ششم فوریه روز عدم هرگونه مدارا با ناقصسازی جنسی زنان است. بیش از ۲۰۰ میلیون زن در جهان ختنه شدهاند. سازمان ملل متحد بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» را مردود و عمل ناقصسازی اندام جنسی زن را مصداق بارز «شکنجه» میداند.
ناقصسازی جنسی دختران و زنان، عملی است که با انجام آن تمام یا بخشی از اندام تناسلی دختر برداشته میشود. این عمل اغلب در دوران نوزادی و کودکی و گاه در نوجوانی یا هنگام ازدواج انجام میشود.
دفتر زنان سازمان ملل متحد در بیانیه امسال خود درباره این روز اشاره کرده در حالی که کاهش عمومی در شیوع ناقصسازی جنسی زنان (FGM) در سراسر جهان وجود دارد، این پیشرفت به احتمال زیاد به دلیل رشد سریع جمعیت در کشورهایی که ختنه زنان در آنها رخ میدهد، جبران میشود. بر همین اساس، تلاش برای از بین بردن این سنت در پرتو تحقیقات تازهتر، باید بیشتر شود.
[tabby title=”انواع عمل ناقص سازی جنسی زنان”]
بر اساس تقسیمبندی سازمان بهداشت جهانی ناقص سازی جنسی زنان به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: مثله کردن از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس یا غلفهاست (کلیتوریدکتومی)، نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج با یا بدون بریدن لبهای بزرگ فرج، نوع سوم شامل تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک فرج و یا لبهای بزرگ فرج، با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره است.
[tabbyending]
گزارش سال ۲۰۱۶ سازمان ملل نشان میدهد که بزرگترین عامل موثر در تداوم ختنه زنان، میل به پذیرش اجتماعی و اجتناب از ننگ اجتماعی است. هنجارهای اجتماعی، آداب و رسوم و ارزش هایی که باعث چشم پوشی از ختنه زنان میشوند، چند وجهی و در جوامع مختلف متفاوتاند و میتوانند در طول زمان تغییر کنند. این موضوع یک چالش قدرتمند و پیچیده برای تمام افرادی است که در تلاش برای پایان دادن به ختنه زنان هستند.
در همین زمینه: ختنه؛ تیغی که ۲۰۰ میلیون زن جهان را زخمی کرده است
اهمیت آموزش بیش از هر مبارزه دیگری است. در مصر، کاهش ختنه دختران با پیشرفت تحصیلی مادران آنها، و همچنین زنان دیگر آن جامعه در ارتباط بوده است.
حمایت از فعالان محلی هم میتواند درک درستی از مسائل جوامع محلی به ارمغان بیاورد و انعکاس صداهای جنبش رو به رشدی باشد که رهبران آن خواهان پایان دادن به این عمل هستند.
جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادههای مهم در مبارزه با این عمل هم بسیار ضرورت دارد.
دست کم ۲۸ کشور آفریقایی، برخی جوامع در خاورمیانه و آسیا و مهاجران آفریقایی و خاورمیانهای در اروپا، نیوزلند، استرالیا، امریکا و کانادا با موضوع ناقصسازی جنسی زنان درگیرند.
دفتر زنان سازمان ملل میگوید که به تحقیقات بیشتری در مناطق خارج از آفریقا نیاز است. به عنوان مثال ناقص سازی جنسی زنان در آمریکای لاتین، جنوب شرق آسیا و مناطقی از شرق میانه هم رایج است. همچنین در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا و انگلستان هم اتجام این عمل گزارش میشود. زنان و دختران هنوز هم به شدت آسیب پذیر هستند، حتی در کشورهایی که به طور سنتی عمل ناقص سازی جنسی در آنها انجام نمیشود.
افزایش تعداد کشورهایی که عمل ناقصسازی جنسی زنان در آنها گزارش میشود، نیاز به تصویب قوانین برون مرزی را به اثبات میرساند.
