حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی، به تازگی خبر داده بیش از ۸۰ درصد کودکان بهزیستی بدسرپرست هستند و اغلب در گروه سنی‌ای قرار دارند که در صورت واگذاری حضانت‌شان به سازمان بهزیستی، برای فرزندخواندگی شانس پذیرش‌‌ کمتری در مقایسه با نوزادان یا کودکان کم‌تر از پنج سال دارند. در عین‌حال تلاش‌هایی برای تصویب لایحه‌ای در حمایت از کودکان بدسرپرست از سوی پویش «بدسرپرست تنهاتر است» شکل گرفته است.

koodak azari

در میان کودکان بدسرپرست که از سوی والدین خود مورد سوء استفاده یا آزار قرار می‌گیرند، شمار بالایی قربانی اعتیاد پدر و مادرشان هستند؛ مادرهای معتادی که فرزندی به دنیا می‌آورند و نوزاد نه برای شیر، بلکه برای مواد مخدر گریه سر می‌دهد.

با وجود تصویب قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست اما به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی شمار ورودی‌های شبانه‌روزی‌های تحت پوشش این نهاد در حال افزایش است. بسیاری از کنش‌گران نیز معتقدند این قانون نمی‌تواند تامین امنیت کودکان بدسرپرست را به دنبال داشته باشد.

اگرچه آمار دقیقی از تولد نوزادان معتاد در دست نیست اما منابع غیررسمی از وجود ۱۵۰ هزار مصرف‌کننده مواد مخدر زیر پنج سال خبر می‌دهند.

پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در سال گذشته گفته بود سالانه ۷۰ هزار نوزاد از زنان معتاد متولد می‌شوند.

در همین زمینه، مهناز افشار، بازیگر و سخنگوی پویش بدسرپرست تنهاتر است، در گفت‌وگو با رادیو زمانه تاکید می‌کند که تلاش‌های این کمپین برای کسب رضایت دولت در ارائه لایحه‌ای در حمایت از کودکان بدسرپرست با جدیت دنبال می‌شود.

این پویش نوپا مدتی‌ست که با همت چندین روزنامه‌نگار و همراهی مهناز افشار اعلام موجودیت کرده و با شناسایی کودکان بدسرپرست به حمایت از آن‌ها برخاسته است.

در هجدهمین جشن خانه سینما تعدادی از بازیگران و هنرمندان نیز به این پویش پیوسته‌اند و ورزشکارانی نیز هستند که پای نامه‌ به دولت را برای ارایه این لایحه امضا کرده‌‌اند.

مهناز افشار در توضیح جزییات لایحه‌ پیشنهادی این پویش می‌گوید که تلاش آن‌ها به جز جلب حمایت مالی برای تامین هزینه و امکانات برای کودکان بدسرپرست، تعیین مجازات برای والدین این گروه از کودکان است: «لایحه مشخصا به دنبال کسب حمایت مالی و معنوی برای بچه‌های بدسرپرست است؛ خصوصا کودکان زیر چهار سال. این لایحه تلاشی برای برخورد با والدینی‌ست که به روش‌های مختلف فرزندان‌شان را مورد آزار یا سوء‌ استفاده قرار می‌دهند.»

به گفته این بازیگر، سازمان بهزیستی «به اندازه کافی جا برای کودکان بدسرپرست ندارد» و دولت و ارگان‌های مربوط بایستی حمایت بیشتری برای «تامین جا» و «نیازهای مالی» آن‌ها داشته باشند. البته مددکاران بسیاری بوده‌اند که تاکنون از شرایط اسفناک این کانون‌ها و ارگان‌ها و همین‌طور بهزیستی خبر داده‌اند. عدم رسیدگی به موقع به کودکان و نبود نظارت بر عملکرد این سازمان و ارگان‌های مربوط، باعث شده که در بسیاری از موارد شرایط کودکان به مراتب بدتر شود و حتی از سوی کودکان بزرگ‌تر مورد سو‌ء استفاده جنسی قرار بگیرند.

از سوی دیگر حتی اگر مددکاران تایید کنند که کودکی بدسرپرست است، تعیین سرنوشت او به دست مقام‌های قضایی خواهد افتاد که لزوما بهبود شرایط کودک را در اولویت خود قرار نمی‌دهند.

علی کاظمی، قاضی دادگستری و مدیر کل امور اسناد و مترجمان قوه قضاییه پیش‌تر در همین باره گفته بود: «پدر و مادر بودن شأنی خدادادی و طبیعی است که نمی‌توان به راحتی این وضعیت را بر هم زد.»

از سوی دیگر قوانین حضانت که پدر را حتی اگر خاطی هم باشد جامعه‌الشرایط سرپرستی کودک می‌داند، در موارد بسیاری امنیت کودک را در نظر نمی‌گیرد و رأی به ادامه سرپرستی می‌دهد؛ همان‌طور که مهناز افشار از نوزادی به نام «امیرعباس» نام می‌برد که در شمال ایران از سوی پدرش مورد آزار قرار می‌گرفته اما قاضی حاضر نشده به نفع کودک و مادر او رأی دهد.

ضرب و شتم یک کودک

امیرعباس نوزادی‌ست که پدرش او را چنان مورد ضرب و شتم قرار داد که به کما رفت، اما قوانین حضانت در ایران که به مادر اولویت نمی‌دهند باعث شد «قاضی رأی به حمایت از مادر و نوزاد ندهد». در واقع در خصوص مساله حضانت کودکان، کاستی‌ها و نواقص قانونی‌ای که زندگی‌ آن‌ها را تلخ‌تر کرده است، صرفا محدود به کودکان نیست، بلکه ممکن است قاضی با وجود امکان سرپرستی مادر از کودک باز هم رأی به ادامه آزار و سو‌ء استفاده پدر بدهد.

حس مالکیت بر فرزند دلیل دیگری‌ست که باعث شده مهناز افشار بر لزوم تصویب قانونی در حمایت از کودکان بدسرپرست و مجازات والدین‌ تاکید کند: «ما ایرانی‌ها خود را مالک فرزندمان می‌دانیم. از خودم مثال می‌زنم که وقتی در خیابان با مادر یا پدری مواجه می‌شوم که کودکش را کتک می‌زند و اعتراض می‌کنم، جواب می‌شنوم که بچه خودم است و به شما چه ارتباطی دارد؟ در حالی‌ که در کشورهای پیشرفته اولویت با در نظر گرفتن امنیت کودک است. حتی با در نظر گرفتن نکات ایمنی‌ست که بچه اجازه دارد در ماشین بنشیند. متاسفانه برای ما ایرانی‌ها اگر مساله‌ای قانونی نشود به آن توجه نمی‌کنیم. بدتر آن‌که وقتی قانونی وجود نداشته باشد، دست فعالان مدنی کوتاه است و کسی ما را جدی نمی‌گیرد. مثلا وقتی به اداره پلیس یا بهزیستی مراجعه می‌کنیم و درخواست برخورد با چنین خانواده‌هایی را مطرح می‌کنیم، می‌گویند مگر قانونی در این خصوص وجود دارد؟ برای همین تصویب یک قانون در حمایت از کودکان بدسرپرست الزامی است.»

در کنار کمپین کودک بدسرپرست تنهاتر است، فعالیت‌های مدنی دیگری هم برای کودکان بد یا بی‌سرپرست انجام می‌شود. مثلا خانه کودک، جمعیت امام علی، مهرآفرین یا محک از جمله پر سر و صداترین مراجعی هستند که به شکل داوطلبانه، نیمه‌دولتی یا دولتی به دنبال احقاق حقوق کودکان هستند. اما پویش‌های مردمی به جز حضور در مدارس، عکس گرفتن با کودکان و کارهای برخی کارهای محدود دیگر، چه اقدامات متفاوتی انجام می‌دهند؟

koodak

سخن‌گوی پویش کودک بدسرپرست تنهاتر است، در پاسخ به این سوال می‌گوید: «به عنوان نمونه ما به جز جمع‌آوری کمک‌های مالی، به دنبال تامین امکانات مدارس کودکان بدسرپرست یا بی‌سرپرست هستیم. مثلا تهیه لوازم گرمازا برای زمستان، نیمکت یا لوازم‌التحریر آن‌ها. همچنین در جشن‌ها و گردهمایی‌ها شرکت می‌کنیم یا سعی می‌کنیم با برگزاری مراسم و تهیه هدیه آرزوهای کودکان را برآورده کنیم. این کودکان صرفا به کمک مالی احتیاج ندارند بلکه خوشحال کردن و امید دادن به آن‌ها نیز از جمله برنامه‌های ماست.»

در سوم مهر ماه، به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید، مهناز افشار به همراه دیگر اعضای این پویش در مدرسه «ایلیا» که از سوی خیرین برای کودکان بدسرپرست ایجاد شده، حاضر شدند.

افشار به شکل نمادین زنگ مدرسه را به صدا درآورد و به کودکان گفت: «رویا بسازید و برای رسیدن به رویاهای‌تان تلاش کنید. اجازه ندهید هیچ اتفاقی باعث شود تا صدای قلب‌های‌تان را گوش نکنید.»

