انتخابات آمریکا بر سرنوشت بسیاری از کشورها- از جمله خاورمیانه – تأثیر به سزایی میگذارد. به همین دلیل همه دولتها و مردمشان به دقت ناظر مواضع نامزدهای ریاست جمهوری و نزاعهای آنان هستند. ایران هم از این قاعده مستثنا نبوده و نیست، خصوصاً که نامزدهای دو حزب به طور مرتب درباره ایران و نحوه مواجهه با آن اظهار نظر میکنند. مدعای نوشتار این است که هر دو نامزد برای ایران خطرناک هستند، منتها یکی بیشتر و دیگری کمتر.
ایران و انتخابات آمریکا
پدیده واحدی به نام ایران وجود ندارد. نه تنها ایرانیان و حکومتشان درباره آمریکا متفاوت فکر میکنند، بلکه میان سران جمهوری اسلامی هم در این مورد اختلاف نظر جدی وجود دارد. آیت الله خامنهای در در دیدار با کلیه مسئولان رژیم در ۱۳۹۵/۰۳/۲۵ توضیح داد که برخی از مسئولان بلندپایه جمهوری اسلامی [که شامل حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی میشود] نزد او از رابطه با آمریکا دفاع کرده و میکنند. او گفت :
“با بنده زیاد صحبت شده و افرادی بودهاند از دوستانی که از روی عقیده و علاقه فکر میکردند که این کار میشود، در طول این سالها نشستیم و صحبت کردیم، [امّا] بعد خود آنها اعتراف کردند – نه پیش من، [بلکه] در غیاب و در جلسات رسمیِ تصمیمگیر- که استدلالی که فلانی میکند جواب ندارد؛ راست هم میگویند؛ استدلالی که بنده در این زمینه میکنم جواب ندارد”.
خامنهای در این سخنرانی به تندی نظرات این دسته از مسئولان رژیم را که به مذاکره همه جانبه با آمریکا، برقراری رابطه و حل مسائل از طریق دوستی اعتقاد دارند، رد کرد. او یادآور شد که آمریکا و اسرائیل به اعتراف خودشان دشمن ایران هستند. کنگره آمریکا دائماً علیه ایران مصوبه تصویب میکند و رئیس جمهور آمریکا هم آنها را امضا میکند. اوباما و وزرایش دائماً مواضع خصمانه علیه ایران میگیرند. آیت الله خامنهای برای تأیید نظرش مدعای بزرگی را مطرح ساخت و گفت :
“ذات آمریکا تغییر نکرده؛ ذات آمریکا همان ذات دوره ریگان است؛ همان ذات است و تغییر نکرده؛ ذات دشمن است. بله، حزب هست – حزب دموکرات، حزب جمهوریخواه؛ این پاس میدهد به او، او پاس میدهد به این- لکن ذات آمریکا همان است.”
او که قبلاً هم گفته بود که سیاست دو حزب دموکرات و جمهوری خواه درباره ایران تفاوتی ندارد، دوباره گوشزد کرد که آمریکا دشمن اصل موجودیت جمهوری اسلامی است و این مسئله با مذاکره، رابطه و دوستی حل نخواهد شد. برای تأیید مدعایش به سخنرانی ۱۳۹۲/۸/۱۲ خود اشاره کرد و گفت من در آن سخنرانی پرسیدم :
“آمریکاییها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقبنشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند”. سپس اضافه کرد: “اگر مسئله هستهای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّه هستهای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّه موشکها پیش آمد؛ قضیّه موشکها حل بشود، قضیّه حقوق بشر است؛ قضیّه حقوق بشر حل بشود، قضیّه شورای نگهبان است؛ قضیّه شورای نگهبان حل بشود، قضیّه اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّه ولایت فقیه حل بشود، قضیّه اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است”.
در یک کلام دولت آمریکا هدفی جز تغییر رژیم را در ایران تعقیب نمیکند. آیت الله خامنهای از روند اجرای توافق هستهای و مواضع نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا مطلقاً راضی نیست. او گفت که مذاکره کنندگان خلل وفُرَج و ابهامهای بسیاری در توافق هستهای گذاردند که بتوانند از آن در عمل سوء استفاده کنند. گفت که از اول به حسن روحانی و تیم مذاکره کننده گفته است که آمریکاییها “بدعهدند، بد ذاتند، دبّه دربیار هستند، زیر قولشان میزنند، عمل نمیکنند“.
اینک همه میبینند با این که ما به تمامی تعهداتمان عمل کرده ایم، اما تحریمها در عمل بر سر جایشان هستند: بانکهای بزرگ به خاطر موانع وزارت خزانه داری آمریکا با ایران معامله نمیکنند، نفت کشهای بزرگ بیمه نمیشوند، ذخایر ارزی بلوکه شده ایران هنوز تحویل داده نشدهاند، درآمدهای فروش نفت را نمیتوانیم به راحتی بگیریم، و غیره و غیره.
او چند بار تأکید کرد که مطابق دستور قرآنی ما به عهد و توافقمان عمل خواهیم کرد و هیچ گاه آن را نقض نخواهیم کرد، اما اگر طرف مقابل نقض کند، ما هم پایبند نخواهیم بود. ما به همه تعهداتمان عمل کردیم، اما آمریکا تخلف کرده است. سپس افزود:
“این کسانی که نامزد ریاست جمهوری آمریکایند، مدام دارند تهدید میکنند که ما میآییم پاره میکنیم، نقض میکنیم، اینها اگر پاره کردند، ما آتش میزنیم.”
خامنهای به نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا یادآور شد که ایران دارای توانایی هستهای است. اگر آنان توافق را نقض کنند، ایران در ظرف کمتر از شش ماه با ماشینهای قدیمی آی آر یک میتواند به ۱۸ هزار سو، و در ظرف کمتر از یک سال و نیم با قطعات آی آر چهار به صد هزار سو برسد.
