عمل نژادپرستانه، اسلام‌هراسانه و تاجرمآبانه شخصی دونالد ترامپ در ممنوعیت سه ماهه سفر شهروندان ۷ کشور به آمریکا، از سوی پاپ فرانسیس، رهبران دنیا، شهروندان آمریکا، حقوق دانان برجسته آمریکایی و رسانه‌های این کشور به شدت مورد انتقادهای تند قرار گرفت. حتی جمهوری‌خواهان جنگ‌طلبی چون سناتور مک‌کین و گرام طی بیانیه مشترکی اقدام دونالد ترامپ را محکوم کردند.

سناتور چاک شومر- رهبر دموکرات های سنا- در فرودگاه در کنار یک خانواده مسلمان مهاجر گریست. دونالد ترامپ به شدت واکنش نشان داد و گفت که سناتورهای دموکرات با کارشنکنی مانع تصویب وزرأ شده اند. در مورد چاک شومر هم گفت: دیروز چاک شومر داشت اشک تمساح می ریخت. فکر نمی کنم گریه کن خوبی باشد. من پنج درصد هم مطمئن نیستم اشک های او واقعی باشند.

باراک اوباما طی بیانیه ای از تظاهرات ضد ترامپ- برای دفاع از ارزش های آمریکایی- حمایت به عمل آورده است. باب فرگوسن- دادستان کل ایالت واشنگتن- علیه ترامپ شکایت کرده  و بدین ترتیب او اولین دادستان کل ایالتی در آمریکا شده که یک دعوای حقوقی علیه دولت ترامپ از زمان آغاز به کارش به راه انداخته است. این داستان ایالتی روز یکشنبه هم در مخالفت با ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور اسلامی، به همراه 15 دادستان ایالتی دیگر در آمریکا بیانیه ای منتشر کرده و این اقدام دولت ترامپ را غیرقانونی خوانده بود.

دونالد ترامپ، سالی یتس، دادستان کل آمریکا را به دلیل مخالفت با طرح او برای جلوگیری از ورود شهروندان ایران و ۶ کشور مسلمان دیگر به خاک آمریکا، برکنار کرد.

توماری که بر روی تارنمای پارلمان انگلیس قرار گرفت، و خواستار لغو سفر ترامپ به بریتانیا شد، در کمتر از ۴۸ ساعت توانست بیش یک میلیون و ۵۰۰ هزار امضا شهروندان این کشور را به دست آورد. مطابق قوانین بریتانیا، اگر امضاها از ۱۰۰ هزار نفر بگذرد، پارلمان موظف به رسیدگی به درخواست شهروندان است.

استفان والت، استاد برجسته دانشگاه هاروارد در توئیتر نوشت: “تقریبا به این باور دارم که ترامپ هرگز این شغل (ریاست جمهوری) را نمی‌خواسته و از بُردش شگفت زده شده و حالا در تلاش است برای انصراف یا خلع شدن از مقامش راهی بیابد. او قطعا دارد این گونه رفتار می‌کند.”

سرداران سپاه انتظار دارند و این توقع را ایجاد می‌کنند که حسن روحانی سخنان درشتی نثار ترامپ کند. شاید اگر روحانی سخنان مدونا را تکرار کند، آنان بسیار خشنود شوند.
سرداران سپاه انتظار دارند و این توقع را ایجاد می‌کنند که حسن روحانی سخنان درشتی نثار ترامپ کند. شاید اگر روحانی سخنان مدونا را تکرار کند، آنان بسیار خشنود شوند.

ترامپ به رسانه‌هایی چون نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی ان ان به شدت می‌تازد. او در یکی از توئیت‌های اخیرش نوشت: “یک آدم مستعد و اهل نظر بیاد این نیویورک تایمز بدبختِ فلک زده دروغ پرداز رو بخره و یا درست اداره ش کنه یا محترمانه درش رو تخته کنه.”

استفان بانون، مشاور و استراتژیست ارشد دونالد ترامپ که قرار است یکی از اعضای شورای امنیت ملی هم باشد، در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز گفت که بهتر است رسانه‌های بی آبرویی چون نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی ان ان و…خجالت کشیده، شرمنده شده، دهان خود را ببندند. یعنی خفه شوند.

