کریستیانو رونالدو برنده توپ طلای سال ۲۰۱۶ شد. چهارمین توپ طلای او در دوران بازی. روزنامهنویسهای ورزشی در روزهای گذشته مشغول این انتخاب بودند و در نهایت کسی را برگزیدند که همین امسال لیگ قهرمانان اروپا و مدال طلای جام ملتهای اروپا را هم با تیم ملی پرتغال به دست آورده بود. یک توپ طلای دیگر. برازنده او. عالیست! با آرزوی موفقیت!*
ورزش اما قرار بوده و هست که پاکتر از زندگی باشد. ایده اولیه این بوده: رقابتی با قواعد یکسان برای همه؛ و نهایتاً بهترینها برندهاند. ورزش حرفهای اما هرگز اینطور نبوده است و نمیتوانسته اینطور باشد: ورزشکاران آدمهای بهتری نیستند، در واقع معمولاً آدمهای بدتریاند، به عبارت بهتر: خودخواهتر و بیرحمتر؛ چرا که در چنین سیستمهایی، فقط بیرحمها میتوانند برنده باشند.
به نظر میرسد فوتبال چیزی جدا از زندگی واقعیست. استادیوم: جایی برای شور و اشتیاق، برای اتفاقات بزرگ. تیمهایی که قبل و بعد از بازی با هم حلقه میزنند، میلیونرهای ورزیده، بازو در بازوی هم، جهانی زیبا و سالم متشکل از ۱۱ نفر دوست. شادی و رنج در آنجا واقعیست. فوتبال، احساسات در زمانه یخزده است، غافلگیری علیه زندگی روزمره و برنامهریزی شده.
به خاطر این چیزها، دردناک است دیدن اینکه سیستم فوتبال مدرن چهطور عمل میکند. دیدن اینکه اینطور گندیده است و پر از دغلبازی. قراردادها، گردشحسابها، نامهها، همه چیزهایی که اشپیگل و ۱۱ شریک رسانهایاش از هفت ماه پیش روی آن کار میکنند، یک چیز را ثابت میکنند: فوتبال حرفهای بیشتر شبیه یک تبهکاری سازمانیافته است تا یک ورزش ایدهآل.
آژانسهای نقل و انتقال بازیکنان، «پدرخوانده»های روزگار ما هستند: تهدید میکنند، باج میگیرند و انسانها را معامله میکنند. تنها هدف، کسب بیشترین درآمد است. اخلاق یا وفاداری به باشگاه یا احساسات باارزشی چون رضایتمندی دیگر نقشی بازی نمیکنند: قرارداد بعدی باید پول بیشتری بیاورد.
بازیکنان حرفهای هم همراه این داستاناند چون بر این باورند که این بازی بیشتر برای این است که تا حد امکان پول بیشتری دربیاورند، حتی شده از طریق شرکتهای کاذب.
باشگاهها هم با این تبهکاری همراهاند، با این که کسی مجبورشان نمیکند. باشگاهها طوری وانمود میکنند که انگار در راستای منافع عمومی قدم برمیدارند: خواستار تخصیص پول مالیات برای ساخت استادیومهای جدیدشان هستند و همزمان هیچ راهی را برای شانه خالی کردن از پرداخت مالیات، نرفته نمیگذارند.
مدیران و مسئولان میدانند که به هواداران دروغ میگویند: بازیکن الف مالیات نمیدهد، بازیکن ب از مدتها قبل به باشگاه پ فروخته شده است (در حالی که در رسانهها دارند در موردش بحث میکنند)؛ بازیکن ت این روزها بهتر بازی میکند، اما با این حال روی نیمکت مینشیند چون بازیکن ج باید بازی کند. این دستور فلان آژانس است و گر نه بازیکن چ به باشگاه نخواهد آمد.
اما آیا میشود این داستانها را افشا کرد؟ فوتباللیکس همین قصد را دارد.
