صدا‌ می‌گوید ۲۰۰ زندانی … صدا می‌گوید اعدام … صدا می‌گوید بند عمومی و سلول انفرادی …، تعیین تکلیف …، اعدام …، صدا می‌گوید که نمی‌شود این زندانیان را دوباره به بند برگرداند …. صداها در هم می‌روند. صدای خنده …، صدای مرگ، صدا …، صدا …

67

این صداها چه تاثیری در تاریخ معاصر ایران گذاشته‌اند؟ چه تاثیری بر زندگی روزمره ما دارند؟ آیا می‌شود مثل خیلی از صداها و پژواک‌های روزانه، بی‌تفاوت از کنارشان گذشت و فراموش‌شان کرد؟ آیا این صداها با گذشت زمان عادی خواهند شد یا این‌که این خنده‌ها، این لحن بی‌تفاوت و این توجیه‌ها برای همیشه کابوس بسیاری از مردمان در ایران‌ خواهند ماند؟

بعد از انتشار فایل صوتی جلسه‌ آیت‌الله حسینعلی منتظری و آقایان حسینعلی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده اطلاعات در اوین) با موضوع اعدام زندانیان در تابستان سال ۱۳۶۷، زخمی کهنه در جامعه‌ ایران تازه شده است.

در این فایل صوتی حسینعلی منتظری به اعضای هیات قضایی اعدام زندانیان می‌گوید که کار‌شان جنایت است و نام‌‌شان در تاریخ به عنوان جنایتکار ثبت خواهد شد.

با انتشار این فایل، افراد و گروه‌های مختلف سیاسی و  رسانه‌های خرد و کلان، به تحلیل و بررسی آن از منتظر سیاسی و تاریخی پرداخته‌اند.

همه این تحلیل‌ها اما بر اساس «صدا»هایی‌ست که بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی را بازتاب می‌دهند. دال‌هایی که بر وقوع اتفاقی عظیم در برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران دلالت دارند.

صداها اما خود شخصیت دارند. خنده‌دارند، عصبی یا جدی‌اند، تاثیرگذارند یا خاطره‌انگیز و ….

گاهی صداها می‌توانند نقش عکس‌های خانوادگی را بازی کنند. وقتی در جمعی خانوادگی ناگهان سر و کله عکس‌ها پیدا می‌شود و هنگامی که آدم‌ها عکس‌ها را مرور می‌کنند، ممکن است ناگهان چهره‌ای دیده شود که دیگر زنده نیست یا این‌که ممکن است آدمی عکسی از خود ببیند که هیچ شباهتی به امروزش نداشته باشد، اما حس و خاطره‌ای را زنده کند.

صدا‌ هم می‌تواند همین کار را با ذهن‌ آدمی بکند.

صداهای منتشر شده از حسینعلی منتظری و «هیات مرگ» به عنوان مجموعه‌ای از دال‌ها می‌تواند برای هر کسی بنا به ذهنیات و تفکرات اجتماعی و سیاسی‌‌اش، معنایی متفاوت داشته باشد، اما شنیدن این صداها برای کسانی که یکی از نزدیکان‌شان را در این فاجعه‌ تاریخی از دست داده‌اند، احتمالا کار آسانی نیست.

نویسنده این گزارش برای بررسی اهمیت و نقش صداهای منتشر شده با بانو صابری، همسر عباسعلی منشی رودسری، یکی از قربانیان اعدام‌های دسته‌جمعی تابستان ۶۷ تماس گرفته و از او خواسته است حتی‌المقدور بدون ارائه تحلیل‌ سیاسی، از تاثیر این صدا‌ها بگوید.

