دوازده سال از حمله به کوی دانشگاه در روز ۱۸ تیر ۱۳۷۸ میگذرد و هنوز بسیاری سئوالات در بارهی دلایل و عواقب این حمله باقی مانده است. این روز به نمادی برای جنبش دانشجویی تبدیل شده و هرساله گروههای دانشجویی و حقوق بشری در کشورهای مختلف و در ایران مراسمهایی را در یادبود روز ۱۸ تیر برگزار میکنند.
«جبههی متحد دانشجویی» امسال از انجمنهای دانشجویی سراسر کشور دعوت کرده بود که مراسمهایی را برای یادبود کوی دانشگاه برگزار کنند.
یادبود در تورنتو
در بسیاری از شهرهای اروپایی و امریکایی، مراسمهایی به این مناسبت برگزار شدند.
در شهر تورنتو “جبههی متحد دانشجویی در کانادا”، مراسمی را در شهر تورنتو برگزار میکند. در این مراسم، از حسن زارعزاده اردشیر، فعال دانشجویی، دعوت به سخنرانی شده است.
در بارهی این مراسم، با محمود صفی یکی از برگزارکنندگان مراسم ۱۸ تیر در تورنتو، گفتوگویی داشتم.
آقای صفی، ارتباط شما با جبههی دانشجویی در ایران چگونه است؟
«جبههی متحد دانشجویی در کانادا»، دقیقاً ادامهی فعالیتهای «جبههی متحد دانشجویی» در ایران است و در حال حاضر هم حتی کسانی که اینجا فعالیت میکنند، جزو افرادی هستند که با جبههی متحد و جریانات جنبش دانشجویی در ایران، در تماس هستند.
برگزاری مراسمهای یادبود در خارج از ایران، چه تاثیری روی جنبش دانشجویی یا هر جنبش دیگری در داخل ایران میگذارد؟
این یادبودها و برگزاری چنین مراسمی چندین تأثیر دارد: در وهلهی اول اینکه نشان خواهد داد که در خارج از کشور، هنوز کسانی هستند که جنبش دانشجویی و اصولاً جنبش مردمی و آزادیخواهانهی مردم ایران را حمایت میکنند.
از جهت دیگر، میدانیم که بسیاری از سران فعال دانشجویی الان در زنداناند و در بند هستند. با این حرکتی که در خارج انجام میشود، به شکلی از روحیهی مقاوم آنها سپاسگزاری میشود.
تأثیر که این مراسمها بر روی جنبش دانشجویی داخل هم صددرصد زیاد است. با توجه به سرکوب شدید در داخل ایران، این جنبش میداند که صدایاش به خارج میرسد.
یادبود در برلین
شنبه ۱۸ تیر، مراسم دیگری به همین مناسب در برلین، توسط «کانون پناهندگان سیاسی ایرانی» برگزار میشود. در این باره، با حمید نوذری از اعضای این کانون، گفتوگویی داشتم.
در ابتدا، از او در بارهی «کانون پناهندگان سیاسی ایرانی» پرسیدم:
حمید نوذری: «کانون پناهندگان سیاسی ایرانی» ۲۵ سال است که تشکیل شده است. کار اصلی ما دادن مشاوره به پناهندگانی است که به خاطر مسائل سیاسی، اجتماعی، جنسیتی، مذهبی و یا هر نوع نقض سیستماتیک حقوق بشری در ایران که در ارتباط با مخالفین، منتقدین و کسانی که نوع دیگری از زندگی را دارند اعمال میشود، از ایران خارج شدهاند.
ما امکاناتی را برای آنها، از قبیل گذاشتن کلاس زبان ، به پیش وکیل بردن و… فراهم میکنیم. اینها بخشی از کارهای روزانهی کانون است. پروژهی ما از طرف دولت ایالتی برلین نیز حمایت میشود.
علاوه بر آن، ما پیشینهی خودمان را فراموش نمیکنیم. تقریباً ۹۹درصد فعالین ما و کسانی که با ما کار میکنند، به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی از ایران خارج شدهاند و اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران و توجه افکار عمومی را به این مسئله جلب کردن، یکی از کارهای همیشگی و پیوستهی ماست و مراسم روز ۱۸ تیر نیز با همکاری با «کمیتهی دفاع زندانیان سیاسی» به همین خاطر است.
فکر میکنید برگزاری این مراسم در برلین و اصولاً خارج از ایران، چه تأثیری دارد؟
دو، سه تأثیر مشخص خواهد داشت که یکی از آنها این است که ما یاد این مقاومت را گرامی میداریم.
