ونداد زمانی-گسترش علوم تخصصی و ثبت رفتارِ گروه‌های مختلف حیوانات، کفه ترازو را به سمت رازگشایی و باز کردن معمای تابو‌ها سنگین کرده است. بی‌تردید رویارویی علم با باورهای ممنوع، این فرصت را در فرهنگ عمومی تهیه می‌بیند که بتوان از زوایای جدید به پدیده‌ها و پیشفرض‌های مربوط به آنها نگریست.
از دیرباز نکوهش‌های مذهبی و اخلاقی، سایه گناه و شرم را روی رفتار طبیعی «خودارضایی جنسی» گسترانده است، اما واقعیت این است که تقریباً هیچ جامعه بشری با وجود مراقبت‌ها و حتی تهدیدات جدی، نتوانسته است رفتار طبیعی «خودارضایی» را تقلیل ببخشد.
در بسیاری از جوامع، عمل «خودارضایی» رفتاری کراهت‌آمیز توصیف شده است. جوامع مختلف برحسب حساسیت‌های مذهبی خاص خودشان، گاهی عمل فوق را ترسناک و گاهی نیز خطرناک جلوه داده‌اند. تضعیف بنیان خانواده و خطر پایین آمدن میلِ به زاد و ولد، مدرن‌ترین شایعه منفی است که این روز‌ها بر سر زبان‌هاست.
از دید دانشمندان معاصر، داوری درباره یک پدیده عمومی از معیارهای تهدیدکننده و پرهیزدهنده نظیر گناه، شرم و نادانی سود نمی‌جوید. بنا بر منطق یاد شده و ترازوی سنجشِ علمی، هر رفتار عمومی که در طولانی‌مدت توسط موجودات زنده، تکرار میشود حکایت از آن دارد که عمل مذبور در روند تطبیق‌پذیری هرچه بیشتر موجودات زنده با دنیای پیرامون آنها نقش داشته است. بنابراین عملِ «خودارضایی»، نه تنها ممنوع و مذموم شمرده نمی‌شود بلکه رفتاری است که بی‌تردید برای ادامه بقای موجودات زنده، موثر و مفید است.
فصلنامه بین‌المللی باستان‌شناسی[1] مبادرت به چاپ یکی از جدید‌ترین تحقیقات درباره خودارضایی جنسی کرده است که توسط محققین ژاپنی تهیه شده است.
گزارش فوق چکیده مستندی از مشاهدات طولانی در زندگیِ روزمره میمون ژاپنی، بابون، سگ، گربه، اسب، فیل، شیر و سایر حیوانات را در بر میگیرد.
بر این اساس، برخلاف ادعای موجود در فرهنگ‌های سنتی به این نکته اساسی اشاره میشود که «خودارضایی» در حیوانات، باعث تحکیم بیشتر گروه‌ها و خانواده‌های متنوع حیوانات میشود و شانس بیشتری برای بقای حیوانات ایجاد میکند.
بررسی‌های علمی دانشمندان ژاپنی روی چند دلیل مهم انگشت گذاشته‌اند که پس از دسته‌بندیِ مدارک قابل اثبات گردآوری شده است.
دانشمندان مورد نظر با تدوین فرضیه‌های علمی و به پشتوانه مثال‌های مشخص برای «خودارضایی» منزلت و جایگاه بی‌ضرر و حتی مفید تهیه دیده‌اند.
اولین دلیل مهم و مثبت برای تائید سلامت و ضرورت «خودارضایی» به این مشاهده علمی برمی‌گردد که ثابت میکند «خودارضایی جنسی» باعث میشود اسپرم‌های تازه‌تر و سالمتر جایگزین مجموعه کهنه و آسیب‌دیده اسپرم‌ها شوند که در تصویر درازمدت، شانس تولید فرزند سالمتر را زیاد‌تر میکنند.
بخشی از نتیجه‌گیری محقق‌های ژاپنی مدیون بررسی‌هایی است که خانم «جین واترمن» از دانشگاه مرکزی فلوریدا سال‌ها قبل انجام داده بود.
