همزمان با بالا گرفتن خشونتها در کشمیر تحت کنترل هند، و شدت گرفتن تنش میان هند و پاکستان، آیتالله خامنهای در پایان ماه ژوئن و ابتدای ماه ژوئیه، دو بار در طول یک هفته، از ضرورت حمایت از مسلمانان کشمیر سخن گفت. این موضعگیری رهبر ایران چه معنایی دارد، و او با این اظهارات چه سیاستی را دنبال میکند؟
مناقشه کشمیر
حتی پیش از انکه هند و پاکستان در اوت ۱۹۴۷ استقلال خود را به دست بیاورند، کشمیر میدان درگیری و مناقشه بود. پس از تشکیل دو کشور هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷، بنا به قانون استقلال هند، دستکم روی کاغذ تصمیم با خود ایالتهاى نوابنشین، از جمله کشمیر بود که به پاکستان بپوندند یا به هند و یا مستقل بمانند. حاکم کشمیر در آن زمان، مهاراجاى سرهارى سینک، خود هندو بود، اما اغلب مردم سرزمینش مسلمان بودند. این دوپارگی باعث شد که او بدواً رأی بر استقلال کشمیر بدهد؛ هرچند، بعدتر این منطقه را به هند واگذار کرد. این آغاز منافشه هند و پاکستان بر سر کشمیر بود.
شبه قاره هند، خیلی زود پس از استقلال، شاهد کشتارهایی تا آن زمان بىسابقه بود. از ابتدای ماه اوت تا اواخر سپتامبر ۱۹۴۷، چیزی نزدیک به نیم میلیون نفر در جابهجاییهای جمعیتی و منازعه میان مسلمانان و هندوها کشته شدند. کشمیر در این میان جایگاه ویژهای داشت، به ویژه برای دولت هند که با تسلط بر رودخانههای چناب و جهلوم در این منطقه و بستن آب آنها میتوانست پا بر روی گلوی پاکستان بگذارد.
نخستین جنگ میان پاکستان و هندوستان بر سر کشمیر در همان سالهای ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ اتفاق افتاد. از آن تاریخ، هند و پاکستان دو بار دیگر در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۹۹ بر سر جامو و کشمیر وارد جنگ شدهاند. تنشها بر سر این مناطق تا امروز میان این دو کشور هستهای ادامه دارد.
هندیها در حال حاضر چیزی در حدود ۴۳ درصد منطقه را شامل جامو، دره کشمیر، لداخ و یخال سیاچن تحت کنترل دارند، در مقابل پاکستانیها ۳۷ درصد منطقه و سرزمینهای کشمیر آزاد و گلگت-بلتستان را در اختیار دارند.
شصت درصد جمعیت جامو و کشمیر تحت کنترل هند مسلمان هستند، و ادعای مالکیت پاکستان بر این منطقه ناظر بر همین مسأله است، در مقابل هند به توافق مهاراجاى سرهارى سینک با هند و دیگر قراردادهای سیاسی و بینالمللی استناد میکند.
مناطق اقصای چین، منطقه ماورای قراقروم و دره شاکسگام و دمچوک نیز تحت کنترل چین است. در جریان جنگهای هند و چین در سال ۱۹۶۲، چین منطقه «اقصای چین» را تصرف کرد و از آن دوران مسأله مالکیت این سرزمینها موضوع منافشه هند و چین بوده است.
از سال ۲۰۰۳، آتشبس شکنندهای میان هند و پاکستان در مورد کشمیر منعقد شده است.
آیتالله خامنهای و دعوت به حمایت از مسلمانان کشمیر
در سال ۲۰۱۰ بود که توجه و حساسیت آیتالله خامنهای به کشمیر آشکار گردید. در آن سال رهبر ایران در پیام سالانه حج خود اظهار داشت:
«امروز کمک به ملت فلسطین و محاصرهشوندگان غزه، همدردی و همراهی با ملتهای افغانستان و پاکستان و عراق و کشمیر، مجاهدت و مقاومت در برابر تعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی، پاسداری از اتحاد مسلمانان و مبارزه با دستهای آلوده و زبانهای مزدوری که به این اتحاد ضربه میزنند، و گستردن بیداری و احساس تعهد و مسئولیت در میان جوانان مسلمان در همه اقطار اسلامی، وظائف بزرگی است که متوجه خواص امت است.»
