روسیه و ترکیه، دولت سوریه و مخالفان آن توافقی را برای آتش‌بس سراسری امضا کرده‌اند. از نیمه شب پنجشنبه ۳۰ دسامبر «تمام عملیات نظامی در کشور» متوقف شده است. این اما نخستین توافق بین‌المللی آتش‌بس در جنگ سوریه نیست. از نوامبر ۲۰۱۱ که نخستین تلاش‌های بین‌المللی برای حل بحران سوریه به ابتکار کشورهای عربی کلید خورد، توافق‌ها و تفاهم‌نامه‌های زیادی تا امروز امضا شده است. بسیاری از این قراردادها قبل از خشک شدن جوهر امضایشان زیر پا گذشته‌ شده‌اند. آیا توافق اخیر  می‌تواند سرانجامی باشد برای این جنگ خونبار و سرآغازی برای صلح پایدار؟

A Syrian Kurdish boy sits on a destroyed tank in the Syrian town of Kobane, also known as Ain al-Arab, on March 27, 2015. Islamic State (IS) fighters were driven out of Kobane on January 26 by Kurdish and allied forces. AFP PHOTO/YASIN AKGUL / AFP PHOTO / YASIN AKGUL
کوبانی، مارس ۲۰۱۵

جنگ و صلح به روایت روسی

این ولادمیر پوتین بود که در کنفرانسی تلویزیونی به همراه وزیر خارجه‌اش، سرگئی لاورف، و وزیر دفاعش، سرگئی شویگو، خبر توافق را اعلام کرد. به گفته پوتین «سه سند امضا شده است، نخستین سند، میان حکومت سوریه و مخالفان مسلح درباره آتش‌بس در سرتاسر قلمرو سوریه است. سند دوم به مجموعه اقدامات و تدابیری برمی‌گردد که ضامن و ناظر بر حفظ آتش‌بس‌اند. و سند سوم بیانیه‌ای است مبنی بر آمادگی همه گروه‌ها برای پیشبرد مذاکرات صلح.»
سرگئی شویگو تصریح کرده «گروه‌های مخالفی که این آتش بس را امضا کرده‌اند، بدنه اصلی مخالفین را تشکیل می‌دهند و بازنمای نیرویی معادل ۶۲۰۰۰ شورشی اند.»

روسیه و ترکیه بازی‌گردانان اصلی و البته ضامن‌های این توافق‌اند، توافقی که آن را باید در چارچوب وقایع اخیر به ویژه بازپس‌گیری حلب، ترور سفیر روسیه در آنکارا و  گفت‌وگوی سه جانبه اخیر میان روسیه، ایران و ترکیه درک و معنا کرد.
روسیه با مداخله مستقم  و قاطع نظامی در جنگ توانست با بیرون راندن شورشیان از شرق حلب، نقشه و معادلات نظامی را تغییر دهد. اکنون باید به انتظار نشست و دید که بازی‌گردانی این کشور در مذاکرت صلح نیز به اندازه مداخلات جنگی‌اش قاطع و مؤثر خواهد بود یا نه.
در این مرحله و پس از کسب پیروزهای در میدان جنگ، پوتین از کاهش حضور نظامی کشورش در سوریه گفته است. «من موافق پیشنهاد وزیر دفاع درباره کاهش حضور نظامی‌مان در سوریه هستم، اما ما جنگ علیه تروریسم بین‌المللی را تا آخر ادامه می‌دهیم.» این سخنان پوتین است.
سرگئی لاورف وعده داده است که مذاکرات صلح ژنو، در آستانه، پایتخت قزاقزستان به ابتکار روسیه و با همکاری ترکها و ایرانی‌ها ادامه پیدا کند.
اگرچه مبنای توافق اخیر بیانه ژنو-۱ و قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت است، و هرچند مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، گفته مذاکرات آستانه، جایگزین و بدیل مذاکرات ژنو نیست، اما درعمل با توجه به تغییر جایگاه و وزن آمریکا و روسیه در معادلات، نمی‌توان این مذاکرات را به سادگی ادامه گفتگوهای ژنو دانست.

