در قلب آمستردام و در یکی از قدیمیترین و پرجمعیتترین محلههای این شهر، دیدن نام «ابنسینا» بر روی یک تابلو، میتواند آدم را به فکر ایران و طبابت بیندازد.
اینجا مطب دکتر نادر نادری، جراح کلیه و مجاری ادرار، دارای فوق تخصص در جراحی بازسازی مجاری ادرار و سرطانشناسی است:
من نادر نادری هستم، یک جراح کلیه و مجاری ادرار، ارولوژ، که سال ۱۹۸۹ به هلند آمدم و شروع به تحصیل کردم. تحصیلات پزشکیام را در دانشگاه آمستردام انجام دادم. بعد قسمت جراحی و قسمت اورولوژیک را در شرق هلند و آمستردام انجام دادم. حدود یک سال در قسمت سرطانشناسی در زمان تحصیلم کار کردم و دو سال هم فوق تخصص در زمینه جراحی بازسازی مجاری ادرار و سرطانشناسی گرفتم. حدودا ۳۰سال است که در هلند هستم. در بیمارستانهای مختلفی کار کردهام و زندگی خوبی دارم. زن و بچه سالم و خوشبخت و خوبی دارم.
رادیو زمانه با این ایرانی موفق مقیم هلند گفتوگو کرده است: «بسیار باعث خوشحالیام است که در خدمت همزبانان و هموطنان عزیزم هستم.»
رادیو زمانه: در بیمارستان کار میکنید یا مطب دارید؟
– مطب جدا دارم و برای عملها به بیمارستان میروم. در واقع در سه جا دارم کار میکنم. یکی مطب خصوصی خودم است که دو روز در هفته آنجا هستم. حدود چهار روز در هفته در قسمت سرطانشناسی در آمستردام و دنهاخ (لاهه) کار میکنم. در آنجا هم بیمار میبینم و هم عمل جراحی میکنم. یک روز در هفته را هم در بیمارستانی در آمستل فین بیمارهای مطب خودم را جراحی میکنم.
- شما خیلی جوان بودید که به هلند آمدید و شروع به تحصیل کردید. میتوانید بگویید که چه تجربیاتی در زمینه تحصیل و جا افتادن در این جامعه دارید؟
– من خیلی از تحصیل لذت میبردم و میبرم. هنوز هم که هنوز است عاشق دوران دانشجویی خودم هستم. بارها به مزاح گفتهام که ای کاش من الان دانشجو بودم. از زندگی جدی روزمره زیاد لذت نمیبرم. از زندگی دانشجوییام ولی بسیار لذت میبردم و میبرم. من دوره تحصیلی پزشکیام را که اصولا برای هلندیها بهطور متوسط هفت سال طول میکشد در سه سال و نیم تمام کردم و قسمت بالینی را که حدود سه سال است، در دو سال و هفت ماه تمام کردم و با Cum laude قبول شدم؛ یعنی همه نمرههایم بالاتر از هشت بودند. به هر جهت با لطف خداوند بسیار تحصیل زیبابی داشتم. دانشگاه بسیار عالی بود، استادان بسیار حاذقی داشتم. بعد هم وارد قسمتهای سرطانشناسی و جراحی شدم که دوران بسیار زیبابی بود و واقعا لذت بردم. درواقع تحصیل در رشته پزشکی یک حالتی است که فقط کار آدم نیست، رشته و سرشت انسان است. تمام اندیشه و روح انسان را میگیرد. پزشکی واقعا یک کار ساده نیست. کاری است که انسان با تمام قلبش و مغزش و با تمام سلولهای بدنش باید انجام بدهد تا بتواند کارش را درست انجام دهد. خداوند را شکر میکنم که این لطف را به من کرد تا بتوانم این تحصیل بسیار پیچیده را انجام دهم و امروز هم خدا را شکر میتوانیم دینم را و خدمتم را به جامعه انجام دهم.
