مشغله کاری، فراهم نبودن امکانات سفر یا پرخرج بودن آن، میتواند ما را به انسانهایی تبدیل کند که تمام وقتمان را در فضایی ثابت به سرمیبریم، در خانه یا محل کار. تکرار فریبنده است، حتی ممکن است بدون آنکه بدانیم شیفته یکنواختی زندگیمان شویم.
حالا مشکل چنین وضعی چیست؟ جواب این سؤال برای هرکسی متفاوت است. ولی اگر در حالتی هستیم که احساس میکنیم از همهچیز خسته شدهایم، شک نکنید به کمی جابهجا شدن نیاز داریم.
بهتر است بهجای دست روی دست گذاشتن، به فکر کشف راههایی برای کنار زدن روزمرگی باشیم.
همان وقتهایی که فکر میکنیم مریض شدهایم و بهزودی از حرکت میایستیم، زمانی است که میتوانیم کارهای زیادی بکنیم که به نظرپیشپاافتادهاند یا در حالت عادی حتی فکرش را هم نمیکنیم. در این شرایط ملاقات با یک دوست سرحال، شخصی پرانرژی و یا هرکسی که زندگیاش با ما فرق دارد، تجربهای جدید است.
بهجای روزها و ساعتها درگیر شدن با کارهایی که همیشه انجام میدهیم، گاهی اوقات چند دقیقه یا چند ساعت را به تماشای دیگران و محیط زندگیشان بنشینیم. این خوششانسی را از خود دریغ نکنیم. چون تماشای زندگیهای دیگر، مثل خواندن کتابی تازه و دانستن چیزهایی که است که قبلاً نمیدانستیم.
البته ممکن است که چنین موقعیتی برای بسیاری از ما خیلی کم به وجود بیاید. مثلاً خود من اغلب روزها و گاهی تا چند هفته، پشت میز کار و کنار کامپیوترم مشغول هستم. پس نه تنها آدم تازهای نمیبینم؛ بلکه خودم را از لذت ساده یک گردش کوچک، بیرون رفتن از خانه و گردش در طبیعت محروم میکنم. فقط من و کامپیوترم، مسلماً تکرار این وضع جالب نیست.
رشد، تعادل و شادی برای ما ضروری است، برای پیدا کردنشان باید جستوجو کنیم. با هل دادن خودمان به بیرون از منطقه راحت زندگی و چیزهایی که به آنها عادت کردهایم میتوانیم تجربههای نویی بهدست بیاوریم و در جستوجو برای تغییر موفق شویم.
بعضیاوقات هوس ماجراجویی داریم. شاید برویم و در شبکههای اجتماعی به دنبال ایدهای برای سفر کردن بگردیم و ساعتها وقت صرف آن کنیم. بعدش متوجه میشویم که همچنان روبروی کامپیوتر هستیم یا توی صفحه تبلت قفلشدهایم، بدون هیچ ماجراجویی که به دنبالش بودیم.
انگار شبکههای اجتماعی میخواهند اشتیاق ما را برای کشف دنیا رام کنند. اما ما رام نخواهیم شد، چون در همین شبکهها مردم زیادی را در حال لذت بردن از زندگی میبینیم. آنها به سفر میروند، به دنبال سرگرمیهای انرژیبخش میگردند و خودشان را از بودن در موقعیتهای تازه محروم نمیکنند.
بعد از چند ساعت جستوجو، سرتان گیج میرود که هنوز چقدر کار دارید و حتی بهاندازه یک هفته هم وقت برای استراحت و سفر ندارید. درنهایت توییت میکنید: «کلی تایملاین را بالا و پایین کردم، صبح شد. همه کارهام مونده.»
الستر هامفریس، نویسنده و ماجراجو است و روی ایدهای کار میکند که آن را «ماجراجویی کوچک» مینامد. به اعتقاد او اگر مردم از محیط همیشگی خود بیرون بیایند، زندگی تمام ظرفیتهایش را به آنها نشان خواهد داد.
ماجراجوییهای کوچک شما
- لازم نیست خیلی دور بروید. سفر و ماجراجویی کوچک شما، میتواند نزدیک به خانهتان باشد. یک شب یا چند روز، به تصمیم شما بستگی دارد. مهم این است که این ماجراجویی ساده و سرگرمکننده باشد. ماجراجویی کوچک، خیلی به درد آنهایی میخورد که فرصت یا امکان رفتن بهجاهای دور و سفرهای مفصل را ندارند و یا حوصلهشان محدود است. کافی است چند ساعت یا یک آخر هفته را به آن اختصاص دهید.
