اختلافهای روزافزون مجلس با دولت پیرامون عملكرد رئیسجمهور، در جریان ادغام وزارتخانهها به اوج خود رسیده است.
روزیکشنبه، هشتم خردادماه سال جاری، رهبر جمهوری اسلامی در جریان دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، طی سخنانی نمایندگان را به كنار گذاشتن اختلافها و مدارا با دولت فراخواند.
در بخشی از این سخنان، آقای خامنهای به حوادث و رویدادهای بعد از انتخابات سال 1388 اشاره كرد و گفت: «حتی اگر با نگاه خوشبینانه به آن ماجرا نگاه کنیم، گناه بزرگ و غیر قابل اغماض فتنهگران این است که شبهه و خدشه ذهنی خود را به چالشی در مقابل نظام تبدیل کردند و به نظام و کشور ضربه زدند.»
او خاطر نشان كرد: «هرکاری که باعث حرکت در چارچوب مورد نظر دشمن بشود و به کشور و ملت ضربه بزند، جزو گناهان بزرگی است که خداوند از آنها نمیگذرد زیرا توبه از اینگونه کارها و جبران ضربهای که اینگونه غفلتها و اقدامات به ملت وارد میکند، عملاً امکانپذیر نیست.» [۱]
این سخنان را درواقع، میتوان واكنش جدی رهبر جمهوری اسلامی به گفتههای سیدمحمد خاتمی دانست.
چندی پیش، سیدمحمد خاتمی در دیدار با گروهی از ایثارگران جنگ هشت ساله، صحبت از بخشش و گذشت دو طرف (حكومت و مردم) به میان آورد كه با واكنش تند بخشی از اصولگرایان داخل حكومت روبهرو شد.[۲] جالب آنكه، این سخنان به مذاق بخشی از طرفداران جنبش سبز و اپوزیسیون حكومت نیز خوش نیامد و فضای مجازی از انتقاد نسبت به رئیسجمهور سابق و اصلاحطلب پر شد.
در این مقاله به واكنشها و پیامدهای این گونه سخنان در شرایط كنونی حاكم بر سیاست كشور میپردازیم.
طرفداران سخنان خاتمی
بخشی از طرفداران سیدمحمد خاتمی و جنبش سبز همانند ابراهیم نبوی، واكنش و انتقادات تند بخشی از جنبش سبز و مخالفان حكومت را حاصل از درك نادرست سخنان خاتمی دانستند.[۳] این گروه از موافقان، این سخنان را به عنوان راه حلی برای خروج حاكمیت از بنبست پیش رو ارزیابی كردند ونتیجه آن را به نفع گسترش آزادی دانستند.
گروهی دیگر از اصلاحطلبان، با توجه به تحولات منطقه و سرسختی حكومت در برابر خواست مردم، شرایطی را همانند لیبی در برابر چشم حكومت ترسیم كردند.
آنها سخنان محمد خاتمی را در مسیر جلوگیری از بالا رفتن هزینه برای مردم در شرایط سركوب لجام گسیخته حكومت بیان كردند.
برداشت محمد خاتمی و اصلاحطلبان
جدای از همه سخنان موافق و مخالف در مورد گفتههای سیدمحمد خاتمی،به نظر نگارنده
در این شرایط پرتشنج کنونی، رئیسجمهور سابق و حلقه مشاوران او احتمال دارد پیش از طرح این سخنان چند مسئله را مورد توجه قرار داده باشند:
۱. با توجه به شكاف بهوجود آمده در حاكمیت و شدید شدن اختلافهای شخص خامنهای و طرفدارانش با محمود احمدینژاد پیرامون موضوع عزل وزیر اطلاعات، كنار نگذاشتن رحیم مشایی از حلقه افراد دولتی، بازداشت اطرافیان مشایی و احتمال عملی شدن زمزمههای مبنی بر دستگیری شخص مشایی، این امکان وجود دارد احمدینژاد خود استعفا دهد یا در صورت به چالش کشیدن حکومت برکناری شخص او از قدرت، با چراغ سبزخامنهای و بهوسیله مجلس عملی شود.[۴]
۲. با توجه به نزدیكی انتخابات مجلس نهم و احتمال كنار گذاشتن محمودی احمدینژاد، این احتمال نیز وجود دارد كه حكومت به اصلاحطلبان كه بهطور كلی از حلقه حكومت به بیرون پرت شدهاند، روی خوش نشان دهد و از آنها بهعنوان آلترناتیوی برای دولت كنونی و برای گرم كردن تنور انتخابات استفاده كند.