- با وجود اینکه زمان زیادی است که اینجا هستید و همسر هلندی هم دارید، ولی به نظر میآید که ارتباطتان با ایران و فرهنگ ایرانی قطع نشده. اسم مطبتان را هم «اَوی سینا» گذاشتهاید که همان ابنسینای خودمان است. با این وضعیت خودتان را چهطور میبینید؟ بیشتر ایرانی یا بیشتر هلندی؟
– من تمام سلولهای بدن خودم را ایرانی میبینم و بسیار خوشحالم و بسیار مغرورم به ملیت و به فرهنگی که دارم. ایران کشور بسیار حاصلخیزی است. در تمام دنیا وقتی هموطنان و همزبانان عزیزم را میبینم، انسانهایی بسیار قدرتمند هستند که البرز صفت و با پیکر آهنین، نه فقط به لحاظ فیزیکی بلکه به لحاظ مغزی و روحی، واقعا باعث افتخار من هستند. من وقتی ادبیات ایران را میخوانم احساس میکنم روحم بال پیدا میکند. اینقدر احساس خوبی از فرهنگ قدیم ایران و زبان خودم و تاریخ زیبای کشورم دارم که واقعا در تمام قسمتهای روحی و فکری، خودم را ایرانی میدانم و ایرانی هم خواهم ماند. این بزرگترین افتخاری است که یک شخص میتواند تصور کند.
گفتوگوی رادیو زمانه با دکتر نادر نادری را از اینجا بشنوید:
- با تجربیاتی که از زندگی و تحصیل در اینجا دارید، فکر میکنید جوانانی که بخواهند رشته شما یا کلا تحصیل را در سطوح عالی در هلند ادامه دهند، چه باید بکنند و چه نکات مهمی هست که باید در نظر بگیرند؟
– به عقیده من تحصیلات بالا در هلند یا در کشورهای اروپایی خیلی خوب است چون اروپا به لحاظ دانش و علم قارهای بسیار غنی است. به نظر من با هوش و ذکاوت ایرانی اکثر رشتههای اینجا را میشود کاملا انجام داد و خواند و در آنها حاذق شد. امید داشته باشید و با قلبتان وارد تحصیل شوید. میدانید که درس خواندن یک کار دفتری نیست. دانشجو بودن یک حرفه قلبی است مثل کارگردان بودن یا هنرپیشه بودن. یعنی با تمام روح و جسمتان باید دنبال این مساله باشید. اگر اجازه داشته باشم که تجربیاتم را در اختیار هموطنانم بگذرانم، به عقیده من با اعتماد به نفس بالا و با پشتکار بالا شروع به کاری بکنید و تا آخرش بروید تا اینکه حاذقِ حاذق در رشته خودتان بشوید. همه کاری اینجا شدنی است. یکی از زیباییهای اروپا این است که بسیار عقلایی کارشان را انجام میدهند، بدون احساس به مطالب توجه میکنند و دقیق میشوند. به ظرایف مطلب توجه میکنند و همین است که تحصیل اینجا بسیار لذتبخش است. به عقیده من اینجا تمام امکانات هست. کتابهای مختلف هست، امکانات دیجیتالی مختلف هست که کتابخانههای بزرگ جهان را به هم نزدیک میکند، مقالههای خوب علمی در دسترس و اختیار دانشجو قرار میگیرد و …. من شخصا تحصیلم را فقط به عنوان چیزی زیبا و ارزشمند احساس میکنم.
