «مثل رهوار نسیم» (۱۹۷۶)، «سحر» (۱۹۸۱)، «دنیا سرزمین کوچکی است» (۱۹۸۵)، «دنیای کوچک ما» (۱۹۸۷)، «با زبان گلها» (۱۹۹۲)، «نان و ترانه» (۱۹۹۶) و «این سکتهی بد مصب» (۲۰۱۰) وجود دارد. از اکبر ذوالقرنین مجموعه داستان برمیگردیم ایران در سال ۲۰۰۲ و ترجمهی نمایشنامهی «بیگانه» نوشتهی آلان ادوال به فارسی منتشر شده است. دو شعر تازه از او.
کابوسهای جهان مجازی
وقتی تو
دست در دست محبوبت
این هوشربا گوشی همراه
برمیخیزی از خواب
و گیج میروی بر خط گیجگاه
از هجوم این همه کابوسهای نابکار
تا برآید شبانگاه و
بخزی بار دگر
با او به رختخواب
هم خواب میپرد از سرت
هم میگریزد از برت
دلسوخته همسرت
غلت میزنی
پهلو به پهلو
میان خواب و بیداری
غرق میشوی
در عرق تن بیرمقت
تا در این چرخه تباه
تیک بزنند
کدهای جهان مجازی
نام ترا
در طومار بردهگان این بازی
در زمخت زشت زمانهی
سروری سرمایه
بر پیشانی بشر بیگانه با خویش
غریبه با همسایه
آه میکشی
تا بردمد سحر
بر این تکرار بیثمر
سوگ رنجنامه
انبوه سالمندان
در تبعید آسایشگاههاشان
چرت میزنند
بر میلهای راحتی چرمی
در سکوت اتاقهای تاریک و
راهروهای باریک آهاندود
شاید فرشتهی مرگ
بیاید و برهاندشان
از مجازات تنهایی
آنگاه
کارکنان آسایشگاه
جمع کوچک عزاداران را
به قهوه و شیرینی بخوانند
و ندانند
سیاهپوشان گریان را
تسلیت خواهند گفت یا تهنیت