پژوهشی که بهتازگی منتشر شده است، نشان میدهد که احساس پریشانی روانی، اضطراب و افسردگیای که بسیاری از افراد تراجنسی و تراجنسیتی حس میکنند بیشتر مرتبط با خشونتهای اجتماعی و خانوادگی است و ربطی به بیمار روانی بودن افراد ترنس ندارد.
از این رو فشارها به سازمان جهانی بهداشت افزایش یافته تا انواع افراد ترنس را از لیست بیماران روانی در طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD) خارج کند.
اکنون ۳۶ سال است که سازمان جهانی بهداشت افراد ترنس را بیمار روانی میداند.
دلیل تاریخی که چرا ترنسها به لیست بیماریها اضافه شدهاند بیش از هر چیز سیاسی است و با خروج گرایش جنسی به همجنس از لیست بیماریها، تعداد دیگری از بیماریها اضافه شدند که مربوط به آشفتگیهای وابسته به گرایش جنسی و هویت جنسیتی بودند.
بهاینترتیب ویرایش دهم «طبقهبندی بینالمللی بیماریها» پس از ۴۲ سال در سال ۱۹۹۰ گرایش جنسی را از لیست بیماریها خارج کرد اما دستهای از بیماریها را افزود که شامل کسانی میشد که به هر نحوی مایل هستند جنسیتی متفاوت از جنسیت زمان تولد داشته باشند.
به این ترتیب در سال ۱۹۹۰ همجنسگرایان از لیست بیماریهای روانی خارج شدند و تراجنسیتیها به این لیست اضافه شدند.
در مورد تاریخ بیماری شمردن تراجنسیتیها بیشتر بخوانید: سازمان بهداشت جهانی؛ نگرانیها برای «اختلال» شمردن هویت جنسیتی
پژوهشی در مکزیک در حمایت از خروج ترنسها از لیست بیماریها
پژوهشی میدانی که در تاریخ ۲۶ ژوئیه ژورنال علمی Lancet Psychiatry منتشر شده این بار مستقیم سازمان جهانی بهداشت را خطاب قرار داده و خواسته است که ترنسها از لیست بیماریها خارج کنند.
در این پژوهش ۲۶۰ نفر تراجنسیتیهایی که بیشتر آنها مرد به دنیا آمده بودند و سپس جنسیت زن را انتخاب کردند، شرکت کردهاند.
همه شرکتکنندگان ساکن شهر مکزیکوسیتی در کشور مکزیک هستند و همه آنها در دوران این پژوهش خدمات بهداشتی مرتبط با انتخاب جنسیتی به غیر جنسیت زمان تولد را دریافت میکردند. این خدمات شامل هرموندرمانی و انواع روشهای پزشکی انتصاب جنسیت جدید – شامل جراحیهای پلاستیک و جراحیهای مرتبط با انتصاب جنسیتی دیگر – بوده است.
گروه پژوهشگران، پزشکان و روانپزشکانی این پژوهش زندگی تمام شرکتکنندگان را بررسی کردهاند. آنها تاریخچه پزشکی، وضعیت اقتصادی و احساسات هویتی شرکتکنندگان را از نوجوانی تا حال حاضر بررسی کردهاند.
نظر خود شرکتکنندگان هم ملاک پژوهشی بوده است. تیم پژوهشی از شرکتکنندگان خواستهاند که تا اثرات پریشانی روانی – مانند اضطراب، افسردگی، ناتوانی برای انجام کارهای روزمره، ترسهای دست و پاگیر، خستگی روانی و غیره – را دورانهای مختلف زندگی ارزیابی کنند.
به عنوان مثال از شرکتکنندگان خواستند که در طول دوران کودکی از ۰ تا ۱۰۰ میزان پریشانیهای روانیشان – مثل ترس اضطراب و افسردگی – را ارزیابی کنند و دلایل این احساسات را هم بیان کنند.
تیم پژوهشگران سپس اطلاعات جمعآوریشده را برای تعیین مقدار این پریشانی و ارتباطش با توانایی فرد برای انجام کارهای شخصی و اجتماعی با استفاده از «مقیاس ناتوانی شیهان» مورد بررسی قرار دادند.
مقیاس ناتوانی شیهان یا Sheehan Disability Scale آزمونی استاندارد است که در سال ۱۹۸۳ تولیدشده و در روانپزشکی وضعیت ارتباطی فرد در خانه، در اجتماع، در مدرسه و غیره را با توجه به شاخصهای حس وحشت، اضطراب، ترس، و یا علائم افسردگی بررسی میکند.
بیماری را اجتماع ایجاد میکند نه هویتهای جنسیتی
تمام شرکتکنندگان در این پژوهش دوران بلوغ را دورانی دشوار در زندگیشان توصیف کردهاند.
دوران بلوغ ثانویه جنسی اغلب دورانی است که افراد تراجنسیتی نیاز به زیستن در جنسیتی دیگر را تجربه میکنند.
در نهایت، این پژوهش نشان میدهد که ۸۳ درصد از شرکتکنندگان پریشانیهای روانی خود را در رابطه با خانواده و اجتماع تجربه کردهاند.
همه این پریشانیها مرتبط با احساسهای شرکتکنندگان در رابطه با دیگری (خانواده/اجتماع) نسبت به هویت جنسیتیشان بوده که در ۹۰ درصد از شرکتکنندگان موجب شده است که توانایی انجام کارهای روزمرهشان را نداشته باشند.
محققان با توجه به دادههای این پژوهش به این نتیجه رسیدند که افراد ترنس در روابط خانوادگی و اجتماعی است که دچار اختلال افسردگی، اضطراب و ترس شدهند.
۶۳ درصد از شرکتکنندگان در این پژوهش قربانیان خشونت بودند و ۷۶ درصد بهصورت اجتماعی و خانوادگی تردشدن را تجربه کردهاند.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بررسیهای آماری و میدانی آنها نشان میدهد که افرادی که تمایل به انتخاب جنسیتی به غیر از جنسیت زمان تولد خود دارند، دچار بیماری روحی یا روانی به دلیل این انتخاب نیستند، بلکه در رابطه با خشونتهای خانواده، اجتماع و محیط پیرامونی است که بیماریهای مانند افسردگی، اضطراب و ترس به سراغ آنها میآید.
این تیم پژوهشگران امیدوارند که سازمان بهداشت جهانی نتایج حاصل از مطالعه آنها را بررسی کند و افراد تراجنسیتی را از لیست بیماریهایی روانی خارج کند.