بمباران بزرگترین بیمارستان شهر ادامه دارد و زنان باردار به امکانات مناسب پزشکی دسترسی ندارند.
کمبود امکانات و نیروهای پزشکی در شرق حلب، خلا بزرگی در مراقبتهای پیش و پس از باردری ایجاد کرده است. سه دکتر متخصص باقیمانده نمیتوانند تمام بیماران را معاینه کنند.
دکتر ملک میگوید: «پیش از جنگ، زنان باردار ۹ تا ۱۰ بار پزشکشان را ملاقات میکردند.»
متخصصان زنان و زایمان در شیفتهای ۲۴ ساعته برای ۱۰ روز متوالی کار میکنند اما این کافی نیست. علاوه بر این، بیماران باید دستکم چهار ساعت در صف بمانند تا بتوانند دکتر را ببینند. دکتر ملک میگوید: «کار خستهکنندهای است. اینجا یه یک بیمارستان دیگر نیاز است که به زایمان زنان کمک کند.»
در عین حال زنان تنها برای زایمان به بیمارستان مراجعه میکنند.
دسترسی به هفت بیمارستان موجود در شرق حلب برای زنان موانع بزرگی دارد و زنی که به بیمارستان الزهرا میرود، ممکن است به قیمت جانش تمام شود.
سیستم حمل و نقل عمومی و تاکسیها شبها از ترس حملههای هوایی کار نمیکنند و زن حاملهای که نیاز اورژانسی به بیمارستان داشته باشد، باید تا صبح روز بعد صبر کند.
دکتر ملک میگوید: «گاهی زنان دم در بیمارستان زایمان میکنند.»
به گفته دکتر ملک، کمبود امکانات پزشکی، پزشک و بیمارستان باعث ایجاد درمانگاههای غیررسمی به وسیله ماماها و قابلههای نامطمئن شده است.
دکتر حاتم، مدیر بخش کودکان بیمارستان میگوید که این درمانگاهها بسیار خطرناکند و اثرات منفی بر نوزادان میگذارند: «گاهی نوزادان را دو سه ساعت بعد از تولد به بیمارستان ما میآورند که وضعیت سلامتیشان اصلا خوب نیست. خیلیهایشان قبل از اینکه به بیمارستان برسند میمیرند.»
بنا بر گزارش مرکز تحقیقات سیاسی سوریه پنج سال جنگ داخلی در این کشور به مرگ بیش از ۴۰۰ هزار نفر منجر شده و هزاران نفر را آواره کرده است.
استرس، فقر، بیماری و سوءتغذیه در زنان باردار باعث زایمان زودرس و سقط جنین در آنها میشود. دکتر ملک میگوید که هر ماه بیمارستان الزهرا ۲۰ زایمان زودرس دارد.
دکتر ملک هر ماه یکی دو مورد کمخونی در زنان باردار دارد که بنا به شدت آن ممکن است نیاز به انتقال خون داشته باشند. سوءتغذیه در زنان باردار دشوارتر است. دکتر ملک میگوید: «آنها نیاز به برنامه غذایی خاص دارند و رعایت این برنامه به وضعیت اقتصادیشان بستگی دارد. هیچ انجیاویی از آنها حمایت نمیکند.»
قیمت یک قوطی شیر بچه در حلب حدود سه هزار و ۲۰۰ پوند سوریه، معادل ۶.۶ دلار است.
دکتر مصطفی، پزشک متخصص اطفال که در بخش کودکان بیمارستان کار میکند میگوید: «مادرها ترجیح میدهند شیر خودشان را به بچه بدهند اما خیلی از آنها به بچهشان دسترسی ندارند چون بچهها بستری هستند. آنها شوهرانشان را برای سر زدن به بچهها میفرستند.»
در واقع برای زنی که در خانه هم بچههایی دارد، ملاقات بچهای که در بیمارستان است تصمیم عاقلانهای نیست. رعا، مادر یکی از ۹ نوزادی که در روز حمله به بیمارستان آنجا بستری بود، ترجیح داد به خانه و پیش سه فرزندش برگردد. رعا درباره سرنوشت و زنده ماندن بچهاش مطمئن نبود.
