نخستوزیر بریتانیا یک سیاستمدار سرسخت اما عملگراست. بیشتر همتایان اروپایی که قرار است با ترزا می در موضوع برکسیت گفتوگو کنند، امیدوارند او بیش از آن که جا پای مارگارت تاچر بگذارد و بانوی آهنین لقب بگیرد، در “مصالحهجویی” مانند صدراعظم آلمان باشد.
ترزا می چهارشنبه ۱۳ ژوئیه رسما نخستوزیر بریتانیا خواهد بود. او از سوی همقطاران حزبی خود زنی آگاه و مصمم توصیف میشود. افکار عمومی او را قوی و خونسرد میدانند. رسانههای زرد سرگرم گردنبندهای مهره درشت و کفشهای آلاپلنگی او هستند. مطبوعات چپ لیبرال، عزم او برای محدودیتهای مهاجرتی را نقد میکنند و همزمان سر به سر لبخندی میگذارند که معمولا گوشه لب می نشسته است: مثلا مینویسند این لبخند مثل دهنکجی به جنبه انسانی مهاجرت است.
می را از نظر سرسختی و اراده قوی با تاچر مقایسه میکنند، اما مواضع و کارنامه تا کنونی می با تاچر و تاچریسم – سیاست بازار آزاد، حذف خدمات اجتماعی، ملیگرایی،اقتصاد بانکی- قابل قیاس نیستند و این قیاس نیز معالفارق است چرا که زمانه، زمانه تاچر نیست.
او دومین نخست وزیر زن در تاریخ بریتانیا پس از مارگارت تاچر است. نخستوزیری که ۱۱ سال بر سر کار بود و بانوی آهنین لقب داشت. این البته لقبی بود که تاچر خودش به خود داد و سر زبانها انداخت. ترزا می بیش از هر چیز یک سیاستمدار عملگراست که در صورت لزوم از تمسک به ایدههای چپ برای پیشبرد سیاستهایش رویگردان نخواهد بود.
نخستوزیر بهتر ؛ بچهدار یا بدون فرزند؟
حزب محافظه کار به خاطر فضایی که روزهای آخر هفته در افکار عمومی انگلیس شکل گرفت، بحثهای جناحی طولانی برای انتخاب این یا آن کاندیدا را دور زد.
در اصل قرار بود ماه سپتامبر یکی از دو کاندیدا رهبر حزب و سپس نخست وزیر شوند و در این فاصله کارزاری درون حزبی برای نخستوزیری ترزا می وزیر کشور و وزیر زنان و برابری (۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲) یا آندریا لدسام (وزیر انرژی) شکل گیرد.
اما بحث مزخرفی پیش آمد که ناشی از مصاحبه آندریا لدسام بود: آیا نخست وزیر خوب باید بچه داشته باشد؟ آیا مادر نشدن برای یک سیاستمدار ورزیده عیب است؟
لدسام سیاستمدار تازه کاری نیست اما در گفتوگو با با روزنامه تایمز چاپ لندن ناشیگری عجیبی کرد. او پیرامون زندگی و کارنامه حرفهای و برنامههای اقتصادیاش حرف زد و در پایان تاکید کرد که مادر سه فرزند است و میتواند نقش موثرتری در آینده بریتانیا ایفا کند. تایمز این فرصت طلایی را از دست نداد و حرف او را تیتر کرد. این اظهارنظر مثل بمب ترکید و سیلی از شماتت و پرسش به سوی لدسام سرازیر ساخت.
لدسام دو روز پس از بالا گرفتن جنجال و هنگام اعلام کناره گیری تنها این را گفت که احساس میکند حمایت کافی در حزب را ندارد: «بریتانیا نیازمند رهبری قوی است که بتواند آینده را سریعا ترسیم کند و برای همین منازعه انتخاباتی طولانی نیازی نیست.»
ترزا می؛ سرسخت یا آهنین؟
ترزا می پیشتر موضعی سرسختانه در مورد سیاست مهاجرتی بریتانیا داشته و اعلام کرده که محدودیتهایی برای رفت و آمد آزادانه شهروندان اروپایی به بریتانیا وضع میکند. هر چند اینک کمیسیون اتحادیه اروپا این موضع را پیششرط تعیین کننده برای تجارت آزاد لندن و اتحادیه در نظر نمیگیرد اما تلقی عمومی این است که شروع گفتوگوها دشوار باشند.
رسانههای آلمانی در تفسیرهای خود مینویسند بیشتر همتایان اروپایی که قرار است با می در موضوع برکسیت گفتوگو کنند، باید در نظر بگیرند که او بیش از ان که شبیه تاچر باشد، شبیه آنگلا مرکل است و آماده مصالحه برای اهداف.
ترزا می باید خود را برای شروع مذاکرات مقدماتی در مورد خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا اماده کند. او در کمپین برکسیت، در کنار کامرون و از مخالفان خروج بود اما این مخالفت جلوه بیرونی زیادی نداشت. می در اولین واکنش آمادگی برای ورود به مذاکرات خروج را به صورتی ملیح بیان کرد و گفت: برکسیت برکسیت میماند و آن را میتوان به یک موفقیت تبدیل کرد.
——————————————————————————————————————-
مطالب پیشین در باره برکسیت
این که چون طرف زنه فقط با زنها مقایسه بشه بسیار مسخره و نومید کننده ست .
ftm / 13 July 2016
ترزا می را به خاطر زن بودن با زنهای دیگر مقایسه نمیکنند بلکه علت قیاس، وزن و نفوذ امثال مرکل و تاچر است. واقعیت این است که در اتحادیه اروپا، هیچ رئیس دولت دیگری به اندازه آنگلا مرکل اتوریته ندارد. قیاس نخست وزیر بریتانیا با صدراعظم آلمان اتفاقا بیانگر تفوق زنها در جایگاههای مهم است. و البته این تفوق به معنای موجه بودن مرام و راه سیاسی آنها نیست.
طبعا اگر مارک روته یا فرانسوا اولاند یا شارل میشل یا حتی ژان کلود یونکر چنین نفوذی در اروپا داشتند، رسانهها و تحلیلگرها از آنها اسم میبردند!
رخشنده / 14 July 2016