سمیه دهبان، حدود ۱۲ سال پیش برای ادامه تحصیل به هلند آمد و دوره لیسانس را در دانشکده بین المللی اوترخت و فوق لیسانس را در دانشگاه اوترخت به پایان رساند. او در ارتباط با رشته تحصیلی‌اش در جاهای مختلفی کار کرده و تجربه اندوخته و در نهایت شرکتی در این ارتباط تأسیس کرده است.

سمیه در ایران در رشته ریاضی کاربردی تحصیل کرده بود اما در هلند دوره لیسانس را در رشته علوم اجتماعی با سه شاخه جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و روان‌شناسی پشت سر گذاشته و در مقطع فوق لیسانس در رشته مطالعات زنان تحصیل کرده است.

پایان‌نامه دوره لیسانس او در‌باره روش‌های کنار آمدن با مصیبت و عزا در بین زنان ایرانی‌ست که در دوران جنگ همسران‌شان را از دست داده‌اند که آن را به دو دوره سه ساله اول جنگ و پنج ساله بعد از جنگ تقسیم کرده بود و موضوع جنگ مقدس را در آن بررسی کرده است.

  • بخش اول گفت‌و‌گو با سمیه دهبان که درباره تجربیات آموزشی و حرفه‌ای اوست:

سمیه دهبان برای پایان‌نامه دوره فوق لیسانس خود «نقش زنان در احزاب سیاسی در ایران» را انتخاب کرد و به طور خاص به موضوع کنوانسیون سیدا، کنوانسیون رفع خشونت از زنان پرداخت. او در این رابطه با سازمان ملل و چند سازمان مردم‌نهاد که در زمینه مسائل زنان کار می‌کنند، همکاری داشته است.

سمیه در ایران مدتی در دانشگاه کار می‌کرده اما عمده فعالیت حرفه‌ای خود را در هلند و در دوران دانشجویی و پس از آن در دانشگاه اوترخت و نیز با مؤسسات هلندی دیگر انجام داده است. او از تجربه کار و زندگی در هلند و مقایسه‌اش با ایران می‌گوید: «در اینجا فرصت برای زنان زیاد است.»

سمیه دهبان:

«فاصله بین یک آدم موفق و کسی که هنوز به آن موفقیتی که می‌خواسته نرسیده، داشتن فرصت است. اینجا به خاطر زن بودن محدودیتی ندارم. در اینجا هر رشته‌ای و هر شغلی که دوست داشته باشم می‌توانم برایش اقدام کنم و اگر صلاحیت داشته باشم، آن کار را به دست بیاورم. اگر هم برای کاری اقدام کرده‌ام و موفق نشده‌ام دلیلش این نیست که زن هستم یا از کشور دیگری آمده‌ام.»

سمیه تجربه تحصیل در دانشگاه آزاد در ایران و همین تجربه در دانشگاه اوترخت را زندگی در دو دنیای کاملاً متفاوت می‌داند که مقایسه را بسیار سخت می‌کند:

«این کالج با بسیاری از دانشگاه‌های خود هلند هم متفاوت است. در دانشگاهی که من دوره لیسانس را گذراندم، وقتی وارد می‌شوی مشخص نیست که چه رشته‌ای را به طور خاص می‌خواهی بخوانی. حتی وقتی هم که فارغ‌التحصیل شدی، هنوز نمی‌توانی به طور تخصصی بگویی که مثلاً لیسانس روان‌شناسی داری. به خاطر این‌که نوع این دانشگاه، هنرهای آزاد و علوم است. درسال اول از همه درس‌ها کمی یاد می‌گیری تا ببینی به کدام یک گرایش قوی‌تری داری. پس از آن بین سه رشته علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم پایه انتخاب می‌کنی. انتخاب من علوم اجتماعی بود که درون خود همین رشته، من سه رشته مردم‌شناسی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را انتخاب کردم.»