در شرق حلب، یک کیلو پوشک هزار و ۲۰۰ پوند سوریه است، یعنی معادل ۲.۵ دلار که برای بیشتر خانوادهها رقم بزرگی است.
دکتر ملک میگوید که برخی زنان بعد از زایمان تقاضای عقیم شدن میکنند. برخی هم دنبال روشهای جلوگیری هستند که بیمارستان الزهرا هنوز با وجود کمبود وسایل پیشگیری در اختیارشان قرار میدهد.
دکتر ملک میگوید: «بعضی زنها هم متقاضی سقط هستند اما بیمارستان به جز در مواردی که نیاز پزشکی باشد این کار را انجام نمیدهد.»
در این موارد زنان به روشهای غیربهداشتی و خطرناکی که قابلهها و ماماهای غیررسمی پیشنهاد میدهند، بچهشان را سقط میکنند.
بارداری در حلب با تزلزل و ناامنی همراه است. زنان به مراقبتهای قبل و بعد از بارداری دسترسی ندارند و زمانی که خدماتی هم فراهم میشود، بیماران هدف بمبها قرار میگیرند. یکی از دکترای بیمارستان الزهرا میگوید: «اینجا جایی است که ما زندگی میکنیم. چارهای نداریم جز اینکه مبارزه کنیم.»
- تمام نامهای این مقاله به خواست خود مصاحبهشوندگان تغییر کرده است به جز دکتر ملک که با انتشار نامش موافق بوده است.
منبع الجزیره
آخه برای چی در چنین وضعیتی هی بچه می سازند؟! دقیقا چه چیزی در ذهن فقرا و جنگ زده ها و بیچاره ها می گذره که هی پشت سر هم بچه درست می کنند؟! دلشون برای بچه هایی که باید در بدترین شرایط زندگی کنند نمی سوزه ؟! تازه بچه رو هم تبدیل می کنند به ابزار مظلوم نمایی و جلب دلسوزی! من هر وقت آوارگانی که به سمت اروپا سرازیر شدند رو با بچه های قد و نیم قد می بینم این سوالات رو از خودم می پرسم.
عجب بابا / 28 June 2016
واقعا دردناک هست که جان انسان ها در خاومیانه اینقدر بی ارزش شده .متاسفانه در باورها و اسطوره های مذهبی این مردم چه سنی و چه شیعه کشتن امری مقدس هست و همیشه به دنبال حذف روحی و یا فیزیکی افراد هستند . جالب اینجا است که ادعا دارند پیامبرشان پیامبر رحمت و مغفرت است اما همه ی جنگ زدگان که اکثرا سنی هستند به جای اینکه سمت زادگاه پیامبر رحمت بروند سمت دیار کفر و هوای نفس و لهو ولعب می روند . این جنایت ها و آدمکشی ها و ویرانگری شهر ها روزی دامن خود این جماعت را خواهد گرفت .چیزی که من در ایران از این جماعت دیدم این است نسل دوم و سوم این خانواده ها به خاطر استبداد خانوادگی کلا پخمه و دنباله رو و یا احمق هستند و از لحاظ درک وشعور و فهم واقعا دچار سقوط هستند .دسته ی دیگر که تازه به دوران رسیده ها هستند و کلاش هایی که در دوران احمدی نژاد به نان و نوایی رسیده اند و جوانانشان یا از مشتریان جدی ماری جوانا و کوکایین هستند و یا دائم در این پارتی اون پارتی به عزاداری سید الشهدا مشغول هستند و بخاطر نداشتن اصالت و فرهنگ در حال تلفات دادن هستند یا از تصادف یا اوور دوز ( مثل مرگ نوه ی آیت الله ربانی پشت پورشه کنار جیگر که با جراحی های مختلف عین پورن استارها شده بود ).به امید نابودی این دوسته که اکثریت ایرانی ها را به زنجیر کشیده اند و به امید مرگ تک تک سپاهیان قدس در عراق و سوریه و پیوستن این موجودات به سردار همدانی آدمخوار
اردلان / 29 June 2016