محققین آمریکایی ثابت کرده بودند که تکرار عمل خودارضایی نه فقط باعث افزایش تعداد اسپرم‌ها میشود بلکه تحرک و سلامت بیشتری را برای اسپرم‌ها و امکان باروری مردان تدارک می‌بیند.[2]
در گزارش محقق‌های ژاپنی، دلیل دوم بر این واقعیت تکیه دارد که حیوانات در فصل جفتگیری بر رفتار جنسی «خودارضایانه» می‌افزایند. چون می‌خواهند توانایی‌های جنسی خود را در برابر زوجی که قصد آمیزش با آنها را دارند یا حتی در برابر رقیب‌های خود به نمایش بگذارند.
سومین دلیل دانشمندان ژاپنی همگانی و مفید بودنِ پدیده فوق را تضمین میکند. دانشمندان معتقدند که عمل مذبور، واکنش طبیعی برای جلوگیری از بیماری‌های عفونی است. آنها با مشاهده رفتار جنسی سنجاب‌های بومی پی برده‌اند که سنجاب ماده به دلیل موقعیت خاص باروری ناچار است در مدت سه ساعت مطلوبی که برای باردار شدن دارد با حدود ده سنجاب نر آمیزش داشته باشد. موقعیت خاص سنجاب‌های ماده، جنس مذکر این گروه حیوانات را ناگزیر می‌سازد که بعد از رابطه با سنجاب ماده به خودارضایی متوسل شوند.
جنس مذکر سنجاب بر طبق عادت برخاسته از ضرورت، متوجه شده است که در حین خودارضایی میتواند از طریق خاصیت ضدعفونی بزاق دهان خودش، انتقال عفونت‌های مقاربتی سنجاب‌های مذکر دیگر را که با او در یک آمیزش عمومی شرکت داشته‌اند کاهش دهد.
به تعبیر مسئولان حفاظت از سنت‌ها و مذهب‌های مختلف، آسیب‌های ناشی از «خودارضایی» مضر و گناهکارانه قلمداد شده است و برای همین با شدت و حدت تمام، راهکارهای پرهیز از عمل فوق را از همان دوران نوجوانی در ذهن و روان نسل‌های آینده جامعه ته‌نشین میکنند، اما گسترش علوم تخصصی و ضبط و ثبت رفتار گروه‌های مختلف حیوانات، کفه ترازو را به سمت رازگشایی و باز کردن معمای تابو‌ها سنگین کرده است.
بی‌تردید رویارویی علم با باورهای ممنوع، این فرصت را در فرهنگ عمومی تهیه می‌بیند که بتوانند از زوایای جدید به پدیده‌ها و پیشفرض‌های مربوط به آنها نگاه کنند.
پی‌نوشت‌ها:
1- Male Masturbation in Free-Ranging Japanese Macaques
2- Jane Waterman, University of Central Florida, journal PLoS One. 1993
a science meeting last year
با دورود به وندا زماني كه انتقاد ها رو به خوبي پذيراست.
اگه از ديد طبيعي و تجربي ببينيم ؛خود ارضايي يك عمل ناقص از ارضا شدنه،چون اساسا انسان موجودي عاطفي تعريف شده و خود ارضايي عاطفه مكمل (زوج) رو نداره. و در طبيعت هم موجودات زوج هستند و پس به نظر ميرسه كه از لحاظ طبيعي هم ارضاي مزدوج درست باشه.
حالا بگذريم كه از لحاظ پزشكي وقتي كه سكس رخ ميده ترشحاتي (شامل باكتري ها و…)آزاد ميشه كه لازم و مفيده.
و بحث اخلاقيش رو با بمهن موافقم.
ولي در كل فكر مي كنم با در نظر گرفتن ديدگاه هاي اخلاقي و انساني و طبيعي ؛دو نفرش سالمتر بنظر مياد تا خود ارضايي!!