۳. بحران اقتصادی، تورم، گرانی اقلام اساسی، حذف یارانهها و نارضایتی رو به افزایش مردم از وضع كنونی، اصلاحطلبان را به استفاده از قدرت مردم برای فشار بر حكومت خوشبین كرده است. آنها به دنبال این هستند كه از فشار موجود برای وادار كردن حكومت در جهت پذیرش خواست اصلاحطلبان برای سهیم شدن در قدرت استفاده كنند. این سهم حتی اگر به اندازه طیفی حداقلی یا حتی خنثی در مجلس نهم باشد برای اصلاحطلبان خوشایند و به منزله پیروزی قلمداد میشود.
اشتباه در محاسبات
اگرچه اختلافها و درگیریهای درون حکومت برای كسب سهم بیشتری از قدرت و ثروت هرروز ادامه دارد و بهنظر میرسد با نزدیك شدن به انتخابات مجلس نیز به اوج خواهد رسید، اما این اختلافها موجب آن نخواهد شد كه خامنهای، محمود احمدینژاد را كه با هزینه گزاف حفظ كرده، كنار بگذارد. كنار گذاشتن احمدینژاد به معنی بیاعتباری بیشتر برای او و افزودن به خیل مخالفانش در ایران است.
رهبر جمهوری اسلامی قصد دارد علاوه بر حذف حلقه مشایی و بستن دهان نمایندگان منتقد دولت همانند: الیاس نادران، علی مطهری، احمد توکلی، علی لاریجانی و… احمدینژاد را برای دوسال آینده حفظ و مدیریت كند تا دوره او به پایان برسد.
حكومت جمهوری اسلامی، در طول عمر ۳۲ ساله خود این موضوع را به اثبات رسانده است كه اگر طیف یا جریان سیاسیای (مانند ملی مذهبیها، نهضت آزادی و بهطورکلی ملیون) را از داخل حكومت کنار بگذارد و یا در خارج از حلقه حکومت گروههایی چون مجاهدین خلق، چپها و … را سرکوب و از معادلات سیاسی ایران حذف کند، راه و شانسی را برای بازگشت آنها باز نخواهد گذاشت.
بنابراین تقلای اصلاحطلبان برای بازگشت به حكومت با توجه به كینه شخص آیتالله علی خامنهای نسبت به این جریان كاری عبث است.
با گذشت دو سال از شروع اعتراضها نسبت به نتیجه دهمین انتخابات ریاست جمهوری، حكومت از انواع ابزار سركوب و سانسور برای در هم كوبیدن مخالفان استفاده كرده است. از طرفی نداشتن برنامه مشخص از سوی مخالفان برای ادامه اعتراضها و نافرمانیهای مدنی باعث آن شده كه مخالفان نتوانند از قدرت خود به عنوان اهرم فشار بر حكومت استفاده كنند. این امر شاید منجر به بالا رفتن اعتماد به نفس حكومت شده است. ارسال ابزار سركوب و سانسور و متخصص برای فرو نشاندن موج اعتراضها در سوریه را میتوان حاصل این اعتماد به نفس حكومت ارزیابی كرد.
اگرچه برخی بر این باورند كه در شرایط كنونی گفتن سخنانی آشتیجویانه از نوع سخنان سیدمحمد خاتمی از نگفتن آن بهتر است، ولی نگارنده بر این نظر است كه مردم در طول دوسال گذشته با پرداخت هزینههای سنگین، مدتی است از اصلاح حكومت گذشتهاند و خط تغییرات بنیادی را دنبال میكنند. این واقعیت را باید پذیرفت كه تكرار سخنانی از این دست علاوه بر کوبیدن آب در هاون، موجب بیاعتمادی بیشتر مردم نسبت به اصلاحطلبان و از بین رفتن پایگاه اجتماعی و سیاسی آنها در جامعه خواهد شد.
