آب نایاب‌تر، هوا داغ‌تر و آتش‌سوزی‌ها گسترده‌تر، آفات بی‌پرواتر و کشاورزی سخت‌تر می‌شود؛ در نقطه به نقطه ایران می‌توان فهرست بلندبالایی از عواقب تغییرات اقلیمی نوشت.

ولی در مقابل رویدادهای شدید آب و هوایی که هر سال هم قرار است بدتر از سال پیشین بشوند، یک سوال بزرگ‌تر پیش کشیده می‌شود: مردم می‌خواهند چه راهی را رو در روی واقعیت موجود پیش بگیرند؟

یک مسیر ترسناک ممکن و واقعی است: راهی که سومالی، سوریه و یمن در پیش گرفته‌اند.

رقابتی سنگین برای منابع محدود آب، غذا و امکانات زندگی که باقی مانده؛ جنگ بر سر قدرت ما بین گروه‌های کوچک و بزرگ در ضعف و یا نبود دولت مرکزی؛ گسترش اختلاف‌های قومی، مذهبی و عقیدتی و در کنار آن، افزایش پایان‌ناپذیر کوچک‌بینی و افراطی‌گری و درنهایت شرایط بدتر و فاجعه‌بارتر برای مردمانی که در این سرزمین‌ها روزگار می‌گذرانند.

ولی آیا مسیری دیگر هم وجود دارد؟ مسیری که تحت فشار تیک تاک زمان، خواه انسان بتوان مانع از عبور تمدن بشر از آستانه ۲ درجه سانتی‌گراد بشود یا که نه، بتواند به مردم امکان کرامت انسانی رودرروی سختی‌ها را بدهد؟

البته که چنین راهی وجود دارد – فقط نیازمند اراده‌ای ملی است تا بتوان به آن رسید.

این مطلب، ۱۲ پیشنهادی عملی است؛ پیشنهادهایی برای شهروندانی که می‌خواهند به جنگ تغییرات اقلیمی بروند.

یک. واقعیت علمی را قبول کنیم

ما نزدیک به هفت دهه است که شاهد افزایش فزاینده دمای میانگین زمین و بدنبال آن، تغییر دراز مدت – در اینجا دراز مدت اشاره به ده‌ها سال تا صدها سال دارد – رفتارهای آب و هوایی در گوشه و کنار زمین هستیم.

ما بایستی این واقعیت علمی را بشناسیم،‌ آن را بفهمیم، نسبت به آن به روز باشیم و تمامی تصمیم‌های فردی و یا خانوادگی و یا اجتماعی زندگی‌مان را بر پایه این واقعیت علمی بگیریم. همچنین بایستی بتوانیم علم امروز در موضوع شناخت اقلیم را با همدیگر نسبت کنیم و یک دیالوگ اجتماعی در سطح جامعه در این موضوع خلق کنیم.

دو. آدم‌های اطراف‌مان را بشناسیم

در هر شهر، روستا یا در هر کجا که زندگی می‌کنیم، همسایه و اهالی محل را بشناسیم و با آنها مهربان باشیم، دروغ گفتن و عصبانی شدن به همدیگر را کنار بگذاریم و با هم دوست باشیم.

در شرایط سخت آب و هوایی، چه خشکیدگی باشد، چه سیلاب و چه طوفان، یا یورش ریزگردها، فقط آدم‌های نزدیک به هم در نبود ارتباطات و از کار افتادن فن‌آوری‌ها، می‌توانند یار غم همدیگر باشند، به هم کمک کنند و همدیگر را نجات بدهند.

اگر آشنای هم نباشید، خیلی ساده در رقابت برای آنچه موجود است، تبدیل به دشمن همدیگر می‌شویم. نباید اجازه بدهیم تا چنین اتفاقی بیافتد.

سه. یاد بگیریم نه بگوییم

انسان امروزی، آشکارا و یا پنهان، رودرروی تبلیغات قرار دارد. امروزه یکی از سخت‌ترین کارها، کنار زدن پرده تبلیغ از هر چیزی است. یکی از راه‌های مهار تغییرهای اقلیمی، نه گفتن است.

یاد بگیریم به خواسته‌های ناشی از حرص و طمع فردی نه بگوییم و به‌جایش به خوبی گسترده اجتماعی فکر کنیم و برای رسیدن به جامعه‌ای بهتر تلاش کنیم.

