حکومت تلاش تازهای را آغاز کرده برای تحریف تاریخ. فیلم «ماجرای نیمروز» جلوهای از این تلاش است. جلوه دیگر این تلاش مجموعه مصاحبههاییست که برخی رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران با دستاندرکاران حبس و اعدام در سالهای دهه ۱۳۶۰ انجام میدهند به این قصد که تعریف تازهای از جلاد و شهید به دست داده شود. پرستو فروهر، میگوید هنر در تعهد به حقیقت و آزادی شکل میگیرد، به همین جهت «ماجرای نیمروز» نه یک اثر هنری، که حتی یک اثر تبلیغی موفق هم نیست.
در گفتوگویی که در مجموعه «جلاد و شهید» در فرهنگ رسمی و غیررسمی ایران با پرستو فروهر، هنرمند نامآشنا انجام دادهایم، او اعتقاد دارد که اصولاً در دوران کنونی ادبیات و حتی ادبیات زندان که بر پایه روایتهای مستند شکل گرفته، به تنهایی نمیتواند بیانگر واقعیتهای سالهای نخست انقلاب باشد:
«روایتهای مستندی که زندانیان سیاسی و بازماندگان اعدامیها به دست دادهاند و شهادتهای آنها برای درک واقعیتهای آن دوره مهمتر است از ادبیات داستانی که صرفاً تلاش میکند روح آن دوره را بازتاب دهد. در فیلمهایی مثل “ماجرای نیمروز” این واقعیتهاست که تحریف میشود.»
فیلم «ماجرای نیمروز» به حوادث تابستان ۱۳۶۰ و درگیریهای حکومت جمهوری اسلامی با سازمان مجاهدین خلق و قتل موسی خیابانی میپردازد. رضا سیفاللهی، قائم مقام وقت اطلاعات سپاه که در این فیلم «رحیم» (با بازی احمد مهرانفر) نام دارد، یکی از قهرمانان فیلم است. سردار سرتیپ پاسدار رضا سیفالهی بعدها با حکم آیتالله خامنهای از سال ۷۱ تا ۷۵ به فرماندهی نیروی انتظامی رسید.
پرستو فروهر در گفتوگو با زمانه میگوید که این فیلم حتی به مستنداتی که حکومت از سالهای دهه ۱۳۶۰ ارائه داده وفادار نیست. پدیده شکنجه به عنوان «ستون اصلی سرکوب» حذف شده و پدیده «توابسازی» هم در «یک گفتوگوی عادلانه با بازجو به شکل یک بازبینی آزادانه» جلوه داده میشود:
«این به معنای تحریف تاریخ است. حتی اگر نورپردازی و صدابرداری یا فیلمنامهنویسی و بازیها از سایر فیلمها اینچنینی بهتر باشد، باز از اثر هنری فاصله دارد. هنر در تعهد به حقیقت و آزادی شکل میگیرد.»
«ماجرای نیمروز» با سرمایه سپاه پاسداران و با تهیهکنندگی محمود رضوی، مشاور محمد باقر قالیباف ساخته شده است. جعفر پناهی در جشن منتقدان سینمایی از اعطای دیپلم افتخاری این جشنواره به محمد حسین مهدویان، کارگردان این فیلم که مستند انتخاباتی حسن روحانی را هم ساخته است خودداری کرد.
پرستو فروهر میگوید باید تلاش کرد تا روایت بدیل را تا آنجا که امکان دارد بازتاب داد. در اثر مماشاتگری در عرصههای فرهنگی و سیاسی این خطر وجود دارد که قربانیان سرکوب، یک بار دیگر قربانی شوند، این بار اما قربانی جعل خودشان.
در مجموعهای از شش برنامه این پرسشها را با گروهی از صاحبنظران در میان گذاشتیم:
- روایتی که ادبیات تبعیدی ایران، بهویژه ادبیات داستانی، از زندانهای جمهوری اسلامی در دههی نخست انقلاب به دست داده، چه تفاوتی دارد با روایت رسمی از این دهه سرنوشتساز؟
- فیلم «ماجرای نیمروز» را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ رابطه «کیفیت هنری» این فیلم با تصویری که از زندانهای جمهوری اسلامی در دههی نخست انقلاب به دست میدهد، چیست؟
- آیا جمهوری اسلامی موفق خواهد شد، تاریخ دهه اول انقلاب اسلامی، از آن میان مفهوم جلاد و شهید، را به گونهای بنویسد که خود میخواهد؟ یا روایت دیگری در تقابل با روایت جمهوری اسلامی نوشته شده است؟
پنجمین گفتوگو از این مجموعه را با پرستو فروهر میشنوید:
بیشتر بخوانید:
وقتی شما غربی ها چشم بر جنایات خود در جنگ جهانی دوم میبندید.وتحریف میکنید اینها از شما یاد میگیرند.
امیرحسین دلسوز مردم / 06 September 2017
سالها از جنایت سیاسی و غیر انسانی حکومت اسلامی گذشته است. الویت اول کشتی بان رژیم، آقای خمینی + آخوندهای تازه به دوران رسیده + داعشیهای شیعه و مکتبی در سپاه و کمیته، راندن بر دریای خون و خشونت در راستای اقتدار و تئوری بقا قدرت سیاسی بود. امروزه آنها برای نسل آن دوره ندیده، مظلوم نمایی و تحریف تاریخ را پیشه میکنند که زیاد جای تعجب نیست. باشد که در روز سرنگونی، اسناد و مدارک، مکانها، عکس ها، فیلمها، اعترافات در مقابل اشکهای مادران داغدیده و پدران صبور به نمایش درآید تا کفّاره گناهان خود را با قوانین خود نوشته بپردازند. تا سیه روی شود…هر که در آن غش باشد !
ایراندوست / 07 September 2017