نقش آمریکا در مذاکرات: یک صندلی خالی تا اطلاع ثانوی

تا آنجا که به سوریه مربوط می‌شود، سال ۲۰۱۶ در شرایطی بسیار متفاوت با آغاز آن به پایان می‌رسد. یک سال پیش درست در چنین روزهایی سرگئی لاورف، اعلام کرد که گروه‌های جیش الاسلام و احرارالشام تروریستی هستند و در مذاکرات حل بحران سوریه جایی ندارند، اکنون اما مقامات روسی امضای این دو گروه را پای توافق آتش‌بس دستاوردی بزرگ می‌دانند. نه فقط رویکرد روسیه که امروز موضع آمریکا نیز عوض شده است. آمریکا در شش ماه گذشته سخت مشغول انتخابات ریاست جمهوری‌اش بوده و در صحنه خارجی حضور به غایت کمرنگ‌تری داشته است.
برخی گروه‌هایی که تحت حمایت آمریکا بودند، اکنون با این ذهنیت توافق را توافق را امضا کرده‌اند، که دیگر نمی‌توانند روی کمک آمریکا چندان حساب کنند. ورود ترامپ به کاخ سفید، بسیاری از معادلات ذهنی آنها را برهم زده است.
ترامپ اوباما نیست؛ بشار اسد گفته رئیس جمهور جدید آمریکا «متحد طبیعی» او در جنگ علیه تروریسم است، و همه می‌دانند که او قصد دارد روابط دوستانه‌ای را با روسیه آغاز کند. سرگئی لاوروف در جریان کنفرانس تلویزیونی اعلام توافق، از پیوستن دولت ترامپ به جریان مذاکرات، پس از دست گرفتن امور در ۲۰ ژانویه، استقبال کرده است.
از روند مذاکرات اما همه در آمریکا خرسند نیستند. لیندسی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه، برای مثال، در حساب توئیترش نوشته است: «می‌ترسم این بانگ آتش‌بس در سوریه به نوای تسلیم و کاپیتولاسیون روسیه و آمریکا بدل شود.» نگرانی این سناتور این است که «مطابق این توافق کنترل دمشق درعمل به ایران واگذار شود.» به گمان او، «مشکلاتی که این مسأله ایجاد می‌کند بیشتر از مشکلاتی است که حل می‌کند.» گراهام همچنین گفته: «ته این معامله این است: اسد از خط قرمز عبور می‌کند، می‌ماند و می‌برد. و این روز بسیار بدی برای آمریکا است.»
به نظر می‌رسد تقسیم‌بندی روسی «متحدان شیعی علیه تروریستهای سلفی» بر تقسیم‌بندی بندی آمریکایی «اسلام‌گرای میانه‌رو و افراطی» پیروز شده است.
در دو سال گذشته، مقامات روسی همواره حمایت آمریکا از شورشیان «میانه‌رو» را مشکل و مانع اساسی برسر راه صلح دانسته و  بارها اعلام کردند آمریکا نمی‌تواند مخالفان میانه‌رو را از شورشیان افراطی تفکیک کند. در اوایل سپتامبر ۲۰۱۶، برای مثال، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه‌ روسیه گفته بود: «مشکل این است که ما مطمئن نیستیم که همکاران آمریکاییمان بتوانند میان تروریست‌ها و شبه‌نظامیان میانه‌روی تحت حمایت خود تمایز قائل شوند و این مانعی اساسی برای توافق در خصوص وضعیت وخیم حلب است.»
امروز دیگر «وضعیت وخیم حلب» و حصول توافق دیپلماتیک درمورد آن بخشی از معضل نیست. روسیه، در کنار متحدان شیعی‌اش، آنچه را آمریکا می‌خواست روی کاغذ با تفکیک شورشیان میانه‌رو و افراطی حل کند، به شکل عملی با نیروی نظامی حل کرده است. و اگر در سناریوی آمریکایی صلح، هم‌پیمانی احرارالشام «میانه‌رو» با جبهه‌ فتح شام (جبهه‌ النصرت سابق، شاخه‌ سوری القاعده) محل ابهام و موجد مشکل بود، در سناریوی روسی این ابهام منتفی و این معضل منقضی شده است.