چهار. مصرف‌گرایی را کنار بگذاریم

بایستی به عنوان یک فرد، مسوولیت فردی‌مان نسبت به جامعه و به محیط اطراف‌مان را قبول کنیم و نسبت به این بار مسوولیت، متعهد باشیم.

یکی از اولین گام‌ها برای کنار زدن مصرف‌گرایی، نه گفتن به محصولات پلاستیکی یک بار مصرف است.

از لیوان‌ها و ظرف‌های یک بار مصرف گرفته تا نی، آدامس، بطری‌های نوشیدنی و پلاستیک‌های خرید، هرچه الزامی بهش نیست و راحت می‌شود کنار گذاشته بشود، همه را کنار بگذاریم و عادت‌های زندگی‌مان نسبت به مصرف آنها را تغییر بدهیم.

دومین گام، نخریدن هر چیزی است که واقعا احتیاجی بهش نداریم. به جای توجه به تبلیغ‌ها، ببینیم واقعا از زندگی چه می‌خواهیم و به آنچه کافی است، قناعت کنیم.

سومین گام، تفکیک مسوولانه زباله‌هاست و کاهش و سپس پایان دادن به خرید هر چیزی است که قابل بازیافت نباشد.

چهارمین گام، مصرف مجدد هر چیزی است که خودمان دیگر مصرفش نمی‌کنیم، آن را به دیگران بدهیم تا استفاده کنند.

پنج. معنای موفقیت را اصلاح کنیم

موفقیت به‌معنای کار سنگین برای داشتن پول بیشتر، خانه بزرگ‌تر، ماشین نوتر و وسایل گوناگون دیگر نیست.

موفقیت خوشحالی،‌ آسودگی و آرامش فردی شماست.

معنای موفقیت را برابر واقعیت موجود اصلاح کنیم: به اندازه کار کنیم و پول دربیاوریم، پیش دوست و خانواده و آشنا خوش باشیم و در کنارش، مراقب سلامت جسم و روان‌مان باشیم.

شش. مدافع راه‌حل‌های بومی برای مشکلات محلی باشیم

منتظر نباشیم تا دولت مرکزی کاری بکند، یا اینکه در انتظار معجزه ناشی از تلاش‌های دیگران باقی نمانیم.

باید برای مشکلات منطقه محل زندگی خودمان، راه‌حل‌های بومی بر پایه خرد جمعی پیدا کرده و آنها را اجرا کنیم.

بعد از آنکه با اطرافیان‌مان دوست باشیم، می‌شود سریع مشکلات را شناخت و راه‌حل‌هایشان را با همکاری همه پیدا کرد.

هفت. اختلاف‌ها را کنار بگذاریم و دوست هر انسانی باشیم

نمی‌شود در برابر شرایط سخت آب و هوایی که هر ماه بعد از قبل می‌شود، دشمن همدیگر باشیم. اختلاف‌های کنونی می‌تواند شروع کشتار جنگ‌های پیش رو باشد.

اختلاف‌های قومی، مذهبی، سیاسی، جنسی و غیره را کنار بگذاریم.

به‌جایش تمامی انسان‌ها را به عنوان انسان قبول کنیم و با هر انسانی دوست باشیم. هر فرد را هم مسوول رفتارهای خودش بشناسیم، نه اینکه او کیست و از کجا آمده است و چه پیش‌زمینه‌ای دارد.

هشت. در برابر موج گسترش نفرت، نابرابری و تبعیض قرار بگیریم

مهم نیست چه انسانی و در کجای محل زندگی ما در معرض این موارد قرار گرفته است، در برابر هر گونه نفرت، نابرابری و تبعیض بیاستیم.

خودمان را نسبت به این موارد آموزش بدهیم و مانع از این بشویم که همانند سوریه، سومالی و یا یمن، این محله به جنگ آن محله بپردازد و این همسایه، قاتل آن همسایه بشود.

نُه. با فقر بجنگیم

تغییرات اقلیمی مقدم بر همه، همراه موج یورش‌هایش، بخش فقیر جامعه را فقیرتر می‌کند. بتدریج هم از امکانات و رفاه طبقه متوسط هم می‌کاهد و درنهایت شرایط به آنجا می‌رسد که سر یک لیوان آب و یک لقمه غذا،‌ انسان‌ها به روی هم اسلحه بکشند.

یک راه برای مهار این روند، مبارزه با فقر است. بخصوص بعد از هر یورش تغییرات اقلیمی به سفره کوچک انسان‌های نزدیک‌مان، نگذاریم آنها بیشتر از دیروزشان به کام فقر فرو بروند.