- آیا شما علاقهمند هستید اطلاعات بیشتری در زمینه پزشکی و بهخصوص کلیه و مجاری ادرار در اختیار ایرانیان مقیم هلند بگذارید. اگر اینطور است چرا این نیاز را میبینید و چرا فکر میکنید هموطنان باید اینها را بدانند و اگر نه، چرا؟
به قول افلاطون، یک پزشک خدمتگزار بیمارانش است. این باید وظیفه ما و تمام افرادی باشد که همکاران من هستند. ما تمام علممان و قدرت فکری و حرفهایمان را در اختیار بیمارانمان قرار دهیم. چهقدر زیبا میشود که این بیماران همزبان و همفرهنگ و هموطن خودمان باشند. بعد اینکه ایران قابلیتهای بسیار زیادی دارد. الان ایران بالاترین میزان پیوند کلیه را با درجه موفقیت بسیار بالا در جهان دارد. ما میتوانیم اطلاعات ایران و اروپا را با هم آمیخته کنیم و یک چیز زیبابی بسازیم که در واقع همان کیمیاگری علمی است. یعنی اینکه اطلاعات پزشکی دو منطقه بزرگ علمی را ادغام کنیم و به جای زیبایی برسیم. من این را به لحاظ حرفهای وظیفه خودم میدانم. الان هم عضو یک هیاتی هستم که اورولوژهای ایرانی هستند. از همکارانم بسیار چیز یاد میگیرم. ما تجربیاتمان را در مورد بیماریهای مختلف با هم به اشتراک میگذاریم و از صحبتهای همدیگر چیزهای حرفهای یاد میگیریم.
- این هیات بینالمللی است؟
– بله، این هیات بینالمللی است و فقط منحصر به هلند و ایران نیست. ما به کنگرههای پزشکی مختلفی در آمریکا یا اروپا یا آفریقای جنوبی و استرالیا میرویم. مطالب جدیدی که کشف میشود به همدیگر انتقال میدهیم و با هم در مورد دستورالعملهای مختلف صحبت میکنیم. در مورد بیماریهای مختلف و معالجههای مختلف صحبت میکنیم. محیط این هیات بسیار غنی و زیباست.
- شما به بازگشت به ایران هم فکر می کنید؟
– راستش من الان زندگی تثبیت شدهای در هلند دارم، کار تثبیت شدهای دارم. تعطیلاتی هم که میروم سالی یکی، دو بار و بسیار کوتاه هستند. عاشق این هستم که به ایران بروم و کشور زیبایم را ببینم ولی درحال حاضر چنین امکانی برایم فراهم نیست.
ببینید:
بیماریهای کلیه و مجاری ادرار
سرطان پروستات
از همین مجموعه:
- «برای پیشرفت در جامعه علمی، لابی هم لازم است»
- دستاوردهای مهاجرت، آزادی یا نبودن در کنار خانواده به وقت مرگ؟- گفتوگو با جهان ولیانپور
- تواناییهای مهاجران راه را در جامعه میزبان باز میکند- گفتوگو با رویا مؤید
- بعد از ۵۸ سال زندگی در هلند، خواب کوچهپسکوچههای اصفهان را میبینم- گفتوگو با داریوش مجلسی
- «ایران گذشته من است و هلند آیندهام»- گفتوگو با مرضیه دادور
- «احساس میکنم وسط دنیا هستم»- گفتوگو با نفیس نیا
- اعطای مدال سلطنتی هلند به دانشمند ایرانی-هلندی –گفتوگو با مجید حسنیزاده
- «به کارم باور دارم»- گفتوگو با احمد پوری
- «پیوند نسل اول و دوم مهاجران، نیازمند کار گروهی است» – گفتوگو با مسعود والا
- «ایرانیان همیشه درگیر سیاستاند» – گفتوگو با عمار ملکی
- پیوند میان علوم طبیعی و انسانی، کمک به حقوق بشر است – گفتوگو با دامون گلریز
- «کاش ما ده درصد آزادی اینجا را داشتیم» – گفتوگو با رضا کشاورزی
- «آرزوهایم یکی یکی برآورده شد» – گفتوگو با مهرناز صالحی
- دانشمند و شهروند – گفتوگو با بیژن مشاور
باسلام وادب خدمت اقای دکتر نادری وارزوی موفقیت روز افزون برایتان.اقای دکتر لطفا هر موقع هوس ایران کردید .تشریف ببرید.یک رستوران ایرانی .عکس امید کوکبی یکی از فیزیکدانهای نخبه همراه با غل و زنجیر در تخت بیمارستان را هم همواره نزد خودتان داشته باشید لطفا به خانواده عزیزت رحم کن وایرانیان دیگر.دکتر عزیز شما متعلق به خودتان نیستید افتخار ایرانی هستید. همای گو مفکن سایه شرف هرگز دران دیار که طوطی کم از زغن باشد.حضرت حافظ
ahmad / 29 April 2016
*** این دیگہ از اون حرفھای بود ا،زندگی خوبی دارم،شغل ثابتی دارم،خانوادہ خوشبختی دارم ،ایران را خیلی دوست دارم اما وقت ندارم، …،دکتر عیال بندہ ھم ھمین شرایط شما رو دارہ کم و بیش،زندگی ھم کم وبیش مثل شما اما وقت اگر بخواھیم برای ھر جای داریم.شش ھفتہ مرخصی کہ ھمہ جای اروپا قانونی ھست،از عیال اجازہ بگیر تنھای برو o.k
مقصرAhmad / 29 April 2016
همیشه بیرون گود بودن راحتتره!
منم اگه ۲۷ سال تو اروپا بودم و زندگی خوبی داشتم، میگفتم ای ایران عزیز که جانم فدای تو!
اما وقتی تشریف بیارید توی گود (ایران)، البته گود که چه عرض کنم! سیاهچالهای هست برای خودش! و یه چند سالی رو اینجا باشید، اونوقته که حساب کار میاد دست آدم!
آخه من نمیدونم این ایران چی داره؟
– میوه و سبزی که ۹۹ درصدش سمه باقیش هم گه آدم (به عنوان کود!)
– غذا و مواد لبنی که چه عرض کنیم، گوشت هورمونی یا مرغ با رژیم غذایی روغن نباتی!!
– اینترنت که دیگه نگم؟
– تلویزیون و روزنامه و سایر رسانهها که تکلیفش معلومه
– آزادی دین که غوغا میکنه
– جوانها هم راحت میتونن نیازیها ابتدایی خودشون (یه سکس ناقابل!) رو راحت و آسوده برطرف کنن بدون اینکه بترسن برن هلفدونی یا بالای دار!
– وضع دانشگاهها هم معلومه، دانشگاه که نیست! مزرعه پروش گاو و گوسفنده (به دانشجوها برنخوره! مشکل از شما نیست از جای دیگه هست!)
– وضع که حمل و نقل که دیگه معرکه هست! ماشین از جنس روغن حلبی (پراید!) ۲۰ میلیون ناقابل! (یه کارگر یا کارمند ساده باید کونش پاره بشه تا یه چیز خوب بتونه بخره!)
دکتر(!) بازم دوست داری بیای؟
ریچارد / 01 May 2016
با عرض سلام خدمت داکتر نادر نادری.
میتوانید که آدرس معاینه خانه خود را بدهید تا بتوانم همرای شما صحبت کنم .
مقصد من صحبت کردن در قسمت تداوی پروستات.
یک جهان ممنون
ضیا / 19 April 2019
خوب هر کدام نظری بیان کردید و دیدگاهتان متفاوت ، اقای دکتر نادری را از نزدیک می شناسم
انسانی با شخصیت و مهربان ، اگر دوست دارد به ایران رود از عشقش به خاک و خانوادهاش می باشد
سوالی دارم شما هیچ احساسی به خاک وطن ندارید خانوادهای در گلزار وطن ندارید خوب ، من
خاک پای وطن پرستان واقعی را سورمه چشم می کنم ، حالا نان گرانه ، سبزی وگوشت فلانه …..
باشه ، مادرم ، پدرم ، خواهر و برادرم، و فامیلم و از همه مهمتر مادرم ایران زمینم .،،،،،،،،
پس اگر مشکل سیاسی نیست چرا بدیدار نروم ،
اقای دکتر عزیزم در صورتیکه مشکل ندارید برای دیدن ایران و بوسه بر خاک وطن زدن برید
پارسا در امستردام / 17 January 2020