رضا (رابین) شاهینی، شهروند ایرانی-آمریکایی که به اتهام جاسوسی به ۱۸ سال زندان محکوم شده است، با انتشار نامهای از به خطر افتادن سلامتیاش در زندان امیرآباد گرگان گفته و ضمن اعتراض به حکم صادر شده، خواستار اعتراض تکتک شهروندان به این حکم شده است. او از عموم مردم خواسته که او را تنها نگذارند.
شاهینی گفته است که شرایط زندان برای بیماری آسم او خطرناک و مرگآور است.
او در نامه خود نوشته که با توجه به تغییر دولت جمهوری اسلامی و با توجه به شعارهای دولت حسن روحانی به ایران بازگشته، چون فکر میکرده که سیاستهای دولت نسبت به حقوق شهروندان تغییر کرده است: «در تاریخ ۲۵ می ۲۰۱۶ برای دیدار با خانوادهام رفتم؛ با توجه به اینکه فکر میکردم سیاست دولت در قبال شهروندانش عوض شده و میخواهد فصل نوینی را در روابط خود با شهروندانش بر اساس حقوق شهروندی بنا کند. ولی متاسفانه به دلیل واهی دستگیر و در دادگاهی غیر عادلانه در شعبه اول دادگاه انقلاب گرگان در مجموع به ۱۸ سال زندان محکوم شدهام.»
در همین زمینه: ۷۸ سال زندان برای هفت متهم جاسوسی، ۱۸ سال زندان برای رضا شاهینی
رضا شاهینی ۴۶ ساله بیش از ۱۶ سال در آمریکا زندگی کرده است. او که به نوشته وایس نیوز، در رشته «امنیت بینالمللی و حل تنازعات» از دانشگاه ایالتی سن دیهگو فارغالتحصیل شده، برای دیدار با خانوادهاش به ایران سفر کرده بود که نیروهای اطلاعاتی سپاه پاسداران، تیر ماه سال جاری او را در شهر گرگان، مرکز استان گلستان بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
مأموران حکم بازداشتی به او نشان داده بودند که بر اساس آن او به اقدام علیه امنیت ملی متهم شده بود. منزل مسکونی او تفتیش شده و لوازم شخصی و الکترونیکیاش را هم همراه با خود او برده بودند.
دانشگاه کالیفرنیا اعلام کرد که او برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس در رشته امنیت ملی پذیرش گرفته بوده اما در هیچ کلاسی ثبتنام نکرده. قرار بوده است شاهینی روز ۲۵ ژوئن سال گذشته میلادی به سن دیهگو بازگردد تا از ۲۲ آگوست درسش را شروع کند.
دوست دختر او که هویت خود را فاش نکرده، بیش از این گفته بود که او به صلح و عدالت و حقوق بشر علاقه داشت و میخواست مدافع حقوق بشر باشد.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی او را به «همکاری با دولتهای متخاصم، اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با عناصر و رسانههای ضد انقلاب» متهم کرد و بر اساس این اتهام حکم ۱۸ سال حبس برایش صادر شده است. شاهینی که در حال حاضر در زندان امیرآباد گرگان در حبس است، پیش از این اعلام کرده بود که برای اعتراض به حکم سنگین صادر شده برای او دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
او در نامه خود نوشته است: «بعد از سال ۲۰۰۹ به ایران رفتم و فعالیت خشونت آمیزی نیز علیه هیچ کشور و فردی نداشتهام، ولی به عنوان یک دانشجو و فرد مسئول، همیشه در بیان افکارم کوشیدهام. در طول زندگیام با افراد زیادی در جلسات مختلفی اتفاقی یا با آگاهی دیدار کردهام. از این دیدارها عکسهایی در صفحه فیسبوکم انتشار دادهام. تعدادی از عکسهای من با مخالفان جمهوری اسلامی بوده است، ولی من با هیچ فردی که طرفدار مبارزه خشونتآمیز سیاسی باشد دیدار نداشتهام.»
شاهینی تنها گناه خود را به عنوان یک انسان مسئول، بیان افکارش در مورد زادگاه مادریاش دانسته است.
متن کامل نامه رابین (رضا) شاهینی که اختیار “زمانه” قرار گرفته است
مردم شریف ایران، فعالان و سازمانهای حقوق بشری و همه ساکنان ایران از هر قوم، مذهب، جنسیت و سلیقه، من رابین ( رضا) شاهینی، متولد روستای دزیان، در تاریخ ۲۵ می ۲۰۱۶ برای دیدار با خانوادهام، با توجه به اینکه فکر میکردم سیاست دولت در قبال شهروندانش عوض شده و میخواهد فصل نوینی را در روابط خود با شهروندانش بر اساس حقوق شهروندی بنا کند، رفتم. ولی متأسفانه به دلیل واهی دستگیر و در دادگاهی غیر عادلانه در شعبه اول دادگاه انقلاب گرگان به مجموع ۱۸ سال زندان محکوم شدهام.
