اگر دو واژهٔ آیت‌الله خامنه‌ای و پیشرفت را در پنجرهٔ جست‌وجوگر خود وارد کنید، موتور جست‌وجوی گوگل چهارده و نیم میلیون صفحه را برای شما بازخواهد آورد. پیشرفت در نگاه رهبری ایران کدام پیشرفت است؟ البته پیشرفت در فن‌آوری هسته‌ای.

کمپین پروپاگاندای «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست»، عظیم‌ترین حرکت رسانه‌ای تاریخ جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ هشت ساله در برابر عراق است. این کمپین با هدف جلوگیری از فروپاشی محتوم اجتماعی- سیاسی و توجیه ناکارآمدی ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حکومت تهران از سال ۲۰۰۳ میلادی دنبال می‌شود.

رهبران ایران می‌گویند: غرب دشمن است، نابسامانی‌های اندک موجود در کشور زادهٔ دشمنی غرب است. دلیل دشمنی غرب چیست؟ البته پافشاری آیت‌الله علی خامنه‌ای بر حقوق مسلم همهٔ ایرانیان. کدام حقوق؟ حق ابراز نظر و عقیده؟ حق انتخاب شیوهٔ زندگی؟ البته خیر. حق یگانهٔ برخورداری از انرژی هسته‌ای.

جمهوری اسلامی ایران زیرکانه، دغدغه‌های قابل فهم جامعهٔ جهانی را، مخالفت غرب با پیشرفت علمی- اقتصادی ایرانیان قلمداد می‌کند. این نسخهٔ تحریف شده از ماجراجویی‌های بین‌المللی آقای خامنه‌ای به میلیون‌ها ایرانی محروم از اخبار و اطلاعات حقیقی فروخته می‌شود تا شهروندان بیش از این رهبران مذهبی جمهوری اسلامی ایران را مسبب ورشکستگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعهٔ خود ندانند.
دولت ایران در کمپین پروپاگاندای هسته‌ای خود موفق بوده است. این موفقیت تا جایی است که حتی شماری از منتقدان دیرپای جمهوری اسلامی ایران، شجاعت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد در پایداری هسته‌ای را ستایش می‌کنند.


جوانان طبقهٔ متوسط در شهر‌ها بخش اعظم کاربران ایرانی شبکهٔ اینترنت، بینندگان تلویزیون‌های ماهواره‌ای و رادیوهای فارسی زبان آزاد را نمایندگی می‌کنند. این جوانان گناه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در تغییر نتایج انتخابات و سرکوب بی‌رحمانهٔ اعتراض ایرانیان را هرگز نخواهند بخشید. خروجی بازی هسته‌ای اساساً بر این بخش از جامعهٔ شهری ایران کم تأثیر است، اما آیا دربارهٔ اکثریت شهروندان کم درآمد شهرهای بزرگ، ساکنان شهرستان‌ها و روستاهای کوچک نیز چنین می‌توان گفت؟

پاسخ من به این سئوال منفی است. بخش قابل توجهی از جامعهٔ محروم از اخبار و اطلاعات آزاد حامی موضع هسته‌ای آیت‌الله خامنه‌ای است. آیت‌الله خامنه‌ای این حمایت را در عرصهٔ بین‌المللی سپر بلا کرده و در بازار سیاست داخلی چونان پتک بر سر منتقدان خویش می‌کوبد.

سیاست کارا و زیرکانه در گرو ارزیابی دقیق نقاط قوت و ضعف حریف است. پیروزی سیاسی از بابل و یونان قدیم تا عصر لیبرال دمکراسی فراگیر امروز، در انتظار نشستن برای فرارسیدن لحظهٔ طلایی تبدیل نقاط قوت حریف به پاشنهٔ آشیل اوست.

لحظه‌های طلایی همیشه فرا می‌رسند. لحظه‌هایی که تلاش چندسالهٔ حریف را در مدت زمان کوتاهی چون یک روز یا یک هفته بر باد می‌دهند و به تغییر بازی به نفع آنکه طراحی راهبردی کارآمدتری دارد، می‌انجامند،

اما چگونه دست بر قضا همین انرژی هسته‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای برای کسب اعتبار و مشروعیت سیاسی از آن در تلاش بی‌وقفه است، می‌تواند پاشنهٔ آشیل او باشد؟

***
بیش از یک هفته از وقوع زلزله و سپس سونامی دردناک و غیر قابل باور ژاپن می‌گذرد. میلیارد‌ها انسان در پنج قاره اخبار و تصاویر قدرت عظیم زلزله و پیامدهای آن را به تماشا نشسته‌اند. ایرانیان نیز اخبار دهشت‌بار زلزلهٔ نه ریشتری ژاپن را به دقت دنبال می‌کنند. قدرت زلزلهٔ ژاپن بیش از یکصدهزار برابر زلزلهٔ سال ۲۰۰۳ بم در ایران بود؛ زلزله‌ای که در آن بیش از ۳۰ هزار ایرانی جان خود را از دست دادند.