به دولت و شورای عالی امنیت ملی هم دستور داد که بدون اقدام عجولانه کارشکنیهای آمریکا در اجرای توافق را دنبال کنند. اگر آنها خیانت کردند، اینها مطابق “منافع ملی” عمل کنند. اصل این است: “حق گرفتنی است، آن هم از گرگی مثل آمریکا؛ باید از دهنش بیرون کشید؛ اینجوری نیست که او بیاید دو دستی تقدیم کند”.
خامنهای بر این نکته هم تأکید کرد که هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند که ما آقای جهان، سرور جهان و همه کاره جهان هستیم. بوش پدر هم پس از فروپاشی شوروی گفت که ما قدرت منحصر به فرد دنیا هستیم، نظم جهانی را ما دیکته میکنیم و همه باید خودشان را با ما هماهنگ کنند. این منطق سلطه جویانه آمریکایی است.
دوران خوب اوباما برای ایران
برای ایران بهترین دورانی که میتوانست روابطش را با آمریکا بهبود ببخشد، دوران اوباما بود. اوبامایی که سوار بر موج ضد جنگ رئیس جمهور شد، دیپلماسی را بر جنگ ترجیح میداد. لیبی مهمترین اشتباه او بود. رابرت گیتس – وزیر دفاع بوش و اوباما- ضمن اشاره به نقش هیلاری کلینتون در حمله نظامی به لیبی، آن را مشابه اشتباه دولت بوش در حمله به عراق به شمار آورده است. اوباما تاکنون سه بار از اشتباه حمله نظامی به لیبی سخن گفته است (اینجا و اینجا ). آلن کوپرمن در فارن افیرز نشان داده که با همان فضاسازیهایی که به عراق حمله شد، به لیبی حمله شد و این کشور را نابود ساختند.
ویژگی دیگر دوران اوباما این بود که او برای توافق هستهای با ایران در برابر نتانیاهو ایستاد و روابط این دو به شدت تیره شد. اما این فقط بخشی از حقیقت است. بخش دیگر آن این است که در طول ۸ سال ریاست جمهوری اوباما بیشترین کمک اقتصادی تاریخ آمریکا- یعنی ۲۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار– به اسرائیل اهدأ شد. اوباما تنها رئیس جمهوری است که اجازه نداد حتی یک قطعنامه انتقادی در شورای امنیت سازمان ملل علیه اسرائیل تصویب شود و همه را وتو کرد (تعداد قطعنامههای شورای امنیت سازمان علیه اسرائیل در دوران روسای جمهور سابق آمریکا : لیندون جانسون ۷ قطعنامه، نیکسون ۱۵ قطعنامه، جرالد فورد ۲ قطعنامه، جیمی کارتر ۱۴ قطعنامه، رونالد ریگان ۵ قطعنامه، بوش پدر ۱ قطعنامه، بیل کلینتون ۳ قطعنامه، جورج دبلیو بوش ۹ قطعنامه). اوباما به خاطر اسرائیل مانع برگزاری کنفرانس پاکسازی خاورمیانه از سلاحهای کشتار جمعی شد.
اوباما توافق هستهای را دستاورد مهمی برای آمریکا و جهان به شمار میآورد که تضمین کننده امنیت اسرائیل است. او گفته است که بدون شلیک یک گلوله به توافق هستهای دست یافتیم. او خواهان مذاکره با ایران در همه زمینهها بود که بتواند مسائل را از راه گفت و گو حل کند. منتها عدم اعتماد و دستاورد بسیار اندک توافق هستهای برای ایران خامنهای را به این سو رانده که مذاکره و توافق با آمریکا زیان آور است.
دوران پسا اوبامایی
اگر اتفاق خارق العادهای نیفتد، هیلاری کلینتون یا دونالد ترامپ جانشین اوباما خواهد شد. هیلاری کلینتون فردی شناخته شده با سیاست خاورمیانهای تقریباً روشن است، اما ترامپ هندوانه باز نشدهای است که دائماً مواضعش را تغییر میدهد و آدمی نمیداند آیا آن چه میگوید را واقعاً در خاورمیانه و نسبت به ایران دنبال خواهد کرد یا نه.
هر دوی اینها مواضع رادیکالتری نسبت به ایران داشته و روابط در دوران ریاست جمهوری آنها تنشهای بیشتری را از سر خواهد گذرانید. پس پرسش اصلی این است: کدامیک از این دو برای ایران خطر کمتری دارند؟
ابتدأ به برخی مواضع هیلاری کلینتون درباره ایران بنگریم :
یکم- در دروانی که سناتور بود به همه قطعنامههای علیه ایران رأی مثبت داد.
دوم- در رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۰۸ گفت اگر رئیس جمهور شود و ایران به اسرائیل حمله کند، “ایران را نابود خواهد کرد“.
سوم- در یکی از جلسات شورای امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۱۰ پیشنهاد کرد که به اسرائیل درباره حمله به ایران “چراغ سبز” نشان داده شود.
چهارم- در اکتبر سال ۲۰۱۱ در مصاحبه همزمان با بی بی سی فارسی و “وی او ای” گفت ایران به سوی دیکتاتوری نظامی فاقد رئیس جمهور منتخب پیش میرود. رهبران جنبش سبز از سال ۲۰۰۹ گفتند که حمایت آمریکا را نمیخواهند. ولی اگر آنها مانند شورشیان لیبی درخواست میکردند یا بکنند، آمریکا حاضر است همان عمل را در ایران تکرار کند.
پنجم- در اکتبر ۲۰۱۵ در یکی از مناظرههای انتخاباتی وقتی از وی پرسیده شد که از دشمنی چه کسی یا کشوری به خود میبالد؟ او پاسخ داد “ایرانی ها“. او در این سخنان هیچ تمایزی میان حکومت ایران و مردم ایران قائل نشد.
