ماجرای سعید طوسی، قاری محبوب بیت مقام معظم، ابعاد مختلفی دارد که در رسانهها درباره آنها بحث شده و این بحث ادامه دارد. یک جنبه از جنبههای مختلف قضیه، رسانهای است که متوجه اهمیت آن میشویم وقتی عنایت کنیم که یک رسانه خارج از کشور، یعنی صدای آمریکا، آن را علنی کرد. نگارنده مطمئن است که مقام معظم و اعوان و انصار او هر شب پای تلویزیون مینشینند تا ببینند بقیه داستان چه خواهد شد.
رسانه به مثابه زنجیر عدل
میگویند انوشیروان عادل زنجیری از پنجره کاخش به پایین آویزان کرده بود تا هر کس ظلمی دیده باشد آن را بکشد و تکان دهد تا شاه دادگر سر از پنجره بیرون کند و به پیام دادخواهی جواب دهد. در افسانهها آمده که زنجیر عدل آنقدر خوب عمل میکرده و شهرت داشته که حتا یک بار چهارپایی هم به آن متوسل میشود و از دست صاحب ظالمش به آن شکایت میکند. زنجیر عدل امروزی علی الظاهر تشکیلات قضا است که حالا ریاستش با شیخ صادق لاریجانی است.. اما این زنجیر برای همه نمیجنبد. آن مردمی که بخواهند صدای حقخواهیشان را به گوش دیگران برسانند، خوشبختانه در دنیای ما امکان دیگری هم دارند. امکان اصلی رسانه است. رسانه داخل اگر دچار اختناق باشد، رسانه مستقر خارج وجود دارد.
در حال حاضر زنجیر عدل، رسانه خارج است. ادعا نمیکنم که تنها امکان برای دادخواهی است، اما امکان مهمی است.
من که در ایران زندگی میکنم معتقدم که برای تظلم، به موقع و به جا، انجام تظاهرات هم ممکن است و فقط قدری شجاعت و هوشیاری میخواهد. اما برای تظاهرات هم باید با رسانه خارج از کشور در تماس بود، چرا که از این طریق است که خبر منعکس میشود و اگر تظاهرات سرکوب شود، باز این رسانه خارج است که قادر خواهد بود درباره آن افشاگری نماید.
خانوادههای فعالان سیاسی و مدنی همه خوشبختانه اهمیت رسانه خارج از کشور را فهیمدهاند. اگر کسی را دستگیر کنند و خبر به خارج نرسد ممکن است هر بلایی بر سر فرد زندانی آورده شود. اما وقتی زنجیر عدل رسانه خارج تکان بخورد، زندانبانان حساب کار خودشان را میکنند.
در قضیه قاری بیت رهبری هم همین اتفاق افتاد. خانوادهها شکایت کرده بودند اما شکایت آنها تأثیری نگذاشته بود و آن طور که در ایران شایع است وقتی پذیراییهای اخیر از سعید طوسی را در بیت رهبری میبینند میفهمند که باید فکر دیگری کنند. آنها زنجیر عدل رسانه را به صدا درمیآورند و همین اقدام تأثیر گذاشت که پرونده دوباره به جریان بیفتد و شیخ صادق لاریجانی در نهایت بدبختی انکار کند که پرونده را بسته بودهاند.
ارزش رسانههای خارج
در بحثهایی که در داخل میشود، عدهای از اهمیتی که رسانههای خارج یافتهاند، اظهار ناراحتی میکنند. اگر این ناراحتی نارضایتی از وجود سانسور و سرکوب باشد درست است، اما اگر منظور از آن این باشد که نباید به رسانههای خارج متوسل شویم، غلط است. رسانه رسانه است و داخل و خارج ندارد. مردم خودشان تصمیم میگیرند که اطلاعاتشان را از کجا بگیرند و صدایشان را کجا منعکس نمایند.
به هر جهت در این وضعیت رسانههای خارج اهمیت خاصی پیدا کردهاند و آنها در واقع زنجیر عدل را میسازند. پس باید قدر خود را بدانند و به کاری که میکنند، حساس باشند. مسئولیت آنها، چه بخواهند چه نخواهند از اطلاعدهی (به اصطلاح قدیمی بیبیسی «خبرپراکنی») بسیار فراتر رفته و وظایف آنها با دادرسی و دادخواهی آمیخته شده است. پس باید هم دقت کنند، هم شتاب به خرج دهند.
علت اینکه قضیه اون قاری رسانه ای شد و مردم هم ناراحت نیستند چون یک سر قضیه خامنه ای نادان است ولی در مورد سوریه و یمن که رسانه های خارج نشین چه اونهایی که مثل بی بی سی بودجشون را از وزارت امور خارجه انگلیس می گیرند چه رادیو فردا که تحت نظر کنگره آمریکاست خیلی دل خوشی ندارند چون می دانند نقش رسانه های خارج نشین برای آمریکا و انگلیس و عربستان مثل نقش ائمه جمعه برای خامنه ای دیکتاتور رذل است رسانه داخل ایران هم که تحت نظر خامنه ای است یک رسانه ورشکسته است که اوج جدایی مردم را از حکومت می توانید در تلوزیون ببینید که فقط یک عده بیسواد با ضریب هوشی پایین که جیره خور حکومت هستند اونجا مشغول به اصطلاح برنامه سازی خودشون هستند البته الان دشمن جدیدشون مخصوصن تا انتخابات آتی اینکه روحانی شل و ول را تخریب کنند تا شاید جلیلی یا بقیه دار و دسته خودشون رئیس جمهور شود
ا / 02 November 2016
رساله های خارجی بویژه انها که دولتی اند، بدیهی است منافع دول مطبوعشان در نظر دارند، ولی دمکراسی در /آن کشورها و رقابت و یا خصومت بین دول، فرصت تنفس به مردم می دهد تا مظلومیت و اعتراضشان را اعلام کنند، موضع فرصت برای مردم است و نه اینکه مثلا بی بی سی معصوم است!
البشر لا اشرف المخلوقات؟! / 03 November 2016