وقتی با اطرافیمان دوست باشیم و بدنبال یافتن و حل مشکلات محلی باشیم، فقر سریع خودش را نشان می‌دهد و آدم‌ها می‌توانند یاد بگیرند که به جای خودخواهانه فقط در مقابل پول کار کردن، ‌بخشی از وقت و انرژی خودشان را داوطلبانه بگذارند تا از بار مشکلات همدیگر بکاهند و یار غم همدیگر بشوند.

ده. زیرساخت‌های نجات و بقاء درست کنیم

در محل زندگی خودمان، بسنجیم چطور می‌شود راه‌حل‌هایی برای بقاء پیدا کرد. خیلی ساده، اگر آب نباشد و یا خیلی زیاد باشد، چه کار باید کرد تا بتوان غذا تولید کرد؟ اگر حمل و نقل بین‌المللی از کار بیافتد،‌ چطور می‌شود بر پایه آنچه در محل نزدیک به ما تولید می‌شود، زندگی کرد؟

یاد بگیریم بر محل زندگی‌ خودمان برای ادامه حیات متکی باشیم و همین‌طور که امکانات رفاهی خودمان را گسترش می‌دهیم، به محیط زیست هم اجازه رشد بدهیم و امکان حیات دیگر موجودات زنده بر زمین را هم ممکن کنیم و مبارز ششمین عصر انقراض بزرگ باشیم.

یازده. تحت هیچ شرایطی، کرامت انسانی خودمان را گم نکنیم

از همین امروز، یک صفحه کاغذ برداریم و بر رویش بنویسم از چه مرزهایی عبور نخواهیم کرد. به عنوان مثال، بنویسیم حاضر نیستید آدم بکشید، نمی‌توانید غذا از دهن دیگران به زور بگیرید و خودتان بخورید. بنویسید از خودخواهی‌تان می‌کاهید و یاد می‌گیرید با بقیه قسمت کنید.

به سوریه، سومالی و یمن نگاه کنید و به‌خاطر داشته باشید فاصله زمانی کوتاهی است بین شما و اینکه مجبور بشوید تا در شرایط سخت، برای بقاء خودتان و عزیزهای زندگی‌تان بجنگید. امروز ولی می‌توانید گام‌های جدی بردارید و مانع از رسیدن به چنین وضعیتی بشوید.

دوازده. قدرت و سرمایه را کنترل کنید

به عنوان یک جمع، نه یک فرد، خواستار این باشید تا تصمیم‌گیری‌ها به شهرها و روستاها منتقل بشود.

در شرایط سخت آب و هوایی، دولت مرکزی برابر فن‌آوری‌ها و راه‌های ارتباطی موجود نمی‌تواند کاری برای مردم درگیر در یک منطقه انجام بدهد. چون همان‌طور که در مثال یورش ریزگردها می‌بینید، فن‌آوری‌ها و راه‌های ارتباطات از کار می‌افتند و زیرساخت‌های موجود جوابگوی شرایط سخت آب و هوایی نیستند.

قدرت را به محل زندگی‌تان بیاورید و هم‌زمان مراقب سرمایه محلی‌تان باشید.

نگذارید دیگر در صنعت سوخت‌های فسیلی به پول شما سرمایه‌گذاری بشود.

سرمایه‌های هرچند کوچک موجود در خانه، محل کار، تحصیل و زندگی‌تان را از هر نوع فعالیتی که به رشد تغییرات اقلیمی کمک می‌کند، خارج کنید. به سیاستمدارهایتان فشار بیاورید که همین کار را بکنند.

به‌جایش بر فن‌آوری‌های نوین بخصوص پروژه‌های محلی در موضوع تولید انرژی‌های پاک سرمایه‌گذاری کنید.

به‌خاطر داشته باشید، در شرایط سخت آب و هوایی که هر سال و هر ماه و هر روز، بدتر از روز و ماه و سال پیشین خواهد شد، شما با آدم‌های محلی‌تان به احتمال زیاد تنها خواهید ماند.

ولی هرگز فراموش نکنید که در ناامیدی بسی امید است. از فرصت تغییرات اقلیمی سود ببرید تا به جامعه‌ای برابرتر، آزادتر و آسوده‌تر برسیم و از بار مشکلات کنونی بکاهیم.


پرونده ویژه جدال با آخرالزمان زمین در غیاب آمریکا

در همین زمینه