فضای افکار عمومی جهانی علیه دونالد ترامپ و دولت اوست. ترامپ هیچ اهمیتی به این مخالفت‌ها نداده و یک تنه به جنگ همه رفته و سخنان تندی علیه آنها بیان می‌کند. او با خود فکر می‌کند که از همین راه بر همه غلبه کرده است، پس چرا آن راه را ادامه ندهد؟

محافظه کاران افراطی به دنبال سرنگونی حسن روحانی

به ایران برویم: در این شرایط، سپاهیان و محافظه کاران افراطی که از مدتها قبل به دنبال به زیرکشیدن حسن روحانی بودند و هستند، از این اقدام ترامپ نیز استفاده ابزاری کرده و خواستار واکنش‌هایی از سوی حسن روحانی هستند که نه با سیاست‌هایی که او تعقیب می‌کند سازگار است، نه به سود منافع ملی ایران است، نه حسن روحانی چنان خواهد کرد. به چند نمونه مهم زیر بنگرید:

■ صادق لاریجانی- رئیس قوه قضائیه- گفته است: “از دولت، رئیس جمهور و بویژه دستگاه دیپلماسی کشورمان می‌خواهم که با عبرت از تجربیاتی نظیر تجربه “مهم و تلخ برجام”، به این رفتار نامتعادل، غیر منطقی و غیر انسانی آمریکا واکنش قاطع، مناسب و متناسب نشان دهند”.

■ سردار عزت‌الله ضرغامی نوشته است: “آقای رئیس جمهور! ترامپ، بی‌اخلاقی و گستاخی نسبت به ملت بزرگ ایران را از حد گذرانده است! او معنای پاسخ‌های کنایه‌آمیز مثل دیوار برلین را نمی‌فهمد. پیشنهاد می‌کنم چند کلام درشت مشابه آنچه برخی مواقع در مورد منتقدان داخلی می‌فرمایید نثارش کنید شاید سرجایش بنشیند“.

■ سرلشکر محسن رضایی خطاب به حسن روحانی در توئیتر خود نوشت: “اگر برای انتقادات خودی‌ها عصبانی شویم و برای کارشکنی خارجی‌ها لبخند بزنیم، این یعنی یک اشکالی هست.”

■ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه نماینده اصول گرای مجلس گفت: “قانون منع صدور ویزا برای اتباع ایرانی نقض صریح برجام است.”

مدونا در تظاهرات اعتراضی چند صد هزارنفری روز بعد از مراسم تحلیف ترامپ در واشنگتن سخنان بسیار درشت و هتاکانه جنسی نثار ترامپ کرد. معترضان هم استقبال کردند و استفاده از این گونه الفاظ حداقل در کلیه فیلم‌ها و سریال‌های آمریکایی امری عادی به شمار می‌رود.

اینک سرداران سپاه انتظار دارند و این توقع را ایجاد می‌کنند که حسن روحانی سخنان درشتی نثار ترامپ کند. شاید اگر روحانی سخنان مدونا را تکرار کند، آنان بسیار خشنود شوند.

اما روحانی چنین نخواهد کرد و محافظه کاران قصد دارند که از او چهره‌ای ترسو، بزدل، “نوکر کدخدای جهان”، و کسی که با امضای توافق هسته‌ای به کشور خیانت کرده، بسازند. به گمانشان، از این طریق او یا از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری صرف نظر خواهد کرد و یا در انتخابات شکست خواهد خورد.

سرلشکر محسن رضایی به سپاه بازگشته و نه تنها مطابق فرامین آیت الله خمینی و قانون انتخابات، بلکه مطابق سیاست‌های کلی نظام که به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده، حق فعالیت سیاسی به سود گروه‌ها و احزاب را ندارد. با این حال، او رسماً حمایت خود را از “جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی” – که اخیراً برای انتخاب و معرفی نامزد رقیب حسن روحانی از سوی اصول گرایان تشکیل شده- اعلام کرد. به نوشته وب‌سایت رجانیوز– متعلق به اصول گرایان افراطی- محسن رضایی در ۱۱ بهمن ۹۵ به نمایندگی از طرف “جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی” در قم با آیت الله مصباح یزدی دیدار کرد. فعالیت‌های حزبی سرلشکر رضایی مورد اعتراض رسمی هم قرار گرفته، با این همه او به فعالیت‌های خود ادامه داده است.

