کمتر از یک هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، بازارِ میتینگهای نامزدها هم داغتر شده است. استادیومهای ورزشی یکی از مکانهایی هستند که این برنامهها در آنها برگزار میشود؛ مکانهایی که در طول سال به روی زنان برای تماشای مسابقات ورزشی بسته هستند و این روزها میزبان هزاران زنِ عمدتا جوان در خود میشوند.
از ابتدای انقلاب، حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی محدود شد. یکی از این عرصهها، فضاهای ورزشی بودند. ورزش زنان در ابتدا حذف و بعد از نزدیک به دو دهه با پیگیریهای خود زنان و به صورت محدود برقرار شد. اما این محدودیتها به حضور در رشتههای گوناگون و مسابقات بین المللی زنان محدود نشد، که حضور آنها برای تماشای مسابقات ورزشی هم ممنوع شد؛ ممنوعیتی که تا به امروز ادامه دارد.
در سالهای گذشته، زنان به اشکال مختلف، از جمله با تجمع مقابل ورزشگاههای کشور و یا با پوشیدن لباسهایی که به آنها «ظاهری مردانه» میداده تلاش کردهاند وارد استادیومهای ورزشی شوند که در برخی موارد نیز موفق به آن شدهاند. اما همواره این تلاشها با مقاومت بخشهای مختلف در حاکمیت روبرو شده است. برخی از مراجع تقلید و نهادهای مذهبی از مخالفان اصلی ورود زنان به ورزشگاهها هستند.
روز شنبه، شش روز مانده تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران، استادیوم ۱۲ هزار نفری آزادی شاهد جمعیتی نزدیک به ۲۰ هزار نفر بود. در این همایشِ انتخاباتی که «سلام آزادی» نام داشت، حسن روحانی و اسحاق جهانگیری حضور داشتند، اما موضوعی که بیشتر از سخنرانی آنها و شعارهای انتخاباتیشان در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت، حضور زنان و مردان به صورتِ همزمان در یک استادیوم ورزشی بود.
پرستو فخاریان، روزنامه نگار ساکن تهران که در این مراسم حضور داشته، از تجربه و مشاهدات خود به زمانه میگوید: «این سومین باری بود که توانستم وارد یک ورزشگاه بزرگ شوم. اولین بار مراسم تشییع جنازهی ناصر حجازی بود، با اندوه وارد استادیوم ۱۰۰ هزار نفری آزادی شدم، به این دلیل غمگین که چرا زمانی که این اسطوره زنده بود اجازه نداشتم بازیهای او را از نزدیک ببینم و حالا برای مراسم سوگواری او مجاز به ورود به ورزشگاه شدهام. مراسمی که بدونِ کوچکترین مشکلی هم پایان پذیرفت. تجربه دوم به میتینگ انتخاباتی سال ۸۸ بر میگردد، وقتی سید محمد خاتمی برای حمایت از میرحسین موسوی در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی سخنرانی میکرد. در آن مراسم هم بخشی از سالن جدا شده بود و ورودیهای زنان و مردان تفاوت داشت. مورد آخر که روز شنبه بود هم موفق به ورود به ورزشگاه شدم. ابتدا بخشهایی را جداگانه برای زنان و مردان در نظر گرفته بودند، اما زمانی که با سیل جمعیت مواجه شدند عملا این جداسازیها از بین رفت و زنان و مردان کنار هم قرار گرفتند، به خصوص وسط سالن هیچ گونه تفکیکی وجود نداشت و من هیچ موضوع خارج از عرف و غیراخلاقی هم مشاهده نکردم.»
محسن، همسر پرستو که او را در این مراسم همراهی کرده در پرسش به این سوال که دلیل مخالفت بخشی از حاکمیت با حضور زنان در استادیومهای ورزشی چیست میگوید: «مشکل اصلی عرف جامعه است، اما گاهی در کنار آن و به عنوانِ بهانه از مشکلات اخلاقی هم نام برده میشود که مشاهده من خلافِ این ادعاست.» او در مورد نقش مردان میگوید: «شاید تحریم کردن مسابقات توسط مردان کارساز باشد و موضوع را خبرسازتر کند، اما این به تنهایی نمیتواند عاملی شود برای برچیده شدنِ این ممنوعیت. این موضوع همچنین زمانی پیچیدهتر میشود که مسائل مذهبی هم به آن افزوده میشود.» او معتقد است این مشکل باید یک روزی برطرف شود و من و دیگر مردان در کنار همسران خود بتوانیم آزادانه در ورزشگاهها برای تماشای مسابقات ورزشی حضور داشته باشیم.