اما در مورد مزبور ، مذكور ، مذبور در لغت نامه ي دهخدا معنايي يكساني براشون اومده.
محمد ش / 13 August 2011
در ایران بیشتر جوانان خود ارضلیی میکنن…..هری که میگه نمیکنم دروغ میگه….
کاربر مهمان / 29 July 2011
چه بحث شیرینی !
کاربر مهمان / 29 July 2011
به نظر من که ایرانی و غیر ایرانی ندارن، همه تو زندگی شون حداقل یکی دو بار خودارضایی می کنند. مگه میشه کسی بلوغ را تجربه کنه ولی خودارضایی نکرده باشد؟! فرقش اینست که در ایران با احساس گناه و وحشت همراه شده. مزخرفاتی که از بچگی تو کله هایمان کرده اند به این سادگی دست از سرمان بر نمی دارند. من هنوز که هنوز است نتوانسته ام با خودم کنار بیایم، با اینکه نه اعتقادی به اشتباه یا گناه بودنش دارم نه بدون دلیل و مدرک می پذیرم که خطرناکه که تا حالا هم دلیل لهش خیلی بیشتر از علیه اش ارائه شده.
ممنون از آقای زمانی عزیز بابت مطرح کردن این بحث.
آیدا / 29 July 2011
جنابان محترم !!!!!!!! براستی خیالتان اینست که خیلی فراتر از حیوانید؟ باور بفرمائید شما در طول 24 ساعت حداکثر 5درصد آنرا انسانید و الباقی توسط همان موتور نهادینه حیوانیتان به پیش میبرد شما را – صبح که بیدار میشوی یک حیوان است که برخواسته – میخورد – دفع میکند – و تکرار میکند مکررات را در قالبی موصع و البته تکراری – این زندگی انسانی ما تصویر زندگی طبیعی ماست که بر آینه دق ! افتاده – زیاد انسان بودنت را جدی نگیر – این فاصله گرفتن از طبیعت خود شاید نخستین خطا در طبیعت بوده !!!!و خارق عادت او !!! نمی بینید چه گندی به این کره خاک زده ایم – باید در مقابل حیوان و طبیعت خجل بود نه طلب کار.
کاربر مهمان / 19 July 2011
با سلام به همگی. تا اینجا که من دیدم تماما یکجوری خودشان را ازاین سئوال بظاهر (مهیب) خلاص کرده به کوچه علی چپ زدند!!و بالاخره هیچکس شجاعتی نداشت تا از تجربه خود بگوید! علی الخصوص ونداد عزیز که حواله داد به اینده موهوم!. چطور است از خودم شروع کنم؟! بیش از چهار سال است که از همسرم جدا شده ام وقریب دوسال است که دستم به هیچ عرب وعجمی بند نیست ! تا دیشب که با فرمایشات ونداد عزیز فیلم یاد هندوستان کرد! سایت جیگر را باز کردم وجای شما خالی یک سرود شاهنشاهی مرتب زدم!(سرودشاهنشاهی اصطلاحی است که در پادگانهای سربازی رایج بود!) و حالا ارامشی نسبی دارم. ونداد جان یا یا پیل بانان مکن دوستی یا خانه ای نه در خور پیل !! وسلام .
کاربر نادر / 04 July 2011
در جواب کاربر نادر ،یک خانم مسن تعریف میکرد در طول زندگی زناشویی نتوانسته با همسرش به لذت جنسی برسد(به دلایلی)ولی خودش هر بار با خود ارضایی به آرامش دست یافته .و جالب اینکه بد از ۳۵سال هنوز همسرش این موضوع را نفهمیده…
کاربر مهمانfafa / 04 July 2011
مساله به همین سادگی است: رفتار حیوانات نمی تواند برای انسان منبع اخلاقیات باشد. هر کاری که برای حیوانات طبیعی بود لزوماً در مورد انسانها اخلاقی نیست.
بهمن / 04 July 2011
درود بر شما … بسیار جالب و خالی از تعصبات روزمره بود .