این اظهار نظر در آن زمان ناخرسندی مقامات هندی را در پی داشت و وزیر خارجه هند، با احضار کاردار ایران در دهلی نو به موضعگیری رهبر ایران درباره کشمیر اعتراض کرد. حالا پس از چند سال، آیتالله خامنهای دوباره به مسأله کشمیر پرداخته است؛ آنهم دو بار در طول یک هفته.
نخست، در ۲۶ ژوئن، در خطبههاى نماز عید فطر گفت:
«دنیای اسلام باید به طور صریح از مردم یمن حمایت کند و از ظالمان و ستمگرانی که به این مردم، در روز ماه رمضان، در ماه مبارک؛ آن گونه تهاجمهایى انجام مىدهند، اظهار برائت و بیزاری بکند، از مردم حمایت بکند؛ از مردم بحرین و مردم کشمیر همینجور.»
و سپس در ۳ ژوئیه در دیدار با مقامات دستگاه قضائی کشور بار دیگر بر این مسأله پای فشرد:
«قوه قضائیه باید در موضوعاتی همچون تحریمها، مصادرههاى آمریکاییها، تروریسم و یا حمایت از شخصیتهاى مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی و یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر، از جایگاه حقوقی وارد شود و نظر حمایتی و یا مخالفت خود را قاطعانه اعلام کند.»
این سخنان رهبر ایران، بازتاب گستردهای در رسانههای پاکستانی داشته و با استقبال نفیس زکریا، سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور و همچنین سید علی گیلانی، رهبر محافظهکار جبهه جداییطلب «حریت» در کشمیر تحت کنترل هندوستان روبرو شده است.
تقریب مذاهب در شرق، جنگ فرقهای در غرب
سخنان آیتالله خامنهای در مورد کشمیر، همزمان وجهی نمادین، دیپلماتیک و استراتژیک دارد. این اظهارات در وهله نخست، بیانگر ناخرسندی عمیق ایران از نزدیکی بیش از پیش هند به اسرائیل و عربستان و آمریکای ترامپ است.
برخی رسانههای هندی به طور مشخص این موضعگیری رهبر ایران را هشداری به مقامات هند، قبل از سفر نارندرا مودی نخست وزیر هند به اسرائیل دانستهاند، به ویژه که ماهیت روابط هند و اسرائیل، قبل از هر چیز، امنیتی و نظامی است. نباید فراموش کرد که این اولین دیدار یک نخست وزیر هند از اسرائیل بود.
اگر اظهار نظر دوم آیتالله خامنهای در مورد کشمیر در دیدار با مقامات قضایی، واکنشی به سفر مودی به اسرائیل بود، اظهارات مشابه او در عید فطر را میتوان واکنش او به دیدار مودی و ترامپ در ۲۶ ژوئن دانست. پیش از این دیدار، آمریکا، محمد یوسف شاه، رهبر شبه نظامیان کشمیر را در لیست تحریمهای خود قرار داد. رابطه هند با عربستان نیز از سال ۲۰۱۴ که نارندرا مودی به قدرت رسیده است، به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافته است. عربستان در حال حاضر بزرگترین تأمینکننده نفت هندوستان است.
علاوه بر بعد دیپلماتیک و استفاده از مناقشه کشمیر به منزله اهرم فشاری بر هند، سخنان رهبر ایران سویهای نمادین و استراتژیک نیز دارد. پس از پیروزی چشمگیر در غرب ایران (در سوریه و عراق) حالا رهبر ایران، خود را بیش از پیش در جامه رهبر مسلمانان جهان احساس میکند. با این حال، استراتژی ایران و لحن و محتوای پیامهای آیتالله خامنهای در مورد کشورهای شرق ایران که شیعیان در آن در اقلیت هستند با کشورهای غرب، که قدرت دست شیعیان است، کاملاً متفاوت است. برخلاف اظهارات فرقهگرایانه و تقرفهبرانگیز در خصوص عراق و سوریه، مقامات ایران در کشمیر و پاکستان بیش از هر چیز بر تقریب مذاهب و وحدت شیعه و سنی تأکید دارند. در این مورد، مرور اظهارات و گفتارهای سید ساجد علی نقوی، رهبر شیعیان و جنبش تحریک اسلامی پاکستان، و نماینده ولی فقیه در این کشور کاملاً گویاست. آنچه مشخص است، در هر دو جبهه اما، فصل مشترک راهبرد ایران، استفاده از بحران به مثابه فرصت است.