ششم- در مقالهای در جوئیش ژورنال ۶ ژانویه ۲۰۱۶ ایران را به تحریمهای بیشتر و حمله نظامی تهدید کرد و گفت:
“باید به ایران یک پیام روشن بفرستیم. نباید هیچ گونه شکی در تهران باشد که اگر رهبران ایران به تعهدات خود مبنی بر عدم تولید سلاح هستهای عمل نکنند، آمریکا آنهارا متوقف خواهد کرد. آنها [ایرانیان] عزم ما را [برای این کار] با آزمایشهای موشکهای بالیستیک خود امتحان خواهند کرد، که برای آن ما تحریمهای جدید وضع خواهیم کرد. آنها باید بفهمند که اگر تعهدات خودرا نقض کنند، آمریکا قاطعانه عمل خواهد کرد، از جمله، اگر لازم باشد، عملیات نظامی“.
پس از آزمایش موشکی سپاه در ژانویه، کلینتون خواهان وضع تحریمهای جدید علیه ایران شد.
هفتم- کلینتون همیشه مخالفت خود را با بهبود روابط ایران و آمریکا اعلام کرده است. وقتی برنی سندرز در ۱۷ ژانویه خواهان بهبود روابط با ایران شد، تیم کلینتون به سرعت در پاسخ او در بیانیهای نوشت :
“روابط عادی با ایران همین حالا؟ پرزیدنت اوباما از این ایده حمایت نمیکند. خانم کلینتون از این ایده حمایت نمیکند. اصلاً روشن نیست که چرا سناتور سندرز این ایده را درحال حاضر مطرح میکند…واضح است که ایشان راجع به این موضوع عمیقا فکر نکرده اند”.
کلینتون هم شخصاً گفت که نظر سندرز نشان دهنده یک “درک غلط بنیادی از دیپلماسی صبورانه است، چیزی که من در آن تجربه دارم”. کلینتون موافق توافق هستهای است، با این همه ریان کوپر نوشته اگر او در برجام اخلال نکند، ایران میتواند به یک دموکراسی اسلامی تبدیل شود.
هشتم- کلینتون معمولاً در سخنانش جمهوری اسلامی، حماس و داعش را یکی میسازد.
برخی مواضع دونالد ترامپ درباره ایران به شرح زیر است:
یکم- توافق هستهای با ایران بد بوده است.
دوم- توافق هستهای “امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است“.
سوم- توافق هستهای یک توافق بین المللی است که باید اجرأ شود.
چهارم- یکی از اولین اقدامات او به عنوان رئیس جمهور آمریکا لغو توافق هستهای و مذاکره با ایران برای یک توافق “بهتر” خواهد بود. ولید فارس- مشاور ترامپ- در ۸ ماه مه گفت که در صورت انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری او درباره لغو توافق هستهای با ایران و منع ورود مسلمانان به آمریکا با کنگره مشورت خواهد کرد.
پنجم- در پایان ماه مارس گفت : “به محض این که توافق هستهای با ایران پایان یابد، ایران دارای سلاح هستهای خواهد بود”.
ششم- او در ماه مارس گفت که در این معامله وحشتناک ما ۱۵۰ میلیاد دلار برای هیچ به ایران داده ایم.آیا احمقانه نیست که ما به ایران پول بدهیم و آنها بجای بوئینگ، ایرباس خریداری کنند؟ ترامپ در ماه آوریل دوباره ادعا کرد که ما به ایران بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار داده ایم، و ایران با آن سلاحهای دیگران را میخرد. اگر من رئیس جمهور شوم به ایران ۱۲ میلیارد دلار موشکهای معیوبی که کار نمیکنند میفروشم و این گونه فریب شان میدهم.
ایران و آمریکا در پرتو اسرائیل
روابط ایران و آمریکا تا حدود بسیاری وابسته به نوع روابط ایران و اسرائیل است. در مسئله هستهای ایران را متهم میکردند که قصد دارد بمب اتمی بسازد و با آن اسرائیل را نابود سازد. در مسئله موشکی گفته میشود که ایران قصد دارد با موشکهای دوربرد اسرائیل را نابود کند. در مسئله تروریسم گفته میشود که ایران از دو گروه حماس و جهاد اسلامی حمایت به عمل میآورد که دست به اقدامات تروریستی علیه اسرائیل میزنند. اتهام اصلی ایران هم این است که به دنبال نابودی اسرائیل است.
اگر حتی متغیرهایی چون کشورهای حوزه خلیج فارس، سوریه، عراق، یمن، افغانستان و لیبی را نادیده بگیریم؛ شخصیت و باورهای کلینتون و ترامپ به گونهای است که ایران در دوران ریاست جمهوری یکی از این دو با خطرات بیشتری مواجه خواهد بود. کلینتون همیشه مدافع دخالت نظامی در منطقه بوده و اگر سخنان ترامپ را سیاست واقعی او به شمار آوریم، طرفدار نوعی سیاست انزواجویانه و عدم مداخله است. با این حال ترامپ فردی تنها نیست، او نامزد حزب جمهوری خواه است که موضعی خصمانه نسبت به ایران داشته و حتی توافق هستهای را نمیپذیرند.
مطابق قوانینی که به تصویب کنگره رسیده دولت آمریکا موظف است تا برتری نظامی استراتژیک اسرائیل بر کل کشورهای خاورمیانه را تأمین و حفظ کند.
به گزارش کنگره امریکا کمکهای نظامی واشنگتن به اسرائیل از سال ۱۹۶۲ تا کنون به بیش از ۱۲۴ میلیارد دلار رسیده است. واشنگتن وعده داده تا طی ۱۰ سال آینده ۴۰ میلیارد دلار دیگر کمک بلاعوض در اختیار اسرائیل بگذارد، اما دولت نتانیاهو خواهان ۵۰ میلیارد دلار است. یعنی میزان کمکهای بلاعوض به سالیانه ۵ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
به طور قطع کلینتون و ترامپ بیش از اوباما به اسرائیل نزدیک بوده و کمکهای بیشتری در اختیار این دولت گذارده و سیاست خاورمیانهای شان را بیش از پیش با نتانیاهو هماهنگ خواهند کرد.
اسرائیل با راست افراطیترین دولت تاریخ خود روبروست و انتخاب اویگدر لیبرمن به وزات دفاع، در خود اسرائیل سر و صدای بسیاری بر پا کرد و عدهای از تکرار هولوکاست، فاشیسم و نژادپرستی سخن گفتند (اینجا، اینجا، اینجا، اینجا، اینجا، اینجا ). اما کلینتون و ترامپ هیچ انتقادی از این رویهها که راه صلح را به کلی مسدود میسازد به عمل نیاوردند.