بانو صابری: صدا‌ها و گفته‌ها تا ساعت‌ها حالم را بد کرده بودند. دقیقا همان روزها را تا چند ساعت با خودم مرور می‌کردم. مخصوصا وقتی طعنه و توجیه آن‌ها را در رابطه با تصمیم‌شان شنیدم شوکه شدم. خند‌ه‌های‌شان به شکلی بود که انگار در مورد  اشیا حرف می‌زنند. اشیایی که نه جانی دارند و نه خانواده‌ای که نگران‌شان باشد. زمانی که همسرم را اعدام کردند دخترم بهاره چهار سالش بود. بعد از انتشار این نوار تمام هم و غمش شده صداهایی که در مورد زندگی او و پدرش تصمیم گرفتند و در نهایت سبب شدند که او دیگر پدر نداشته باشد. شنیدن این صدا‌ها برای من تهوع‌آور بود. خنده‌های‌شان سرما به تنم انداخت. همزمان که گوش می‌کردم از خودم می‌پرسیدم چه‌طور ممکن است کسانی که دارند در مورد زندگی و آینده آدم‌ها تصمیم می‌گیرند، قادر به خندیدن باشند.

رضا معینی، یکی دیگر از اعضای خانواده‌های کشته‌شدگان سال ۶۷ هم درباره اهمیت و نقش این صداها به سوال رادیو زمانه پاسخ داده است.

او که مسئول میز ایران، افغانستان و تاجیکستان سازمان گزارشگران بدون مرز است، گفته است: «هنگامی که دوباره این فایل صوتی را گوش دادم تا شاید پاسخی برای پرسش شما داده باشم، با موج‌های این نوار رفتم و گفته‌ها را برای پاسخ دادن به سوال شما فراموش کردم. خواستم خاطره‌ای از مادرم در نخستین حمله به خاوران در دهم شهریور ۱۳۶۸ بنویسم و از کتک خوردن‌شان در جاده خاوران بگویم اما حالم بد شد و نتوانستم. آن‌چه که به درستی برای همکارانم سوژه است برای من و ما درد است. دیشب با قرص خوابیدم و این صدا در گوشم تکرار می‌شد که هنوز ۲۰۰ نفر در سلول‌های انفرادی هستند و نمی‌توانیم آن‌ها را به بندها برگردانیم.»

معینی در ادامه صحبت‌هایش گفته است: «این‌ها را وقتی ما می‌شنویم تنها چند صدا هستند که هیچ تصویری از آن‌ها نداریم، اما این صداها روایتگر اتفاقی مهم هستند. آن ۲۰۰ نفری که آن‌ها دارند در موردشان حرف می‌زنند و گاهی هم می‌خندند، اعضای خانواده ما بودند. ما خانواده‌های آن‌ها بودیم. این صدا‌ها به ما نمی‌گویند آن ۲۰۰ نفر آن زمان و در آن روز چه می‌کردند اما خبر می‌دهند که آن‌ها در روز ضبط این صداها زنده‌ بوده‌اند. بگذریم … در آن روزها به جز روزنامه انقلاب‌اسلامی که نامه‌ها را منتشر کرد و ارگان‌های سیاسی در تبعید، هیچ رسانه‌ای این صداها را نشنید.»

چگونگی و چرایی ضبط صدای جلسه

یکی از دلایل عزل حسینعلی منتظری، مرجع تقلید درگذشته شیعه از قائم‌مقامی ولی فقیه، موضوع اعدام‌های تابستان ۶۷ بوده است.

برخی ناظران گفته‌اند که مناقشات میان منتظری و خمینی به دلیل انتقادات منتظری به سیاست‌های داخلی و خارجی، به ویژه وزارت اطلاعات و سیاست ادامه جنگ بالا گرفته است و عده‌ای هم به جعل خبر و گل‌آلود کردن رابطه این دو رهبر مذهبی و سیاسی پرداخته‌اند.

گفته می‌شود که علت ضبط حرف‌ها در جلسه‌های منتظری، تلاش برای جلوگیری از همین جعل‌ کردن‌ها بوده است و چون گاهی بخشی‌های مهمی از گفته‌ها حذف می‌شده است، به همین دلیل حسینعلی منتظری هنگام ملاقات با افراد سیاسی و نظامی که برای دادن گزارش نزد او می‌رفتند، با آگاهی افراد صدای‌شان را ضبط می‌کرده.

او اغلب این کار را با استفاده از ضبط صوتی که برای کلاس‌های درسش تهیه کرده بوده، انجام می‌داده و صحبت‌های این جلسه هم به همین ترتیب ضبط شده است.