پس مسلمون های چچن و قفقار چی
behnam / 17 July 2017
پشتیبانی از مسلمانان سین کیانک و چچن و اعتراض به حکومت های چین و روسیه ….. !
آقای خامنه ای با سؤاستفاده از قدرت و ثروت بی حساب ملی که در اختیار دارد و به ملت هم پاسخگو نیست پیاپی بحران میسازد. هزینه های این بحران سازی را هم به حساب ملت ایران است.
در تلاش است تا پس از مرگش هم یکی مانند خودش جانشین شود و این رفتارهای ضد مردمی را ادامه دهد !
جمشید / 18 July 2017
موشک پرانی به سوریه و پاکستان و کارخانه موشک سازیشان در سوریه و اعزام نیرو و دخالت در بحرین و افغانستان و عراق و لبنان و پاکستان و سوریه ویمن و کشمیر و اذربایجان و تاجیکستان و فلسطین و شمال افریقا و….را نادیده گرفتندو پولهم که اوباما داد…
و حالا حکومت ایران از جمله روحانی و پاسداران طلبکار هم شده اند!!…
farid / 19 July 2017
به باورمن با توجه به فروپاشی درونی رژیم خامنه ای راهی جزایجاد یک بحران بزرگ بین المللی برای نجات حکومت تحت امرش ندارد ودراین میان ضمن اینکه اکثرمردم بااوهمسونیستند اما باهمان اقلیت پاچه خواروآدمکش وتروریست میتواند خسارتهای جانی ومالی خسارت ناپذیری رابرای ملک وملت ایران به بارآورد که طی سی ونه سال گذشته همواره مصلحت رژیم مورد نظرقشرانگلی آخوندها وخمینی وخامنه ای بوده اما آنچه دراین پروسه بیش ازپیش مورد خشنودی دول بلوک غرب میشود گسترش اسلامگرایی درمقابل باقیمانده کمونیسم وسوسیالیسم است که هم ازلحاظ مالی وهم ازجنبه استراتژیک آنهارابه اهداف خود نزدیکترمیکند.
اکنون باید ازخامنه ای پرسیدآیا طی دوران رهبری ات تاکنون چه میزان ملتهای منطقه ازسوی تو وباندهای وحشی تحت امرت ضربه خورده اند وچه میزان برقدرت وثروت وموقعیت استراتژیکی همان قدرتهایی که علیه آنها فرمان اتش می دهی افزوده شده است واقعا باید گفت زهی بیشرمی زیرا مردم فلسطین ویمن وسوریه وعراق وافغانستان به دلیل مداخلات بی ثمرشما نیم قرن به عقب برگشتند.
من یقین دارم درصورت پایان یافتن تاریخ مصرف حکومت ملایان درایران منطقه خاورمیانه تاشمال افریقا میتوانند روی آرامش وامنیت وآبادانی رابه خود ببیند درغیراینصورت رژیم ملایان درخدمت دول استعماری وسرمایه داری به تنش وجنگ افروزی ادامه خواهد داد.
درمورد کشمیرومسلمانان آن دیاردرصورت دخالت خامنه ای وباندهای تحت امرش سرنوشتی بدترازیمن وسوریه وعراق برایشان رقم خواهد خورد پس رهبران دوکشورهند وپاکستان وبزرگان این منطقه حساس باید هشیارباشند واجازه اتش افروزی به مامورین دول قدرتمند جهانی راندهند زیرا طی نزدیک به چهاردهه ثابت شده است آنچه رژیم ملایان انجام داده دقیقا درراستای منافع کلان آنها بوده است.
غلام عسگری بختیاری / 20 July 2017