کلینتون گفته اگر رئیس جمهور شود، اولین اقدام او دعوت از نتانیاهو به کاخ سفید است “تا روابط آمریکا و اسرائیل را به سطح بالاتری ارتقأ دهد“. حمایت کلینتون از راست افراطی اسرائیل موجب شده تا نیروهای مترقی وی را دوست واقعی اسرائیل به شمار نیاورند.
ترامپ درباره نزاع اسرائیل و فلسطینیان ابتدأ گفت که این اسرائیل است که صلح نمیخواهد، اما بعدها به دلیل حامیان مالی ای چون شلدون ادلسن– میلیاردر حامی اسرائیل که چندسال قبل گفت که باید یک بمب اتمی بر روی صحرای مرکزی ایران منفجر کرد تا رهبران ایران بفهمند که اگر برنامه هستهای خودرا کنار نگذارند، بمب بعدی در تهران منفجر خواهد شد- مواضع خود را درباره اسرائیل بسیار تغییر داد.
اگر حتی متغیرهایی چون کشورهای حوزه خلیج فارس، سوریه، عراق، یمن، افغانستان و لیبی را نادیده بگیریم؛ شخصیت و باورهای کلینتون و ترامپ به گونهای است که ایران در دوران ریاست جمهوری یکی از این دو با خطرات بیشتری مواجه خواهد بود. کلینتون همیشه مدافع دخالت نظامی در منطقه بوده و اگر سخنان ترامپ را سیاست واقعی او به شمار آوریم، طرفدار نوعی سیاست انزواجویانه و عدم مداخله است.
اکبر گنجی |
با این حال ترامپ فردی تنها نیست، او نامزد حزب جمهوری خواه است که موضعی خصمانه نسبت به ایران داشته و حتی توافق هستهای را نمیپذیرند. ۴۷ سناتور جمهوریخواه به رهبری تام کاتن نامهای امضا کردند، و در آن به جمهوری اسلامی هشدار داده دادند که دولت آینده جمهوریخواه هرگونه توافق هستهای با ایران را لزوما محترم نخواهد شمرد، و بدان لزوما عمل نخواهد کرد. سناتور برنی سندرز در ۱۶ مارس ۲۰۱۵ خطاب به آنان گفت : “دوستان جمهوریخواه من به نظر میرسد که تنشان برای جنگ با ایران میخارد. زمانی که شما در کوشش برای صلح توسط رئیس جمهور که رهبری سیاست خارجی را بر عهده دارد خرابکاری میکنید، از نظر من این قابل توجیه نیست”.
ترامپ در ۳۰ مارس حتی درباره امکان استفاده از سلاح هستهای علیه داعش در عراق و سوریه سخن گفته که معنایی جز نابودی غیر نظامیان و محیط زیست ندارد.
برخلاف مدعای آیت الله خامنهای دولت/حکومت آمریکا دارای ذات واحد ثابتی نبوده و نیست و دوران پسا اوبامایی فرصتهای تعامل کمتری برای ایران فراهم خواهد آورد. قدرت رئیس جمهور آمریکا در داخل هر اندازه هم که محدود باشد، در حوزه سیاست خارجی، به عنوان فرمانده کل قوا، قدرتمندترین فرد است. کلینتون و ترامپ؛ اوباما نیستند.
♦ نسخه انگلیسی این مقاله منتشر شده است در:
نژاد پرست ترین ملت، هموطنان کرد و بلوچ خود را روزانه قتل و عام کرده، مسیحیان و یهودیان خود را کشت و فراری داد و با هموطنان بهائی خود غیر انسانی ترین رفتار را دارد. باراک اوبا ما و جان کری درهای کاخ سفید و وزارت خارجه را بر روی لابی ملاها باز گذاشته و برای خیل عوامل آن ویزای ورود میدهند و زبان فارسی صدای آمریکا را به دست لابی ملآ ها سپرده ودر مقابل سیاست بسیار خصمانه ای در مقابل اسرائیل داشته اند. والبته هستند کسانی که دلشان میخواهد آمریکا بخاطر ملاها علیه اسرائیل اعلام جنگ بدهد. کلینتون و ترامپ هر دو از فاسد ترین و بی پرنسیپ ترین کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا هستند. وظیفه رئیس جمهور آمریکا حفظ و دفاع از منافع آمریکا است. انتخاب کلینتون یا ترامپ فاجعه ای برای آمریکا خواهد بود. آمریکا با کنار رفتن سناتور تد کروز، یک فرصت تاریخی را از دست داد وبرای آن بهای سنگینی خواهد پرداخت. من بر خلاف نویسنده باور دارم یک آمریکای قوی و پشتیبان اسرائیل، ضامن ثبات منطقه و مانع ماجراجوئی کشورهای تروریست پرور میشود. کلینتون فاسد وچپی و طرفدار سال آلینسکی مارکسیست در دوران وزارت خارجه، سیاست خصمانه ای در مقابل اسرائیل داشت و ترامپ هر روز گفته هایش را چند بار عوض میکند و هر دو برای آمریکا بد هستند.
Behrouz / 30 June 2016
در این 15 سال اخیر بخصوص با دسترسی به اینترنتف یعونان یک شهروند معمولی علاقه مند و متاثر و ناراحت از این ضربه که کشورم خورده بخاطر سیاست غلط امریکا/اسارئیل ستیزی نظام حاکم بر ایران، هنوز سوالاتی برایم همچون معماست.
1- البته نظریه رایج اینست کشورهایی تمایمت خواه استبدادی نیاز به دشمن دارند و این نظام ج.ا. ایران هم امریکا و اسرائیل انتخاب کرده یعنی اگر امریکا و اسرائیلی ها بگویند بابجان ما غلط کردیم و ما اصلا کاری به شما ندریم باز هم این نظام میگوید امریکا و اسرائیل دشمن نظام هستند!