فوتباللیکس چیست؟
فوتباللیکس یک وبسایت افشاگر است که از سال ۲۰۱۵ اسناد و ایمیلهای معتبر از کسب و کار فوتبال منتشر میکند. مسئولان سایت فایلهای اسناد را در اختیار مجله اشپیگل قرار دادهاند: این اسناد بزرگترین نشت اطلاعات در تاریخ ورزش هستند. حجم زیادی از اطلاعات که مؤسسات رسانهای از سراسر اروپا آنها را ارزیابی میکنند، شامل حدود دو ترابایت، حدود ۱۸ و شش دهم میلیون سند هستند.
- چه کسانی در تحقیقات مشارکت دارند؟
فوتباللیکس گنجینه اطلاعات را همراه با «سازمان همکاریهای مشترک تحقیقاتی اروپا» ارزیابی میکند. ۱۲ رسانه اروپایی از جمله اشپیگل در این مورد تحقیق میکنند و اطلاعات را با هم به ردوبدل میکنند.
- چه کسی پشت فوتباللیکس است؟
پاسخ این سوال روشن نیست. فعالان، هویت خود را مخفی نگه داشتهاند. کسی نمیداند چند نفر با فوتباللیکس همکاری میکنند. فردی که از وبسایت فوتباللیکس با رسانهها همکاری میکند، یک پرتغالیست که خود را «جان» مینامد. چیز دیگری از هویت او مشخص نیست. این که آیا یک بازیکن فوتبال پشت پرده فوتباللیکس هست هم مشخص نیست. فعالان فوتباللیکس میگویند کاملاً مستقلاند و در مورد این که چهطور به اطلاعات دست یافتهاند سکوت میکنند.
- فوتبال لیکس قرار است به چه چیزی دست یابد؟
بنا بر ادعایشان، فعالان فوتباللیکس چیزی برای خودشان نمیخواهند، بلکه میخواهند کاستیهای این کسب و کار را علنی کنند. آنطور که «جان» میگوید، آنها میخواهند برای هواداران روشن کنند که فوتبال سطح اول دنیا به چه سیستم سر تا پا فاسدی تبدیل شده است. جان در مصاحبهای با اشپیگل در فوریه ۲۰۱۶ گفته بود: «انگیزه ما این است: جلوی کسانی را که به ناحق از طریق فوتبال ثروتی به هم زدهاند، بگیریم.»
- چرا افشاگریهای فوتباللیکس جنجال به پا کرده؟
جزییات قراردادهای پنهان ثابت میکنند که در کسب و کار فوتبال قوانین و مرزهای اخلاقی و وجدانی زیر پا گذاشته شدهاند. مفاد قانونی در قراردادها نوشته شدهاند
اما جریانهای مالی لاپوشانی شدهاند.
علاوه بر این، بنا بر اسناد زمینه طوری فراهم شده است که انگار قبل از هر چیزی هدف این است که از این که پولهای رد و بدلشده «درآمد» به حساب بیایند، جلوگیری کنند. مانند آنچه که در مورد ستاره رئال مادرید، کریسیانو رونالدو و مربی سابق این تیم، خوزه مورینیو اتفاق افتاده است.
این یعنی احتمالاً ادارههای مالیاتی سراسر اروپا با بیشترین علاقه ممکن افشاگریها را پیگیری میکنند.
- چه کسانی زیر ذرهبین رفتهاند؟
افشاگریها تعداد زیادی از تیمهای سطح اول فوتبال اروپا و ستارگان آن مثل رونالدو، مورینیو و همینطور مربی برجسته ایتالیایی، فابیو کاپلو را نشانه رفتهاند.
دیگر نامهای پرآوازهای که در این افشاگریها دیده میشوند: قهرمانان پرتغالی جام ملتهای اروپا، پِپه و ریکاردو کاروالیو، و همینطور جیمز رودریگرز، بازیکن تیم ملی کلمبیا و بهترین گلزن جام جهانی ۲۰۱۵. البته قراردادهای بازیکنان آلمانیای چون باستین شوایناشتایگر، تونی کروس و مسوت اوزیل هم در میان این اسناد هستند.