نکته دیگری که خیلی مورد توجه سمیه قرار گرفته، این بوده که در هلند در دانشگاه دانشجویان آموزش فعال می‌بینند که قوه خلاقه آن‌ها را به کار می‌اندازد: «مثلاً در این کالج از همان اول درسی جداگانه داشتیم که چگونه یک مقاله آکادمیک بنویسیم و چطور یک موضوع را به بحث بگذاریم. در هر کلاس دو تا سه مقاله بایستی ارائه می‌دادیم. در سال سوم برخی کلاس‌ها را بایستی دو تا سه دانشجو اداره می‌کردند. این‌ها حداقل با نوعی که من در ایران تحصیل کرده بودم، فرق می‌کند. یک مورد دیگر این بود که همیشه در کلاس نظر خود ما را می‌پرسیدند. مثلاً می گفتند روان‌شناسی فروید و یانگ و بقیه را کنار هم بگذارید و حالا بگویید نظر خود شما چیست؟ ما را تشویق می‌کردند که استنباط و استدلال خودمان را از مطلب مطرح کنیم و به بحث بگذاریم. درحالی که در ایران وقتی که ما کار تحقیقی انجام می‌دادیم چهار تا کتاب جلومان می‌گذاشتیم و از هر کدام کپی‌هایی بر می‌داشتیم و اصلاً کسی هم نمی‌پرسید که منبع این کجاست؟ از کجا کپی کرده‌ای؟ کدام بخش حرف خودت است و کدام بخش حرف فرد صاحب‌نظری‌ست که تو از کتابش استفاده کرده‌ای؟ درصورتی که اینجا تکه به تکه هر مطلبی که می‌نویسی، بایستی ارجاع بدهی و بگویی از کجا استفاده کرده‌ای و کدام صفحه است، چه بخشی جمله مشخصی‌ست که در آن کتاب مرجع نوشته شده و  چه بخشی بازنویسی مطلب است که تو خودت تعریف کرده‌ای و به زبان خودت داری بیان می‌کنی.»

سمیه دهبان خود را فیمینیست می‌داند و درباره فمینیسم می گوید که تعاریف و تئوری‌های متفاوتی در این‌باره وجود دارد: «در یک طرف نظری افراطی‌ست که می‌گوید دنیا بدون مردان بهتر است و در طرف دیگر آن نظر که می‌گوید زنان باید در خدمت مردان باشند. این طیفی گسترده است. فمینیسم یک نظر نیست که برای آن یک تئوری وجود داشته باشد. چیزی که من از فمینیسم یاد گرفته‌ام و آن چیزی که باعث شده من خودم را فمینیست بدانم این است که یاد گرفته‌ام به حقوق خودم آگاه باشم و بدانم که زن بودنم دلیلی بر این نیست که خودم را بالاتر یا پایین‌تر از گروه دیگری به نام مردان قرار بدهم و واقف باشم به این که یک سری تفاوت‌ها وجود دارد ولی این تفاوت‌ها به معنی برتری یا بالا بودن یا پایین بودن یک گروه دیگر نیست. تلاشم در زندگی روزمره این بوده که چون نمی‌خواهم دیگران به من در وهله اول به عنوان یک زن نگاه کنند -بلکه مرا به عنوان یک انسان ببینند- سعی کرده‌ام خودم هم در مورد افراد دیگر همین‌طور باشم. اگر یک همکار مرد دارم، نگویم که چون او مرد است، این رفتار را باید داشت یا این لباس را باید پوشید. نه! می‌گویم او یک همکار است، یک انسان است و به طور کلی باید مثل یک انسان و یک همکار با او برخورد کرد.»

  • بخش دوم صحبت‌های سمیه دهبان درباره موضوع پایان‌نامه‌ فوق لیسانس‌اش (نقش زنان در احزاب سیاسی) است:

در همین زمینه

سیاوش اسکندری: نه ایرانی‌ام نه هلندی، هم ایرانی‌ام و هم هلندی

سیما ذوالفقاری: هلندی‌ها حسابگران خوبی هستند

گروه شاندیز و جاذبه‌‌های موسیقی ایرانی در هلند

جامعه ایرانیان هلند