این داستان نخ نما و مضحک اشغال سرزمین مسلمانان هم کلا بچهگانه است. الان صادق زیباکلام یازده فصل کتاب تولد اسارئیلش نوشته. واقعا اگر خواسته چننی بهانه ای این نظام ج.ا. ایران بیادر باید با روسیه قطه رابطه کند و همچننی هند و چین . چون انها هم سرزمینهای زیادی مسلمان به زور تصرف کردند بخصوص روسها که یک سوم سرزمینهای ایارن جدا کردندو الان بخش بزرگی مسلمان و سرزمینهیا مهم و ثورت انها در کنترل دارند!
2- در تکمیل نظریه اول، وجود ایدئلوژی است. چون بخشی داستان ولایت فقیه وظهور مهدی در شام و سفیانی و فتنه زن جهودی ریش دار و این داستانهی عقل سوزانده است!
خ ف / 30 June 2016
3- اگر دو مورد فوق واقعی نباشند و کلا ظاهری باشند و داستانی دیگر باشد، معمای این دشمنی تمام نشدنی نظام با امریکا و اسرائیل جیست؟!
مشکل شیعه؟ خب اسرائیل حنوب لبنان را رها کرده و اساسا فلسطین سرزین اعراب سنی است و چه ربطی به ایرانی شیعه دارد؟! خود فلسطنیها حتی حماس بارها نارو زدند به این نظام و ثابت کردن فقط دنبال پول دوبت شعی ایرانند ، چندین مورد واضخ است. حزایر سه گانه، داستان محمد مرسی. اردوغان و جنگ داخلی سوریه. هم پیمانی با سعودی … همیگی ثابت کردن فلسطنی ها هرگز دوستان واقعی ایرانی ها نخواهند بود! در حالی یهودیان از 2500 سال پیش تاکنون همیشه با یاارنی دوست و متحد بوده اند!
4- امریکاهای از نظر فرهنگی و تیره نژادی اکثرا شبیه اروپایی هستند و در ضمن سیاه پوستان امریکا چه از نظر جمعیت و چه درصد و چه نفوذ و قدرت بیشتر از اروپا است. پس اینکه خامنه ای میگیود امریکایی ها ذاتشان دشمنی با ایرانی است، جدا از اینکه حرفی شبه نژادپرستانه است، درست نیست.
سیستم حکومتی امریکا تقریبا همان سیستم کلی دموکراسی با برخی نقاط ضعف است البته.
خب نکته مهم تفاوت اینست امریکا ابرقدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی دنیاست. این نکته مهم این قضیه است. ادم عاقل باید ملاخظه این ابرقدرت بکند!
آقای گنحی و کارشنساان گرامی بیایید این معما را حل کنید. بالاخره چرا این خامنه ای و سپاهی با امریکا و اسرائیل دشمنی تمام ناشدنی دارند در حالی بارها طرف مقابل خواستار پیان به دشمنی بوده؟!
این معما قابل حل است؟!
خ ف / 30 June 2016
با دو کامنت فوق من حالا بگویم کدام یک برای ایران و نظام حاکم بر کشور فلاکت زده ما خطرناکتر هستند.
1- کلینوتون خطر غیر مستقیم دارد، بیشتر خطرناکرت است. چون سیاست مبهم دار و خامنه ای و سپاهیان حاکم ثابت کرده اند گیچ بازی در میاورند. کلینوتم مثل سایر دمورکاها ضرباتآارام و طولنی مدت میزنند مثل تحریمها.
2- ترامپ خطرش مستقیم است و خیلی امیدوراکننده ممکن است دستور حمله بدهد و کلک این شر نظام ایران از دنیا کم کند. جمهری خواهان ضربه سریع مزنند. این برای مردم ایران بهتر است. لاقل زجر کش نمشوند توسط تحریم دموکراتها!
خ ف / 30 June 2016
قانونگذاران ارشد کنگره آمریکا دولت اوباما را بهدلیل حمایت از رژیم ایران فراتر از توافق هستهیی مورد حمله قرار داده و میگویند دولت اوباما به غلط از توافق هستهیی بهعنوان بهانهیی برای لابیگری به نفع رژیم ایران استفاده میکند.!
پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، به واشینگتن فری بیکن گفت: ”کجای توافق هستهیی پرزیدنت اوباما با رژیم ایران گفته است جان کری وزیر خارجه آمریکا باید بهعنوان بازاریاب ارشد این رژیم خدمت کند؟“
همچنین مایک پمپئو، عضو کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا، به فری بیکن گفت: دولت اوباما همانطور که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای عقبگرد از بازرسی رژیم ایران تحت فشار گذاشت اینک همین کار را با ”کارگروه اقدام مالی“ انجام میدهد و «در نتیجه، ما دید خود در مسائل حساس برنامه هستهیی را از دست دادهایم و همین مهم در جبهه مسائل مالی هم اتفاق میافتد
naseem / 30 June 2016
منظورت خطر برکناری حکومت اخوندی است ؟!