سردار محمدباقرذوالقدر- که در سال ۱۳۸۴ در به قدرت رساندن محمود احمدی نژاد نقش مهمی بازی کرد- نیز به همراه محسن رضایی از سوی این جبهه با مصباح یزدی دیدار کرد.

ایران و آمریکای ترامپ

جهانی سازی؛ “بحران هویت”، “شکاف طبقاتی شگرف” و موج مهاجرت، مسائل و مشکلات بسیار دیگری برای همگان آفریده است. ترامپ در چنین بستری با وعده‌های محقق نشدنی و با “معجزه الکترال کالج”-رئیس جمهور شد، در حالی که هیلاری کلینتون حدود ۳ میلیون رأی بیشتر از او به دست آورد. ترامپ در همین چند روز دست به اقداماتی زد که برخی به عضویت درآوردن آمریکا به کلوپ دولت‌های عربی را به وی خوشامد گفته اند.

ترامپ ادعا می‌کند که در انتخابات ۳ تا ۵ میلیون رأی به سود هیلاری کلینتون تقلب شد است. وقتی از سوی همگان مورد اعتراض قرار می‌گیرد که همه شواهد نشان می‌دهند که دروغ می‌گوید، دولتش از “حقایق آلترناتیو” سخن می‌گوید و بدین ترتیب همه به یاد رمان ۱۹۸۴ جرج ارول افتاده و فروش آن یک دفعه بالا می‌رود. آری این دولتی است که برای رسیدن به اهدافش “حقایق آلترناتیو” جعل می‌کند.

اعضای دولت ترامپ اگر در موضوعی اختلاف نظر داشته باشند، در دشمنی با ایران وحدت نظر دارند. جمهوری‌خواهان که اینک اکثریت کنگره را هم در دست دارند، در دشمنی با ایران اگر جلوتر از ترامپ نباشند، عقب تر از او نیستند. همه آنها در مخالفت با توافق هسته‌ای اتفاق نظر دارند.

بنجامین نتانیاهو که بیش از دو دهه وعده می‌داد که ایران در ظرف شش ماه آینده اولین بمب اتمی اش را تولید خواهد کرد، با توافق هسته‌ای گرفتار مسئله اساسی شد. اینک همه از او می‌خواهند تا از سرزمین‌های اشغالی فلسطینیان خارج شده و با بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ صلح را امکان پذیر سازد. او که از این نظر تحت فشار جهانی است، قصد دارد تا با علم کردن دوباره ایران، اسرائیل و فلسطین را از نظر‌ها خارج کرده و همه نگاه‌ها را به ایران معطوف سازد. چون آنان قصد ندارند یک سانتی متر از سرزمین‌های اشغالی را هم با صاحبانشان پس دهند.

نتانیاهو علاوه بر جایگاه ویژه استراتژیک قبلی اش در آمریکا، ترامپ عزیز و داماد عزیزترش را به دست آورده است. اگرچه ترامپ وعده داده بود که به محض رسیدن به کاخ سفید، در همان روز نخست توافق هسته‌ای را پاره کرده و به سطل آشغال بیندازد، اما مشاوران آمریکایی و اسرائیلی به او گفته‌اند که این عمل به سود ایران و موجب انزاوی آمریکا و اسرائیل خواهد شد. باید کاری کرد که ایرانی‌ها خودشان برجام را فسخ کنند.

باید ایران را از همه نظر- خصوصاً تصویب انواع تحریم‌های اقتصادی جدید- تحت فشار قرار داد تا زمامدارانش برجام را پر هزینه و بی فایده به شمار آورند و آن را لغو سازند. متأسفانه خامنه‌ای و نیروهای افراطی طرفدار او نیز برای زدن حسن روحانی در همین دام افتاده و نمی‌دانند که این امر چه پیامدهای وحشتناکی برای ایران دارد.