- رونالدو و مورینیو دقیقا به چه چیزی متهماند؟
هم فوقستاره و هم مربی شناختهشده سابق رئال مادرید، آنطور که اسناد ثابت میکنند تلاش کردهاند پولهای رد و بدلشده را از پرداخت مالیات محفوظ نگه دارند. در این راستا به عنوان مثال مورینیو حق عکسهایش را به شرکتی واگذار کرده که تنها هدف مورد نظرش این بوده که میلیونها یورو مالیات را برای آقای مربی پسانداز کند. به این ترتیب که آقای مربی به جای اینکه حداکثر نرخ مالیات را به خاطر حقوقش بپردازد، فقط موظف شده نرخ مالیات همکاری با آن شرکت را پرداخت کند.
علاوه بر آن رونالدو و مورینیو در این راستا شرکتهای کاذبی در کارائیب تأسیس کردهاند که از این طریق فقط کسر ناچیزی از درآمد میلیونی تبلیغاتیشان را پرداخت کنند. مأموران مالیاتی به این دلیل قبلاً مورینیو را به یک جریمه مالیاتی میلیون یورویی محکوم کردهاند.
- مسی را فراموش کن
لیونل مسی بهترین بازیکن جهان است یا کریستیانو رونالدو؟ این دعوا چندین سال است که هواداران فوتبال را مشغول کرده. اما بیرون از مستطیل سبز چه خبر است؟ اینجا چه چیزی را باید شمرد، جز تعداد قهرمانیهای لیگ قهرمانان اروپا، توپهای طلا، گلهای زده و ….؟
حقیقت این است که مسی تابستان سال گذشته در برابر دادگاه ایالت بارسلونا حضور یافت. او به ۲۱ ماه حبس تعلیقی و پرداخت دو میلیون یورو جریمه مالیاتی محکوم شد، چون همراه پدرش از پرداخت چهار میلیون یورو مالیات فرار کرده بود.
رونالدو، یا به عبارت دقیقتر آقای کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو، آنطور که در اظهارنامه مالیاتیاش آمده، در سال ۲۰۱۴ خیلی محتاطانه و پنهانی ۶۳میلیون یورو به دست آورده است، بدون اینکه بابتش یک یورو مالیات بپردازد (این به جز درآمدهای علنی اوست). ۶۳ میلیون یورو درآمد ناخالص بهجای خالص، بدون محاکمه، بدون زندان و احتمالاً بدون عذاب وجدان.
مأموران مالیاتی اسپانیا احتمالاً معتقدند امکان ندارد چنین اتفاق عجیبی افتاده باشد، اما با دو شرکت قلابی در جزایر ویرجین بریتانیا، چرا، ممکن است، شرکتهایی که از طریق آنها و یک حساب دیگر در یک بانک خصوصی در سوئیس، رونالدو سالها میلیونها یورو مخفی نگه داشته است. در اظهارنامه مالیاتی او حتی یک سطر در مورد این ۶۳ میلیون یورو و حسابهای بانکی او در خارج از کشور دیده نمیشود.
اسناد فوتباللیکس همچنین نشان میدهند رونالدو تا سال ۲۰۱۴ از طریق یک شرکت کاذب در کارائیب، میلیونها یورو پول حاصل از تبلیغات را پنهان کرده است، بدون این که مالیاتش را بپردازد. اما حتی این هم برای او کافی نبوده: رونالدو در پایان سال ۲۰۱۴ کپیرایت عکسهایش را تا سال ۲۰۲۰ به قیمت ۷۵ میلیون یورو فروخته و پول آن را به سرعت در همان سال گرفته، چون ۲۰۱۴ آخرین سالی بوده که او مشمول حداقل نرخ مالیات میشده است.
حالا بازرسان مالیاتی بهخاطر این پولها در تعقیب او هستند.
- رونالدو چقدر میارزد؟
پاسخش سخت است. فقط برای اینکه ایدهای داشته باشیم: یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلار برای شش ساعت و ۴۵ دقیقه. چهار هزار و ۶۹۴ دلار بر دقیقه. این قرارداد رونالدوست با تویوتا که ژوئن سال ۲۰۱۳ بسته شده است.