Farid / 30 June 2016
بهتر است اکبر گنجی می نوشت کدامیک برای “حکومت ایران ” خطرناکتر اند . بدون تردید هر گونه اقدام بر ضد حکومت اسلامی ایران به ضرر ایران و افرادی است که در این کشور می زیند و اما دقت در به کار گیری واژگان و بکار نبستن معیار های دو گانه مهمترین خصلت خوب هر متفکر اجتماعی است اکبر گنجی زمانی در باره حکومت شاه بدرستی گفته بود شاه خود باعث سقوطش شد . اما گنجی در باره حکومت های ضد اسراییلی منطقه مصر است که توطئه خارجی برای ویرانی خاورمیانه در سرنگونی انان درگیر بوده است می توان از گنجی پرسید چرا باور نکنیم این توطئه از سال ها پیش و با سرنگونی حکومت شاه در ایران اغاز نشده باشد و چرا اکبر گنجی برای حکومت های ضد اسراییلی و دوست اسراییل از معیار دوگانه سود می جوید . در مورد حکومت اسلامی ایران واژگان گنجی به واژگان پایوران و هواداران حکومت اسلامی نزدیک می شود و انان حکومت ایران را با ایران یکسان می دانند و هرجا برضد حکومت نقد یا عملی بکار می رود دم از توطئه و سیاه نمایی بر ضد ” ایران ” می زنند . در حالی که سیاست حکومت اسلامی ایران می کوشد با کمک اشوب جنبش شیعه گری امام زمانی را در عالم گسترش دهد و حتی در کشورهای دوست نیز بجای حمایت و همکاری با حکومت ملی این کشورها به تقویت جنبش های مسلح شیعی می پردازد -عراق جیش الشعبی – سوریه لشکر فاطمیون و…… لبنان حزب الله – یمن جنبش حوثی ….. می توان و باید خطر را در تعارض بین مطامع امپریالیستی دولت امریکا و حکومت اسلامی ایران دانست که هر دو بر ضد منافع “ایران” است . حکومت اسلامی ایران هرگز نمی خواهد به حکومت “عادی ” بدل شود . سردار سلامی معاون سپاه پاسداران ( پلیس سیاسی ایده لوژیک حکومت – هانا ارنت توتالیتاریسم در قدرت ) چند روز پیش اعلام کرد ” ما هرگز به حکومتی عادی بدل نخواهیم شد و به هیچکس اجازه نخواهیم داد این خیال خام در سر بپروراند ”
اکبر گنجی از معیار دوگانه و وازگان هم معنا با هواداران جنبش شیعه گری امام زمانی پیرو ولایت فقیه سود می جوید و این در شان یک مصلح اجتماعی نیست .
شاهد / 30 June 2016
Behrouz تو بد جور نژادپرستی کردی به ملت ایران (اجتمالا منظور همین فارسی زبانان!) و متاسفانه رادیوزمانه این کامنت نژادپرستانه منتشر کرد.
من یک فارسی زبان هستم ولی ریشه چند رگه دارم و اتفاقا خوشحالم چند رگه هستم رگ سیاه و رگ سفید… شکر یک انسان چند رگه هستم و بطور طبیعی نژادپرستی در من غیرفعال است، خودم قبول دارم یک عده ای که برخی شان واقعا فارسی زبان هستند و وای اکثرا فارس نما، دارند به هموطنانم ظلم میکنند، میدانم شاید اکثر مردم چه فارسی و چه غیر فارسی، نا اگاهانه-بخاطر مشکلات فرهنگی..- نزادپرستی خفیفی دارند. ولی حرفت نادرست و مبالغه امیز بود.
من همیشه از رادیوزمانه تشکر کردم. رادیو زمانه افتخار دست اندکارن و کشور و دولت و دموکراسی هلند است. روزی امیدوارم مردم ایران به خاطر رادیوزمانه قدشناسی کنند.
رادیوزمانه من بررسی کردم بین رسانه های مهم فارسی زبانه خارجی، از نظر استانداردهای دموکرات منشی و احترام به کاربران و حفط حریم خصوصی بهترین است. از تنوع مطلب و محتوای اندیشه ای بالتری برخودرا استو اصلا شبیه رسانه زرد نیست. شاید مخاطبش کمتر باشد شاید نباشد. ولی کامنتهایش کمتر استف ولی در واقع رادیو زمانه یک رسانه اندیشه ورزانه است. هر کس یک سال مطالب این رسانه دنبال کند به اندازه چند سال تحصیل در بهترین دانشگاهها رشد فکری میکند.
من نمیخواهم لاف بزنم، هیچ سندی نمتوانم در صاقتم بدهم مر در همین متنف چون منم از ترس تروریستها و نظام حاکم مایلم ناشناس بمانم ولی یک ادم عادی و با تحصیلا ت متوسطه هستم، ولی در این چند ساله سایت زمانه منو متحول کرد و دانشم سالها جلو انداخته، من تشکر میکنم از شما. این قیبل کامنت های اشتابهی هم ناشی از همان اصطلاح انسان جایزالخطاست. مطمئنم همکاران شما انسانهای شریفی هستند و عمدی ندارند. این از محتوا رو ح حاکم انسان دستی و دموکراتمنشی سایتان میشود حس کرد. میخواهید منتشر کنید یا نه.
بازم تشکر میکنم از شما.
خ ف / 01 July 2016
تحلیل آقای کنجی، که دوران بعد از اوباما، برای حکومت ایران و به تبعش برای اکثر مردم ایران بد خواهد، به احتمال بالای 60 %حدس مزنم درست باشد. ولی اتفاقا ت است شرایط میوانند تغییر بدهند.
– درد مردم ایران چند گانه است
مثلا اگر امریکا حمله کند و زساخت نظامی حکومت نابود کند مثل لیبی یا عراق، وضعیتی ممکن بدتر سوریه لیبی پبس بیاد و ایران را گروههای افراطی مذهبی و قومی، جهنمی ده برابر بدتر سوریه کنند!
من خودم ماندم چی به نفع مردم است، البته در هر شاریطی برایم من چندان فرق نمیکند از نظر شخصی، من یک نسل سوخته ام شاید مثل اکثر مردم ایران. من درباره سرنوشت نسلهای اینده میگویم. جتی اموروز هم این نظام تغییر کند بشود چیزی شبیه سوئیس، نسل ما سودی چندانی نمیکرند، یعنی نسلهای قبل از دهه هشتاد که اکثریت جمعیت ایران. فقط اگر الان شاریط خوب شود، دهه هشتادی بیشترین سود خواهنددبرد و بقیه نسل سوخته اند، بجز اقلیتی حدود 10% للی 15% که بارشان بسته اند که از ین درصد اکثرا وابستان رز؟یم و کارمندان و مدیرانی هستند با رشوه و فیش حقوقی و پاداش و وامها برای خود زندگی مرفهی درست کردند.
خ ف / 01 July 2016
برخی با توچه به موقعیت ممتاز ایران، میگویند چرا مردم ایران اینقدر بدبختند، صادق زیباکلام سوال سعی کرد در کتاب ” ما چگونه ما شدیم” پاسخ بیابد! ولی اوهم درمانده است به نظرم.