در همین زمینه:


سریال آتش‌بس‌‌های سوریه

جدا از معضل تفکیک شورشیان افراطی و میانه‌رو، روند صلح در سوریه در پنج سال گذشته با موانع عملی متعدد دیگری ازجمله کثرت بازیگران خارجی و داخلی، اختلاف نظر گسترده‌ طرف‌های درگیر، ناتوانی نهادهای بین‌المللی و فقدان اراده‌ جهانی و منطقه‌ای، و در نهایت فرسایشی شدن جنگ و عمیق‌تر شدن زخم‌ها روبه‌رو بوده است.
آخرین تلاش بین‌المللی به ۹ سپتامبر ۲۰۱۶ برمی‌گردد که جان کری و سرگئی لاوروف وزرای امور خارجه‌ آمریکا و روسیه بر سر طرحی برای آتش‌بس به توافق رسیدند. این توافق از ۱۲ سپتامبر اجرا و تا شامگاه ۲۱ سپتامبر تمدید شد، اما در ۱۷ سپتامبر متعافب حمله هوایی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به سربازان اسد شکسته شد، آنهم در شرایطی که از همان روز اول، طرفین همدیگر را به نقض آتش‌بس متهم می‌کردند.
پیش از آن در ۲۷فوریه ۲۰۱۶، به ابتکار واشنگتن و مسکو، توافقی درخصوص ترک مخاصمه حاصل شده بود که آن نیزبه دلیل نقض مکرر طرف‌های متخاصم دوام نیاورد. این ماجرا از سال ۲۰۱۱ به شکلی ملال‌آور و غم‌انگیز تاکنون ادامه دارد: طرح اتحادیه عرب، طرح شش ماده‌ای صلح عنان، مذاکرات ژنو، نشست وین، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و… از جمله تلاشهای دیپلماتیکی هستند که همگی به شکست انجامیدند.
این بار اما به دلیل توازن ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک طرفین متخاصم، ضمانت عملی روسیه و ترکیه که هردو دخالت مستقیم در جنگ دارند، تغییر سیاست آمریکا در سوریه با ورود ترامپ به کاخ سفید، و نزدیکی ترکیه به روسیه خوش‌بینی بیشتری نسبت به توافق آتش‌بس وجود دارد. هرچند، هنوز  راه درازی مانده تا تمام نگرانی‌ها و تردیدها در مورد رسیدن به یک صلح پایدار رفع شود.

