آشنایی با قانونهای زیستمحیطی تا اندازهای هم برای عموم مردم بایسته است و هم برای سیاستگذاران و برنامهریزان. در این میان اما کسانی که در حوزهی محیط زیست پژوهش میکنند نیز از آشنایی با قانونهای زیستمحیطی بینیاز نیستند. قانونهای زیستمحیطی تأثیری انکارناپذیر بر گونهها و زادبومها و چشماندازهای طبیعی دارند که همه موضوع پژوهش زیستشناسان هستند و، برعکس، بسیار پیش میآید که پژوهشهای زیستشناسان هم بر سیاستگذاری و قانونگذاری تأثیر میگذارند. اما از آنجا که بسیاری از دانشمندان در زمینهی حقوق یا آموزش نمیبینند یا کم آموزش میبییند، ما دربارهی شیوهی تأثیرگذاریِ قانونها بر سامانههای زیستشناختی بهنسبت بسیار کم میدانیم و در نتیجه بهخوبی نمیدانیم چگونه قانونها را به بهترین شکل ارتقا دهیم و چگونه بهتر از منابع طبیعیمان پاسداری کنیم.
بومشناس و حقوقدان تریستان کیمبرل با کتاب «قانونهای زیستمحیطی برای زیستشناسان» این جای خالی در دانش حقوق را پر میکند. این کتاب در سال ۲۰۱۵ از سوی انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر شده است.
پیشگفتاری کوتاه بر قوانین زیستمحیطی و نیز پیوستی که مهمترین قانونها و پیمانهای بینالمللی را شرح میدهد کتاب را غنیتر کرده است. کتاب متناسب با چهار حوزهی زیستی بر چهار بخش تقسیم شده است.
نخستین بخش از کتاب به قوانینی میپردازد که بر گونههای مشخصی تمرکز دارند، برای مثال سیاستگذاریهای مربوط به گونههای مهاجم (یعنی گونههایی که از پیش در یک زادبوم حضور ندارند و وقتی به آن زادبوم معرفی میشوند نظم طبیعیِ آن را به هم میزنند و آسیبهای اقتصادی، زیستمحیطی و یا بومشناختی پدید میآورند. گونه مهاجم چون تعلقی به زادبوم جدید ندارد ممکن است مانع از رشد و زایش دیگر گونههایی شود که بهطور طبیعی در آن زادبوم میزیند)، قانون گونههای در-خطر، و پیمانهای بینالمللی همچمون پیمان CITES (پیمان تجارت بینالمللیِ گونههای جانوری و گیاهان وحشیِ در معرض خطر انقراض که در سال ۱۹۷۳ میلادی تصویب شد).
دومین بخش از کتاب به قوانینی میپردازد که به سرزمین مربوط میشوند، از سرزمینهای فدرال عمومی گرفته تا مقررات کشاورزی و برنامهریزیِ شهری.
سومین بخش از کتاب به قوانینی میپردازد که به آب ارتباط دارند، برای مثال قانون آب آشامیدنی سالم.
سرانجام در چهارمین بخش، کتاب به قوانینی میپردازد که به موضوع هوا مرتبط اند، برای مثال «قانون هوای پاک» و مقیاسهای بینالمللی برای کاهش تغییرات اقلیمی.
کتاب «قانونهای زیستمحیطی برای زیستشناسان» که هم برای زیستشناسان و هم برای دانشجویان زیستشناسی در نظر گرفته شده، محرکی هم برای سیاستگذاری مؤثرتر و هم برای پژوهش بهتر است و تماسهای بیشتر میان علم و قانون را نوید میدهد.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
قانونهای زیستمحیطی بر گونهها، اکوسیستمها و چشماندازهای طبیعی بسیار تأثیرگذار اند. این قانونها معین میکنند که کدام گونهها باید از مداخلهی انسان حفاظت شوند و کدام گونهها را میتوان شکار کرد. این قانونها مدیریت ذخایر طبیعی را کنترل میکنند و تعیین میکنند که کجا باید مدیریت ذخایر را توسعه داد. این قانونها محدودیتهایی برای تولید برخی آلایندهها وضع میکنند و تولید برخی دیگر را قانونی میکنند.
اما، با همهی اهمیتی که قوانین زیستمحیطی دارند، بسیاری از دانشجویان بومشناسی و زیستشناسیِ حیات وحش پیش از به پایان رساندنِ تحصیلشان در این باره چندان چیزی نمیآموزند. این کمبود موجب میشود که دانشمندان و متخصصانی در حوزهی محیط زیست پرورش یابند که درک کمی نسبت به تأثیر قوانین زیستمحیطی بر محیط زیست دارند.
جستجویی در پایگاه «وب آو ساینس» [یک نمایه بر روی اینترنت برای آثار پژوهشی] این حرف را اثبات میکند. یکی از اصلیترین علل انقراض گونهها در ایالات متحده گونههای مهاجم هستند. «قانون لِیسی» (The Lacey Act) مهمترین قانون فدرال است که انتقال دادنِ گونههای مهاجم (غیربومی) به ایالات متحده و نیز انتقال دادن این گونهها از ایالتی به ایالت دیگر را ممنوع میکند. در نتیجه قانون لِیسی ابزاری بسیار خوب برای جلوگیری از پراکنده شدن گونههای مهاجم است و از این جهت در پیشگیری از انقراض گونهها مؤثر است. با این حال اما در وب آو ساینس فقط چهارده مقاله به قانون لِیسی پرداختهاند. البته درست است که دیگر قانونهای زیستمحیطی بسیار بیشتر توجه دانشمندان را به خود جلب کردهاند. برای مثال، ۱۱۴۶ مقاله در وب آو ساینس به موضوع «قانون گونههای در-خطر» پرداختهاند که از این میان حدود ۱۰۰۰ مقاله بطور مستقیم در حوزهی مسائل بومشناختی است. اما حتا آن قانونهای زیستمحیطی که مورد توجهی بومشناسان قرار گرفتهاند بطور کمابیش سطحی مطالعه شدهاند. این مهم است که یک قانون به زبان روشنی بیان شده باشد چراکه از این راه مرز دقیقی پیرامون موضوعِ مورد نظرِ قانون ترسیم میشود و مشخص میشود که چگونه آن قانون قرار است بر آن موضوع تأثیرگذار باشد. برای مثال، درمورد گونههایی که در «قانون گونههای در-خطر» فهرست شدهاند حفاظت خوبی اعمال میشود در حالی که برای دیگر گونهها هیچ حفاظتی در کار نیست. از این رو زبان روشن و دقیقِ قانون که معین میکند کدام گونهها در فهرست گونههای در-خطر باشند و کدام نباشند بسیار اهمیت دارد. مقررات فدرال و احکام حقوقی که قانونها را تفسیر میکنند نیز به همان اندازه اهمیت دارند. این مقررات و احکام حقوقی قاعدههای مشخصی را فراهم میآورند درمورد اینکه قانونها چگونه باید به کار بسته شوند. قانونها و مقررات فدرال و احکام حقوقی را باید همه در ارتباط با همدیگر بررسی کرد تا فهمید چگونه قوانین زیستمحیطی بر گونهها و اکوسیستمها تأثیر میگذارند.
قوانینی که در این کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند بیشتر قوانین فدرال در ایالات متحده هستند اما آن قوانین ایالتی و قوانین بینالمللی که تأثیر بسزایی بر گونهها و اکوسیستمها دارند نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند.
برای اینکه فهمی ژرفتر نسبت به قوانین زیستمحیطی فراهم آید، در فصلهای کتاب حاضر جزئیات مهمترین قوانین و مقررات و احکام حقوقیِ زیستمحیطی در آمریکا شرح داده میشود. در عین حال، در این کتاب از آن پژوهشهای بومشناختی بحث میشود که تأثیر قوانین و مقررات و احکام حقوقی را بر محیط زیست نشان میدهند. بدین سان کتاب حاضر تلاقیِ حقوق و بومشناسی را بررسی میکند و در نتیجه امید میرود هم برای دانشجویان و متخصصان علوم زیستی و هم برای دانشجویان و متخصصان علم حقوق مفید باشد.
تازهترین کتابها در حوزه محیط زیست
- علم، استعمارگری، و اینوئیتها/ معرفی کتاب آبکردن یخهای شمالگان
- چرا طبیعت چنین نمودی دارد/ معرفی کتاب «الگوها در طبیعت»
- معرفی کتاب رشد اقتصادی و توسعه پایدار
- معرفی کتاب ترویج زیست پایا
- معرفی کتاب مقابله با سرقت زیستی
- تاریخ سیاسی کوه
- معرفی کتاب روانآبهای رگباری
- اندیشیدن به تغییرات اقلیمی: اخلاق یا سیاست؟
- نوآوری برای محیط زیست؛ تبدیل پسماند به خوراک