در واقع موقعیت ممتاز جغارفیایی و منابع و سواحل و زمین وسیع، همه شرایط ایده الی است که میتوانست ایران کشوری واقعا مرفه کند که مردم نیازمند یارانه نباشند و مثل سوئیسی ها باشند و بلکه بهتر. ولی همین شرایط ممتاز تبدیل به بدشانسی و بدبختی شان شده.
چرا؟
آیا مسلمان یا مسلمان زاده بودنش؟
آیا شیهه یا شیعه زادگی ودن اکثریتشان؟
چه چیزی در این کشورش است که ننگذارد حاکمان متوسط العقل اشته باشند؟!
خ ف / 01 July 2016
مقاله ای جامع و کامل بود. با تشکر از نویسنده. به نظر من بهترین گزینه برای ملت ایران کلینتون است و بهترین گزینه برای دولت ایران ترامپ دلال استو ترامپ در سیاست خارجی به دنبال منافع اقتصادی خواهد بود و کلینتون هم به دنبال هیمنه و ابهت آمریکا
امیر / 01 July 2016
چرا باید سپاه و خامنه ای حاکم ایران باشند؟ بر فرض اینها بدند ولی بالاخره یک حداقل عقل و شعور باید داشته باشند؟ چرا این حاکمیت ایارن این قدر اشتابهات را تکرار میکند؟
خامنه ای من فرض میگرم سحخنگوی سپاه است. چیزی من سپاه میگویم لزوما کادر درجه پایین نیست. سپاه یعنی همه سران و قلدرهای و بازاریان وابسته و سرمایه داران نظام….
این سپاه حاکم چرا عقل و شعورش نمیرسد؟ چرا به گذشته نگاه نمیکند.
اخر خامنه ای چرا یان حرفهای نامعقول میزنذ؟
این همهدشمنی و خسارت تراشی برای مرد م ایران چیست؟
سپاه اکثرا فرزند این کشورند، من و شما و همه یک جو انصاف داشته باشیم میداینم سپاه، از دل همین مردم هستند این 200 هزار سپاهی اکثرا فزرندان این کشورند و عراقی و افغنی توشان کم هست. من به شخصه افاردی در همین سپاه میشناسم واقعا اوایل جنگ از روی عشق به وطن و البته شیع گری رفتند، دنبال قدرت و ثروت نبودند، رفتند و جانشان کف دست گذاشتند، مثل داعش نیستند که از هر نقطه دنیا امده باشند، اکثر بچه هی سپاه، اصل و نسب دارندف سر سفره والدینشان بزرگ شدند، ولی قدرت همانوطر گفته اند فسادآور است، انسانها تغییر میدد، حداقلی از میهن دوستی دارند. چرا این قدر دارند بد کشور ادره میکنندف چرا این امریکاستیزی تابخردانه و پرخسارت دنبال میکنند؟
خ ف / 01 July 2016
شاید ریشه مشکلات، در همان عدم قانون اساسی ناقص الخلقه و غیردموکراتیک باشد/ظاهر قانون اساسی و اصول مترقی چندی دارد، ولی سیستم ولایت فقیه وشورای نگهبان فاتحه آن اصول مترقی را خوانده! در نتیجه تنها خطوطی بیهوده بر کتاب است!، اینکه این کشور معلوم نیست برچه اساسی ادراه میوشد، نه جموری است، نه اسلامی است، نه سلطنتی است، نه کمونیستی و نه سوسیالیستی، انگاری همه بدی های انواع رایج حکومت د رگذشته و امروز دارد و فاقد کترین خوبی این نوع حکومتهاست!!، اصلا معلوم نیست نوع حکومت چیست، فقط میدانیم مشخصات کامل استبدادی دارد، نقض حقوق بشر است، بی قانونی و قانون شکنی و فساد مالی اس، مثل داعشی به حریم خصوصی مردم تعرض میشود، مثل داعشی قوانین و احکام غیراخلاقی مثل قطع دست و شلاق و اعدام و زندانی برای داشت عقیده و فعالیت مدنی و سیاسی! عجیبست اینها میگویند با داعش فرق دارند ولی درعمل داعشی اند!
منظورم نمیدانم رساندم یا نه؟
سوالم اینست این حکومت و حاکامنش در موهومات و گیجی هستند انگاری؟ من از بیرون این حس را دارم! یاد فیلم رانر رانر افتادم. مردم ایران و حاکمانش مثل همن بچه های رانر رانر هستند انگاری!حس دارم حاکمان خامنه ای سپاه-شیوخ… خودشان گیجند در تشخیص چگونه حکومت کردن! چون همه چیز با التقاط و یک ایدئبوزی توهمی شروع گردند و با صرف چند شعار و آرزوهای افسانه گونه مهدویت، کشوری چهل سال سوزاندند!، آیا ریشه مشکل از کتاب ولایت فقیه و توهمات خمینی آغاز شد؟!
خ ف / 01 July 2016
من میدانم سیستم اطلاعاتی جکومت تا رسانه مثل الف، همه یک به یک کامنتهای این سایت مطالعه میکنندف اگر بتوانند افراد مخالف گیر بیاورند بیچاره شان میکنند، ولی باز وسوسه نوشتم و طرح سوالاتم و سبک نوشتار جالب اقای گنجی من را وادار کامنت بگذاریم.
اینجا به ادعای خامنه ای اشاره میکنم، که میگوید، امریکاییها دشمنی شان ذاتی است و فردا در مورد سیستم حکومتی او و سپاه و شورای نگهبان… خواهان تغییرند!
ولی او یا ازسر دروغگویی این حرف میزند یا اسر نااگاهی! بعضی وقتها میگم کاشکی این فرضیه درست باشد و سپاه حام واقعی باشد نه خامنه ایف چون دیکتاتوری جمعی اگر چند نفرشان بی عقل باشند بالاخره تویشان چند نفر عاقل احتمالا است!!