syria-map-teritories
نقشه قلمرو طرف‌های متخاصم در دسامبر ۲۰۱۶

وسوسه‌های ایرانی، نگرانی‌های عربی، دغدغه‌های کردی

آتش‌بس طبعاً شامل دولت اسلامی و جبهه فتح شام (جبهه النصرت سابق) و گروههای متحد با آنها نمی‌شود؛ درمقابل اما مورد تأیید بسیاری از شورشیان و مخالفان و از جمله ارتش آزاد سوریه قرار گرفته است.
ائتلاف ملی سوری‌ها، که پیکره اصلی مخالفان اسد در تبعید را تشکیل می‌دهد، بنا به گفته سخنگویش احمد رمضان از این توافق دفاع کرده است. به گفته رمضان دو گروه شورشی مهم احرار الشام و جیش الاسلام توافق را امضا کرده‌اند. همچنین گروه‌های دیگری نیز همچون جیش المجاهدین، ارتش آزادی ادلب، فیلق الشام حامی آتش‌بس‌ اند.
اما هنوز در این زمینه اخبار متناقضی به گوش می‌رسد. الجزیره گزارش داده است که ائتلاف ملی سوری‌ها هنوز پیش نویس طرح توافق را دریافت نکرده است. لبیب نحاس، رئیس روابط خارجی احرارالشام نیز گفته است، گروه‌های شورشی هنوز هیچ درخواست رسمی‌ای برای توافق دریافت نکرده‌اند. همچین او از اینکه «غوطه شرقی» مشمول آتش‌بس نمی‌شود، ابراز نارضایی کرده و گفته است چنین چیزی قابل قبول نیست.
چارلز استراتفورد، روزنامه‌نگار همکار الجزیره، نیز به نقل از یکی از مقامات ارتش آزاد سوریه گفته است که این سازمان طرح روسیه را نپذیرفته چراکه منطقه دوما، در نزدیکی دمشق، مشمول آتش‌بس نمی‌شود.
دیگر همکار الجزیره، هاشم اهل البراء گفته است، کنار گذاردن جبهه فتح شام از مذاکرات مشکل آفرین خواهد بود؛ زیرا این گروه در همان مناطقی عملیات انجام می‌دهد که گروههای مثل احرار الشام و جیش الاسلام حاضر‌اند و درصورت حمله دولت سوریه و روسها به مواضع جبهه فتح شام، بیم آسیب و تلفات به این گروهها نیز می‌رود.
اینها تنها مشکلات پیش‌روی آتش‌بس نیست؛ در سوی دیگر جبهه، هنوز مشخص نیست شبه نظامیان شیعه وابسته به ایران درعمل تا چه میزان همکاری می‌کنند. اگرچه محمد جواد ظریف، در مکالمه تلفنی با لاورف از برقراری آتش‌بس در سوریه استقبال کرده، و در حساب توئیترش آن را «دستاوردی مهم» خوانده. اما تجربه نشان می‌دهد گفتار و عمل عوامل جمهوری اسلامی ضرورتاً یکی نیست؛ به ویژه، با توجه به اینکه مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارج ترکیه، گفته گروههای خارجی همچون حزب الله لبنان باید از سوریه خارج شوند
در جریان تخلیه حلب، به نگفته بن هوارد و دیود سنجر در نیویورک تایمز، «مبارزان شیعه وفادار به ایران که برای اسد می‌جنگند، جلوی خروج اولین اتوبوس‌ها را گرفتند، و خواستار مذاکرات دوباره برای گنجاندن دو روستای شیعه‌نشین استان ادلب در توافق‌نامه شدند.» همین رفتارهای خودسرانه و بدون هماهنگی با مسکو باعث شد تهران به میز مذاکرات در آنکارا فراخوانده نشود. ایران به پشتوانه نیروی نظامی‌اش در سوریه، هرگز تحقق اهداف استراتژیکش را قربانی دوستی‌اش با روسیه نخواهد کرد. هرچند، تا اطلاع ثانوی، دوستی با روسیه هم‌راستا و همسو با اهداف استراتژیک ایران در روسیه است؛ اهدافی که نظر با به چشم‌انداز سوریه و با توجه به احتمال بالای ماندن اسد در قدرت کم و بیش تحقق یافته‌اند.
گویا روسیه و ترکیه بر سر بر روی کار ماندن بشار اسد تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری در سوریه به توافق رسیده‌اند. باقی ماندن اسد در قدرت و تقسیم روسیه به مناطق خودگران به نظر محتمل‌ترین سناریو است؛ سناریویی که نه فقط انتظارات تهران، بلکه دیگر بازیگران و بازی‌گردانان منطقه‌ای را برآورده می‌کند. در این سناریو، ایران و ترکیه هرکدام قلمرو تحت نفوذ و سهم خویش از کیک را خواهند داشت.
همین مسأله و صحنه‌گردانی ترکیه تاحدی موجب نگرانی کردهای سوریه شده است. صالح مسلم رهبر حزب اتحاد دموکراتیک (پ‌ی د) از دعوت نشدن از این حزب به میز مذاکره شکایت کرده و گفته که این توافق شامل ما نمی‌شود.
نظر به همین نگرانی‌ها، عملیات خشم فرات و تصرف رقه به دست نیروهای سوریه دموکراتیک حالا برای کردها اهمیت بیشتری از قبل یافته است. پیامدهای بازپس‌گیری حلب در همین زماه کوتاه نشان داد، آنچه جایگاه  و موقعیت هریک از گروههای درگیر را تضمین می‌کند، نه به سادگی توافقنامه‌‌های دیپلماتیک، که  عملیات نظامی است.

در همین زمینه: