«کاناپه» تازه‌ترین ساخته کیانوش عیاری در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر شرکت داده نشد. ۶ بازیگر زن در این فیلم موهایشان را تراشیده‌اند و کلاه‌گیس به سر گذاشته‌اند. کارگردان با این تمهید حجاب تحمیلی را دور زده است.

پشت صحنه فیلم «کاناپه» تازه‌ترین ساخته کیانوش عیاری

ابتدا قرار بود ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در این فیلم نیز نقش‌هایی را به عهده بگیرند، اما آن‌ها نپذیرفتند. اکنون معلوم شده است که به چه دلیل این دو بازیگر شناخته شده از بازی در فیلم «کاناپه» امتناع کرده‌اند.

«کاناپه» درباره دو خانواده است که می‌خواهند با هم وصلت کنند اما به خاطر موضوع پیش‌پاافتاده‌ای در حد یک «کاناپه» وصلت سر نمی‌گیرد: روابط شکننده در یک جامعه شکننده. عیاری این فیلم را به عباس کیارستمی تقدیم کرده است.

نخستین بار در تاریخ سینمای ایران عباس کیارستمی در فیلم «ده» ( ۱۳۸۰) برای برداشتن روسری از سر یکی از بازیگران زن، به ترفند تراشیدن موی سر زن بازیگر متوسل شده بود. این فیلم هم که جزو فیلم‌های برتر سینمای جهان است، درباره مشکلات زنان در جامعه امروز ایران است.

عسل باقری، نشانه‌شناس

عسل باقری، نشانه‌شناس که تز دکترایش را درباره زن در سینمای ایران نوشته، درباره مسأله حجاب و اهمیت آن در سینمای ایران می‌گوید:

«سینمای ایران از جامعه ایران جدا نیست. سینماگران هم می‌بایست در مورد موضوعاتی مانند ارتباط زن و مرد و پوشش زنان به قوانین تن دهند. به همین جهت سینمای ایران، تنش‌های جامعه ایران را در این موارد بازتاب می‌دهد. برای سینماگران نشان دادن زندگی داخلی و حریم‌ خصوصی ایرانی‌ها بسیار مشکل است، به این دلیل که سینما زندگی حصوصی را عمومی می‌کند و به یک معنا آن را در دسترس همگان قرار می‌دهد. چالش اصلی این است که سینما چگونه می‌تواند زندگی خصوصی را به شکل یک ابژه عمومی درآورد که مغایرتی هم با قانون اسلامی نداشته باشد؟»

 مرضیه وفامهر در فیلم «تهران من حراج» ساخته گراناز موسوی برای رهایی از حجاب به عنوان مانعی در عمومی کردن امر خصوصی به ترفند تراشیدن موی سر متوسل شد. مرضیه وفامهر به همین دلیل به یک سال حبس تعزیزی و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شد که البته این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه ماه و یک روز زندان و یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان «جریمه بدل از شلاق» تخفیف پیدا کرد. مرضیه وفامهر از آن زمان تاکنون از ادامه فعالیت هنری منع شده است.  اما آیا واقعاً این امر به لحاظ زیباشناختی تا آن حد مهم است که هنرمندی چنین هزینه‌ای را متحمل شود؟

عسل باقری:

«سینما واقعیت نیست، بلکه تصویری از واقعیت است. کارگردان باید دغدغه باورپذیری داشته باشد. حجاب در حریم خصوصی، باورپذیری را به تعویق می‌اندازد و حتی گاهی آن را مختل می‌کند. مشکل دیگر این است که درون یک جامعه دوگانه، با بیرونش متفاوت است. سینمای ایران در این موقعیت اسکیزوفرنی، در کانون انشقاق درون از بیرون جای می‌گیرد و ناگزیر است که مخاطبش را تربیت کند: کُد ناگفته‌ای بین سینماگر و تماشاگر به وجود آمده. مخاطب در این سال‌ها با محدودیت‌های سینماگران آشنا شده و می‌داند که سینماگر در چه مواردی مجبور شده در سناریونویسی، سانسور را دور بزند. اما مخاطب خارجی با این کُدها الزاماً آشنا نیست و وقتی که می‌بیند برای مثال خانم‌ها در ایران با روسری به رختخواب می‌روند، ممکن است تصور کند که اصولاً در ایران خوابیدن با روسری مرسوم است. سینماگران ایرانی به همین خاطر سعی می‌کنند سناریو را جوری بنویسند که این مشکل کمتر به چشم بیاید.»

مرضیه وفامهر، در نمایی از «تهران من حراج»

تراشیدن موی بازیگر زن و کلاه گیس به سر او گذاشتن یکی از راهکارهای نه چندان موفق برای دور زدن حجاب اسلامی است. سینماگران اما ترفندهای دیگری هم به کار می‌بندند. برای مثال اصغر فرهادی در یکی از سکانس‌های فیلم تحسین‌شده «فروشنده» هنگامی که عماد (با بازی شهاب حسینی) می‌خواهد دست رعنا (با بازی ترانه علیدوستی) را بگیرد، کاری می‌کند که این صحنه در خارج از قاب اتفاق بیفتد. به تعبیر عسل باقری، کُد دیگری بین سینماگر و تماشاگر شکل می‌گیرد و معنای صحنه آشکار می‌شود، بدون آنکه قوانین اسلامی زیر پا گذاشته شده باشد.

اما آیا اینگونه کشاکش‌ها با سانسور به راستی باعث شکوفایی سینمای ایران شده است؟ عسل باقری می‌گوید:

«از لحاظ “اتیک” یا اخلاقی نمی‌شود گفت که سانسور باعث شکوفایی می‌شود ولی خلاقیت وجود دارد. محدویت‌ها نمی‌توانند جلوی تصورات و خلاقیت هنرمند را بگیرند. خلاقیت این محدودیت‌ها را دور می‌زند و خودش را با آن‌ها سازگار می‌کند. مشکل می‌توان گفت که سرنوشت سینمای ایران بدون این محدودیت‌ها به چه شکل درمی‌آمد. اما واقعیت این است که محدودیت در مورد پوشش زنان باعث شد که سمت و سوی سناریوها، بدون آنکه خیلی هم آگاهانه باشد تغییر کند.  تصویر زن در سینمای ایران در مقایسه با تصویر زن در فیلمفارسی در سال‌های پیش از انقلاب متحول شده است. در فیلمفارسی زن یک ابژه است و از بدن او استفاده می‌شود و به مردش اتکا دارد. بعد از جنگ، با شکل‌گیری سینمای اجتماعی ایران، سینماگران از بدن‌محور بودن زن فاصله گرفتند و روی شخصیت او متمرکز شدند.»

کیانوش عیاری در فیلم «خانه پدری» روایتی از «دخترکشی» در خانواده ایرانی در گستره پنج نسل را به دست می‌دهد. تعصبات و پنهان‌کاری و خشونت، «خانه پدری» را به «گورستان پدری» بدل می‌کند و انسان‌ها هم در این میان طبعاً وارث آن خشونت‌اند. «فرش» در این فیلم نمادی‌ست از زن ایرانی.

«خانه پدری» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، اما اکران آن در دی ۹۳ متوقف شد و در محاق افتاد.

بیشتر بخوانید:


با عسل باقری در رادیو زمانه: