اصغر بیچاره، عکاس قدیمی سینمای ایران، کسی که از عکس‌های نخستین فیلم ناطق سینمای ایران کپی گرفته و مجموعه‌ای از اسناد تصویری سینمای ایران را با خود داشت در سن ۸۹ سالگی بر اثر بیماری سرطان در آمریکا درگذشت.

اصغر بیچاره (۱۳۹۵ - ۱۳۰۶)
اصغر بیچاره (۱۳۹۵ – ۱۳۰۶)

اصغر بیچاره از مدت‌ها پیش در بستر بیماری بود. او هنگام مرگ نه بازنشستگی، نه بیمه و نه پول داشت و تمام زندگی خود را وقف علاقه به سینما کرد.

اصغر بیچاره در خردادماه ۱۳۰۶ در تهران به دنیا آمد. از ۱۱ سالگی به‌عنوان کارگر ساده در عکاسی مشغول به کار شد و پس از چند سال در ۱۴ سالگی در لاله‌زار تهران مغازه‌ای باز کرد که به‌زودی تبدیل به پاتوق هنرمندان و نویسندگان معروف آن زمان شد.

او در سال ۱۳۱۸ وارد رادیو شد و سپس در ۱۵ ـ ۱۶ سالگی با گرفتن کپی از تمام عکس‌های فیلم «دختر لر»، نخستین فیلم ناطق سینمای ایران به کارگردانی اردشیر ایرانی، برای عبدالحسین سپنتا فیلمنامه‌نویس آن، وارد دنیای سینما شد و بعد در سال ۱۳۲۳ به عکاسی در تئاتر روی آورد و در بعضی از نمایش‌ها نیز بازی کرد. او در عرصه دوبله نیز فعالیت کرد و ابتدا در ترکیه کار دوبلوری می‌کرد و مدتی نیز با گروه دوبله مرتضی حنانه و حسین سرشار در ایتالیا همکاری کرد.

اصغر بیچاره بزرگترین آرشیو عکس سینما و تئاتر ایران را در خانه خود داشت و در طول زندگی خود با هنرمندان بسیاری از دنیای سینما و ادبیات مراوده داشت.

در موزه شخصی اصغر بیچاره دوربین‌هایی از قدیمی‌ترین عکاسان ایران مانند دوربین «ماشاءالله خان عکاس‌باشی» وجود داشت. او با عکس‌ها و دوربین‌هایش سال‌ها روایت منحصر به فرد خود را از عکاسی و سینما حفظ کرد.

او همچنین در نمایشگاه‌های مختلف عکس و عکاسی در ایران و دیگر کشورهای جهان حضور داشت، سه جلد کتاب درباره تاریخ سینمای ایران نوشت و در ۲۳ فیلم از جمله؛ لیلی و مجنون (۱۳۳۵)، یکی بود یکی نبود (۱۳۳۸)، گربه وحشی (۱۳۴۱)، و بازی کرد. افزون بر این، نویسندگی و کارگردانی فیلم مستند «سَنَد زنده» در سال ۱۳۵۹ را برعهده داشت و به‌عنوان تهیه‌کننده، فیلمبردار و در سایر بخش‌های سینما نیز فعالیت کرد.

اصغر بیچاره عکاس مطبوعاتی نیز بود و با روزنامه‌هایی مانند اطلاعات و کیهان همکاری کرد.

او یک بار در مصاحبه‌ای گفته بود اگر بخواهد روزی از کارهایش نمایشگاه بگذارد جایی به بزرگی میدان توپخانه لازم دارد. او گفته بود: «نامم اصغر بیچاره است… ولی بیچاره به اون معنا نیستم. من اگر بخواهم روزی نمایشگاهی از تاریخ شروع تئاتر و رادیو و دوبله بگذارم جا می‌خواهد.»