ما در کشوری مانند آلمان زندگی میکنیم که فرهنگ مقاومت و فراموش نکردن جنایات و مسائلی که بر سر ملت میآید، به صورت یک بخش جدی از فرهنگشان درآمده است. یادآوری مسائلی که آن زمان فاشیستها و نازیها بر سر دگراندیشان، اقلیتهای ملی- مذهبی درآوردهاند، در آلمان دارای ریشهی زیادی است و ما هم از آن تأثیر گرفتهایم.
علاوه بر آن، این مراسم خوشبختانه در تمام دنیا برگزاری میشود و این به خاطر آن است که به فعالین و مبارزین در ایران بگوییم که صدای آنها بدون پژواک نمیماند. از طرف دیگر، به کشورهایی که در آن زندگی میکنیم میگوییم که مسئلهی ایران، تنها مسئلهی امنیتی، اتم و اینها نیست و با توجه به وجود یک حکومت مذهبی دیکتاتور، روزانه بهطور سیستماتیک، حقوق بشر در ایران نقض میشود.
فکر میکنید برگزاری چنین مراسمی در شهری خارج از ایران، تأثیری در روند جنبش دانشجویی در ایران خواهد داشت؟
ممکن است، ممکن است! بعضی وقتها حرکات خارج از کشور، هنگامی که منسجم باشد، در بسیاری از شهرها برگزار بشود، خوب سازماندهی شده باشد و با مقامات مسئول هماهنگی شده باشد، باعث تلاش بیشتر آنها و گاه عقبنشینیهایی هم از سوی رژیم خواهد شد.
در هر صورت، این مراسم نشاندهندهی آن است که ما اجزایی از یک پیکر بههم پیوسته هستیم.
همانطوری که در شیراز، اصفهان، قم، مشهد و دیگر شهرها، حرکتهایی صورت میگیرد، ما و بچههای دیگر هم خودمان را از این جنبش میدانیم و میخواهیم بگوییم که صدای مقاومت خاموش نمیشود.
اینها مسائلی هستند که ممکن است امروز به فردا جواب ندهد، ولی در یک روند تاریخی که بهخاطر شدت مسائل زیاد هم طولانی نیست، جوابگو خواهد بود و روشنگر بعضی از نکتهها خواهد شد.
در این مراسم، عکسهای ۳۰ دانشجوی سیاسی و بقیهی زندانیان سیاسی، عکسهای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حوادث دو سال گذشته، به نمایش گذاشته میشود و گروه رپ «داد» ترانهای به نام «آزادی» را اجرا میکند.
تا اونجایی که میدونم انجمن و تشکیلاتی مانند جبههی متحد دانشجویی در کانادا مجوزی از جمهوری اسلامی ایران ندارد که حالا ذایه های عزیزتر از مادری برای ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شده باشند.
کاربر مهمان / 12 July 2011
هرگونه اعتراض به نقض حقوق شهروندان توسط دولت از طرف سیاسیون کاملا مثبت است و قابل تقدیر می باشد.متاسفانه نتیجه این اعتراض ها تا کنون ثمره بسیار ناچیزی داشته و در بیشتر مواقع نیز نتیجه اش کاملا منفی بوده است.علل منفی بودن نتایج از طرف کارشناسان سیاسی بحث و برسی نشده و به همین علت هم روش ها به شکل سابق ادامه دارد.
شاید یکی از علل عدم موفقیت معترضین این باشد که همزمان با هجوم غربیها به دولت ایران،سیاسی کارها هم وارد صحنه میشوند و دولت ایران هم از این هجوم و اعتراضات همزمان غربیها و معترضین ایرانی استفاده و عوامفریبی میکند و انان را ستون پنجم دشمن معرفی میکند.علت دوم میتواند این باشد که معترضین ایرانی منافع ملی را در نظر نمیگیرند و در هیاهوی هسته ای و حقوق بشر با غربیها و مخصوصا امریکائیان یکصدا و همگام میشوند.
عدم اعتراض به سیاستهای دوگانه و استعمارگرانه و جنگ افروزانه دوّل اروپائی و امریکا توسط سران گروهکهای خارج از کشور ،باعث چند دستگی ایرانیان معترض شده و مانع بزرگی برای همکاری ایراندوستان با اپوزیسیون بی سرو سامان خارج از کشور است.لذا ضرورت دارد که سران گروهکها بفهمند که رفع مشگلات اقتصادی و امنیت اجتمائی مردم ایران در الویت است(در حد ابتدائی و یا نسبی خوب) و بعد از ان میتوان نظر مردم را به روشهای بهتر حکومتی و یا دمکراسی و غیره ….جلب نمود.تا به امروز هدف تحمیل بوده است و حتا دمکراسی را هم میخواهند به زور به خرد مردم بدهند.در صورتی که دمکراسی و ازادی با تحمیل و دیکتاتوری در تضاد کامل است.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 11 July 2011