خطر جنگ‌های موردی

اگر چه ترامپ وعده داده که سیاست “تغییر رژیم” آمریکا را رها خواهد کرد، به جای تعهدات جهانی به داخل خواهد پرداخت تا آمریکا را به بزرگترین قدرت جهانی تبدیل سازد. اما وعده‌های او دست نیافتنی‌اند. مکزیک هزینه ۱۴ تا ۲۰ میلیارد دلاری دیوارکشی تحقیرآمیز او را پرداخت نخواهد کرد. افزایش هزینه‌های نظامی آمریکا، از جایی باید تأمین شود؟ از کجا؟ دولت فدرال آمریکا اینک ۲۰ تریلیون دلار بدهی دارد. ناچار جمهوری خواهان مانند همیشه خواهند گفت که هزینه‌های اجتماعی را باید کاست. لغو “اوباماکر” یکی از آنهاست.

ترامپ نیامده است تا کاری برای اقشار فقیر و صدمه دیده از جهانی شدن انجام دهد. دولت او، دولت سیفیدپوستان به شدت ثروتمند متعلق به یک درصد جامعه است. اساساً سیاست‌های اقتصادی مقبول جمهوری خواهان، بر فاصله طبقاتی به شدت خواهد افزود. هر کس این مدعا را باور ندارد، به روند افزایش نابرابری‌های اقتصادی آمریکا در دوره ۲۰۱۷- ۱۹۷۰ بنگرد.این هم یکی از دستاوردهای نئو لیبرالیسم برای آمریکا بود. در مورد کشته شدن افراد با اسلحه نیز دقیقاً معکوس عمل خواهد کرد. برای این که او حامی کمپانی‌های اسلحه سازی است و با هرگونه محدودیت در فروش سلاح مخالف است.

سخنان، مواضع و سیاست‌های ترامپ، جامعه آمریکا را به شدت دو قطبی ساخته است. هر روز که بگذرد، او با سخنان تازه و فرامین تازه، جامعه آمریکا را قطبی تر خواهد ساخت. تظاهرات علیه تصمیمات او به عملی روزه مره تبدیل شده است. دانشگاهیان، رسانه‌های اصلی، و ایالت‌های پیشرفته‌ای چون نیویورک، واشنگتن، کالیفرنیا، بستون، شیکاگو، و…علیه او هستند. زنان، مهاجران و اقلیت‌ها هم هستند.

او نیازمند پشتیبانی ملی است. در صورتی که همه مواضع و سیاست‌های او ضد چنین سودایی هستند. فقط و فقط یک راه برای تولید “اجماع ملی” باقی می‌ماند. به راه انداختن جنگ خارجی و متحد کردن همه آمریکائیان پشت سر فرمانده کل قوا در برابر دشمن خارجی. اگر ترامپ و یارانش به این نتیجه برسند که راهی جز جنگ ندارند، بر سر ایران توافق خواهند داشت. نتانیاهو و برخی از کشورهای عرب منطقه هم پشتیبان این امرند. برای این که ایران- مستقل از این که نظام سیاسی اش دموکراتیک یا غیر دموکراتیک باشد- برای برخی دولت‌ها و قومیت‌های منطقه کشوری بزرگ به شمار می‌رود که باید از طریق تجزیه به کشورهای کوچک در حال جنگ تبدیل شود.

در این شرایط فقیهان و سپاهیان چه بر سر ایران و ایرانیان خواهند آورد؟ آیا آنان با ترامپ و نتانیاهو همراه خواهند شد یا به دامی نخواهند افتاد که ایران را به سوریه و عراق دیگری تبدیل می‌سازد. شاید هم وضعیتی بدتر از سوریه و عراق در انتظار ایران و ایرانیان باشد. جمهوری اسلامی نظامی دیکتاتوری است که تبعیض را نهادینه کرده است. با این که دیکتاتوری بد است و باید از آن به دموکراسی گذر کرد، با این همه، همه دیکتاتوری‌ها کشورشان را به سوی جنگ سوق نمی‌دهند. آنان که دل در گرو ایران و ایرانیان دارند، نباید اجازه دهند که کوچکترین قدمی به سوی جنگ برداشته شود. شکاف اصلی ایران، شکاف دیکتاتوری و دموکراسی است. جنگ آرمان‌هایی چون آزادی، دموکراسی و حقوق بشر را نابود و دست نیافتنی خواهد کرد.


از همین نویسنده: