در کنار تمام پیشرفت‌ها در فناوری سلامت و خود علم پزشکی، پژوهشی که به تازگی منتشر شده نشان می‌دهد که طول عمر انسان نهایت ۱۱۵ سال است و نمی‌شود پیش از این انسان را زنده نگه داشت.

ژان کالمان از کشور فرانسه پس از ۱۲۲ سال و ۱۶۴ روز زندگی در سال ۱۹۹۷ درگذشت.
ژان کالمان از کشور فرانسه پس از ۱۲۲ سال و ۱۶۴ روز زندگی در سال ۱۹۹۷ درگذشت.

براندون میلهلند، از کالج پزشکی آلبرت اینشتین در شهر نیویورک آمریکا، تیمی را رهبری کرده که داده‌های جمعیت‌شناسی و سن مرگ در ۴۰ کشور را مورد بررسی قرار داده‌اند می‌گوید، سن انسان با وجود تمام پیشرفت‌های پزشکی محدودیت دارد.

نتیجه پژوهشی که میلهلند هدایت کرده روز پنج اکتبر/۱۴ مهر در مجله علمی “نیچر” (Nature) منتشر شد.

این پژوهشگران مستقر در نیویورک می‌گویند که حداکثر طول عمر در سال ۱۹۹۷ به دست آمد زمانی که ژان کالمان از کشور فرانسه پس از ۱۲۲ سال و ۱۶۴ روز زندگی، درگذشت.

اما با توجه به این پژوهش آماری، اکثر انسان‌ها نخواهند توانست ۱۲۲ سال عمر کنند. سقف نمودار سن درگذشت در ۱۱۵ سال ثابت می‌مانند و به این ترتیب نهایت سن انسان حداکثر ۱۱۵ سال است – حداقل این سن با پیشرفت علم پزشکی و فناوری‌های بهداشت و درمان از سال‌های ۱۹۹۰ تا کنون تغییری نکرده است.

شاخص آماری “امید به زندگی” که نشان می‌دهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است و یا به عبارت دیگر هر عضوی از آن جامعه چند سال می‌تواند توقع طول عمر داشته باشد، همچنان رو به افزایش است و بیشتر مردم پیرتر و پیرتر می‌میرند.

اما به گفته تیم میلهلند افرادی که در جوامع پیشرفته امروز ۱۱۰ ساله می‌شوند، نسبت به آنهایی که در سال‌های ۱۹۷۰ در همین کشورها به سن ۱۱۰ می‌رسیدند، امید به زندگی بیشتری ندارند.

به عبارتی با اینکه سن مرگ رو به افزایش است، به ۱۱۰ که رسیدید، پیشرفت‌های پزشکی در چهل سال گذشته هم دیگر کاری نیستند و مرگ بالاخره خواهد رسید.

این پژوهشگران پیش‌بینی می‌کنند که سن مرگ در آینده در همان ۱۱۵ سال پایدار خواهد ماند.

میلهلند که پژوهشگر ژنتیک ملکولی است می‌گوید: «ممکن است که کسی کمی طولانی‌تر از ۱۱۵ سال زندگی کند، اما شانس اینکه کسی در جهان تا سن ۱۲۵ زنده بماند کمتر از یک در ده هزار است.»

او در ادامه می‌گوید که آنچه پژوهش آنها نشان می‌دهد این است که با وجود پیشرفت‌های علم پزشکی برای بالا بردن آمار متوسط شاخص “امید به زندگی”حداکثر طول عمر انسان محدودیت دارد و امید به تمدید نیست – به عبارتی اکسیر زندگی حداقل فعلا در چشم‌انداز دانش بشری نیست.

آنچه که تیم میلهلند نشان می‌دهند این است که علم پزشکی نمی‌تواند کاری برای پیرشدن تک تک سلول‌های بدن بکند. پزشکی نمی‌تواند مقابل فرسودگی و آسیب، «به ویژه جهش در سلول‌های بدن از جمله جهش سوماتیک سلولی» را بگیرد.

آنچه در نهایت محدودیت طول عمر را رقم می‌زند، خسته شدن و فرسوده شدن تک تک سلول‌های بدن هستند.

پژوهش‌های پزشکی ممکن است بتواند عملکرد قلب را به وسیله فناوری پزشکی، عمل‌های جراحی و داروها بهتر کنند اما نمی‌توانند کاری برای فرسوده شدن سلول‌های عصبی دستگاه قلب کنند.

از سده ۱۹، شاخص امید به زندگی کماکان رو به افزایش بوده است. واکسن‌ها، آنتی‌بیوتیک‌ها، درمان‌های بهبودیافته برای سرطان، فناوری‌های تشخیصی برای انواع بیماری‌ها و از همه مهمتر بیماری‌های قلبی و عروقی، افزایش دانش عمومی نسبت به بهداشت و تغذیه بهتر همه از عوامل افزایش طول عمر انسان هستند. مرگ و میر نوزادان و کودکان هم در سراسر جهان کاهش یافته است و امید به زندگی در کشورهای توسعه‌یافته در حال حاضر جایی بین ۷۰ و ۸۰ سال است.