پرستو در مورد نقش مردان تاکید بیشتری دارد و میگوید: «هر چند من از حمایتهای مردان اطراف خودم مثل همسرم و پدرم همیشه برخوردار بودهام، اما این بدان معنا نیست که حمایت تمامی مردان جامعه در این زمینه وجود داشته باشد. حمایتی که میتواند خیلی تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال زمان جشن حضور تیم ملی در جام جهانی، زنان اجازه ورود به ورزشگاه را پیدا نکردند، هر چند همسر من و بسیاری از دوستان و یا همسران دوستانِ دیگرم هم در حمایت از ما که پشت درهای استادیوم آزادی بودیم به آنجا نرفتند، اما بودند مردانی هم که بی توجه به ما وارد ورزشگاه شدند.»
پرستو در پاسخ به این پرسش که با وجود اینکه هر بار زنان وارد ورزشگاهها شدهاند نه تنها مشکلی پیش نیامده که شاهد فضای بهتری بودهایم پس دلیل اصلی مخالفین حضور زنان در استادیومها چیست میگوید: «امروزه دلیل اصلی این مخالفت را میتوان به یک لجبازی تشبیه کرد. با توجه به اینکه ثابت شده حضور زنان در ورزشگاهها نه تنها باعث مشکلاتی که مخالفان، مدعی آن هستند نمیشود بلکه فضا را به سمت اخلاق مداری بیشتر میبرد. اینکه بخشی از بدنه حاکمیت که قدرت زیادی هم در اختیار دارد برای اینکه بخواهد ثابت کند پای حرف خود ایستاده نمیخواهد از آن کوتاه بیاید و در صورت کوتاه آمدن، این موضوع را شکستی برای خود ارزیابی میکند. فرهنگِ جامعه ما به وضوح نشان میدهد زمانی که فرزندان و در اینجا پسران در حضور خانواده خود باشند کمتر از الفاظ رکیک استفاده میکنند و اخلاق در یک فضای غیرجنسیتی تقویت میشود و نه در تفکیک جنسیتی که امروز در استادیومها میبینیم.»
پرستو فخاریان مقابلِ این پرسش که شاید مخالفان حضور زنان در استادیومها شباهت میتینگهای انتخاباتی با مسابقات ورزشی را زیر سوال ببرند میگوید: «بله این درست است و مخالفیا چنین موضوعی را احتمالا مطرح خواهند کرد. اما من بیشتر معتقدم در مسابقات ورزشی هم به تدریج این اتفاق میافتد و حساسیتهای بیجای امروز از بین خواهند رفت. به مانند یک بیماری که برای سلامتی خود باید شربتی را بخورد که امکان دارد در ابتدا کمی تلخ باشد، اما باعث سلامتی او میشود. این موضوع هم به مانند یک مریضی درجامعه وجود دارد و باید تغییر از یک نقطهای شروع شود و مسابقات ملی که یک اتحاد و همبستگی میان همگان وجود دارد میتواند یک نقطه آغازین خوب باشد. اوایل حتما حاشیههایی به همراه خواهد داشت، اما در نهایت بسیاری از مشکلات در استادیومهای ما هم حل خواهد شد. اضافه بر آن این ابتدایی ترین حق یک زن است که بتواند به مانند مردان مسابقات ورزشی را از نزدیک تماشا کند. در سالهای دور هم بسیاری با دستگاههای ویدئو در خانه مخالف بودند و یا ماهواره را بر نمیتابیدند، اما امروز میبینیم که تا چه اندازه این موارد عادی شده است و مخالفت با آنهاست که دیگر باعث تعجب میشود، اتفاقی که برای حضور زنان در ورزشگاههای ورزشی هم دیر یا زود خواهد افتاد.»
