نسیم ۳۴ ساله است: «۳۰ سالم بود که اتفاق افتاد.» اشکش جاری می شود و در ادامه می گوید: «راست میگویند ۳۰ سالگی زمان مهمی است.» او قربانی یک «تجاوز آشنا» در خانه خودش توسط دوست و همکارش است. تجاوزی که در آن قربانی توسط فردی مورد اعتماد و چه بسا مورد علاقه مورد تهاجم قرار میگیرد. در ادامه میگوید: «هر دو عکاس طبیعت بودیم. ۱۰ سال بود که می شناختمش، با هم برای عکاسی سفر می رفتیم. هیچ رابطه جنسی و حسی بینمان نبود. حتی دوست دخترهایش را به من معرفی می کرد. نمی دانم آن روز چه مرگش شد.»
آزاری که از رگ گردن به زنان نزدیکتر است
جرایم جنسی علیه زنان یکی از رایج ترین اشکال تبعیض و خشونت علیه آنان و نیز یکی از مشکلات عمده این قشر در جامعه محسوب می شود. بر اساس آمار وب سایت «قربانیان خشونت جنسی» در سال ۲۰۱۶ در هر دو دقیقه یک زن در آمریکا مورد آزار جنسی قرار می گیرد. در همین رابطه از هر شش زن یک نفر نوعی از آزار جنسی را در زندگی خود تجربه کرده است. در اروپای غربی این آمار بین هر ۲۰ تا ۳۰ دقیقه یک نفر است. بر اساس آمار گزارش زنان سازمان ملل متحد در بین هر سه زن در جهان یکی از آن ها در طول زندگیاش حداقل یکبار قربانی نوعی از آزار جنسی بوده است.
در ایران اما آماری رسمی در این خصوص وجود ندارد. سرهنگ هادی مصطفایی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا مهر ماه سال ۹۳ بدون اشاره به میزان جرایم جنسی علیه زنان در ایران خبر از کاهش ۱۸ درصدی آن و نیز کشف ۸۸ درصدی آن داده بود. او فروردین ۹۴ نیز در مورد جرایم جنسی عمومی گفته بود: «نرخ جرایم جنسی در ایران یک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است.» آماری که به دلیل تابوهای اجتماعی و گزاشر نشدن موارد تجاوز، به شدت از واقعیت فاصله دارد.
آبان ۹۴ اما قنبرنژاد، نماینده معاونت راهبردی قوه قضاییه خبر از افزایش شدید تجاوز به زنان و دختران تا پایان سال ۱۳۹۳ داده بود. وی گفته بود: «در سال ۹۳ حدود یک هزار و ۳۱۳ مورد تجاوز به عنف گزارش شده که نشان دهنده یک افزایش ناگهانی ۲۰۰ تا ۳۰۰ موردی است.» او میزان مزاحمت جنسی برای زنان و دختران را نیز در سال ۹۳، ۱۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد اعلام کرده و گفته بود که این میزان نسبت به سال ۸۹ افزایشی ۹۸ درصدی داشته است.
بر این اساس، احتمال مورد آزار جنسی واقع شدن یک زن در طول زندگیاش بسیار بالا است و به همین دلیل آنها را به یکی از گروههای آسیب پذیر تبدیل کرده است. در این میان اما زنان قربانی آزار یا تجاوز جنسی به صورتی فزاینده به دلیل مشکلات ناشی از آزار یا تجاوز تحت فشار قرار دارند.
نسیم در این باره به رادیو زمانه می گوید: «مشکل فقط یکی دو تا نیست. خود تجاوز یک درد است، عواقب بعدیش هزار درد.»
از منظر جرم شناسی اثرات مخرب کوتاه مدت و دراز مدت هر جرم و یا خشونتی تا حدود زیادی بستگی به شخصیت و موقعیت اجتماعی هر قربانی دارد، اما بعضی اثرات همانند شوک، عدم اطمینان و ترس از جامعه، احساس گناه در نتیجه قربانی شدن، افسردگی و مشکلات روانی و نیز جراحات و صدمات بدنی در غریب به اکثریت جرایم جنسی بر علیه زنان می شود. این مشکلات همچنین ممکن است اطرافیان، خانواده و دوستان قربانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
در این میان اثرات احساسی کوتاه مدت مانند خشم، شوک، تشویش و اضطراب در زنان قربانی جرایم جنسی به شدت معمول است. خودسرکوبی و خودسرزنشی و همچنین افسردگی شدید نیز در یکی دو روز اول به شدت دیده میشود. این اثرات کوتاه مدت، در طولانی مدت میتواند به کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس و نیز کمبود اعتماد به نفس در رابطه جنسی منجر شده و زندگی جنسی قربانی را تحت شعاع قرار دهد. رو آوردن به الکل و موادمخدر برای فراموشی مساله نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که زنان قربانی آزار جنسی با آن روبهرو خواهند بود.