میلاد / 05 July 2011
بدون هیچ پیشداوری و تعصب و صرفا به قصد یادآوری: اینکه بدن سیستمهای طبیعی خودش رو داره و دلایل ذکر شده در متن انقدرها هم متقن و بدون مخالفت علمی بنظر نمیاد و اینکه مسائل اشاره شده در بعضی کامنت ها بویژه نقد مقایسه رفتار انسان و حیوان و تفکیک طبیعت و فرهنگ و نیز ناتوانی علم و تجربه حتی با دید مادی به پدیده ها قابل تامل و عمیق تر از بقیه بنظر میرسد…
Mohammad Khalesi / 05 July 2011
خود مقاله جالب بود. ایرادی هم که به روش نتیجه گیری گرفته شد به نظر من هم وارد است و مذموم نبودن خودارضایی نه به این دلایل بلکه به دلایل دیگری قابل بحث است.
– خود ارضایی افراطی به قول نادر مثل حلوا خوردن افراطی مضر است
– رفتارهای افراطی میتواند نشانه خوبی برای کشف مشکلات دیگر باشد. مسلما سرکوب راه حل مناسبی نیست. شرایط درونی و بیرونی فرد باید اصلاح شود.
– خود ارضایی یک سکس یک نفره است همین. چنانچه افراطی باشد همان قدر بد است که پرخوری بد است.
– تجربه شخصی هم دارم ولی چون مسائل جنسی در فرهنگی که من در آن رشد کرده ام جزء موضوعات شخصی است، آنرا بیان نمیکنم مگر ضرورتی باشد و صرفا در حد ضرورت.
کاربر مهمان - پسر خوب / 06 July 2011
با سلام. این پسر خوب همچی نفهمی بفهمی چیزکی گفت ! و همچنان گرفتار فرهنگی است که به او تحمیل شده ویا خودش را گرفتار کرده! من اصلا قصد ندارم کسی را مجبور کنم راجع به چیزی بگوید (انهم ملا عام!) که ان را حریم خصوصی خود میداند چیزی بگوید . بلکه سعی میکنم نوری به زوایای تاریک خودمان بیندازم . بیش از هشتاد درصد افکار جوانان ما مشغول مسائل جنسی است و توان و انرژی زیادی را از انها میگیرد . و اگر بتوانیم گرهی را باز کنیم واین درصد را پائین بیاوریم قسمت مهمی از مشغله های فکری جوان ما باز شده وبه راهی سودمند هدایت میشود . مضافا به اینکه در انفجار امیال جنسی هنوز هم مسکنی وجود دارد ! واین گناه کبیره نیست . برخلاف مزخرفات اخوندی که تشویق به ازدواجهای ناخواسته و دسته جمعی میکنند شاید راه حلهای مناسب دیگری هم باشد !!….
کاربر نادر / 06 July 2011
همایون جان با سلام. عزیز دلم کدام غرض؟ کدام مرض؟ این ونداد عزیز شما مبحثی پیش کشیدندکه تن به حقیقت نمیدهند! شما فکر میکنید حتما توطئه ای توی کار است! اگر فکر میکنید گناه یا معصیتی مرتکب شده اید اقرار کنید شاید به شما ارامشی بدهد! هیچ بدی بد نیست الی دروغ گفتن ! با خود و دیگران رو راست باش ! .
