ده روز به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است. نظر سنجیها، وضعیت جمعآوری کمکهای مالی در ستادهای انتخاباتی، واکنشهای عمومی و … نشان میدهند بخت هیلاری کلینتون برای جانشینی باراک اوباما به میزان ملموسی بیشتر است. اما با فرض اینکه این گمانهزنی در روز ۸نوامبر به واقعیت بپیوندد، باز ناکامی ترامپ به معنای پایان ماجرای او در عرصه سیاسی آمریکا نیست.
سخنان هدفمند دونالد ترامپ در باره عدم پذیرش نتیجه انتخابات در صورت شکست و تاکیدات چندباره او بر وجود تقلب در سیستم انتخاباتی آمریکا دریچهای به روی این واقعیت است که کاندیداتوری جنجالی ترامپ و بحران سازیهای او تاثیراتی ماندگار در عرصه سیاسی آمریکا دارد. در واقع غلط نیست گفته شود که ترامپیسم پدیده سیاسی بزرگتری از کاندیداتوری ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. موج اجتماعی غیر منتظره و غافلگیرانهای که در جامعه آمریکا راه افتاد و با نفی جریان مسلط و سنتی بر حزب جمهوری خواه آمریکا، ترامپ را در جایگاه کاندیداتوری این حزب نشاند، میتواند تداوم یابد و رویدادهای ناخوشایندی را در عرصه سیاسی آمریکا رقم زند.
مشخص نیست ریشههای جریان اجتماعی حامی ترامپ چیست اما میتوان گفت این پدیده بر گسلهایی در درون جامعه آمریکا استوار بوده و اینک مشوق گسترش فضای دو قطبی است. حداقل بعد از جنگ جهانی دوم، جامعه آمریکا در این سطح دو پارگی نداشته است. قطعا ترامپ به یک باره در صحنه سیاسی و اجتماعی آمریکا ظاهر نشده و به اصطلاح از ناکجا نیامده و زمینههای مساعدی برای تولد ترامپیسم وجود داشته است. اما اینک این ترامپیسم تهدید آشکاری برای ارزشهایی است که جامعه آمریکا حداقل در سطح ظاهری در دهههای گذشته مدعی پایبندی به آنها بوده است.
دامنه ترامپیسم
تاثیرات بلند مدت ترامپیسم فقط محدود به عرصه سیاسی نیست بلکه عرصه عمومی و بخصوص فرهنگ روز مره و فضای رسانهای را نیز دستخوش تغییر قرار می دهد. پوپولیسم ترامپ از نوعی متفاوت است و با روسای جمهوری که با سخن گفتن به زبان عام و دوری از ادبیات و گفتمان نخبه گرا وارد کاخ سفید شدند، تفاوتهای بارزی دارد.
ترامپ نوع سخیفی از ادبیات محاورهای روزمره را وارد سیاست و فرهنگ رسانهای کرده است. لفاظیهای آزار دهنده و رفتار غیر مدنی و ناپسند او میتواند ادبیات سیاسی و ورسانهای را بخصوص در سطح شبکههای اجتماعی مجازی تغییر دهد. اینک هزینه به زبان آوردن سخنان توهینآمیز، کاربست فحشهای رکیک و تعابیر ضدزن و نژاد پرستانه در عرصه سیاسی و عمومی آمریکا پایین آمده است.
سیاست و سرگرمی
سخنان و رفتارهای ترامپ، در ادوار گذشته انتخابات آمریکا، باعث خودزنی سیاستمداران می شد. اما او اینک تا دقیقه ۹۰ پیش آمده و هنوز رقابت تنگاتنگی با کلینتون دارد. بسیاری از آمریکاییها جدب مشی ترامپ شدهاند و به نوعی مجوز اظهارات نژادپرستانه و مغایر با رواداری را از او دریافت کردهاند. ترامپ موقعیتی را فراهم آورد که عدهای سیاستورزی در آمریکا را نوعی سرگرمی تلقی کنند.
الهام پذیری از ادبیات خشن و موهن و کاربست بیمحابای آنها از دیگر تبعات پایدار پدیده ترامپیسم است که موضوعات چالشی و خصومت آفرین در حوزه نژادی، جنسیت و مذهب را در سمت و سوی شرورانهای ترویج میکند. اگرچه برخی از کارشناسان معتقدند این نوع ادبیات سخیف و خشن در عرصه عمومی با ظهور رسانههای آنلاین و بخصوص شبکههای اجتماعی مجازی در سایه پیشرفت فناوریهای اطلاعاتی ظهور پیدا کرده و ترامپ تنها نشانه بیرونی آن است، اما نمیتوان تاثیر او و بخصوص جریان اجتماعی حامیاش را در قبحزدایی این رویکرد نادیده گرفت.