طبق این قرارداد رونالدو به محل عکاسی یا فیلمبرداری پرواز میکند، با پرواز فرستکلس به حساب تویوتا. سه ساعت و نیم ناهار صرف میکند و بعد یک ساعت و نیم جلوی دوربین قرار میگیرد. تویوتا حق دارد ۱۳ ماه با عکسهای او تبلیغ کند، البته فقط در خاورمیانه، الجزایر، مراکش و افغانستان. برای بقیه جاهای دنیا، شرکتها باید پولهای جداگانهای بپردازند. مثلاً در همان دوره زمانی، رونالدو کپیرایت عکسهایش در کشور چین را به شرکت هوندا فروخته است، به قیمت ۶۰۰ هزار یورو برای شش ساعت کار عکاسی.
اسناد فوتباللیکس میگویند او برای هیچکدام از این درآمدهای تبلیغاتی مالیات نداده است.
- آیا انتظار افشاگری در بوندسلیگا هم میرود؟
مسوت اوزیل، ستاره این روزهای تیم آرسنال انگلیس هم تحت تعقیب بازرسان مالیاتی اسپانیاست. آنها میگویند اوزیل بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ که در رئال مادرید بوده، بخش زیادی از درآمدهای تبلیغاتی خود را پنهان کرده است.
اما همچنان تمرکز افشاگریها بر فوتبال اسپانیا و پرتغال است. به جز انگلیس، بیشترین پولهای فوتبال در اروپا در این کشورها مبادله میشود و درست در همین کشورها فعالان عرصه کسب و کار فوتبال بیشترین خلاقیت را برای دور زدن مالیات به خرج دادهاند. اما کشورهای دیگری مثل هلند هم مشمول این قانونشکنیها هستند. اما اینکه فوتبال آلمان برخلاف خیلی از کشورها درگیر اطلاعات گسترده نشت کرده نیست، به این معنی نیست که در این کشور هیچ قرارداد کثیفی بسته نمیشود.
- آیا فوتباللیکس تا بهحال اثری هم داشته است؟
قطعاً. پس از اولین افشای اطلاعات در سال ۲۰۱۵، تیم قدیمی اف سی توئنته متعلق به شهر انسخده هلند از شرکت در مسابقات بینالمللی محروم شد. توئنته با برخی دلالها قراردادهایی بسته بود که طبق آنها دلال برای نقل و انتقال بعدی بازیکن هم برای خودش درآمدی در نظر گرفته بود. این شیوه کسب و کار که «مالکیت شخص ثالث- Third-Party-Ownership» نامیده میشود، مجاز نیست. باشگاههای زیادی اما تلاش میکنند این ممنوعیت را دور بزنند. سری جدید افشاگریهای رسانهها در مورد فوتباللیکس از بسیاری قراردهای مالکیتی شخص ثالث پرده برخواهند داشت.
افشاگریهای فوتباللیکس تنشهای زیادی ایجاد کرده است. یک قاضی در اسپانیا تلاش میکند جلوی افشاگریها در سراسر اروپا را بگیرد.
قاضی آرتور زاماریگو در مادرید، روزنامه الموندو، شریک رسانهای اشپیگل را به شدت تهدید کرده است. سردبیر این روزنامه تهدید شده که اگر انتشار اسناد را متوقف نکند، برای پنج سال به زندان خواهد کرد. الموندو اما قبلاً توضیح داده است که به انتشار اسناد نشتشده ادامه خواهد داد. قاضی زاماریگو حتی از مسئولان آلمانی خواسته که جلوی انتشار اسناد در آلمان را هم بگیرند.
هنوز مشخص نیست اسناد فوتباللیکس چند نفر دیگر را نشانه خواهد رفت. افشاگریها تاکنون روی اسپانیا متمرکز بوده، اما دامنه میلیونرهای متخلف آنقدر زیاد است که بیش از ۶۰ روزنامهنگاری که مشغول بررسی اسناد هستند میگویند که احتمالاً پای دیگر کشورها هم به موضوع باز خواهد شد.
* این متن ترجمه و تلخیصی از چند گزارش مفصل در شماره ۴۹/۳ دسامبر ۲۰۱۶ مجله اشپیگل و چند گزارش در سایت اشپیگل آنلاین است.