مقتدی صدر پس از سفر نابهنگامش به عربستان، پیش از پیش در صحنه عراق فعال شده است: او پنجشنبه از طرفداران خود خواست تا روز جمعه در بغداد و دیگر شهرهای این کشور دست به تظاهرات «گسترده» بزنند. سپس، در عصر جمعه در جمع تظاهراتکنندگان و هوادارانش در میدان التحریر بغداد خواستار انحلال حشد شعبی (شبهنظامیان شیعه تحت قیمومیت ایران) شد.
ملاقات این روحانی عراقی شیعه با محمد بن سلمان، ولیعهد و وزیر دفاع عربستان، هفته گذشته در شرایطی اتفاق افتاد که تنش میان این پادشاهی با ایران به نقطه اوج خود رسده است.
دیداری از سلسله دیدارها
ملاقات مقتدی صدر و محمد بن سلمان تقریباً دور از نظرها و به شکلی غیرمنتظره اتفاق افتاد. یکشنبه شب، سی ژوئیه، شاهزاده سعودی، روحانی شیعه را در جده به حضور پذیرفت. یازده سال بود که این روحانی شیعه پا به پادشاهی عربستان نگذاشته بود. بنا به اطلاعیهای که همان شب از سوی دفتر مقتدی صدر منتشر شد، این دو سیاستمدار در مورد گسترش روابط دوجانبه و وحدت دو کشور و نیز درباره چندین پرونده دیگر مربوط به «منافع مشترک» (بدون شرح جزئیات بیشتر) گفتگو کردهاند. در این اطلاعیه، ملاقات این روحانی شیعه «گامی مثبت در روابط میان عربستان سعودی و عراق» ارزیابی شده است. در این اطلاعیه همچنین آمده: «امیدواریم که این آغازی برای کاهش اختلافات فرقهای در منطقه عربی – اسلامی باشد». مقتدی صدر اندکی پیش از گفتگو با شاهزاده ولیعهد به دیدار ثامر السبهان وزیر دولت عربستان در امور خلیج فارس رفته بود که در سال ۲۰۱۶ به مدت چند ماه سفیر عربستان سعودی در عراق بود.
این آخرین ملاقات از مجموعه ملاقاتهای میان نمایندگان دو کشور بود. ماه پیش نیز حیدر العبادی نخست وزیر عراق به جده رفته و به حضور شاه سلمان پذیرفته شده بود. دراین دیدار، رؤسای دو کشور با ابزار تمایل به گسترش روابط اقتصادی و تجاری، و همکاری در حوزه «مبارزه علیه تروریسم»، تأیید کردند که روابط کشورهایشان «پیشرفت کیفی» داشته است.
درماه فوریه نیز عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، به پایتخت عراق سفر کرد که سفری در نوع خود بیسابقه، دستکم از سال ۲۰۰۳، بود؛ این سفرها جملگی پس از بازگشایی سفارتخانه عربستان در بغداد پس از ۲۵ سال غیبت دیپلماتیک (به عبارتی از زمان تهاجم صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰) در سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد. هدف از این ملاقاتهای سطح بالا، آن طور که به صورت رسمی اعلام شده، چیزی جز عادیسازی و تقویت روابط میان دو کشور نبوده است؛ اتفاقی که پس از دو دهه تنش و خصومت به شکلی ملموس میتوان آن را حس کرد. اخیراً دو پست مرزی نیز که از سالهای دهه ۱۹۹۰ بسته شده بودند، بازگشایی شدهاند.
یک رهبر شیعی دیگر، اما متفاوت با دیگر رهبران
زمانبندی دیدار مقتدی صدر که در سطح جهانی چندان رسانهای نشد، کماهمیت نیست: این دیدار دقیقاً پس از آزادسازی موصل از دست داعش صورت پذیرفت. هدف مقتی صدر از این ملاقات کم و بیش روشن است، او میخواهد از بیثباتی عراق، در دوران پس از داعش و در آستانه همهپرسی استقلال کردستان، استفاده کند تا تأثیر و وزن خود را در داخل کشور بالا ببرد.
در طول حکومت نوری المالکی و حیدر العبادی، این رهبر اپوزیسیون شیعه، نیروی سیاسیاش را در بسیج چندین باره دهها هزار نفر از هواداران خود در بغداد نشان داده است؛ آخرین بار، همین پنجشنبه مقتیصدر هوادارانش را دعوت کرد که در تظاهرات گسترده علیه فساد دولتی در روز جمعه شرکت کنند.