کاربر نادر / 04 July 2011
بهمن عزیز از میان همه کاربردهای علوم طبیعی (و استفاده آن در شناخت کمی بیشتر انسان) را با تجربه افراطی نازی های آلمان محدود کردن، کمی شاید می تواند دور از انصاف باشد. ما به فرض هم اشرف مخلوقات باشیم می تواند موید این اباشد که از آنها هستیم و می توانیم در حین زندگی و ادامه بقا مثلا : احساس لامسه، قدرت باروری، میل به رقابت، تمایل به پس انداز و مالکیت و نیاز به « خود ارضایی» داشته باشیم. در همین حد… مشابهت اشرف مخلوقات با سایر مخلوقات می تواند شاید منطقی باشد. مرسی از توجه ات
کاربر مهمان ونداد زمانی / 03 July 2011
ونداد جان با سلام . اولا ( مذبور ) غلط است و ( مذکور ) صحیح است ! دوما : هیچ ذی وجودی را نمی شناسم که در طول زندگی خود اقدام به خود ارضایی نکرده باشد !! و این تلاشی است منطقی برای تسکین امیال جنسی سرکوفت شده . چرا انرا مذموم وکریه تلقی کرده اند ؟! من که نمیدانم !! البته که مثل هر لذتی افراط در ان زیان اور است . مثل حلوای زیاد خوردن است ! هر کس که انرا تجربه نکرده ! زیرنویس (کامنت ) بفرماید. و اگر اینکاره اید ؟! راست و حسینی بفرمائید کی و کجا و چرا با خود مشغول شده اید ؟! ونداد عزیز از خودت شروع کن . ایا هیچ تجربه ای داری ؟! اگر داری؟ کی و چرا ؟! ایا لذت بردی؟ و … لطفا کمک کن شاید کلیدی برای حل این معما پیدا کنیم .
کاربر نادر / 02 July 2011
تا اینگونه مطالب نباشد عادت و میل به خواندن داستان های خوب فراهم نخواهد شد.
کاربر مهمان / 02 July 2011
کاربر مهمان عزیزی که پاراگراف ها را کوتاه تشخیص دادید من قول می دهم این مورد را به ویراستار سایت اطلاع دهم.
سپاس از دقت و توجه ات
کاربر مهمان ونداد زمانی / 03 July 2011
دوستانی که در باره کلمه «مزبور و یا مذبور »اشاره داشتید باور کنید خودم هم به درستی نمی دانم کدام درست است. در این سایت در این باره مفصل بحث شده است
http://www.shafighi.ir/forum/showthread.php?14224-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-quot-%D9%85%D8%B2%D8%A8%D9%88%D8%B1-quot-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-quot-%D9%85%D8%B0%D8%A8%D9%88%D8%B1-quot-%D8%9F
مرسی
کاربر مهمان ونداد زمانی / 03 July 2011
جناب بهمن : اخلاقیات محدوده برخوردهای فرد با افراد دیگر و سایر موجودات دیگر را تعریف می کنند نه رابطه فرد با خودش را. والدین من از زمان بلوغ مرا از هر گونه رابطه با جنس مونث و خود ارضا یی منع کرده اند. هم اکنون بزرگترین کابوسشان گرویدن من به راهبان است. حال که دقیق فکر میکنم دلایل این تضاد را مبینم:فرهنگ دیکتاتور پرور ایرانی فرزند را چیزی جز برده و عصای دست نمیبیند و در همین راستا هیچگونه ازادی جسمی و فکری را بر نمی تابد.
من برای چگونگی رفتار با جسم خود نیازی به اجازه هیچ عقیده اخلاقی علمی و حتی قانون نمی بینم.(پایان یا ادامه زندگی تصمیم مطلق خود من است چه رسد به خودارضایی).
کاربر مهمان / 03 July 2011
نادر عزیز موضوع مقاله به عمل طبیعی خودارضایی و فرضیه های مثبتی که ضرورت آن را فراهم کرده است حرف زده است. اگر مشکل شما با اعتراف شخصی من حل می شود که به نظر می آید نظرم در این باره با انتخاب و توضیح مثبت موضوع همشخص کرده ام. اگر روزی امکانش بود که مقاله ای در باره رفتار و اعمال بسیار شخصی ام بنویسم که امیدوارم شرائط ابراز وجودهای انچنانی در رسانه های کمی عمومی تر رواج یابد، من هم از جزئیات تجربیاتم خواهم گفت.
