خیلی وقتها چیزی که باعث خشم و ناراحتی شماست فقط بهانه آن است. خشم احساسی است که به نظر میرسد به مرور زمان فرو مینشیند. در واقع، خیلی از افراد خشم را یک مشکل نمیدانند بلکه آن را واکنشی در برابر مشکل میدانند. حتی آدمهای خونسرد هم در لحظاتی کنترل خشم را از دست میدهند. زمانی که کسی ناگهان جلوی ماشین میپیچد، یا زمانی که کودکی موبایلتان را داخل آب میاندازد یا موقعی که کارفرما سرتان داد میزند، طبیعی است که خشمگین شوید.
هر کسی متناسب با شخصیتش میزانی از خشم را نشان میدهد؛ ممکن است آن را کنترل کنید و زود به حالت عادی برگردید، ممکن است واکنش کمی نشان بدهید یا به راحتی خشمتان شما را وارد میدان جنگ کند.
دیوید براش و جودیت ایو لیپتون، روانشناس و روانپزشک در کتاب «چرا مقابله به مثل، پرخاشگری و انتقام جویی؟» میگویند: این کاملا طبیعی است. خشم در ذات بشر و تمام موجودات از شامپانزه تا گربه و حتی پرندگان و ماهیهاست. همه موجودات خشم را بروز میدهند. در تستهای آزمایشگاهی حیواناتی که به خاطر استرس به دیگران حملهور میشوند، از حیواناتی که خشم خود را کنترل میکنند سالمتر هستند.
پرخاشگری شکلهای متفاوتی دارد که بعضی از آنها به راحتی برای رفتار شناسها قابل اندازه گیری و تشخیص نیست. اما براش و جودیت در کتاب دیگری به نام «چه چیزی باعث خشم است»، از خشمهای پنهان به عنوان احساسات قدرتمند پردهبرداری کردهاند:
افسردگی یک خشم پنهان است
لیپتون معتقد است در تمام انواع افسردگی خشمی پنهان است. خشم و افسردگی از نظر لیپتون مثل کره و مربا هستند و کنار هم قرار میگیرند. فروید افسردگی را خشم بروز یافته میدانست. بزرگترین نشانهای که فرد آیا افسرده مشکلاتی مرتبط با خشم دارد یا نه، این است که بفهمیم آیا او فردی خود تخریب است؟ فردی را در نظر بگیرید که بیش از یک سال است کاری ندارد و به جای جستوجوی یک کار تازه به دنبال گرفتن وامهای تازه و خریدن لباس و درمانهای گران قیمت است در حالی که هیچ کدام از این کارها حتی قدمی او را به خواستههایش نزدیک نمیکند. چنین انتخابهای خودتخریبی، بیانگر آن هستند که این فرد نمیتواند آنچه را باعث ناراحتیاش است بیان کند.
آرامش دروغین
ممکن است این زن را بشناسید. شاید هم خودتان چنین زنی باشید؛ زنی که فکر میکند خیلی با روحیه است. هرچند یک هفته کاری وحشتناک بد داشته یا شب گذشته یک قرار عاشقانه مزخرف را پشت سر گذاشته، اما در مهمانی لباس خیلی عالی میپوشد، میخندد و به رئیساش و رفتاری که با او داشته همراه با دوستانش میخندد. هیچ اشکالی ندارد که سعی کنیم لحظههای بد زندگی را خوشایند کنیم. این کاری است که هر کسی میکند. اینطور نیست؟
لیپتون میگوید این نظر اشتباه است. خندیدن و جوک گفتنی که دیگران را بد جلوه میدهد نوعی تلافی است. این نشانه آن است که شما نتوانستهاید مشکل را مستقیما با اشخاص حل کنید.
مهربانی اغراق شده
یکی از شکلهای بسیار پنهان خشم به گفته لیپتون، مهربانی شدید است. لیپتون یک نمونه بسیار رایج این نوع مهربانی ناشی از خشم را رفتار مادرشوهر/مادر زنی میداند که دسر بسیار خوشمزهای را سر میز شام میآورد یا سفره بسیار زیبا و پروپیمانی را برای خانواده میچیند ولی در واقع میخواهد به عروس/ دامادش بفهماند که باید بیشتر به او احترام بگذارند. او این کار را از روی مهربانی نمیکند بلکه این یک نوع بیان خشم است.
خردهگیریهای دائمی
یک تاکتیک مشابه ارائه خشم، تصحیح دائمی دیگران است. مثل شوهری که به ظاهر برای کمک به همسرش ظرفهای ماشین ظرفشویی را در میآورد و دوباره میچیند تا به همسرش نشان بدهد که این کار را درست انجام نداده است. یا زنی که به شریک زندگی یا هم خانهاش میگوید که رختها را درست با ماشین نمیشوید. در حالی که همخانه یا شریکش فقط روش متفاوتی دارد نه اینکه اشتباه میکند.
لیپتون میگوید این رفتارها زیر پوشش آموزش، رفتارهایی خصمانه هستند. این یک بازی قدرت است و یک پرخاشگری غیرمستقیم است. در این حالت فرد پرخاشگر نمیخواهد چیز درستی را یاد بدهد یا «بگذار نشانت بدهم که چطور این کار را انجام بدهی» او در اصل میگوید: «احمق! بذار به تو نشان بدهم که چطور باید این کار را بکنی.»
عشقورزی اشتباه
سه چیز است که انسانها و حیوانات را تحریک میکنند؛ به نظر لیپتون، شهوت، ترس و خشم باعث میشوند تا ضربان قلب انسان تندتر شود، هضم غذا آرامتر شود و فشار خون بالاتر برود، در حالی که هر سه این موارد به هم مرتبط هستند. یک رفتار سکسی که باعث ناراحتی شریکتان شود به احتمال زیاد یک نوع ابراز خشم اوست. فردی که دائما به خودش میگوید: «همسر یا پارتنرم باید به نیازهای من توجه کند» یا «همسرم باید بیشتر به خودش برسد» در واقع در حال ابراز خشم است: این خشم به خاطر فکر کردن به «بایدها» است.
باید بگوییم خشم باعث درد است. هرچند که بخواهیم درد را درمان کنیم، اما عامل آن همچنان باقی است و این خشم است که ریشه داده و باعث آزار و ناراحتی است. افسوس که ما نمیتوانیم بفهمیم کی واقعا خشمگین هستیم. اما همین که اکنون میدانیم مقصر اصلی این درد، خشم است کمی احساس آرامش میکنیم.
به عنوان مهمترین قدم، تمام متخصصان پیشنهاد میدهند درباره آنچه باعث خشمتان میشود حرف بزنید. بهتر است درباره خشم با کسی حرف بزنید که باعث ناراحتی و خشمتان شده است. این اتفاق البته فقط در یک دنیای ایدهآل ممکن است. خیلی از ما چنین امکان و فرصتی نداریم. اما روانشناسها میگویند وقتی نمیتوانید با شخص مورد نظر روبه رو شوید یا موقعیت آزاردهنده را تغییر بدهید، با تمرین خشم را کاهش دهید. یک تمرین خوب مدیتیشن است. انسانها تنها موجودات خشمگین نیستند. اما ما تنها موجوداتی هستیم که با شناخت خشم و بررسی آن و تلاش برای کنار آمدن با آن اثراتش را کاهش میدهیم.
اینجور مقالههایی که منتشر میکنید، فوقالعاده مفیده!
خیلی ممنون از شما و مترجم محترم
پویا موسوی / 20 January 2017