پینوشتها:
۱. اینجا.
۲. اینجا.
۳. نبوی، ابراهیم. «خاتمی، حقیقت یا آزادی؟». اینجا
۴. « امام جمعه کاشان: دستگیری نزدیکان احمدینژاد به دستور رهبری بود.» اینجا.
برای اصلاح طلبان از جمله خاتمی حفظ نظام اسلامی واجب ترین است.برای اینکه انها از این رژیم ارتزاق میکنند.اینها در این رژیم بالیده اند.دعوای امثال ساز مان مجاهدین انقلاب اسلامی هم بر سر سهم خواهی است.
sima / 05 June 2011
به نظر مي رسه اين اشتباه در محاسبه در بين ايرانيان خارج كشور است
کاربر مهمان / 02 June 2011
اصطلاح کوتولههای سیاسی، بار اول از جانب رفسنجانی بعد از شکست او در انتخابات ریاست جمهوری استفاده شد. ج.ا. در جامعه سیاسی ایران کوتولهپرور است زیرا که دیگران نباید بزرگ و مطرح شوند، باید تحتالشعاع رهبریت قرار گیرند و شخصیت و هویت سیاسی خاصی از خود نشان ندهند. بزرگان فقط ائمه شیعه و ولی فقیه هستند. احمدینژاد و شرکا که از پادویی در سپاه و وزارت اطلاعات در خفا به سیاست علنی روز ایران کشیده شده بودند، برای دوام خود در حیات سیاسی آینده ایران، بفکر بوجود آوردن تشکیلات موازی اطلاعاتی- سیاسی افتادند که مستقل از رهبری عمل کند.اختلاف از اینجا شروع شده است. از تعداد سازمانهای اطلاعاتی- امنیتی ایران که مستقل از هم کار میکنند و فقط جوابگوی رهبری هستند اطلاع دقیقی نیست ولی وزارت اطلاعات ایران از ساختار اداری و عناصر معتقد به نظام مانند، مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکت (طیف خاتمی- موسوی) ، رفسنجانی و اقمارش، مجلس،ارتش، سپاه، قوه قضائیه، کمیتهها و… تشکیل شده که نا آرامیها و هرجمرج سیاسی ناشی از اختلاف آنها با هم است بعبارتی، احزاب و سازمانهای سیاسی معمول در یک جامعه مدنی جای خود را به تشکیلات اطلاعاتی و تاکتیکهای راهبردی برای حفظ رژیم به هر قیمتی، داده است که خامنهای در راس و نقطه آغاز و پایانی آن است. با توجه به رویداد تاسف انگیز خاکسپاری سحابی و قتل هاله سحابی در یک روز، بار دیگر، چهره واقعی رژیم عدالتگستر اسلامی نمایان شد.آیا از سحابی مسلمانتر و میانهروتر در تاریخ معاصر سیاسی ایران کسی بود ؟! آیا با همچو نظامی میشود غیر نظامی برخورد کرد ؟!
ایراندوست / 02 June 2011
يكي نيست به اينا بگه شما كه ميخواستين حالا اينجوري با اين بدبختي و حقارت برگردين چرا از اول اين كارارو شروع كردين. اگه آسمون به زمين بياد و همه چيز عال پيش بره و … آخرش ميشه 21 خرداد 88 . اين همه هزينه ، اين همه خون براي همين ! ميخواستين همون اول جلوي موسوي و كروبي ميگرفتين كه گند زدن به اين همه انگيزه مردم ، اين همه انرژي و … اصلاح طلب !؟
کاربر مهمان / 02 June 2011
.”….راه حلی برای خروج حاكمیت از بنبست پیش رو ارزیابی كردند ونتیجه آن را به نفع گسترش آزادی دانستند…..”
مگرآزادی وجود دارد که گسترش يابد؟
شايد چوب و چماقو باتوم و شلاق و زنجير و چوبه دار و زندان و شکنجه نماد آزادی ميباشند و ما نميدانستيم ؟!
کاربر مهمان / 03 June 2011