سپاس
کاربر مهمان ونداد زمانی / 03 July 2011
کاربر مهمان برگردان باستان شناسی یک اشتباه بدون عذر و موجه است ببخشید. اشتباه برگردانِ « آرکئولوژی» به « پرایماتولوژی» چندین بار مرا به دردسر انداخته است. مرسی از دقت شما
کاربر مهمان ونداد زمانی / 03 July 2011
اينكه رفتاري از نظر پزشكي مفيد است يا نه ؟ در حوزه ي بررسي علوم تجربي است البته مردمان زيادي به صورت خرافي اعمالي را سودمند دانسته اند كه مبناي علمي نداشته است و اگر به خوبي بررسي شود چه بسا براي بدن مضر هم بوده اند از منظر تجربي انسان هم يك حيوان است براي همين آزمايشات روي موش ها به انسان ها هم تعميم داده مي شود استفاده ي از سيستم هاي نمادين – فرهنگ يا به قول دوستمان كالچر هم جزء تطابق هاي تكاملي انسان در روند فرگشت بوده است آما اينكه اكنون تطابق هاي نمادين بايد بازبيني علمي شوند تا در دام سيستم هاي نمادين پر هزينه كه سرعت تطابق را كاهش داده و باعث انقراض مي شود نيفتيم بسيار مهم است سودمندي و مبناي علمي داشتن بسيار مهم است آن خط فاصل كه بعضي به غلط سعي مي كنند قائل شوند بي مبنا تر از آنست كه دوام آورد
كريم / 03 July 2011
اقای زمانی تنوع و تازگی کار هایی که ارائه می دهید تحسین دارد. شک ندارم که از کامنت های دلسرد به اندازه تشویق ها لذت می برید. چه بسا که قصد اصلی شما این باشد که نظرات عقب مانده نیز برملا شود.
کاربر مهمان / 04 July 2011
نادر خان اصرار و غرض ورزی شما به خوبی اشکار است. چه نتیجه ای عاید شما می شود که می خواهید از نویسنده مقاله اقای زمانی که یک خبر علمی را منتشر کرده اند اقرار بگیرید. یک بار دیگر جواب متین ایشان را بخوانید.
کاربر مهمان همایون توحیدی / 04 July 2011
به آقای زمانی تبریک میگم بابت انتقاد پذیری بالا و پاسخگو بودنشون. موفق باشید
کاربر مهمان / 03 July 2011
سلام
این رفرنس شماره 11 شماست(20بار خود ارضای در ماه!):
The findings showed that those who had been most sexually active in their twenties – having sexual intercourse or masturbating more than 20 times a month – were more likely to have the cancer. Frequent masturbation, but not sexual intercourse, in the twenties and thirties was significantly linked with the later development of prostate cancer.
حالا شما از این برداشت می کنید که 20 بار استمنا در ماه بدون اشکاله؟!
saeed / 03 July 2011
به آقای زمانی پیشنهاد میکنم کمی در ساختار بندی نوشته هاشون دقت کنند. مطلب پر بود از پاراگراف های یک جمله ای!
مزبور را مذبور نوشته بودند و در چند پاراگراف ایراد دستوری بود. همین موارد در ظاهر کم اهمیت کل مطلب رو تحت الشعاع قرار میده.
کاربر مهمان / 03 July 2011
ممنون بخاطر اين مقاله،واقعا تلاش براي از بين بردن تابو هاي جنسي بوجود آمده،شايد يكي از مهم ترين تلاشهاي حقوق بشريه كه ميشه انجامش داد.