مریم که وکیل دادگستری ساکن تهران است و در این مراسم حضور داشته، میگوید از منظر حقوقی برای حضور زنان در ورزشگاهها و تماشای مسابقات ورزشی منع قانونی وجود ندارد. او در مورد تجربه و مشاهدات خود در روز شنبه ادامه میدهد: «زمان ورود به ما گفتند ورودی خانمها جای دیگری است، اما هیچ کسی حاضر نشد از مسیر دیگری برود و در نهایت درها را باز کردند و همگی به اتفاق وارد استادیوم شدیم. با وجود جمعیت زیاد کوچکترین تجربه منفی نداشتم و حتی برخی مردان اطرافم چندین بار عذرخواهی کردند برای هر تماس ناخواستهای که اتفاق میافتاد. با وجود اینکه به نظر میرسد دولت هم آن عزم جدی را برای برطرف کردنِ این موضوع ندارد و یا دولت اگر هم بخواهد به تنهایی قادر به آن نیست، اما هر بار که این موضوع میان مهمانان و هنرمندان در مراسم روز شنبه مطرح میشد، با تشویق زیاد مردان و زنان حاضر روبه رو میشد. این اولین تجربه من بود و این تعداد از انسانها را وقتی در جایی میدیدم برایم هیجانانگیز بود.»
او در انتها میگوید: «پارتنر من خودش اصرار به رفتنِ مشترک ما داشت و من فکر میکنم یک بخش سنتی و مذهبی جامعه شاید با این موضوع مخالف باشند، اما بسیاری از مردان اطراف من از این مساله حمایت خواهند کرد.»
شیرین و علیرضا نیز روز شنبه در ورزشگاه به اتفاق حضور داشتند. شیرین که اولین حضور خود را در یک ورزشگاه تجربه کرده میگوید: «این اولین باری بود که به استادیوم آزادی میرفتم و همیشه یکی از آرزوهایم تماشای از نزدیک مسابقات والیبال بوده است. بسیار هیجانانگیز است وقتی ۲۰ هزار نفر کنار هم یکجا باشند و هماهنگ شعار دهند. از بسیاری از دخترهای دیگر هم روز شنبه شنیدم که اولین تجربه آنها هم بوده است. با وجود اینکه جا خیلی کم و محدود بود، اما نه برای من و نه هیچ زن دیگری مشکلی بوجود نیامد، بر عکس، در مراسیم خاکسپاری هاشمی رفسنجانی با وجود اینکه در خیابان بود بسیاری از زنان از جمله خودم مورد اذیت و آزار قرار گرفتیم، اما در ورزشگاه هیچ اتفاق بدی پیش نیامد. خیابان همان جایی است که زنان و مردان کنار هم حضور دارند، چرا نباید این اتفاق در استادیومهای ما بیفتد، وقتی به نظر امنتر هم میرسد؟»
من آن نگينِ سيلمان ، به هيچ نستانم .
كه گاه گاه ،
(( دستِ اهرِمن ))
بر او باشد .
با درود بر همه ايرانيان .
وقتى عرض ميشود نظام اهريمنى ، يعنى ، زن برابر است با نيمه چپِ بيضه :: تخم :: يك مرد مسلمان .
حتى اگر زن مسلمان باشد .
قانون اساسى كه ، هر يك از اين مدعيان ، قرار است بروند و بر مسند عالى ترين مقام اجرايى ان ، بنشينند ،
اين مونه قوانين در باره زن را ، در بر دارد .
حالا امر منِ ايرانى ، به ادعاى رفع چپاول ، توسط دزدان ، كه خودشان با تائيد ، مشتى مدعيون تقوا و فقاهت دينى ، در مجومعه اى بنام شوراى نگهبانِ
(( همين قانون اساسى ))
تائيد شده و صلاحيت يافته اند كه در تلويزيون ، بنشينند و دزدى هاى يكديگر را براى مردم توضيح بدهند ،
مايلم فريب بخورم ، اختيار با خودم است .
بحثازادى ، بحث برابرى ، بحث رفع دزدى ، بحث رعايت حقوق شهروندى ، بحث حقوق زنان ، بحث حق داشتن شغل و امنيت شغلى و همه انچه كه اينها عنوان مينمايند ،
همان نگين سيلمان است كه ،
حافظ ، دانسته ، بمن ميگويد چون دست اهريمن درآن ميباشد ،
لذا فريب است و نپذير.
تحريم انتخابات
تحريم اهريمنان است .
پاينده ايران ، سربلند ايرانى
كشكساب / 15 May 2017