وجه مشخه اصلی این رهبر شیعه، اما بیش از هرچیز، مخالفت او با نفود گسترده ایران در عراق است؛ او از منتقدان اصلی واحدهای بسیج مردمی حشد شعبی، شبهنظامیان شیعه عراقی تحت قیمومیت ایران است.
از دیگر وجوه افتراق مقتصدی صدر با دیگر رهبران شیعه منطقه، موضع او در قبال جنگ سوریه است: او صراحتاً در ماه آوریل از بشار اسد رئیس جمهور سوریه خواست استعفا دهد.
عربگرایی ملی در برابر فرقهگرایی شیعی؟
دیوید ریگوله-رز محقق وابسته به نهاد فرانسوی تحلیل استراتژیک و سردبیر مجله شرقهای استراتژیک میگوید: «مقتدی صدر در نظر دارد پایگاه خود را برای روزهای پیشرو محکم کند، مشخصاً در مقابل شبهنظامیان شیعه به اصلاح “فرقهگرایی” که او خواهان انحلال آنها به دلیل طرد سنیهاست. این در حالی است که خود او فرمانده یک گروه شبه نظامی موسوم به “سرایا الاسلام” (جیش المهدی سابق) است» به نقل از این محقق، مقتدی صدر «میخواهد در صحنه سیاسی عراق و در میان طیفهای شیعه آن، بیشترین فاصله را با ایران بگیرد.»
حضور این این روحانی شیعه در عربستان و ملاقات او با ولیعهد عربستان را، آن هم در جریان بحران قطر و در بحبوحه تنشهای فزاینده میان ایران و عربستان، باید نوعی پیروزی برای عربستان تلقی کرد. ولیعهد عربستان بدش نمیآید که به ایران نشان دهد که میتواند مقتدی صدر را سمت خویش بکشاند و با سرمایهگذاری بر “عربیسم” این روحانی، او را از بند ناف هویت فرقهای شیعیاش جدا کند.
در شرایطی که هیچ تمهیدی از جانب دولت مرکزی برای پرکردن خلأ عراق پس از داعش اندیشده نشده است، و در وضعیتی که هیچ ضمانتی برای به جلوگیری از به حاشیه رفتن و طرد سنیها در عراق وجود ندارد، و در سوی دیگر، کردها نیز ساز جدایی و استقلال کوک کردهاند، مواضع به منحصربه فرد مقتدی صدر، به عنوان یک روحانی شیعه، شاید بتواند آثار مثبتی برای عراق داشته و به توزان و ثابت این کشور کمک کند، اگر خود باعث دامن زدن به نوعی هویتگرایی عربی نشونذ.
شکافهای فرقهای و اجتماعی در عراق مدام در حال افزایش است، و این وضعیت، بستری مهیا را برای دخالت کشورهای خارجی فراهم کرده است. تا زمانی که راهحلی فراگیر مبنی برادغام و مشارکت تمام بازیگران صحنه داخلی عراق وجود نداشته باشد، و تا وقتی که سنیها در عراق به بازی گرفته نشوند، خطر ظهور دوباره داعش یا گروهی مشابه آن در عراق وجود خواهد داشت و بازگشت امر سرکوب شده منتقی نخواهد بود.
این همه پول ملت خرج این مفت خورها شد ه حالا اینها خودشونو به یکی دیگه که
بیشتر پول میده میفروشن. اسمش خود فروشی. سیاسیه.
این هنم از سیاست خارجی احمقانه خامنه ای و همپالکیهایش که پول ملت رو صرف سیاستهای
جاه طلبانه خود میکنند و نتیجه اش مساوی یک صفر گنده.
روزبه / 07 August 2017
بزرگترین اشتباه تاریخی ایرانیان این هست که اصرار دارن بخشی از جهان اسلام باشن
ما به عنوان ایرانی به جهان اسلام خدمت میکنیم اما جهان اسلام نشون داده که حاضز نیست نگاهی برابر به ما داشته باشه.
ایکاش به مرور زمان از جهان اسلام فاصله میگرفتیم، اون موقع به جای اینکه ما امتیاز بدیم با همراهی دیگر ملت های غیسر مسلمان میتونستیم از مسلمانان امتیاز بگیریم
دووار / 09 August 2017
رهبران شیعه عراق بعد از سالها تفکرات فرقهای که باعث نابودی مملکتشان شد، و داعش را پدید آورد، میخواهند با برادران سنی خود صلح کنند و از سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی دور شوند. امیدوارم که این شروع, به تحولات مثبت در سیاستهای ایران هم کمک کند.
Masoud / 12 August 2017