به گسترش صفحه ي فارسي ويكيپديا،مقاله ي خود ارضايي كمك كنيم:
http://fa.wikipedia.org/wiki/خود_ارضایی
کاربر مهمان / 03 July 2011
با سلام،دوستان قبل از هر چیز این رو می خوام بگم که البرت انیشتن میگه،هر وقت خواستی بفهمی که یک مثاله رو به طور کامل درک کردی و فهمیدی،باید بتونی اون رو به مادر بزرگ بی سوادت که شنواییش ضعیف هست رو بفهمونی!!!اگر انسانها میتونستن،و بتونن جلوی افراط،زیاده خواهی،ظلم و تکببر رو بگیرن،به جای خدا به همه انسانها میگم هیچ چیز گناه نیست!!اما فرق مابین انسان و حیوان فقط به این مساءله برنمیگرده،کما این که خود ارضایی خطری رو در بر نداره اگر شخص رو از نظر جنسی و روحی ضعیف نکنه،و عادت نشه!!! با توجه به همه حرفهایه شما بدون دید گاه دینی و مذهبی بهتره برگردیم به اصل پیدایش و خلقت،حالا شما فرض رو بر این بگیرید من همون مادر بزرگ بی سواد و کم شنوا هستم،آیا کسی میتونه بگه چرا موجودات نر و ماده هستن،؟؟؟چرا همه موجودات فقط نر یا فقط ماده نیستن!!!؟؟؟حرفام رو خلاصه میکنم اگر شخصی نتونه ازدواج کنه به هر دلیل،و این براش دردناک تر باشه که با یه فاهشه امیزش داشته باشه،ازدواج موقت کنه و با وجدان خودش کنار نیاد که سکس داشته باشه با کس دیگری الی همسری که به اون ارامش بده و برای همیشه در کنارش باشه باید چه کار کنه؟؟؟آیا نه این که علم ثابت کرده که نبودن سکس به موقع و همسری همیشگی باعث به وجود اومدن افسردگی وبی میلی جنسی و گرایش به مساءلی مثل خود ارضایه؟!!!وانگهی خود ارضایی از سکس با هم جنس،و حیوانات قابل درک تر خواهد بود برای هر کس!!!تو دنیایه ما همیشه 3 گزینه و سه مسیر برای انتخاب وجود داره!خوب ،بد،بدتر حالا کی به حرف من کسی توجه کنه خدا داند،به هر حال ممنونم از خبرها و ایمیلهاتون،جالب بود
کاربر مهمان / 03 July 2011
بسیار عالی بود ونداد جان. یک سری از این افرادی که در این جا نظر داده اند و بین دنیای جانداران (انسان و حیوان) تفاوت های بنیادین و ماهوی قائل شده اند، از همان گروهی هستند که تا چندی پیش مذموم بودن همجنسگرایی را با نبود آن در میان حیوانات توجیه می کردند و یا وقتی بجث حجاب در میان باشد، بی حجابی را نشانه ی حیوانات می دانند و زمانی که می خواهند شرم و عفاف جنسی را تبلیغ کنند، به کلاغ ارجاع می دهند! (من نه از همجنسگرایی و عفاف جنسی دفاع می کنم و نه با آن ها سر ستیز دارم. فقط به استدلال ایدئولوژیک این افراد اشاره کردم)
گوش نگیر و کار خویش کن.
آ سید ملوچ / 03 July 2011
ونداد مهربان با سلام . حالا چرا جا خالی میدهید؟؟! یا این کاره اید یا نیستید ؟! چرا انرا بعنوان یک (مشکل) من می بینید؟! این عمل در تمام طول تاریخ گونه پستانداران رایج است ! و علی الخصوص در انسانها که قدمتی به اندازه همه تاریخ دارد . شاید شما هم انرا عملی مذموم و گناه کبیره میدانید ؟ گرچه به یقین میدانم تجربه ای دارید! دوست عزیز لطفا بدون رودرباستی از اولین تجربه خود چیزی بنویسید . باور بفرمائید پیش خودمان محرمانه خواهد ماند! برای انکه خجالت شما بریزدکمی انرا بازتر میکنم: خود ارضائی در اصطلاح حوزوی (استمنا) ودر لغت عامیانه متداول انرا (جلق زدن) گویند.و زنان ومردان وقتی شهوت غالب شود به ان پردازند و روشها مختلف است. در زنها چیزی استوانه ای شکل در خود فروکنند وکام دل گیرند و مردان انگشتان حلقه کرده والت خود بمالند(اگر روغن یا صابونی باشدکه چه بهتر!) ونداد جان شاید امشب فرصتی باشدبرای مرور خاطره ها ؟! موفق باشی.
