سید علی خامنهای در دیدار با عدهای از طلاب حوزه علمیه استان تهران در روز دوشنبه ۶ شهریور گفته است که «تا تشکیل دولت و جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد.» این به چه معناست؟ آیا بالاخره حکومت ولایی موجود، اسلامی هست یا نیست؟
به دو برداشت مختلف از سخنان ولی فقیه توجه میکنیم، دو برداشتی که هر دو از موضع دینی هستند.
تفسیر انتقادی سخن خامنهای
در مورد سخنان رهبر جمهوی اسلامی نظر آقای حسن یوسفی اشکوری، اسلامشناس منتقد را پرسیدیم. با ایشان این پرسشها را در میان نهادیم:
آیا گفته رهبر جمهوری اسلامی به این معناست که دولت و جامعه فعلی در ایران “اسلامی” نیستند؟
پاسخ آقای اشکوری چنین است:
«خوانش دقیق و تا حدودی همدلانه سخنان آقای خامنه ای به این معناست که جمهوری اسلامی کنونی هرچند اسلامی است یعنی دارای مشروعیت دینی است ولی هنوز به کمال و جامعیت و پختگی خود نرسیده است و باید برای رسیدن به کمال مطلوب تلاش کند. از این رو در عین نمایندگی اسلام در ظرفیت زمانی اش هنوز کامل و ایده آل نیست.
چنین تفسیری می تواند معقول باشد اما ایراد اساسی این است که آقای خامنه ای باید پاسخ دهند که این جمهوری اسلامی با رهبری بلامنازع ایشان بالاخره اسلامی هست یا نه؟ اگر هست باید پاسخگوی تمام مشکلات و مصائب برآمده از چنین نظامی دینی باشند و منطقا نمی توان رفع مشکلات و کاستی ها را به زمان مطلوب و در واقع موهوم حواله داد و دین و متولیان دین را تبرئه کرد؛ و اگر نیست، چرا و به چه دلیل در این چهل سال یک جنس بنجل و بدلی و حداقل معیوب را به نام «اسلام ناب» به جامعه هشتاد میلیونی ایران حقنه کرده و به نام اجرای احکام شریعت این همه درد و رنج بر مردم ایران زمین (اعم از مذهبی و غیر مذهبی) تحمیل کرده اند؟ راستی اسلام ناب آیت الله خمینی در تحلیل خامنه ای چه جایگاه و معنایی دارد؟ در نهایت ایشان یا باید دعوی گزاف اسلام ناب را پس بگیرد و یا باید سخن کنونی اش را تغییر دهد.»
تفسیر ولایی سخن ولی فقیه
«تا تشکیل دولت و جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد.» برداشت ولایتمدارانه از این سخن ولی فقیه این است که باید فاصله را کم کنیم یعنی بر تلاش برای اسلامیسازی بیفزاییم. این نکته فشرده تفسیرهایی هست که در رسانههای حکومتی بر سخن پیشوای نظام نوشتند. به یک نمونه توجه میکنیم: تفسیر حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس “مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا”. رئیس این تشکیلات که طبق منویات رهبر وظیفه خود را اسلامیسازی علوم انسانی قرار داده است، در مصاحبهای با خبرگزاری فارس به تاریخ سهشنبه ۷ شهریور، به توضیح گفتههای ولی فقیه پرداخته است:
خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری در این دیدار گفتند که هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی وجود دارد، به نظر شما چرا به این هدف نرسیدیم؟
حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی: دستیابی به جامعه اسلامی و دولت طراز اسلامی، با آن مختصاتی که متون دینی آن را توصیف کردهاند، بر فرض وجود لوازم و اقتضائات، یک برنامه دراز مدت است و صدها و بلکه هزاران عامل به صورت زنجیرهای در آن نقش دارند. باید قبول کرد که با گذشت قریب به چهل سال از عمر انقلاب و با لحاظ دشواریهای دوران غیبت معصوم(ع) و هجمههای غرب رسیدن به این جامعه و دولت، انتظار به جایی نیست هر چند انقلاب اسلامی در فراهم کردن بخشی از مقدمات آن توفیقات مهمی داشته است.
خبرگزاری فارس: نقش حوزههای علمیه در این رابطه چیست؟ چه تحولی باید رخ بدهد تا ما به دولت و جامعه اسلامی برسیم؟
حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی: در درجه اول، ما به یک تفکر بنیادی و همچنین نقشه راه قوی، منسجم و همه جانبه اسلامی نیاز داریم که توان مواجهه با این کار عظیم آن هم در این عصر را داشته باشد. حوزههای علمیه در جهت دستیابی به این تفکر نقش اول را بر عهده دارند. به نظر من، امروز بخش مهمی از استعداد حوزه درگیر این کار مهم نیست و ما با یک عقب ماندگی در این زمینه روبرو هستیم که جای تأمل دارد.
در درجه دوم، باید گفتمان رسیدن به جامعه اسلامی تبدیل به یک گفتمان مسلط شود و به تبع آن، اراده ملت، معطوف این حرکت عظیم بشود. به نظر من، هر چند در گفتمانسازی و ایجاد اشتیاق در مردم کارهای خوبی انجام شده و حتی امروز عامه مردم بیش از برخی نخبگان، دغدغه اسلامی شدن جامعه را دارند، لکن ما تا به یک بستر گفتمانی مطلوب فاصله زیادی داریم.
