سارا روشن- در پی انتشار بیانیه‌ تحلیلی فعالان و حامیان جنبش زنان، در اعتراض به خشونت فراگیر علیه زنان در ایران، گفت‌وگویی کرده‌ام با پروین اردلان، پژوهشگر و فعال حقوق زنان که از تنظیم‌کنندگان و امضا‌کنندگان  این بیانیه‌‌ است. نخست از او درباره تهیه‌کنندگان این بیانیه پرسیده‌ام.
 
 
 
پروین اردلان: تهیه‏‌کنندگان این بیانیه جمعی از فعالان جنبش زنان در داخل و خارج ایران بودند و تا جایی که من اطلاع دارم، به صورت مشورتی تهیه شده است.
 
لزوم انتشار چنین بیانیه‏ای در شرایط فعلی ایران چیست؟

صدور چنین بیانیه‏هایی در جامعه‏ کنونی ایران اتفاقاً ضروری است. به این دلیل که خشونت و فشار سیستماتیکی که علیه زنان و فعالان مدنی، فعالان سیاسیو اجتماعی، در جامعه‏ ایران اعمال می‏شود، آنقدر بالا است که صدور چنین بیانیه‏هایی حداقل نشان می‏دهد فعالان جنبش زنان نسبت به این قضیه بی‏تفاوت نیستند و فکر می‏کنم این مسئله  خیلی مهمی است.

از جمله مسئله‏ تجاوز به زنان که در این بیانیه مطرح شده و واکنش‏هایی که از طرف حاکمیت ایران نسبت به این مسئله شکل گرفته و در واقع نوعی متهم کردن زنان را دربردارد، نشان می‏دهد اگر در مورد این قضیه سکوت کنیم، این سکوت نوعی همدستی با حکومت هم محسوب می‏شود.
 
محتوای بیانیه برای فعالان اجتماعی و مدنی جامعه‏ی ایران چیز تازه‏ای نیست. قرار است چه چیزی در این بیانیه برای جامعه ایران روشن‏تر شود؟

خیلی از اتفاق‌هایی که در ایران افتاده است، چیز تازه‏ای نیست! از درخواست برابری حقوقی برای زنان در ایران گرفته تا اعتراض‏شان به خشونت علیه زنان، هیچکدام اتفاق تازه‏ای نیستند؛ اما چیز تازه‏ای که در این بیانیه وجود دارد، این است که ما در اخبار ایران کمتر با اخبار خشونت‏های جنسی علیه زنان مواجهه می‏شدیم که نه به دلیل عدم وجود چنین خشونت‏هایی در جامعه، بلکه به دلیل کتمان این حقایق و اخبار بودند.

حالا می‏بینیم حاکمیت ایران مجبور می‏شود این اخبار را پوشش بدهد و وقتی هم آن را پوشش می‏دهد، می‏بینیم بازهم تمام توجه و اتهام‏زنی به سمت زنان نشانه می‏رود. این نشان می‏دهد که هرچه این مسائل ادامه پیدا می‏کند، زنان به دلیل ماهیت وجودی‏شان، در جامعه‏ ایران بیشتر مقصر شناخته می‏شوند.
 
در بخشی از بیانیه‏ای که منتشر شده است، به تفکر ایدئولوژیک پشت رفتارهای ضد زن و خشونت علیه زنان اشاره می‏شود. چقدر این رفتارها ایدئولوژیک است و چقدر برخاسته از فرهنگ جامعه ایران است؟

مخاطب این بیانیه الزاماً فقط حاکمیت ایران نیست. مخاطب این بیانیه جامعه‏ ایران اعم از مردان و زنان جامعه، فعالان سیاسی و اجتماعی، فعالان زن و همین‏طور پلیس و نیروی انتظامی هستند. شاید به همین دلیل است که امضاکنندگان این بیانیه را نیز طیف متنوعی   از فعالان حوزه‏های مختلف تشکیل می‏دهند.

وقتی بحث حاکمیت مطرح می‏شود، به‏هرحال دیدگاه و تفکر ایدئولوژیک حاکمیت در این قضیه بی‏تأثیر نیست.  وقتی که زنان به خاطر زن بودن‏شان متهم می‌شوند، به این‏که ممکن است در جامعه‏ تحریک‏پذیری ایجاد کنند و به همین دلیل مقصر شناخته می‏شوند و نهادهای قدرت  نیز از این دیدگاه حمایت می‏کنند، نمی‏توانیم بگوییم قضیه ایدئولوژیک نیست. ولی نمی‏توانیم بگوییم قضیه فرهنگی هم نیست. به این دلیل که وقتی فرهنگ جامعه این قضیه را پذیرا می‌شود، امکان‏پذیرتر هم می‏شود. درواقع به نوعی تجاوز عملی‏تر می‏شود.
 
تأثیر این بیانیه را در جامعه ایران چگونه می‏بینید؟ وقتی احمد شهید یا هیچکس دیگری به عنوان ناظر حقوق بشر در ایران مورد قبول قرار نمی‏گیرد، تأثیر انتشار یک بیانیه در اینترنت، در جامعه ایران، چه می‏تواند باشد؟

تنها تأثیر آن می‏تواند این باشد که عده‏ای شاهد بودند، ولی سکوت نکردند. عده‏ای شاهد بودند و خواستند به دنیا نشان بدهند که نسبت به این قضیه اعتراض دارند. مبارزه‏ مدنی، مبارزه‏ای یک‏روزه نیست و نمی‏شود به خاطر این‏که هیچ اتفاقی نمی‏افتد سکوت کرد.

در ۱۰۰ سالی که جنبش زنان در ایران برای حداقل‏ترین‏ها مبارزه‏ کرده‏اند، جنگیده‏اند و سعی کرده‏اند فضا را مقداری بازتر کنند، همه فعالان این جنبش می‏‏دانستند که ممکن است اتفاقی نیافتد. ولی من فکر می‏کنم همین اعتراض‏ها و همین سکوت نکردن‏ها، نشانه‏ای از این است که عده‏ای هستند و نسبت به این قضیه، حداقل واکنش را نشان می‏دهند. این‌ها یک روزی در تاریخ ایران ثبت می‏شود.
وقتی این بیانیه چاپ شد، خیلی از سایت‏ها آن را منتشر نکردند؛ منظورم همان سایت‏هایی است که اخبار سیاسی را مرتب منتشر می‏کنند. چطور می‏شود در چنین شرایطی، بعضی وب‏سایت‏هایی که فکر می‏کنند در چهارچوب مبارزات مدنی قرار می‏گیرند، بیانیه‏ زنان را به راحتی منتشر نکنند. این‏ مسئله جای سئوال دارد، چرا که اینجا فقط تاثیر این بیانیه روی  حاکمیت و فرهنگ جامعه مطرح نیست، بلکه نقش ابزار قدرت، ابزار رسانه‏ای و ابزار‏های دیگر هم در تاثیرگذاری این بیانیه مطرح است.
اگر عده‏ای بر این تصور باشند که هیچکس به چنین بیانیه‌ای نگاه نمی‏کند، هیچکس به آن توجه نمی‏کند، هیچکس جواب آن را نمی‏دهد و هیچ اتفاقی نمی‏افتد، به نظر من، اساساً مفهوم مقاومت بی‏معنا می‏شود.