او درباره حضورش در این مدرسه و رویارویی با کودکان بدسرپرست می‌گوید: «همیشه روز اول مدرسه احساس می‌کنی که پدر و مادرت تو را به مدرسه می‌برند تا با حضورشان با تو قرار بگذارند که تو می‌توانی درس بخوانی و برای خودت کسی شوی. اما برای این بچه‌ها سال تحصیلی اینچنین آغاز نشد. برخی تنها و عده‌ای فقط با مادرشان آمده بودند. چهره آن‌ها نشان از دردی داشت که در خانه‌های‌شان با آن روبه‌رو می‌شوند. در حالی‌که می‌دانیم حریم خانه مهم‌ترین و امن‌ترین جای تربیت کودکان است. در میان بچه‌ها شوق به تحصیل برای به دست آوردن آینده‌ای بهتر موج می‌زد.»

البته بیشتر این پویش‌های مردمی و سازمان‌های فعال در زمینه کودکان کار یا بدسرپرست و بی‌سرپرست در تهران و اطراف آن فعالیت می‌کنند. اگرچه افشار معتقد است که «به نظر می‌رسد در شهرستان‌ها هنوز خلوص و پاکی بیشتر از شهرهای بزرگ است» اما شاید این صدای کودکان بدسرپرست در شهرستان‌هاست که به گوش نمی‌رسد.

نمونه امیرعباس یکی از آن‌هاست. می‌توان نام کودکان را تغییر داد و همچنان شاهد خشونت و کودک‌آزاری والدین علیه آن‌ها بود.

روزانه شاید بتوان ویدیوهایی را در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد که والدین مشغول آزار فیزیکی یا روحی کودکان خود هستند؛ چه در تهران و چه در شهرستان‌ها. در برخی از این ویدیوها، پدر کودک را کتک می‌زند و مادر فیلمبرداری می‌کند یا برعکس و البته این ویدویوها هزاران و گاه میلیون‌ها بار دیده می‌شود و انگار مخاطب هم علاقه‌مند هم دارند.

بسیاری از کنش‌گران حقوق کودک معتقدند که این ویدئوها بایستی از شبکه‌های اجتماعی و فضاهای مجازی جمع شوند و برخی دیگر هم باور دارند که بازنشر آن‌ها، آیینه‌ای از واقعیت‌های جامعه است و بایستی نمایش داده شوند تا حساسیت جامعه نسبت به کودک‌آزاری بالا رود. البته بدسرپرست تنهاتر است و همین‌طور سخن‌گوی آن معتقدند که بازنشر این ویدیوها باعث گسترش چرخه خشونت علیه کودکان می‌شود.

از سوی دیگر شرایط واگذاری حضانت کودکان بدسرپرست به خانواده‌هایی که توانایی مالی دارند نیز سخت‌تر شده است. در کنار این شرایط سخت، گونه‌ای دیگر از حضانت در ایران وجود دارد که افراد مختلف می‌توانند بدون آن‌که کودک را ببینند با پرداخت هزینه‌ای ماهانه، آن‌ها را حمایت کنند.

نمونه این حمایت در دیگر جاهای دنیا هم وجود دارد. البته همان‌طور که تامین‌کننده کودک را می‌شناسد، کودکان نیز با سرپرستان مالی خود ارتباطی معنوی برقرار می‌کنند، اما به نظر می‌رسد که در ایران چنین ارتباطی برقرار نمی‌شود.

مهناز افشار به سخت‌گیری قانون در ایران در این خصوص اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما به دنبال آن هستیم که در لایحه پیشنهادی‌مان کودکانی که از دور مورد حضانت قرار می‌گیرند، بتوانند با سرپرستان خود ارتباط داشته باشند. مساله صرفا تامین مالی کودکان نیست بلکه آن‌ها می‌توانند با خواهرها یا برادران ناتنی خود آشنا شوند تا احساس کنند آن‌ها هم مثل دیگر بچه‌ها هستند».

او از خودش مثال می‌زند که به همین شکل سرپرستی کودکی را برعهده گرفته اما تا به حال با این کودک مواجه نشده است: «در عین‌ حال امکان این را ندارم که مثلا چند روز در هفته این کودک را ببینم، با او به گردش بروم و حس شادی و حمایت روحی و معنوی را در این کودک ایجاد کنم. ما با کودکان بدسرپرستی مواجهیم که نه فقر مالی بلکه فقر عاطفی خانواده آن‌ها را دچار مشکل کرده است. باید قوانین سهل‌تر شوند تا بتوانیم عاطفه این کودکان را نیز تامین کنیم.»

حالا و در شرایطی که برخی قضات دادگستری همچنان بر طبل مالکیت پدر بر کودک می‌کوبند، این پویش با تهیه نامه‌ای خطاب به دولت و مجلس با امضای صدها نفر از هنرمندان و ورزشکاران به دنبال آن است که قوانین برای حضانت سهل‌تر شوند و در عین‌ حال در برخورد با کودک‌آزاری مجازاتی برای والدین تعیین شود.

مهناز افشار در این گفت‌وگو بارها تاکید می‌کند که او و پویش بدسرپرست تنهاتر است در راه تصویب این لایحه محکم خواهند ایستاد.