خبرگزاری فارس: جمعبندی شما از سخنان رهبری چیست؟
حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی: سرجمع، آنچه دیروز رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند باید نقطه تمرکز ما در مسیر دستیابی به جامعه و دولت اسلامی طراز باشد و آن اینکه، بدون مبارزه، بدون مجاهدت، بدون مشقت و بدون سعهصدر رسیدن به چنین جامعه و دولتی میسر نیست و بیش از همه، امروز این طلاب و فضلای جوان حوزه ها هستند که باید از رخوت و سکون خارج شده و با موضع کاملاً مبتکرانه و به پشتوانه اکثریت مردم با تیپها و سلایق گوناگون، پا به عرصه مبارزه بگذارند و بدانند که نقش حوزهها در این عصر که عصر انقلاب است، یک نقش سرنوشتساز و تاریخی است.
خلاصه حرف حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی این است که «باید گفتمان رسیدن به جامعه اسلامی تبدیل به یک گفتمان مسلط شود» و اینکه طلاب و فضلا باید بسیج شوند تا مبارزه “سرنوشتساز و تاریخی”شان را به سرانجام رسانند. و این همه یعنی اینکه ملت، آنچه تا کنون در مورد اسلامیسازی دیدهاید و شنیدهاید، اول ماجرا بوده است. حضرات تازه به فکر یک “نقشه راه قوی” هستند تا حکومت اسلامی را آنچنان که مطلبوشان است اسلامی کنند!
یارو گفته بود: جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر! چی شد، حالا شد حکومت اسلامی! فرقتان باد اعش در چیست. داعش گفت: حکومت اسلامی. یعین حکومت مدعیان اسلام و نابودی و نادیده گرفتن حقوق غیر اسلامی ها. اگر اکثر مردم غیر مسلمان شوند چه حقی دارد حکومت اسلامی آن هم با قرائت خاص؟!
آیا اسلام فقط همین ها میدانند! آیا اسلام و تشیع حائری که موسس حوزه علمیه قم است اسلام نیست؟!
iranian / 31 August 2017
از همان ابتدای انقلاب کسی از حکومت اسلامی چیزی نمی دانست و اینکه ساختار و روابط دولت -ملت دراین نوع از حاکمیت چیست در ابهام کامل بود و هست ! تجربه 40 سال اخیر هم بسیاری از توهمات و خیال پردازی های طالبان حکومت دینی را نقش بر آب کرد و این فقط مربوط به روحانیت سیاسی نیست بلکه شامل معتقدان به اسلام رادیکال و نواندیشان دینی هم میشود و این گفته ها توجیهاتی است عوام فریبانه برای حفظ همان توهمات تشکیل حکومت ایده آل و خیالی در ذهن مردم .
bijan / 01 September 2017
با سلام!
من فقط به این منظور که اشاره کنم ناآشنایی ما ایرانی ها با دینی که اکنون ـ چنین گستاخ ـ به نام آن بر ما حکومت می کنند چقدر برایمان گران تمام شده و برای آن که بگویم مشکل ما نه در رابطه با متن که در رابطه با جهل و بی خبری ماست قطعه زیر را به نقل از [آیات 204 تا 206 سوره بقره] این جا می آورم:
“و من الناس من یعجبک قوله فی الحیوة الدنیا و یشهد الله علی ما فی قلبه و هو ألدُّ الخصام.”
ترجمه: در میان مردم [همیشه] کسانی هستند که ـ با وسیله قرار دادن دین ـ وعده و وعیدهایی شگفت انگیز در بارۀ چگونگی انتظام امور دنیوی مردمان در میان می نهند. حرف هاشان ـ و نیز تظاهر به دین شان ـ عمل می کند؛ حال آن که این افراد سخت کین توز اند!
“و إذا تولی سعی فی الارض لیفسدَ فیها و یهلک الحرث والنسل. والله لا یحب الفساد.”
ترجمه: اگر چنانچه قدرت در عهدۀ اختیار چنین افرادی قرار بگیرد ـ چون که مفسده جویند ـ حرث و نسل را نابود خواهند کرد. [البته] خدا فساد را برنمی تابد.
“و إذا قیل لهُ اتَّق اللهَ أخذتهُ العزة بالاثم. فحسبهُ جهنم. و لبئس المِهاد.”
ترجمه: [به استناد تاریخ؛ هر وقت به یک چنین افرادی] گفته شود: خدا را! نگران سرانجام باش! بدیشان برمی خورد. غرور و خودبزرگ بینی است که ایشان را به جرم و جنایت می کشاند. ایشان را جهنم وعده است. عاقبتی که نه چندان خوشایند است! [بقره آیات 204 تا 206]
علامه طباطبایی در (ج 2 تفسیر المیزان ص 130) در شرح خود در باره این آیات می نویسد:
“بعضی از مردم سخنان فریبنده ای می گویند و دم از حق و حقیقت می زنند و سنگ دین و اجتماع را به سینه می کوبند و اظهار می کنند که جز پیشرفت دین و آئین و صلاح مسلمین نظری ندارند. حال آن که در واقع دشمن ترین مردم نسبت به حق و حقیقت اند. هنگاهی که [یک] چنین شخص منافق و دشمن سرسختی قدرت و شوکت بیابد و زمام امور را در دست بگیرد می کوشد تا در زمین فساد بر پا کند. [اگر که بگویی “دست بردار! باز ایست! از این جنبه که] از راه ناپاکی و دوروئی عزت و آبرویی در میان مردم بدست آورده [به او بر می خورد.] علامه در ادامه می نویسد: “زیرا خدا آئینی که تشریع نموده برای آن است که … یک حالت معتدل و روش مطلوبی برای جامعه بشری پیدا شود. آنوقت [است که] زندگانی دنیوی و اخروی مردم مقرون به سعادت خواهد بود. (ص 131)
با احترام
بهرنگ
بهرنگ / 02 September 2017