نسیم در ادامه می گوید: «الان نسبت به یکی دو سال پیش خیلی بهترم، قرصهایم کمتر شدهاند و استرس و اضطرابم کمتر است. آن دو سال اول که داغان بودم، نه خواب داشتم نه خوراک. دست و پایم بی خودی میلرزید.»
او همچنین در مورد وضعیت جسمیاش میگوید: «خوشبختانه از لحاظ جسمی خیلی آسیب ندیدم، به جز چند خراش و کوفتگی ساده.»
البته همه زنان قربانی تجاوز به مانند نسیم خوش شانس نبوده و نیستند. جدای از اثرات روحی و روانی، صدمات و جراحات جسمی نیز در قربانیان مخصوصا در مواردی که تجاوز یا آزار با خشونت بیشتری همراه بوده وجود دارد. پارگی اندام تناسلی، ضرب و شتم و خونریزی داخلی، مشکلات قلبی، شکستگی لگن و نیز عفونتهای اندام تناسلی در دراز مدت از جمله صدماتی هستند که قربانیان تجاوز و آزار جنسی به طور معمول با آن روبه رو خواهند شد.
از نظر رفتاری و اجتماعی نیز، بی اختیاری و تکانشگری، گرایش ناخودآگاه به کلیشههای جنسیتی و نیز گرایش به باورهای جنسی خصمانه از دیگر اثرات و عواقب آزار و یا تجاوز جنسی برای زنان است.
قربانیانی که دوباره قربانی میشوند
آسیبهای تجاوز و آزار جنسی تنها به صدمات روانی و جسمی محدود نشده و دایره روابط فرد قربانی با خانواده، دوستان و جامعه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
نسیم در این خصوص با اشاره به اینکه برخی از دوستان صمیمیاش دیگر با او رابطه ندارند میگوید: «در حال حاضر مشکل اصلی من تنهایی و برخورد بد فامیل و آشنایان و مردم است. چند تا از دوستان صمیمیام با من قطع رابطه کردهاند. حتی شوهر یکی از دوستانم وقتی فهمید که تجاوز به شکل تجاوز آشنا بوده به من گفت که دارم ادا در میآورم و خودم راضی بودم که رابطه جنسی داشته باشم.»
سرزنش شدن، نقد رفتار و نیز تهمت دروغگویی از جمله پیامدهای تجاوز یا آزار جنسی برای قربانیان آنها به خصوص در جوامع مذهبی، سنتی و مرد سالار است. در این جوامع زنان قربانی آزار و یا تجاوز جنسی مورد تبعیض، طرد شدن نقد رفتار و سرزنش شدن واقع شوند که این خود سبب مشکلات بیشتر برای این قربانیان است.
آنها ممکن است سرزنش شده و حتی از جانب اطرافیانشان مورد بازخواست قرار گیرند. در بسیاری جوامع زنان قربانی آزار جنسی از سوی رسانه ها و جامعه حتی مورد تهمت قرار گرفته و رفتارشان مورد انتقاد قرار میگیرد. همچنین ممکن است از جانب جامعه مقصر جرم تلقی شده و حتی در مواردی به آنها گفته میشود که حقشان بوده است مورد تجاوز قرار گیرند. انکار واقعه یا کوچک شمردن آن یکی دیگر از مواردی است که زنان قربانی با آن روبهرو خواهند شد.
این واکنشها در نتیجه سبب خواهند شد که قربانیان آزار جنسی، آن را گزارش نکرده و ترجیج دهند در برابر آن سکوت اختیار کنند.
این سرزنش حتی در مواردی که تجاوز و آزار جنسی به صورت کلاسیک اتفاق نیفتاده باشد، بیشتر خواهد بود. از نظر جرمشناسی تجاوز جنسی کلاسیک تجاوزی است که در آن قربانی توسط یک مرد غریبه در جایی خارج از محیط امن خانه و با خشونتی فراوان مورد تجاوز قرار گیرد. در این صورت روشن است که تجاوز و آزار جنسی در خانه قربانی سبب سرزنش بیشتر وی خواهد شد.
البته اگر چه این مساله تا حدود زیادی بستگی به ارزشها، دین و فرهنگ جامعه مورد نظر دارد اما تحقیقات نشان میدهند بعضی از فاکتورها از جمله میزان جذابیت قربانی و متجاوز، نوع پوشش قربانی، زمان و مکان تجاوز، رابطه بین متجاوز و قربانی، و مصرف الکل توسط قربانی یا متجاوز تاثیر فراوانی بر واکنش جامعه و اطرافیان نسبت به قربانی دارند.