ساعاتی پس از وقوع زلزلهٔ مخرب یازدهم مارس ۲۰۱۱ منابع خبری برای نخستین‌بار از احتمال خرابی در نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما خبر دادند. این اخبار نگران‌کننده با وقوع انفجار درون نیروگاه در روز ۱۲ مارس و آغاز نشت مواد مرگبار رادیواکتیو بر صدر اخبار جهان نشست. اینک میلیون‌ها انسان با نگرانی وقوع عظیم‌ترین فاجعه اتمی ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم را به تماشا نشسته بودند. تصاویر وحشت‌آفرین انهدام حفاظ عظیم نیروگاه و تخلیهٔ سریع شهروندان از مناطق اطراف بر صفحات تلویزیون‌های ایرانیان نیز نقش بستند.

***

موقعیت طلایی منتقدان آیت‌الله خامنه‌ای از ۱۲ مارس ۲۰۱۱ و وقوع انفجار در رآکتور هسته‌ای فوکوشیما آغاز می‌شود. بازی سیاسی کارآمدی که با درک زیربنای فرهنگی جامعهٔ ایرانی، دهشت عمومی بشر از تشعشعات رادیواکتیو و بی‌اعتمادی به نسبت بالای شهروندان ایرانی به قابلیت‌های تکنولوژیک کار‌شناسان به اصطلاح متعهد جمهوری اسلامی ایران، می‌توانست خرمن پروپاگاندای چند ده ملیون دلاری هسته‌ای آیت‌الله خامنه‌ای را در چند هفته برباد دهد.

ژاپن و آلمان در فرهنگ عامهٔ ایرانیان سمبل نظم و سرآمد قابلیت‌های تکنولوژیک‌اند. این پس‌زمینه با مراجعه به گفت‌وگو‌ها و جوک‌های روزمرهٔ شهروندان ایرانی به سادگی قابل تحقیق است. جمهوری اسلامی ایران درست در برابر این تلقی عمومی شهروندان نمایندهٔ نازل‌ترین کیفیت تکنولوژیک است. رسوخ این باور عمومی حتی در رهبران جمهوری اسلامی ایران نیز مشخص است. آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، محمود احمدی‌نژاد، تقریباً همهٔ فرماندهان سپاه به جای خودروهای ساخت داخل عموماً از خودروهای ژاپنی و بعضاً آلمانی برای تردد استفاده می‌کنند.

گلولهٔ نقره‌ای منتقدان رسانه‌ای آیت‌الله خامنه‌ای طرح گستردهٔ این سئوال برای افکار عمومی، خصوصاً طبقات پرجمعیت حامی برنامهٔ هسته‌ای ایران بود که آیا وقتی وقوع زلزله‌ای یکصدهزار کم قدرت‌تر از زلزلهٔ اخیر ژاپن به مرگ ۳۰ هزار ایرانی می‌انجامد؛ زمانی که می‌دانیم ایران نیز چون ژاپن از زلزله‌خیز‌ترین مناطق جهان است؛ آیا می‌توان به سیدعلی خامنه‌ای برای پیشبرد برنامهٔ تبلیغاتی سیاسی- هسته‌ای‌اش اطمینان کرد؟ چرا آقای خامنه‌ای خود به جای اطمینان از توان متخصصان ارزشمند داخلی، از خودروی ژاپنی، هواپیما و هلیکوپ‌تر آمریکایی دل نمی‌کند؟ چرا فرماندهان حتی ردهٔ سوم سپاه آقای خامنه‌ای ۲۰ سال است شب و روز با تویوتا و نیسان ژاپنی تردد می‌کنند؟ حتی توان داخلی سرکوب معترضان وجود ندارد و سرکوب با موتورسیکلت و ون ژاپنی انجام می‌پذیرد؟

رهبر جمهوری اسلامی، ۳۰ سال است در رؤیای ساخت خودروی ملی به سر می‌برد. او حکمران پنجمین تولیدکنندهٔ گاز جهان است که تا امروز از توزیع گاز و برق پایتخت خود در سرمای زمستان و گرمای تابستان عاجز است. رهبری است که عالی‌رتبهترین فرماندهان سپاه و ارتش را در سانحهٔ هوایی از دست داده است و مسافران خطوط هوایی کشورش قبل از سفر وصیت می‌کنند و حلالیت می‌طلبند. او رهبر کشوری است که ۳۰ هزار نفر از شهروندانش قربانی کیفیت خودرو و راه‌های داخلی کشور می‌شوند.

این سئوال باید برای هر ایرانی حامی برنامهٔ هسته‌ای سیدعلی خامنه‌ای بار‌ها و بار‌ها تکرار شود که آیا وقتی قدرت افسانه‌ای ژاپن در برابر زلزله زانو می‌زند و هزاران هزار شهروند، فاجعهٔ نشت مواد حاوی تشعشعات رادیواکتیو را با چشم خود مشاهده می‌کنند، کسی به قابلیت‌های تکنولوژیک سیدعلی خامنه‌ای برای حفاظت از ایرانیان در برابر اورانیوم غنی شده، پلوتونیوم و کیک زرد یعنی واژه‌های محبوب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اطمینان دارد؟

ایرانیان حق دارند سئوال فوق را از خود و از رهبران خود بپرسند. آیا معترضان سبز و رهبران منتقد آیت‌الله خامنه‌ای فرصت طلایی امروز را به درستی دریافته‌اند و از آن استفاده خواهند کرد؟ این سئوالی است که پاسخ آن را به زودی درخواهیم یافت.