پاتریک استوارت، بازیگر مشهور سینمای آمریكا گفته: «مسوولیت بخشی از خشونت هایی كه در سراسر جهان بر زنان روا داشته میشود، به عهده صنعت فیلم و سینماست و به همین دلیل، سینما هم باید در این خصوص سرزنش شود.»
او گفته که در كودكی دیده که چطور پدرش هر روز مادرش را كتك میزده و به طور خاص از فیلم مشهور «بیل را بكش» نام میبرد که حاوی خشونت علیه زنان است.
اما این تنها نقش سینما بر خشونت علیه زنان نیست. دنیای محصولات سینمایی عرصه سرگرمی، پر از قهرمانانی مثل سوپرمن و بتمن است. ابرموجوداتی شکستناپذیر که گاهی در جستوجوی عدالت و گاهی برای انتقام و شکست موجودات شر، دست به کشتار میزنند و مخاطب، از تماشای خشونت و خون در صحنههای فیلم لذت میبرد. در این میان خشونتی که به شخصیتهای فیلمهایی از این دست روا داشته میشود بر اساس جنسیت آنها متفاوت است.
در بزرگترین مرکز صنعت سینمای جهان، هالیوود، شخصیتهایی مثل سوپرمن، مرد عنکبوتی و… همواره در حال نجات دادن زنان هستند، معشوقههای ضعیفی که بقایشان وابسته به این ابرقهرمانهاست. تصویر این زنان، تصویری سکسی و فریبنده است. آنها در لباسهای تنگ سکسی به نظر میرسند و دوربین در حال راه رفتن نمای نزدیکی از باسن آنها میگیرد که برای بیننده فریبنده است. اما نقدی که به این نوع سینما از نظر فمینیستی میتوان کرد تنها در نمایش زنان وابسته و معشوقههای نیازمند به نجات و موجودات سکسی نیست. خشونتی هم که زنان در این نوع فیلمها میبینند فارغ از جنبههای جنسی نیست.
از مشهورترین نمونههای سینمای سرگرمکننده، مجموعه فیلمهای بتمن است. بروس وین میلیونر، تاجر و خیر آمریکایی که والدینش در کودکی جلوی چشمانش به قتل رسیدند، قسم خورده که از تبهکاران انتقام بگیرد و عدالت را به جامعه بازگرداند. وین تمرینات بدنی و فکری ویژهای را پشت سر میگذارد و با لباسی ایده گرفته از خفاش، به مبارزه با جنایتکاران میپردازد. بتمن در شهر خیالی گاتهام سیتی فعالیت میکند و دوستانی او را یاری میکنند: رابین، خدمتکارش آلفرد پنیورث، کمیسر پلیس جیم گوردون و بتگرل. او با گروههای مختلفی از خلافکاران مبارزه میکند که به آنها «گالری مجرمین» گفته میشود: جوکر، پنگوئن، ریدلر، زن گربهای، آقای فریز، دوچهره، راسالغول و مترسک.
اخیرا کمیک Batman: The Killing Joke،(بتمن، شوخی مرگبار) یکی از مشهورترین کمیکهای دیسی آلن مور در قالب یک انیمیشین بلند عرضه شده و مخاطبان بسیاری را جذب کرده است. انیمیشنی که نسبت به نسخه قدیمی آن تفاوتهایی در داستان دارد اما خصلتهای ضد زن آن کمتر نشده است.
زنان و خشونت جنسی در سینمای سرگرمکننده
زنان نمیتوانند قهرمان باشند، اما مردان چیزی جز قهرمان نیستند. این منطق فیلم شوخی مرگبار و فیلمهایی از این دست است.
«نوآ برلاتسکی»، نویسنده کتاب «زنان عجیب، فمینیسم و اسارت» که روزنامهنگار روزنامه آتلانتیک است، در مقالهای در روزنامه گاردین، این فیلم را از نظر خشونت علیه زنان بررسی کرده است.
در این مقاله او به این نکته اشاره میکند که در فیلم «بتمن: شوخی مرگبار»، رفتار با بتگرل سکسیستی است. باربارا گوردون، در نقش بتگرل، تیر میخورد، لختش میکنند و جوکر از بدن لخت او به عنوان بخشی از برنامهاش برای ترساندن پدر او عکاسی میکند. خشونت جنسی شده نسبت به زنان روشی برای تحریک مردان و یک استعاره زنستیز و کسلکننده است.
جوکر، مردان زیادی را در طول داستان میکشد اما تنها گوردون را وادار میکند که عکسهای لخت دخترش را با شکم دریده تماشا کند. مردان کشته میشوند، شکنجه میشوند اما خشونت جنسی تنها نسبت به باربارا انجام میشود.
برلاتسکی معتقد است که مخاطبان در واکنش به نقد فمینیستی اثری مثل شوخی مرگبار، اغلب از یک استدلال معیوب استفاده میکنند: «هرگاه سخن از خشونت علیه زنان در یک اثر هنری مطرح میشود، میتوانید مطمئن باشید که بخش نظرات آن مطلب پر میشود ازنظراتی مثل این: پس مردها چی؟ مردها هم در فیلمها تیر میخورند!
اما اعمال خشونت نسبت به مردان در سینمای سرگرمکننده از این الگو پیروی نمیکند. وقتی مردان هدف خشونت قرار میگیرند، این خشونت جنسی و احساسی نیست. قهرمانان یا ضدقهرمانان، مردان دیگر را به سادگی میکشند تا خود و شخصیت و قدرت خود را نشان دهند.
هرچقدر که خشونت نسبت به زنان در رسانه، سکسی و هیجانی است، در مورد مردان غیرجنسی و نشاندهنده قدرت آنهاست. مثلا کمیسر گوردون، طرفدار مجازاتهای سخت است تا تعهد خود را به قانون و اخلاق بدون هیج تزلزلی نشان دهد، یعنی گوردون یک شخصیت قوی است.
برلاتسکی به نکته دیگری هم اشاره میکند: اینکه خشونت در این فیلمها هرچند نسبت به هر دو جنس وجود دارد اما برابر نیست. خشونتها بر اساس کلیشههای جنسی طراحی شدهاند و نوعی خشونت جنسی هستند که معنایش این است که زنان ذاتا آسیبپذیر هستند. در این فیلمها انواع خشونت با هم ترکیب میشوند و یکدیگر را تقویت میکنند. خشونت پرشور جنسی باربارا، خشونت مردان نسبت به زنان و خشونت علیه خود مردان در سراسر این کمیک طبیعی، لازم و منطقی به نظر میرسد.
برلاتسکی میگوید: «تکان دهنده این است که همیشه همین طور است. جنسیت، شوخیای است که میتواند بکشد.»