کاربر نادر / 03 July 2011
سلام
عنوان درست “نشریه بین المللی نخستی شناسی” است و ترجمه پریماتولوژی به باستان شناسی غلط است
کاربر مهمان / 03 July 2011
چیزی که نویسنده محترم متوجه نیست و من کار به دلایل ایدئولوژیک پشت این جهل یا تجاهل ندارم، این است که دنیای انسانها و حیوانات را «فرهنگ» به معنی کالچر در برابر «طبیعت» یا نیچر از هم متمایز می کند. علم تجربی در موقعیت تعیین خوب و بد اخلاقی نیست. هر فعلی که حیوانات انجام دهند و «طبیعی» باشد لزوماً انسانی واخلاقی نیست. این روش سرایت دادن علم تجربی به اخلاق را حکومت آلمان نازی به اعلا ترین روش ممکنه آزموده است. تئوری برتری نژادی آنها بر اساس پایه علمی و پشتگرم به تئوری داروین بود. و البته بقای اصلح «طبیعی» است و در جهان طبیعت و بین حیوانات امری است عادی. حیوانات موجودات ضعیف را می خورند، پیرها و ضعیف ها در جهان طبیعت محکوم به نابودی هستند، حیوانات بر سر جفتگیری همدیگر را تا سرحد مرگ لت و پار می کنند تا آنکه «اصلح» است ژن بهتری دارد فقط شانس تولید مثل پیدا کند. نوزاد عقب افتاده و ناقص در جهان حیوانان به سرعت نابود می شود و شانس بقا ندارد. در واقع ایده پاکسازی نژادی آلمانی ها که شامل خلاص کردن بچه های عقب افتاده هم می شد، از این نظر کاملاً علمی و کاملاً «طبیعی» است. اما روشن است که اخلاقی و انسانی نیست.
متاسفانه اخیراً در محافل ایرانی مد شده که به سبک مناظرات قرن گذشته برای کوبیدن هر مساله اخلاقی و دینی از علم تجربی کمک بگیرند. غافل از اینکه علم تجربی نمی تواند و حتی ادعای آن را هم ندارد که واضع اخلاق یا موید اخلاقیات و سبک زندگی بورژوایی باشد. در جهان حیوانات عدالت، مدارا و صلح و از همه مهمتر برای آرمانهای بورژوایی :«مالکیت» معنا نداشته و چیزهایی مثل کشتن نوزاد اضافی، تجاوز جنسی، چند همسری، مرگ زودهنگام و رها کردن موجود ضعیف یا بیمار به حال خود عادی است.
و اگر منظور نویسنده این است که علم تجربی تابوهای اخلاقی را به چالش گرفته، همانطور که عرض شد این موضوع تازه ای نبوده و علم تجربی در عصر برده داری قرن 19 و در آلمان نازی به طور کامل این قابلیت خود را نشان داده است.
بهمن / 03 July 2011
نمونه:
http://radiozamaneh.com/news/iran/2012/08/23/18683
سال از سن بلوغم میگذرد بیکارم و بی دآمد و بخاطر بیکاری و مشکلات فرهنگی و اجتماعی 25 ساله استمنامیکنم و هنوز از حق طبیعی جنسی ام محروم. واقعا دلیلی برای اعتقاد به دین و خدا نمی بینم. من از انسانیت انسان تنها تحقیر و تمسخر و زجر دیده ام. 25 ساله استمنا میکنم از 11 سالگی. شاید بخندی و تمسخر ولی نه ازواقعیت کم میکند و نه حس بیزاری انسانها. حالا بعضی میایند چندتا چندتا زن میگیرند و یا بچه ها بنام ازدواج بهره برداری جنسی میکنن و البته مردان جوان توانمند هم بنام دوستیابی حرمسرایی از دختران تشکیل میدهند. عدالت در ایران چقدر بی معنا و فانتزی شده است.
ارسال شده توسط استمنا25سال در تاریخ پنجشنبه, 06/02/1391 – 14:19.
کاربر مهمان / 26 September 2012