من از سال ۲۰۰۰ در آمریکا زندگی میکنم و مشغول تحصیل در رشته امنیت بینالملل بودم. من در هیچ گروه سیاسیای عضو نبودهام و به عنوان یک انسان، موجودی اجتماعی هستم و مثل هر انسانی دیدگاههای سیاسی خودم را دارم. دیدگاهی که بار رد هر نوع خشونت، سیاستورزی و اظهار نظر در مورد مسائل کشور و جهان را حق همه شهروندان بدون توجه به مقام، منصب، قومیت، مذهب، جنسیت میدانم. با توجه به این دیدگاهم در سال ۲۰۰۹ طی سفری به ایران که همراه شد با جنبش سبز، من نیز در تظاهرات مسالمتآمیز که بر طبق قانون اساسی حق شناخته شده برای شهروندان است، شرکت کردم.
بعد از سال ۲۰۰۹ از ایران رفتم و فعالیت خشونتآمیزی نیز علیه هیچ کشور و فردی نداشتهام، ولی به عنوان یک دانشجو و فرد مسئول، همیشه در بیان افکارم کوشیدهام. در طول زندگیام با افراد زیادی در جلسات مختلفی اتفاقی و یا با آگاهی دیدار کردهام. از این دیدارها عکسهایی در صفحه فیسبوکم انتشار دادهام. تعدادی از عکسهای من با مخالفان جمهوری اسلامی بوده است، ولی من با هیچ فردی که طرفدار مبارزه خشونتآمیز سیاسی باشد دیدار نداشتهام. تنها گناه من به عنوان یک انسان مسئول، بیان افکارم در مورد زادگاه مادریام بوده است. همان چیزی که حق همه شهروندان است. حال من در زندان امیرآباد گرگان هستم. زندانی که برای بیماری آسم من خطرناک و مرگ آور خواهد بود. در این زندان به عناوین مختلف، دارای محدودیتهایی هستم که این رفتار در روحیه انسان تأثیرگذار است. بهداشت که مهمترین اصل برای بقای یک انسان است با کمبود و کمتوجهی مواجه میشود.
من از شما شهروندان عزیز و تمام انساندوستان میخواهم که مرا تنها نگذارید و از حقوق من که همان حقوق تکتک شماست دفاع کنید. دفاع از من دفاع از خودتان است. اجازه ندهید که من تنها باشم. اجازه ندهید که من بیگناه در زندان باقی بمانم.
رابین ( رضا) شاهینی،
زندان امیرآباد گرگان
در روزهای گذشته هافینگتن پست گزارش کرد که در هفتههای پایانی ریاست جمهوری باراک اوباما، نمایندگان دولت او مذاکرههای محرمانهای را با هدف آزاد کردن شهروندان ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران از جمله روبین (رضا) شاهینی انجام دادهاند: مذاکرههای محرمانه برای آزادی ایرانی-آمریکاییها در آخرین هفتههای ریاست جمهوری اوباما
در حال حاضر چند شهروند ایرانی-آمریکایی از جمله سیامک نمازی و پدرش باقر نمازی در ایران زندانی هستند. علاوه بر این دو، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نیز رضا (روبین) شاهینی، کارن وفاداری، آفرین نیاسری و نزار زاکا را بازداشت کرده است. این افراد که اقامت دائم ایالات متحده را داشتهاند به اتهام جاسوسی محاکمه و محکوم شدهاند: احکام سنگین قضایی برای شش متهم به جاسوسی آمریکا
در همین زمینه
ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺰﻳﺰ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ اﻳﺪ,اﮔﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ ,ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاﻱ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ,ﺷﻤﺎ ﺑﺮاﻱ ﻣﻠﺘﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ اﻳﺪ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺯﻧﺪاﻧﻲ ﺷﺪﻥ ﻳﺎ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺷﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺣﺴﻲ ﻧﺪاﺭﻧﺪ,اﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ اﻳﺮاﻥ ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ اﺷﺘﺒﺎﻫﻴﺪ,ﭼﺮا ﻛﻪ اﻳﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﺣﻜﻮﻣﺘﺶ ﺩﺭ ﺭاﺑﻂﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ اﻟﻬﻲ اﺳﺖ و ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻲ اﺭﺯﺵ ﺗﺮﻳﺖ ﭼﻴﺰ اﺳﺖ.ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺻﺒﺮ و ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺑﺪﻫﺪ
اﻓﺴﺎﻧﻪ / 07 March 2017
افسانه چقدر زیبا بیان کردید. واقعیت همین است مردم ما خواب نیستند، بلکه وانمود می کنند که خوابند و این نمایش عمق درد را بزرگتر می کند. از امریکا به عنوان سنبل خوب یاد می کنند اما به هنگام رنجش ادمها شانه خالی می کنند.
نرگس / 09 March 2017