تور دیپلماتیک حسن روحانی و هیات همراهش در سفر به ونزوئلا، کوبا و آمریکا با سخنرانی در سازمان ملل و دیدارهای متعدد با رهبران دولتهای جهان به پایان رسید. او در ملاقاتها و در نطق مجمع عمومی، پیامهای همیشگی دولت یازدهم در سیاست خارجی را داد: آمادگی برای تنشزدایی و تعامل با پیرامون.
ابراز آمادگی روحانی برای رویکردهای تعاملی، با چاشنی عتاب و خطاب همراه بود. او عربستان را ترویجکننده ایدئولوژی نفرت و پشتیبان گروههای تکفیری معرفی کرد و از آمریکا خواست بدعهدی در اجرای تعهدات مربوط به برجام را هرچه زودتر جبران کند. روحانی همچنین لابی اسرائیل را در مسائلی چون مسدود کردن داراییهای ایران دخیل دانست.
نطق رئیس جمهور در عین حال، دعوتی بود از جامعه جهانی برای تعامل با بازار ایران و سرمایهگذاری در آن. گفتههای روحانی اما در تضاد با رویکردها و مواضع کانون اصلی قدرت در تهران قرار دارند. سخنان فرماندهان ارشد سپاه و زیرمجموعههای بیت رهبری، بر مدار دشمن میچرخند و تهدیدآمیزند، نه دعوتکننده.
رادیو زمانه در بررسی این سخنرانی و پیامهای آن، با منصور فرهنگ، نماینده سابق ایران در سازمان ملل و تحلیلگر مناسبات بینالملل گفتوگو کرده است. ایا پیامهای تعاملی روحانی و هیات همراهش ظرفیتهای اجرایی دارند و از سوی مخاطبان جدی گرفته میشوند؟
مصاحبه با منصور فرهنگ
آقای روحانی همانطور که انتظار میرفت بحث تعهد آمریکا در موضوع برجام و زاویه ایران با عربستان را مطرح کرد. تاکید روی عربستان پررنگتر و تندتر نبود؟
• درست است اما به طور کلی لحن این سخنرانی متعادل بود و روحانی خیلی تند نرفت. ملاقاتهایی هم که قبلا داشت و در مصاحبهای که با “انبیسی” انجام داد و حرفهایی که ظریف زد، نشان میدهد که هدف اصلیشان ارتباط و مناسبات با اروپا و غرب است و جلب سرمایه به ایران که کار تولید کنند.
اشارهها به عربستان و آمریکا با اگر همراه بود: این که اگر نقض کنند باید پاسخگو باشند و به عربستان هم بیشتر در ارتباط با یمن هشدار داد در مجموع باید گفت این سخنرانی با سایر سخنرانیهای روسای جمهور ایران در مجمع عمومی فرق داشت و مسالمتجویانه بود.
وقتی روحانی عربستان را عامل فرقهگرایی و حمایت از تکفیریها خواند، پیامش این بود که ایران در بحث مقابله با تروریسم آماده همکاری است؟
• شنوندگان روحانی خوب میدانند که او قدرت در تصمیم گیری در رابطه با سیاست خارجی ایران ندارد بلکه کمابیش معرف جناحی در درون رژیم است که وقتی با خارجیها حرف میزنند، از تعادل و صلح صحبت میکنند. پادشاه عربستان وقتی انفلاب اسلامی را به خمینی تبریک گفت و برای همکاری ابراز امیدواری کرد، پاسخ خمینی زیر سوال بردن مشروعیت رژیم عربستان بود. وهابیت عربستان سعودی، نوعی از ولایت فقیه ایران است و در ماهیت سیاسی و ذات فکری شان تفاوتی ندارند. این که ایران شبیه آنجا نمیشود به خاطر زیرساختهای جامعه است.
روحانی چهرهای متعامل از دولت خودش نشان میدهد برای دعوت اقتصادی از جهان و اروپا ولی اشکالی که دارند این است که جلب سرمایه نیاز به امنیت دارد. سرمایه بینالمللی جایی نمیرود که شک و تردید در مورد آیندهاش وجود داشته باشد و تا زمانی که ایران اسرائیل را به نابودی تهدید میکند از حزبالله دفاع میکند وسرمایهگذاران کانادایی و اروپایی نمیروند اینجا کارآفرینی کنند
روحانی گفت ایران امن است و ما بازی برد- برد میکنیم. اما همزمان با سفرش به نیویورک فرماندهان سپاه و خود خامنهای خیلی شعار دادند علیه دشمن و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا. این رویکردها با دعوت روحانی متضاد نیست؟
• حرفی که روحانی میزند حرف بخش قابل توجهی از تکنوکراتها و طبقه سرمایهدار جدید است. در قرن بیستم چهار انقلاب روسیه و چین و کوبا و ایران را داشتیم که صدور انقلاب را رسالت خود میدانستند. سه تای اولی از خر شیطان پایین آمدند اما ایران در این زمینه به سر دوراهی رسیده است. اگر به رفسنجانی و روحانی و ظریف گوش دهید میگویند ما باید تمرکز کنیم روی امور داخلی خودمان و صدور انقلاب یعنی هیچ، اما جناح دیگر هنوز دنبال این رسالتی هستند که خمینی تعیین کرد. ایران بیش از ۲۵ بیلون دلار به سوریه کمک اقتصادی و نظامی کرده و این از نتایج سیاست خارجی در صدور انقلاب است.