آن چیزی که در آمریکا آزار جنسی نامیده شده، یک معنای بسیار وسیعی دارد. به طور مثل، اگر یک مدیر یک جوک جنسی را در موقعیتی به کارمند زن زیر دستش تعریف کند که تلقی زن، آن باشد که مدیرش پیشنهاد جنسی میکند، در این تعریف قرار میگیرد.
حال فکر کنید، در خیابان بوق زدن برای سوار کردن یک زن تنها که در شهرهای ایران، اکثرا معنی پیشنهاد جنسیست بخواهد آمار گیری شود، در هر دقیقه و ثانیه چند آزار جنسی در ایران اتفاق میفتد.
از یک رییس دادگاه در یک شهر کوچک مازندران سالها پیش پرسیدم، آزار جنسی بچهها پدیده شایع بنظر میرسد، شما چند پرونده ممکن است در ماه از این دست داشته باشید، گفت هیچ، مورد اینقدر زیاد است که همه را رد میکنیم، و از خانوادهها میخواهیم با هم کنار بیایند. او میگفت اگر بخواهیم در این مورد پرونده تشکیل دهیم، کل دادگاه هم قدرت رسیدگی به این مورد را ندارد.
Masoud / 15 April 2017
گزارش معين يك كمبود بسيار كوچك و بسيار اساسي دارد.
جزييات رواني و احساسي و تشريحي بسياري در باره اين پديده و تأثيرهاي آن مي توان ارائه كرد. اما آن چه مسعود در كامنت بالا افزوده به اين واقعيت دردناك اجتماعي يك بعد حقيقي سياسي مي بخشد كه نمي توان در بررسي هيچ پديده يي در ايران امروز تحت حاكميت استبداد مذهبي از آن چشم پوشي نمود.
رئيس دادگاه يك شهر كوچك مازندران كه يقينا پشتوانه سياسي و اجراي و قضايي و علمي اين حكومت مذهبي را دارد، در نهايت به دختران و زنان و خانواده هاي قربانيان مي گويدكه بسوزيد و بسازيد!
معين خزئلي ايكاش اين گزارش و بررسي را با بررسي ديگري تكميل و مقايسه كند. حكومت و سياست و قضاييه و پارلمان و ارگانهاي رسمي حكومتي كه در ايران برقرار است، با حق مشروع و طبيعي دفاع زنان و دختران از خودشان چگونه برخورد مي كنند؟ چه تعداد از زناني كه در مقابل تجاوزهاي بيرحمانه و بسيار خشن مرداني (كه به طور عمده هم از وابستگان سياسي يا نظامي حكومت بودند). از خودشان دفاع كردند به چه سرنوشتي دچار شدند. در كشوري كه روسپي خانه هاي شرعي و رسمي يكسره در حال گسترش اند و مقامات درجه اول حكومتي اداره مي كنند يا حمايت مي كنند، تن فروشان را از ميان قربانيان سكوت كرده اين خشونتها انتخاب مي كنند يا فقيهان حاكم قرار است «روسپي مادرزاد» يا «روسپي بالفطره» را هم به فرهنگ اجتماعي و رواني و حقوقي جامعه ايران بيفزايند. بنابراين بگذاريد تا جان كلام را در باره عنوان اين گزارش هم بگوييم. آزار و خشونت جنسي را چنان به زنان «نزديك» توصيف كردن، چنان است كه بگوييم ريشه اش در درون و سرشت خودشان است. همان چيزي كه دستگاه سركوبگر و زن ستيز حكومتي ترويج ميكند. اما آزار و خشونت جنسي در ايران با تفاوتهاي بسيار با هر كشور ديگري در جهان نه در چهره زنان در آيينه خودشان بلكه بر فراز سر آنها و از بالاترين منافع حكومتي است كه نازل مي شود. از ميان هزاران و هزاران نمونه يكي مثل ريحانه جباري و آن ديگري در مهاباد كردستان به پرونده هايي تبديل مي شوند كه فرياد مي زنند آن چه را بايد در برابر آيينه نشاند حكومت است و نه اين زنان ستمزده!!
احمد مجد / 17 April 2017
عنوان مطلب را به چه دليل انتخاب كرده ايد؟!.. يك وصله پينه ي دستمايه شده از اين ور و ان ور . متاسفانه در طول مطلب هم پر است از اين إشارات و دست بردن در ضرب المثل ها و كلمات قصار
مرجانه / 18 April 2017
روسپی خانه های شرعی و رسمی یکسره در حال گسترش اند یعنی چه
motaareaze@ / 19 April 2017