کشتند. روز و شب. در سکوت محض رسانههایشان و منبرهاشان. صدای ضجهها را هم خفه کردند و به این کشتار خندیدند.
این میتواند خلاصه گزارش تابستان ۶۷ از زندانهای ایران باشد. گزارش از مردمانی که آرمانخواه بودند، پای عقیدهشان ایستادند و جان دادند.
عده زیادی از زندانیان سیاسی (چهار هزار نفر، پنج هزار نفر یا حتی بیشتر) در تابستان ۱۳۶۷ اعدام شدند. بر سر تعداد اعدامشدگان اختلاف نظر وجود دارد، اما در راستی آنچه بر آن مردمان گذشته است، تردیدی نیست.
«هیات مرگ» در کار روزانه خود از بامداد تا شامگاه، در دورهای کوتاه حق حیات را از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق و همچنین اعضای سازمانها و حزبهای چپ و کمونیستی گرفت، به این اتهام که: «بر سر موضع بودند.»
این هیات را روحالله خمینی، بنیانگذار و رهبر وقت جمهوری اسلامی مامور کرده بود تا به فتوای او، زندانیان در بند و محکوم شده در دادگاهها را با یافتن بهانه مورد نظر (بر سر موضع بودن) دوباره محاکمه و به اعدام محکوم کند.
در آن تابستان و در جریان آن محاکمهها اما نه از دادگاه در معنای متعارف آن خبری بود (که البته هنوز هم دادگاه متعارف در ایران با استاندارهای جهانی آن فاصله بسیار دارد)، نه از وکیل و …. زندانیان حقی در برابر «هیات مرگ» نداشتند. آنها فقط باید به سوالات کوتاهی درباره عقاید شخصشان پاسخ میدادند و پاسخ اگر آن نبود که «هیات مرگ» میخواست، اعدام میشدند.
کشتار تابستان ۶۷ در این نزدیک به سه دههای که از آن میگذرد بارها و از زبانهای مختلف روایت شده است. با وجود این آنچه رخ داده، با همه نمادهای قربانیان و عدد و رقمهای ذکر شده و با وجود تمام اعتبارش، هنوز نتوانسته تاریخی همهجانبه عرضه کند: بسیاری از واقعیتها در مقابل مفاهیم حقوق بشری چنان قربانی شدهاند که زنده کردن آنها دشوار است.
حاصل ماجرا تا امروز «عددها»، «گورهای دستهجمعی»، «قربانی شدن» این زندانی، شکست آرمانهای آن دیگری و در نهایت یک پرونده نقض حقوق بشری قطور است که پس از سالها نه عاملان آن محاکمه شدهاند و نه مسئولان آن حاضر به پاسخگویی هستند.
بسیاری از کشتهشدهها همچنان گمناماند. داستان زندگی اعدامشدگان و آرمانها و خواستههای آنها محو است و حتی گاهی در برخی یادمانها یا تلاشها برای دادخواهی از این کشتار، به عنوان «قربانیان و اعدامیان» بسنده میشود.
روایت اینچنینی از ماجرا ممکن است با این نتیجهگیری همراه شود که این زندانیان افرادی منفعل بودهاند که خواست و آرمانشان ریشهای در جامعه نداشته است: انگار حبابی بودهاند که روی آب آمده و ترکیده. انگار برای کسی مهم نیست که آنها که بودهاند و چه میخواستهاند.
این در حالیست که آن مردمان و خواستهایشان ریشهدار و برآمده از جامعه بوده است. حزبها و گروههایشان هم دستکم تا آن زمان بر پایه جریانهای عمیق اجتماعی به وجود آمده بودند.
این نکته از این نظر اهمیت دارد که دیده میشود زندانی سیاسی اعدام شده را با نام گروه او معرفی میکنند و چون ممکن است افکار عمومی آن گروه را به خطاکاری بشناسد، از این نظر فرد اعدامشده اگر خطاکار هم خوانده نشود، به یک قربانی محض تبدیل میشود.
به این ترتیب و با توجه به این شرایط ضروریست که برای شناساندن اعدامشدگان اقدام شود تا روشن گردد که آنها که بودند، از کجا آمده بودند، چه فعالیتهایی داشتند و چرا به این یا آن گروه پیوستند.