آنچه ترامپ در چند ماهه اخیر گفته و عمل کرده است، موجب شرمساری نخبگانی است که در مدیریت عرصه های فرهنگی و سیاسی را در دست دارند. اما تاثیرات مخرب ترامپ تنها در مواردی چون ترویج ادبیات آزار دهنده، رویکردهای تبعیضآمیز ، نداشتن دغدغه برای خیر عمومی و فعالیتهای بشر دوستانه و لفاظیهای سخیف محدود نمیشود، بلکه ثبات جامعه آمریکا و کیفیت دمکراسی را نیز در بر میگیرد.
تنشها و درگیریهای فیزیکی که در حاشیه و متن برنامههای انتخاباتی ترامپ رخ داد و تحریکات صریح او به مقابله فیزیکی، هشداری جدی است که این درگیریها در صورت شکست او در انتخابات میتواند در سطوح بزرگتری رخ دهد.
فضای ملتهب دوقطبی
نیویورک تایمز در گزارشی آشکار ساخت که شمار زیادی از حامیان ترامپ تهدید کردهاند که پیروزی کلینتون به بروز درگیری و انقلاب در آمریکا منتهی خواهد شد. وقتی ترامپ در مناظره انتخاباتی و در مقابل دیدگان دهها میلیون نفر ناظر تلویزیونی و مجازی هیلاری کلینتون را تهدید میکند که در صورت پیروزی در انتخابات او را به زندان خواهد فرستاد، طبیعی است که حامیانش تشویق شوند که سیاست تخریب و هرج و مرج را در صورت پیروزی کلینتون در پیش بگیرند. فضای دو قطبی شده کنونی اگر با پذیرش نتیجه انتخابات از سوی هر دو رقیب مواجه نشود، ظرفیت ایجاد تنش و بیثباتی را دارد.
سنت حاکم بر دولت آمریکا این گونه بوده است که کاندیدای شکست خورده در مجلسی با حضور رئیس جمهور منتخب حضور یافته و با این کار تمایل خود و حزب متبوعش برای همکاری و تعامل را نشان میدهد. از آنجا که تمایلات هرج و مرج گرایانه در طرفداران ترامپ وجود دارد و با توجه به موج فزاینده نژاد پرستی و مهاجر ستیزی در اروپا، امکان بروز جنبشهای دست راستی افراطی و یا نوعی هولوگانیسم سیاسی وجود دارد که ممکن است با تروریسم پیوند بخورد. پیشینه اقدامات تروریستی راست افراطی در آمریکا از مسلمان های تندرو بیشتر است.
چهره مخدوش آمریکا
دیگر تاثیر ماندگار کاندیداتوری ترامپ صدمهای است که به چهره سیاسی آمریکا در عرصه بین الملل وارد شد. چهره شدن فردی با ویژگیهای ترامپ که از شرایط حداقلی برای سیاستورزی در سطح ملی برخوردار نیست و خود را آشکارا در نقطه مقابل ارزشهای شناخته شده در عرصه سیاست تعریف میکند، ضربهای سنگین به نظام سیاسی آمریکا بود. این ضربه چالشی برای دمکراسی نیز ایجاد کرد و اهمیت توجه به برد و کیفیت دمکراسی در کنار دامنه و شکل آن را گوشزد ساخت.
ترامپ ممکن است انتخابات ریاست جمهوری را ببازد و دوباره به فعالیتهای تجاریاش برگردد اما ترامپیسم به راحتی از صحنه کنار نمیرود. این یک موج مقطعی نبود بلکه حرکتی است که در صورت عدم مهار و چاره اندیشی می تواند برای نظام سیاسی آمریکا و چه بسا دنیا چالشآفرین باشد.
ترامپا مرد نکونام نبازد هرگز
میهمان / 29 October 2016
“پیشینه اقدامات تروریستی راست افراطی در آمریکا از مسلمان های تندرو بیشتر است.”
پرت و پلاهای ایرانی جماعت ــــ خمینی + استالین ـــــ حد و مرزی ندارد.” مسلمان های تندرو” مسلمان های واقعی هستند که احکام اسلام را مو به مو انجام میدهند. از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا ۳۱ اکتبر ۲۰۱۶ مسلمان ها ۲۹۵۸۳ عملیات تروریستی انجام داده اند (کشت و کشتارسوریه و عراق در این آمار نیامده است) . حال میتوانید آمار عملیات تروریستی “راست افراطی” را نشان بدهید؟
Behrouz / 31 October 2016