ساختارهای حقوقی، تنها بخشی از راه حل هستند و باید توسط استراتژیهای پیشگیری متعدد تکمیل شود. به عنوان مثال، عوامل موثر در تغییر هنجارهای اجتماعی باید در نظر گرفته شوند. درگیر شدن کسانی که میتوانند در مورد این تغییرات اثرگذار باشند مانند مردان و پسران، جامعه مدنی و رهبران احتماعی موثر خواهد بود. به عنوان مثال در سومالی، شبکه Y-PEER به بسیج جوانان، از جمله مردان جوان برای بحث در مورد مسائل حساسی مانند ختنه زنان کمک کرده است.
ناقص سازی جنسی زنان آشکارا با انواع دیگری از نابرابری جنسیتی، از جمله خشونت علیه زنان و دختران، ازدواج زودهنگام و اجباری مرتبط است.
ایران و ناقصسازی جنسی زنان
پژوهشهای جدید در ایران نشان میدهند که هنوز هم در برخی از مناطق ایران ناقصسازی جنسی روی دختران و زنان انجام میشود.
کامیل احمدی، نتایج پژوهشی را منتشر کرده که نشان میدهد این عمل در چهار استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و هرمزگان رواج دارد.
بر اساس این پژوهش احتمالا حدود ۷۰ درصد از ختنه زنان در شش استان ذکر شده رواج دارد.
در همین زمینه: ناقصسازی عضو جنسی زنان در شش استان ایران
در ایران، ختنه زنان بیشتر روی دختران کمتر از ۱۰ سال صورت میگیرد. در استانهای ایلام و لرستان این عمل درست قبل از ازدواج و در برخی از موارد هم پس از تولد اولین فرزند ختنه انجام میشود. در استان هرمزگان دختربچهها را در سنهای پایین ختنه میکنند.
ختنه در ایران هم مانند بسیاری از نقاط جهان یک سنت قدیمی است که به دلیل ناآگاهی معتقدان به آن همچنان انجام میشود. به دلیل رواج آن در میان اهل سنت، دولت ایران هم چندان مداخلهای در قضیه نمیکند. اما هرچند قانون ایران به طور خاص به خاص به ختنه زنان اشاره نمیکند اما بر مبنای برخی از قوانین ایران میتوان ختنه زنان را مورد پیگیری قانونی قرار داد.
در همین زمینه: «ختنه زنان»، ریشهای جز جهل و بیسوادی ندارد
در ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ آمده است که: «قطع و از بین بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد.»
در این حکم فرقی میان باکره و غیر باکره، خردسال و بزرگسال، سالم و معیوب از قبیل رتقاء و قرناء نیست. ماده ۷۰۷ هم از بین بردن کامل قدرت مقاربت را موجب دیه کامل میداند.
ماده ۷۰۴ این قانون میگوید که از بین بردن قدرت انزال یا تولید مثل مرد یا بارداری زن یا از بین بردن لذت مقاربت زن یا مرد، موجب ارش است.
ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی از بین بردن یا نقص دائم یا موقت حواس یا منافع دیگر مانند لامسه، خواب و عادت ماهانه و نیز به وجود آوردن امراضی مانند لرزش، تشنگی، گرسنگی، ترس و غش، موجب ارش میداند. «ارش» به معنی دیه غیرمقدر است که میزان آن در شرع تعیین نشده است و دادگاه با لحاظ نوع و کیفیت جنایت و تاثیر آن بر سلامت مجنیعلیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه مقدر و با جلب نظر کارشناس میزان آن را تعیین میکند. مقررات دیه مقدر در مورد ارش جریان دارد، مگر اینکه در این قانون ترتیب دیگری مقرر شود.
با وجود تمام محدودیتها برای فعالیت نهادهای مدنی مردمنهاد در ایران، مدتی قبل در ایران کمیپن «گام به گام تا توقف ناقصسازی زنان در ایران» برای آگاهیرسانی و مبارزه با این سنت خشن راه افتاده است.