بر همین اساس احتمالا روشن خواهد شد که کشتهشدگان مخالفتی عمیق با دستگاه حاکم داشتند و این مخالفت ناشی از دگراندیشی آنها بوده است. آنها به ایرانی دیگر میاندیشیدند که احتمالا «جمهوری اسلامی ولایت فقیه» از نظر ارزشی و اخلاقی در برابر آن نظامی ورشکسته است.
دو پرسش
در این پرونده که به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان سال۶۷ تدارک دیده شده، تلاش شده است تا با طرح دو سوال ابعادی از حقایق ماجرای اعدام زندانیان سیاسی از زبان بازماندگان و دغدغهمندان بیان شود.
از این افراد پرسیده شده است:
- در یادآوریها و یادمانهای اعدامشدگان دهه ۶۰ از جمله اعدامشدگان تابستان ۶۷، بیشتر به قربانی شدن آنها و پایمال شدن حقوق انسانیشان اشاره میشود. اما این کشتهشدگان احتمالا آرمانهایی داشتند و نه مردمی منفعل، که انسانهایی فعال بودهاند. چرا از آرمانهای آنها یادی نمیشود؟ چون آنها شکست خوردند یا اینکه چون آرمانهای آنها و آن جریان وسیع اجتماعی که خاستگاه آن افراد بود هم شکست خورده است؟
- میگویند کشتهشدگان هم خشونتورز بودند و اگر آنان قدرت را به دست میگرفتند با مخالفان خود همان میکردند که بر خود آنان روا داشته شد. در این سخن تا چه حد انصاف و حقیقت نهفته است؟
از کسانی که به این پرسشها پاسخ دادهاند خواسته شده تا درباره فایل صوتی تازه انتشار یافته از جلسه آیتالله حسینعلی منتظری، قائم مقام وقت رهبر سابق جمهوری اسلامی با «هیات مرگ» که سندی تاریخی محسوب میشود هم اظهارنظر کنند.
بهرنگ زندی
عکسهایی از خاوران، گورستانی که در آن بخشی از اعدامشدگان را دفن کردهاند، بدون نام و نشان. خاوران نماد کشتار ۶۷ است.
پاسخ به پرسشها
◄ پرسش و پاسخی دیگر
انقلاب ۵۷ و معنای تاریخی کشتار ۶۷
بهرنگ زندی (گفتوگو با محمدرضا نیکفر)
در این گفتوگو پرسشهایی درباره جایگاه تاریخی رخداد ۶۷ و شیوه تفسیر آن و برداشت از مبارزان جانباخته دهه نخست انقلاب مطرح میشود.
یک داستان
… امیر حسین را یک ماه بعد دوباره آوردند به بند عمومی. رنگش پریده بود. ریشش بلند شده بود و نای راه رفتن و حرف زدن نداشت. تا دیدمش خندید و پرسید توبه کردی؟ …
گزیدهای از مقالههای زمانه درباره کشتار زندانیان سیاسی
- روایت مردم از دهه کشتار – گزارش میدانی
- چند خاطره از قصه پر غصه اعدامهای دهه شصت
- نامداران ما و ننگ حکومتیان
- «قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را جنایت علیه بشریت بدانید»
- نامه سرگشاده یک زندانی سیاسی پیشین به علی مطهری در مورد اعدامهای ۱۳۶۷
- به پایان عصر شاهدها نزدیک میشویم
- به دورتر بفرستید – تأملی بر عکسهای دفنشدگان در خاوران
- یک جنایتکار در مقام تولیت «آستان ضامن آهو»
- انقلاب و فرزندانش: بازگشت به ۵۷، از مسیر ۶۷
- پورمحمدی درباره کشتار ۶۷: برای توضیح نیاز به فرصت است
- یادمان جانباختگان دهه ۶۰ در برلین
- دهه شکنجه و اعدام
- دهه ۶۰ و زخم شکنجه؛ در گفتوگو با شادی صدر
- بازنگری امنیتی یا توبهفرمایی و توابسازی؟
- کشتار ۶۷ و ابعاد پنهانکاری حکومت اسلامی
- کشتار ۶۷ در ذهن فعالان سیاسی جوان
◄ ادبیات و اعدامهای تابستان ۶۷
- ١٣٧ گلبرگِ پرپر، در «آخرین فرصت گل»