این گفته چقدر جدی است که اهمال و تعلل آمریکا در موضوع برجام را به مجامع بینالمللی میکشانیم؟
• تهدید بیخودی است چون اوباما علاقمند بوده و از زمان مبارزات انتخاباتیاش میخواست با ایران ارتباط برقرار کند. مشکل اینجاست که موضوع رد و بدل شدن پول در ایران هیچ منبع روشنی ندارد و به خاطر همان موضوع صدور انقلاب، زیر بار مقررات بینالمللی نرفتهاند. تا چنین نباشد، از اوباما کاری ساخته نیست. در مورد روابط مالی ایران با بانکها حرف روحانی درست است اما علتش رفتار و کردار خود جمهوری اسلامی است.
یعنی حرفها یاپیامهای آقای روحانی در این سخنرانی جدی گرفته نشدند؟
• ناظران سیاسی و یا روزنامهنگارها که مسائل را دنبال میکنند، وقتی حرفهای فرماندهان سپاه و حرفهای نماز جمعه یا حرفهای خامنهای را کنار صحبتهای ظریف و روحانی میگذارند، متوجه دو بینش میشوند: اولی در مرحله قدرت و عمل و دومی در مرحله سخن و پیام.
این که روحانی با تعادل و آرام حرف میزند بیانگر اختلافاتی در درون ایران است ولی این اختلافات تاثیری در مسائل داخلی جامعه ایران ندارد. رفسنجانی و روحانی به همان اندازه با ازادی و حقوق بشر مخالفند که سپاه و بیت رهبری. به سیاست خارجی که میرسیم مثل خروشجف و دیگران میگویند که ثبات و بقای رژیم حکم میکند که ما با دنیای خارج ارتباط بگیریم و از دنیای ایدئولوژی در برخورد با جهان خارج از خودمان استفاده نکنیم.
روحانی به اسرائیل هم حمله کرد اما نتانیاهو هم متقابلا در نطقش گفت که ایران و داعش دشمنان منطقه هستند…
• مقامات ایرانی و اسرائیلی از این حرفها در سازمان ملل زیاد میزنند ولی کسی آنها را جدی نمیگیرد. ایران میخواهد با شعارهای ضد اسرائیلی جذابیتی برای تودههای عرب داشته باشد و اسرائیل اتفاقا از این شعارهای ایران خیلی استقبال میکند چون دست راستیها رویش مانور میدهند. نتانیاهو داشت در انتخابات شکست میخورد اما تهدیدهای ایران بود که به او کمک کرد دوباره رای بیاورد.
در این که در کنگره آمریکا لابی اسرائیل خیلی فعال است تردیدی نیست، اما اسرائیل اصولا از شعارها و عمل ایران در منطقه استفاده میکند. رفتار اسرائیل با فلسطینیها زیر ذرهبین روشنفکران بود اما حالا خود عربها و مسلمانها در سوریه و خاورمیانه به کشتار هم مشغولند و این به سود دستراستیها در اسرائیل شده است.
تحلیل جناب فرهنگ باواقعیت منطبق است بله برای سرمایه گذاری بایدامنیت کامل وجودداشته باشد؛برای ارتباط بادنیاوبرقراری روابط ویانقدونظردرخصوص امورمرتبط بادیگران وحل وفصل موضوع مورمناقشه،تصمیم گیری بایدازیک جاونهادمربوطه صورت گیردنه هرکسی سازخودرابزندودراین نواختن سازهاحقوق یکجامعه ومردم صدمه ببیندهمین تعددنهادهای تصمیم گیری است که موجب معضلات داخلی وتردیدکشورهای خارجی برای سرمایه گذاری وریسک شده وکسی بااین وضعیت حاضرنمیشودسرمایه اش رادچارریسک وخطرنمایدبنابراین تازمانی که این وضعیت درجامعه هست،امیدی برای ورود سرمایه گذاری خارجی وحتی داخلی متصورنیست
shahab / 24 September 2016