این یک یادداشت مختصر در زمینه اقتصاد سیاسی است. انگیزه نوشتن آن مواجه شدن با چهره رسانه‌ای شده‌ای است به اسم خلیل نظری، رئیس کارخانه چسب هل.

روزنامه شرق در باره کارخانه‌ای که حاج خلیل نظری رئیس آن است نوشته است: « کارخانه چسب هل، کابوس شهر سرمايه است؛ يعني جايي که سرمايه، با همراهان ايدئولوژيکش، توانسته يک سامانه کنترلي تام بسازد و آن را با ايده مالکيت خصوصي توجيه کند (مسئولان کارخانه در پاسخ به انتقادها گفته اند کارخانه آنها خصوصي است و در نتيجه هر کاري بخواهند مي توانند بکنند).»

این کارخانه، یک بنگاه نمونه “اسلامی” است، از نماز اجباری همگانی گرفته تا نگرش اسلامی به زن در آن و در نهایت بازتولید نظام ولایی به صورت اعمال ولایت مطلقه مدیر عامل بر آن.

حاج خلیل نظری، ريیس کارخانه چسب هل
حاج خلیل نظری، ريیس کارخانه چسب هل

آیا حاج خلیل نظری نمونه پدیده‌ای است به نام بورژوازی اسلامی؟

ممکن است مارکسیست‌های سخت‌کیش از کاربرد اصطلاح “بورژوازی اسلامی” ناراضی باشند، چون شاید گمان‌ کنند در آن پیوند ناروایی میان زیربنا و روبنا صورت گرفته است. اما اگر آنان به حد کافی ماتریالیست باشند، یعنی به واقعیت مستقل از ذهن اصالت دهند، لازم است وجود این پدیده را به رسمیت بشناسند، آن هم نه فقط با استناد به تیپ‌ ویژه‌ای مثل حاج خلیل کارخانه هل.

بورژوازی اسلامی رکن بورژوازی ایرانی است و برای این که یک سرمایه‌دار در این معنا بورژوای مسلمان باشد لازم نیست حتما با ریش و تسبیح ظاهر شود و همچون حاج خلیل چسب هل رفتار کند. بورژوای اسلامی هر آن سرمایه‌داری است که در نظام ولایی امتیازور شده، استثمار می‌کند و تداوم امتیازوری خود را در نظام ولایی می‌جوید. در این معنا بورژوای اسلامی می‌تواند آنچنان هم باشد که در نگاه کلیشه‌ای دینی نشانه کامل بی‌دینی است: یعنی نه تنها فرایض دینی را به جا نیاورد، بلکه حتا می‌خوارگی کند و زنش در پارتی‌های خودمانی و در سفرهای خارج بی‌حجاب باشد.

در مبحث پیدایش سرمایه‌داری فصلی وجود دارد به اسم انباشت اولیه سرمایه. پولی باید وجود داشته باشد که به سرمایه تبدیل شود یعنی بتواند روند تولید ارزش اضافی را، که حاصل بهره‌کشی است، به راه اندازد. انباشت به صورت مداوم صورت می‌گیرد و در این معنا سرمایه‌داری مدام بازتولید می‌شود. اما منظور از انباشت اولیه در متون تاریخی معمولا سرمایه آغازگر سرمایه‌داری است، سرمایه‌ای که به قول مارکس از خون و کثافت تولد می‌یابد. اما به جز آن آغاز مطلق می‌توانیم از آغازهای دیگری هم در دوره‌های مختلف سرمایه‌داری سخن گوییم. سرمایه‌داری ایرانی از خون و کثافتی که ذاتی رژیم خان‌خانی-سلطانی بود برمی‌آید. نظام امتیازوری رضاشاهی آغاز دیگر آن است. این نظام که پایان می‌یابد، دوباره باتلاقی از خون و کثافت برای پرورش دور بعدی سرمایه‌داری شکل می‌گیرد. این بار سرمایه اولیه در احتکار، استفاده از بازار سیاه و راه انداختن فاحشه‌خانه برای سربازان متفقین انباشته می‌شود. آغاز بعدی در همدستی در خون و کثافت کودتای ۲۸ مرداد است. فصل بعدی با “انقلاب سفید” شروع می‌شود.

ظاهراً دوره‌های انباشت پایان یافته بود که انقلاب درمی‌گیرد و ایدون فصل اسلامی سرمایه‌داری ایرانی آغاز می‌شود. انباشت اولیه و امکان‌سازی برای انباشت در دور جدید توسط حاج‌آقاها، آقازاده‌ها، نان به نرخ روزها، میدان‌دارها، بازاری‌ها، قالتاق‌ها و گروهی از مهندسان جوان مسلمان صورت می‌‌گیرد. مصادره‌ها، اعدام‌ها، بگیر و ببندها، اشغال مقام‌ها و ایجاد پست‌های جدید، انقلاب فرهنگی اسلامی برای پیش انداختن وفاداران به نظام در حوزه تخصص، اینها همه حلقه‌هایی از  انباشت اولیه سرمایه در مرحله ولایی آن هستند. جنگ نیروی تازه‌‌ای به انباشت می‌دهد از طریق احتکار، کارگزاران مأمور به تهیه اسلحه و فعالیت در خارج، رانت‌خواران جدید، و کارشناسان و متخصصانی از خودی‌ها که همه‌کاره شدند، در غیاب کارشناسان قدیمی و نخبگانی از طبقه متوسط که سرکوب شدند و بخش بزرگی از آنان به خارج رانده شدند. سرمایه‌داری اسلامی به راستی از میان خون و کثافت برآمد.

ممکن است خوانندگانی اعتراض کنند و بگویند که کسانی را می‌شناسند که پولدار و “کارآفرین” شده‌اند، اما جزو گروه‌هایی که برشمردیم نیستند. حتما ممکن است سرمایه‌دار “شرافتمندی” هم وجود داشته باشد، اما اشاره به وجود آنان اصل بحث ما را منتفی نمی‌سازد. البته شرافتمندانه است که آن شرافتمندان از خود بپرسند تا چه حد از نظام اسلامی امتیاز‌وزری بهره‌ برده‌اند، دست کم از شرایطی که این رژیم ایجاد کرده تا  آنان میدان و بازاری مهیا و کم‌رقیب در برابر خود ببینند.

زمین خونین است، گیرم که تخت کفش من خون‌آلود نباشد.

با این توضیح مختصر،‌ به نظر این نویسنده، استفاده از عنوان بورژوازی اسلامی موجه است. حاج آقا خلیل چسپ هل نمونه جالبی است، اما سنخ‌نما نیست. سنخ بورژوازی اسلامی آن دسته از سرمایه‌داران ایرانی است که ریشه در انباشت اولیه در دوره ولایی دارند و امتیازوری‌شان متکی بر نظام امتیازوری‌ای است که شاخص جمهوری اسلامی است.


در همین زمینه