- از زیر خاک؛ داستانی از نسیم خاکسار
- زبان نسیم خاکسار در داستان «از زیر خاک»
- ادبیات در برابر فراموشی
- حمید نامی: پیراهن چهارخانه قرمز
◄ از محمدرضا نیکفر
◄ اکبر گنجی، محمدرضا نیکفر، اعدامشدگان دهه ۶۰ و چالشهای قلمی
- اکبر گنجی: جمهوری اسلامی: “رژیم کشتار”؟
- محمدرضا نیکفر: مشکلِ گرفتاری در جبرِ گُسلِ زندگینامهای؛ پاسخ به اکبر گنجی
- علی بهرنگ: “چرا زندهای؟” − در نقد اکبر گنجی
گزیدهای از مطالب درباره فایل صوتی جلسه حسینعلی منتظری با «هیات مرگ»
- جنتی درباره فایل صوتی: اینها باید ریشهکن شوند تا ریشههای نظام برپا شود
- احتمال محکومیت احمد منتظری به زندان
- صدور قرار کفالت برای احمد منتظری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی
- اعدامهای ۶۷ و رازداری اصلاحطلبان
- بازجویی چندباره از احمد منتظری به دلیل انتشار فایل صوتی
- ادامه بازجویی از احمد منتظری در مورد انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری
- مطهری: سئوالاتی درباره اعدامهای ۶۷ پیش آمده، به جای پاسخ شعار میدهند
- پاسخ پورمحمدی به نامه مطهری: در زمین دشمن بازی نمیکنم
- مصطفی پورمحمدی در رابطه با کشتار زندانیان سیاسی: افتخار میکنیم به اجرای دستور خدا
- ۲۰ نماینده مجلس در واکنش به فایل صوتی: مطهری از نایب رئیسی برکنار شود
- خبرگان رهبری: فایل صوتی پر از غلط و تحریف است
- واکنش رفسنجانی به انتشار فایل صوتی منتظری
- ریشهری: فایل صوتی منتظری برای تطهیر منافقین و انتقام از امام منتشر شد
- مطهری خطاب به پورمحمدی: درباره اعدامهای ۶۷ مغالطه نکنید
- علی فلاحیان درباره کشتار ۶۷: امام گفت توجهی به قضاوت تاریخ نکنید
- روحالله حسینیان: شرح حمله به خانه آیتالله منتظری
- تقابل دو نوع اسلام؛ یک بستر و دو رؤیا
- پاسخ به ابهامات و پرسشهای موجود در رابطه با فایل صوتی آیتالله منتظری
- احمد خاتمی: آنها که گفتند بر سر موضعیم محارب بودند
- جملهی ناتمام یک سند تاریخی: «حدود ۲۰۰ نفر هستند که اینها را …»
- مطهری: رئیسی، نیری و پورمحمدی درباره فایل صوتی آیتالله منتظری توضیح دهند
- پاسخ به تاجزاده درباره اعدامهای ۶۷
- حلقه جماران، حسن خمینی و اعدامهای ۶۷
- فایل صوتی منتظری، واکنشهای حکومتی و وجوه حقوقی
- منتظری در میان صداهای مرگ؛ این صداها از کجا آمدهاند؟
- عضو دفتر روحالله خمینی: این صحبتها را اطرافیان موذی به آیتالله منتظری القا کردند
- منتظری خطاب به “هیات مرگ”: شما جنایتکار هستید
- انتشار فایل صوتی دیدار آیتالله منتظری با مسئولین درباره اعدامهای تابستان ۶۷
- یک سند تاریخی درباره کشتارهای تابستان ۶۷ − باز انتشار گفتوگوی “زمانه” با آیتالله منتظری به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت او
غبارزدایی از آینهها
چهل سؤال پیرامون قتلعام سال ۶۷
http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=295
همنشین بهار / 27 August 2016
تئاتر و قتلعام؛ گفتگو با هنرمند ارجمند ناصر رحمانینژاد
https://www.youtube.com/watch?v=0yft3xSRuOM
…
فایل صوتی آیتالله منتظری و قهقههِ قاتلین
http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=419
همنشین بهار / 31 August 2016