مهدی و حسین رجبیان، دو برادر زندانی در زندان اوین که به دلیل فعالیتهای هنری بازداشت، محاکمه و به حبس و جریمه نقدی محکوم شدند، با انتشار نامهای سرگشاده از زندان اوین به تشریح آنچه در زندان بر آنها گذشته است پرداختهاند. آنها نوشتهاند که در اعتراض به وضعیتشان با وکیل و خانوادهشان ملاقات نخواهند کرد و اگر به اوضاع به همین ترتیب پیش برود در تاریخ معینی از آبان ماه اعتصاب غذای محکمتری خواهند داشت.
آنها نوشتهاند که بارها برای ادامه درمان بیماری مهدی رجبیان در خارج از زندان با استفاده از مرخصی استحقاقی مکاتبه و مناظره کردهاند اما اعتراضهایشان در نهایت به جدا شدن و انتقالشان به اندرزگاه هشت زندان اوین انجامیده و همه امیدها در این مورد از دست رفته است.
در این نامه آمده است که جدایی و دور نگه داشته شدن این دو برادر از یکدیگر، فشارهای روانی، جسمانی و اقتصادی فراوانی را برای آنها به همراه داشته است، تا جایی که دست به اعتصاب غذا زدهاند اما این اعتصاب، سرانجامی جز تشدید بیماری برای هر دویشان نداشته است: «البته عفونت ریوی حسین رجبیان و انتقال ایشان برای یک هفته درمان به بیمارستان امام خمینی را در پی داشت که خود جای بحث مفصلی دارد که از این مجال خارج است.»
آنها نوشتهاند که یک مقام قضایی فریبشان داده، از دیدار با وکیل محروم ماندهاند و در موارد دیگری هم حقوقشان به عنوان زندانی نقض شده است که مجموعه این موارد باعث شده است از همه هنرمندان جهان بخواهند تا نسبت به شرایط آنها واکنشی مسالمتآمیز و در شأن هنر نشان دهند و آنها را تنها نگذارند.
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با انتشار نامه این دو برادر از زندان اوین گزارش کرده است که حسین و مهدی رجبیان در تاریخ شانزدهم شهریور به طور تنبیهی از یکدیگر جدا شدهاند و به ترتیب در بندهای هفت و هشت زندان اوین نگهداری میشوند.
این دو اما انگیزه خود را از نوشتن این نامه چنین تشریح کردهاند: «شاید مقامات قضایی کشور که به شکل غیرقابل باوری از اوضاع مطلع و از آن اظهار بیاطلاعی کردهاند در این خصوص از ماوقع به صورت کامل باخبر شده و جای هیچگونه بهانهتراشی نداشته و واکنش درخور یک هنرمند را در این راستا ازخود نشان دهند. … هیچکدام از مقامات تاکنون به وعدههایی که به ما دادهاند عمل نکردهاند و به خواستههای ما در کمال ناباوری و تعجب پاسخی قانع کننده و منطقی ندادهاند.»
مهدی و حسین رجبیان نوشتهاند که اعتصابشان را با مداخله و دیدار رسمی فرستاده مخصوص دادستانی شکستهاند چرا که به آنها وعده داده شده که مطالباتشان پیگیری میشود. این مقام قضایی همچنین به آنها اطمینان خاطر داده است که در اسرع وقت برای درمان مهدی رجبیان اقدام شود و دو برادر هم همچون گذشته در یک بند دوران حبسشان را بگذرانند، ولی آن فرستاده تاکنون مراجعتی نداشته و با گذشت نزدیک به دو ماه اوضاع حتی بدتر هم شده است.
برادران رجبیان نوشتهاند: «به نظر میرسد آن مقام والا به نوعی ما را فریب داده تا سرپوشی بر این اعتصاب غذا گذاشته شود و در آن اختلال ایجاد کرده تا پیامدی دلخواه برایش در پی داشته باشد. البته عجیبتر از همه اینها هنگامی بود که ما را از حق قانونی دیدار با وکیل محروم کردند و هیچ جواب قانع کنندهای برایمان درنظر نگرفتند و در اعتراض، ما هم از این به بعد با خانواده و وکیل ملاقات نخواهیم کرد.»
در پایان این نامه به مقامهای قضایی ایران اعلام شده است که اگر اوضاع این دو زندانی تغییر نکند و به خواستههای قانونی و بر حقشان توجه نشود و همچنان از حقوق قانونی و تعریف شدهشان از جمله مرخصی استحقاقی برای پیگیری و درمان بیماریشان بینصیب بمانند، در تاریخ معینی در آبان ماه اعتصاب غذای محکمتری خواهند داشت: «البته اینبار هیچ قدرت یا مقامی نمیتواند جلوی اعتصابمان را سد کرده و آن را به شکست بکشاند، مگر شان حضور آزادی برای هر دویمان.»
برادران رجبیان اما در حالی دوره محکومیت خود را میگذرانند که اوایل خرداد ماه امسال، سازمان حقوق بشر ایران، سازمان عفو بینالملل نروژ، انجمن قلم نروژ و سازمان موزیک امن (safeMUSE) در نامهای مشترک به وزارت امور خارجه نروژ خواهان تلاش دولت این کشور برای توقف و لغو احکام صادر شده برای این دو برادر و یوسف عمادی شدند که همراه این دو دستگیر، محاکمه و زندانی شده است.
این سه در دادگاه اولیه (شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه)، به شش سال حبس تعزیری و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه محکوم شده بودند، اما شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران، محکومیت آنها را به سه سال حبس تعزیری، سه سال حبس تعلیقی و جریمه ۲۰ میلیون تومانی تبدیل کرد.
مهدی رجبیان ۲۶ ساله است. حسین رجبیان، ۳۱ ساله و یوسف عمادی، ۳۵ ساله.
این سه مهر ماه سال ۱۳۹۲ در دفتر کارشان در ساری بازداشت شدند، ۱۸ روز در مکانی نامشخص نگهداری شدند و مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتند و سپس به سلولهای انفرادی بند دو-الف زندان اوین منتقل و بیش از دو ماه بازجویی شدند. آنها در طول دوره بازجویی برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار قرار گرفتهاند و بازجویان تهدیدشان کردهاند که در صورت عدم شرکت در اعتراف تلویزیونی، به حبس ابد محکوم خواهند شد.
اتهام آنها «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» است و حالا با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد هستند.
به نظر میرسد شاکی این پرونده سپاه پاسداران بوده باشد.
پس از بازداشت این سه نفر، بیش از ۴۰۰ هنرمند ایرانی در نامهای سرگشاده به علی جنتی، وزیر ارشاد اسلامی، از او خواسته بودند ترتیبی دهد تا نهادهای امنیتی، هنرمندان ایرانی را تحت فشار قرار ندهند.
این سه اما در جریان برگزاری دادگاه هم از حق داشتن وکیل محروم بودهاند و کمپین بینالمللی حقوق بشر میگوید که محاکمهشان تنها یک ربع طول کشیده است.
یک منبع آگاه پیشتر به رادیو زمانه گفته بود: «آنها در حین بازجویی وکیل نداشتهاند. در دادگاه هم وکیل نداشتهاند، چون گفته شده که پروندهشان به شکلی است که خودشان باید توضیح بدهند.»
در همین زمینه