- اگر همیشه آخر هفتهها را با تلویزیون و فیلم دیدن یا نشستوبرخاست با آدمهای همیشگی میگذراندید، این بار برنامه را عوض کنید. به محلههای جدید و پارکهای تازه ساختهشده سری بزنید. از شهرکهای نوساز یا قدیمی دیدن کنید و داخل آنها قدم بزنید. فقط با اتومبیل از کنار آنها رد شدن چیز تازهای به شما نمیدهد. به جنگل و کوهستان بروید و راه رفتن بدون کفش را امتحان کنید.
- بهجاهایی بروید که به محل سکونت شما نزدیک است و تابهحال آنجا را ندیدهاید. بسیاری از جهانگردان و مسافران دور دنیا، به شهرها و کشورهای مختلفی سفر میکنند در حالی که هیچوقت حیاط پشتی خانه خودشان را ندیدهاند. فراموش نکنید، در نزدیکی شما چیزهای زیادی هست که از آنها بیخبر هستید.
- فهرستی تهیه کنید از تمام مکانهایی که در نزدیکی شماست اما آنها را ندیدهاید. بعد برنامهریزی کنید تا در وقت مناسب به آنجا بروید.
- با یک دوست، آشنا یا یکی از اعضای خانواده که با او بودن را دوست دارید همراه شوید. گشتوگذارهای کوچک فرصت خوبی برای گپ زدن فراهم میکند. باهم حرف بزنید، از دیگران بشنوید و از صحبت کردن در مورد چیزهای غیرمعمول نترسید. بعضی از آنها قلقلک قابلتحملی به تصورات و طرز فکر همیشگی شما خواهد داد. ذهنتان را برای همهچیز باز بگذارید و با دیگران دوستانه رفتار کنید.
- در گردش و تفریح گوشی موبایل خود را همراه داشته باشید ولی آن را خاموشکنید یا در زمانی مشخص پیامها و ایمیلهایتان را چک کنید. کمی دوری از وسیلهای که تماموقت با آن هستیم، حس شگفتانگیزی است. بهجای سر در گوشی فرو بردن، به اطراف خود بیشتر نگاه کنید. این جالب نیست بدانید ساختمانی که مقابل خود میبینید چند پنجره دارد؟ چه سالی ساختهشده یا پیش از ویرانی چگونه جایی بوده است؟
- موقع پیادهروی نفسهای عمیق بگیرید و به حیواناتی که در مسیر خود میبینید محبت کنید. اگر برای گربهها، سگها یا پرندهها کمی خوراکی به همراه داشته باشید میتوانید بهتر آنها را تماشا کنید. احساسات مثبت مسری هستند و به شما حس خوبی میدهند. جهان ما پر از اتفاقات شگفتانگیز است و دوستی یا صحبت کردن با جانور کوچک چیز عجیبی نیست.
- بد نیست در گوشهای از طبیعت که به درختان، گیاهان و محیطزیست آسیبی نزند آتشی کوچک و ایمن روشن کنید. غذایی مختصر یا چای و قهوه با آن درست کنید، سبزیجات را در کاغذ آلومینیومی بپیچید و برای خود یا دوستانتان صبحانه یا عصرانه بگذارید. کنار آتش نشستن تخیل ما را تحریک میکند و حس قدیمی از کاری را که اجدادمان انجام میدادند را به ما منتقل میکند.
- مثل توریستها در شهر خود بگردید و به اطرافتان با دیدی تازه نگاه کنید. اسیر برداشت تکراری از محیط پیرامون خود نباشید. اگر کنجکاوی را در خود زنده نگهدارید و میل به یادگیری را همیشه حفظ کنید، همهچیز متفاوت به نظر خواهد رسید.
- فعالیت بدنی داشته باشید. تمرینهای روزانه ورزشی اگر منظم و باعلاقه انجام شود، چالشبرانگیز و هیجان بخش است. اگر در سلامت کامل هستید، هنگام پیادهروی مسیرهای شیبدار با پستیوبلندیهای زیاد را انتخاب کنید.
- آیا هنوز چیزی هست که از آن بترسید؟ بروید و آن را تجربه کنید. اگر جز آن دسته افرادی هستید که از ارتفاع و سرعت وحشت دارند به شهربازی بروید و خودتان را به اسباببازیهایی که آدرنالین را زیاد میکند بسپارید.
- گاهی فکر میکنیم همهچیز منطقی و همانطوری است که باید باشد، ولی عمیقاً ناراحتیم و دلیل آن را نمیدانیم. زندگی روزانه، ما را در چرخهای بیپایان از کار، استرس و تعهدات مختلف گرفتار میکند.اگر از این وضعیت راضی نیستیم، پس باید دستبهکار شویم.