یک منبع نزدیک به این روحانی درگذشته شیعه به رادیو زمانه گفته است که قاعدتا آیت‌الله منتظری سازمانی موازی با وزارت اطلاعات نداشته و در نتیجه کارکرد این گفت‌گوها امنیتی نبوده است و تنها به خاطر ثبت در تاریخ یا استفاده به موقع از آن‌ها بوده است.

این روحانی که خواست نامش ذکر نشود، در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی ضبط و نگهداری این نوار‌ها به رادیو زمانه گفته است: «این ضبط و نگهداری‌ها در آن زمان برای استاد اهمیت زیادی داشت. همان‌طور که الان این نوار منتشر شده یک سند تاریخی است، آن زمان هم سندی برای حقانیت حرف‌های استاد در موقع لزوم بود. بعضی از مسئولان قضایی مثل آقای اردبیلی می‌آمدند و به استاد گزارش می‌دادند و ایشان هم انتقادات خود را به عملکرد دستگاه قضا می‌گفتند، اما وقتی همان مطالب دستمایه استنادات مرحوم منتظری قرار می‌گرفت منکر می‌شدند. عده‌ای هم هدف‌شان چیز دیگری بود. مثلا هدف‌شان افزایش نامه‌ها و اعتراض‌های استاد به امام خمینی بود.»

او در ادامه با اشاره به ضرورت ضبط جلسات گفته است که یک بار محمد محمدی ری‌شهری درباره برداشته شدن بکارت دختران زندانی در شب اعدام به آقای منتظری حرف‌هایی زده و این موضوع را به آقای منتظری بازگو کرده، اما بعد کاملا منکر این حرف شده است: «ری‌شهری گفته بود دختران را شب قبل از اعدام به عقد یک سپاهی در می‌آورند و بعد مبلغی پول به همراه وسائل اعدامی به عنوان مهریه به خانواده‌ها می‌دهند. این مساله یکی از موارد اعتراضی آقای منتظری در یکی از نامه‌هایش به آقای خمینی بود. قاعدتا اگر این صدا‌ها ضبط نمی‌شد و سندی وجود نداشت، آقای منتظری در نامه‌ها و مواضع خود نمی‌توانست قطعیت داشته باشد.»

در یک دوره زمانی هم جلسه‌های مجلس خبرگان در بیت حسینعلی منتظری و حسینیه او برگزار می‌شده و طبیعتا لازم بوده که یک سیستم صوتی و تصویری مناسب در محل باشد.

صداهایی که آمدند، صداهایی که رفتند

یک روز بعد از انتشار فایل صوتی صحبت‌های حسینعلی منتظری با اعضای «هیات مرگ»، احمد منتظری در کانال تلگرام خود نوشت: «در ساعت ۱۴:۴۴ دقیقه امروز ۹۵/۵/۲۰ از اداره اطلاعات قم با اینجانب تماس گرفتند و از طرف وزارت اطلاعات پیغام دادند که نظر آن وزارت بر این است که فایل صوتی اخیر از روی سایت و کانال آیت‌الله منتظری برداشته شود.»

محمدعلی انصاری، قائم مقام دفتر نشر آثار روح‌الله خمینی هم روز چهارشنبه بیستم مرداد در واکنش به انتشار این فایل صوتی گفته است که محتوای این جلسه ناقص و مشحون از اغلاط و تحریفات است و فلسفه وجودی این جلسه به طور واضح و شفاف برای شنونده صحبت‌ها معلوم نیست.

احمد منتظری اما در پاسخ به محمد‌علی انصاری گفته است که اگر چنین است و ادعای شما صحیح است، فایل صوتی تحریف نشده این جلسه را منتشر کنید.

اما پرسشی اساسی که در این میان وجود دارد این است که چنین نواری چگونه از دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در امان مانده است؟

یکی دیگر از نزدیکان بیت آیت‌الله منتظری  که «الف، دال» معرفی می‌شود، در گفت‌وگویی با رادیو زمانه درباره این موضوع گفته است: «با توجه به هشدارها و توجهی که آیت‌الله منتظری داده بود، مدارک را مخفی كرده بودند وگرنه در يورش اراذل امنیتی به بيت آقای منتظری در سال ٧٥، يكی از هدف‌ها  تاراج همین گونه مدارک بود كه خوشبختانه موفق نشدند.»


در همین زمینه