میان سبزیجات تازه شنبه بازار چرخ میزدیم و از رنگ و بوی آنها لذت میبریم که چشمم به کوهی از کدو حلوایی در مدلهای مختلف افتاد. دیدن کدو حلوایی در کشوری که مردمانش عاشق آن هستند و آن را در مدلهای مختلف نوش جان میکنند چیز غریبی نبود، بلکه تعجب ما از تنوع و حجم زیاد آنها بود.
در همین گیر و دار بودیم که بانو گفت حواست کجاست؟ چند روز دیگر هالووین است. تازه فهمیدم داستان این همه کدو حلوایی چیست. پس جلوتر رفتم و نگاهی به قیمتها انداختم. طبق معمول قیمتها به دلیل تقاضای بالا کاهش یافته بود. پس من هم یک کدو حلوایی برداشتم تا با درست کردن سوپ کدو حلوایی با جماعت هالووینی همراه شوم.
به غیر از کدو رزماری تازه، پیاز، قارچ و سیر هم از شنبه بازار خریدم.
خامه آشپزی (Double cream)، کره، پنیر پارمزان، آب مرغ و جوز هندی (Nutmeg) هم خانه داشتم.
وقتی به خانه رسیدم ترانه سامر واین را از روی یوتیوب اجرا کردم و مشغول به کار شدم.
کدو حلواییام را که حدود یک کیلو بود از وسط قاچ کردم، دانههایش را درآوردم و گوشتش را با چاقو شیار دادم. کمی روغن زیتون به گوشتش مالیدم. با نمک و فلفل طعم دارش کردم. سیر کوچکی برداشتم از وسط به دو نیم کرده و به کدو حلوایی مالیدم و به همان صورت روی کدوم حلوایی گذاشتم. دست آخر هم چند شاخه رزماری تازه به آن اضافه کردم و کدو را داخل فرِ ۱۷۰ درجه سانتیگراد گذاشتم تا برای یک ساعت کبابی شود. در این فاصله، رمان کپسول زمانِ پل استر را که در آخرین سفرم به ایران خریده بودم، دست گرفتم تا چند صفحهای بخوانم.
چیزی نخوانده بودم که زنگ فر به صدا درآمد. در فر را باز کردم، یک چنگال به داخل کدو فرو کردم که به راحتی راه خود را پیدا کرد و با فریاد گفت که کدو حلواییات آماده است.
کدو را از فر درآورده، رزماری و سیر را از رویش برداشتم و کناری گذاشتم تا کمی سرد شود.
بعد به سراغ پیازم رفتم. نگینیاش کرده و ۵ دقیقه سرخش کردم. بعد از آن سیرهای کبابی شده را پوست کنده به پیاز اضافه کردم تا برای دو دقیقه سرخ شوند. بعد از آن نوبت قارچها بود که اضافه شده و برای دو دقیقه دیگر سرخ شوند. در این فاصله گوشت کدو را که کمی خنک شده بود با قاشق از پوست جدا کردم و به مواد اضافه کردم تا برای دو دقیقه دیگر با هم سرخ شوند. نوبتی هم باشد نوبت آب مرغ گرم شده، جوز هندی و پنیر پارمزان بود تا به مواد اضافه شوند. سپس مایع را جوش آوردم و زیر آن را کم کردم تا آرام به مدت ۱۲ دقیقه بجوشد.
بعد از آن خامه را اضافه کردم و یک دقیقه دیگر جوشاندم و سپس سوپ را که به اواخر مسیر نزدیک بود از روی گاز برداشتم و داخل مخلوط کن ریختم. کمی کره به آن اضافه کردم تا خوش طعم شود. کلید مخلوط کن را روشن کردم و تا موادم را حسابی مخلوط و غلیظ کند.
قبل از این که آن را داخل ظرف بریزم، به یکی از دوستان که در همان روز اسباب کشی داشتند زنگ زدم که شام نخورید تا با سوپ کدو حلوایی کبابی خدمت برسیم. با این که خسته بودند نتوانستند از مزه خوش سوپ بگذرند. پس سوپ را با رزماری، پنیر پارمزان و قارچ سرخ شده تزیین کردم تا دورهمی نوش جان کنیم.
در انتها چون همیشه پیشنهاد میکنم برای این که به صورت عملی با مراحل طبخ آشنا شوید، نگاهی به ویدیو بندازید و در نهایت پیشنهادهایتان را با من در میان بگذاید تا بیشتر از شما بیاموزم.