خ ف / 01 July 2016
چون امریکا با رزیمهای بدتر و مستبدتر از ایران هم کنار امده، نمونه اش کوبا، ویتنام، روسیه، چین، عربستان سعودی با وهبیت، در مقاطعی با صدام و قذافی…. اصلا مشکل حکومت امریکا، نوع حوکمت ایران و حقوق بشر و اینها نیست، اساس مشکل امریکا با حکومت ایران بنظرم در چند مورد مهم است و بقیه فرعی و جنبه تبلیغاتی است:
1- حکومت فعلی ایران از بدو بوجود (1357 ه. ش) با نظام امریکا دشمنی میکند.
2- حکومت فعلی ایران از بدو بوجود (1357 ه. ش) با موجویت اسرائیل دشمنی میکند.
3- حکومت فعلی ایران از بدو بوجود (1357 ه. ش) ادعای ایجاد امپراتوری شیعه با تئوری مهدویت دارد، معنی این تئوری نابودی همه ادیان و فرهنگها و ملیتها و ابرقدرتها از از امریکا تا چین و هند و اروپا، و روسیه و برزیل … است. در واقع حکومت ایران مثال یک بچه پررویی است ادعاهای خیلی خیلی بزرگتر از دهنش میکند. خب امریکا بزرگرتیرین ابرقدرت جهان است، او به نمانیدگی از بقیه دنیا میخواهد این حکومت ایران را سرجایشان بنشاند و بگوید به اندازه گلیمت پایت را دراز کن.
شاید برخی مردم ساده و نا آگاه فکر کنند امریکا به تنهایی یا با تحریم اسرائیل این کارها میکند، ولی پشت نظام امریکا و اسرائیل تقریبا همه دنیای غیر شیعه است و شاهدش همین شدیدترین تحریمهای تاریخ بود علیه ایران وضع شد با همراهی چین وروسیه!
برخی رندی میکنند مثل روسیه و ترکیه و چین…، نقش پلیس خوبه برای حکومت ایران بازی میکنند، چین و ترکیه وروسیه و امثالهم هم از اخور میخورند و هم توبره!، ولی انها هم پشت امریکایند، باز هم بخواهد این حکومت سلطه گر بر ایران خیلی کار خطرناکی کند مثل سر “غنی سازی” سرجایشان می شنانند.، ولی هیچکدامشان مهدویت و ادعای بزرگ این حکومت قبول ندارند/چون معنی قبول نابودی خودشان است! و هرگز اجازه نمیدهند روحانیان شیعه و پیرونشان و خامنه ای/سپاه به چنین ادعای بزرگی برسد و بخواهد به نام مهدی، حاکم جهان شود.
فعلا دنیای غیر شیعه، دارد با این حکومت کج دار و مریز مدارا میکند، چون هنوز به نتیجه قطعی برای الترناتیو نرسیده اند/ یعنی من حدسم اینه/وگرنه تاکنون این رژیم هم مثل صدام کارش تمام میکرد دنیای غیر شیعه/به نظرم وقت این حکومت خیلی کم است، تئوری مهدویت چه واقعا اینها اعتقاد داشته باشند یا از سر فریب این ادعا کنند، تمام دنیا را علیه اینها بسیج میکند و البته کرده.
خ ف / 01 July 2016
700 سال پیش وقتی عثمانیها با دین سنی داشتند کل دنیا را میگرفتند، دین شیعه در ایران قوت گرفت و ایدئولوژی شیعه تکمیل شد و کاملا همه چیز خود را تغییر داد تا شبیه شنی نباشد و اروپاییها از جمله انگلستان کمک شدی به این دین شکل گرفته جدید کردند و او را مسلح کردند تا در مقابل عثمانیها بایستد و این اتفاق افتاد و آروم آروم عثمانیها ضعیف شدند و از بین رفتند و اروپاییها نجات پیدا کردند. در رمان محمدرضا شاه دوباره سنی ها با هم متحد شدند و نمونش درگیری اعراب با اسراییل بود. پس باید دین شعیه مثل زمان صفویه روی کار میامد تا آین اتحاد از بین برود و باز اروپاییها همراه آمریکاییها و روسها منافعشان حفظ شود و این بار جمهوری اسلامی شیعه ۷۰۰سال پیش در ایران بوجود آمد. حالا هم که میبینید منطقه شده است جنگ سنی و شیعه و الان همه دنیا در آرامش هستند. پس همه چیز است منطقه دست غربیهاست. و عوض شدن حکومت از جمله حکومت ایران هم دست غربیهاست.فعلا تشخیص بر این هست که حکومت ایران برای جلوگیری از شکلگیری یک حکومت مثل عثمانی ها لازم هست. و هر موقع قدرت حکومت ایران از قدرت منطقه افزایش پیدا کند با تحریم یا یه جنگ کوچک قدرت او را با منطقه یکسان میکنند. پس تا آن موقعی که دین مردم ایران اسلام است و آن هم شیعه رنگ آرامش را نخواهند دید چون است دین بوجود آمده است برای کم کردن قدرت سنی.پس ایران همیشه با این دین وسط دعوای غربیها و دین اسلام قرار میگیرد.
اردشیر / 01 July 2016
آقای گنجی درود بر شما
آنجه که بیشتر خطرآفرین است رفتار نسنجیده و ناسازگار سران رژیم ایران است که از منفعت خواهی برای ایران بسیار دور است!
برای نمونه کنش های فرمانده سپاه قدس، علی لاریجانی و همراهی همه جانبه با اسد جز افروخته تر کردن آتش نیست!
نکته دیگر این که استدلال خامنه ای است؛ استناد به دشمنی امریکاست. رفتارهای کینه جویانه دو طرف را کنار هم بگذاریم؛ رفتار سران رژیم ایران بسیار تندتر و دشمنانه تر و ناشیانه تر است.
گذشته از این هدف برقراری رابطه رفع همین مشکلات است؛ کم کردن دشمنی و رساندن منفعت به همدیگر. نمی شود با استناد به وضع موجود نتیجه گرفت که رابطه داشتن با امریکا خوب نیست.
سپاسکزارم
محمدشریف / 01 July 2016