انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل که روی داد، صدا از سنگ درآمد و از مقامهای شوروی نه. تازه چهار هفته بعد بود که منطقه از مردم تخلیه شد و اولین تدابیر برای کاهش آسیب به سلامت آنها به اجرا درآمد. ۲۵ سال بعد، فاجعه فوکوشیما نشان داد که ماجرا در پیشرفتهترین کشور صنعتی هم میتواند تکرار شود. ایران اما از این همه هنوز درسی نگرفته است.
سی سال پیش وقتی که در سحرگاه ۲۶ آوریل، نیروگاه چرنوبیل به هنگام آزمایش مربوط به موارد ایمنی آن منفجر شد، تا دو سه روز بعد به سیاق رایج در اتحاد شوروی و همه نظامهای بستهای که حفظ جان و سلامت شهروندان خود را هم تابعی از «مصالح و منافع» نظام و «عدم تضعیف آن در برابر دشمن» میدانند، اطلاعرسانی تقریبا تعطیل بود.
اولین کسانی که جهان را از انفجار خبر کردند، کارگران یک نیروگاه اتمی در سوئد بودند که ۱۱۰۰ کیلومتر از چرنوبیل فاصله داشت. کارگران این نیروگاه که مطابق روال روزمره میزان رادیواکتیو روی لباس خود را اندازه میگرفتند، دو روز بعد از انفجار چرنوبیل (۲۸ آوریل) میزان رادیو اکتیو اطراف خود را بسیار زیادتر از حد معمول یافتند. وقتی سوئد این خبر را به جهان مخابره کرد، مقامهای شوروی مجبور شدند ماجرا را به صورت قطرهچکانی تایید کنند. خبرگزاری تاس تنها در دو جمله از بروز سانحه در نیروگاه نوشت.
ولی اسنادی که بعدا انتشاریافتند، نشان میدهند که از همان ساعات اولیه انفجار ۵۰ هزار نفر از مردم پریپیات، شهرک نزدیک چرنوبیل، از سردرد و حال تهوع و مزه بد در دهان خود شکایت داشتهاند. تنها ۳۶ ساعت پس از انفجار مقامات تصمیم میگیرند پریپیات را تخلیه کنند.
با این همه، پنج روز بعد از انفجار گویی که آب هم از آب تکان نخورده باشد، در همه نقاط شوروی و از جمله در نزدیکی چرنوبیل، راهپیماییهای رایج روز اول ماه مه در هوای آزاد و بدون تدابیر لازم برای مصونداشتن مردم از اثرات رادیواکتیو معلق در هوا، برگزار میشود.
کنترل آلودگی آب آشامیدنی و شیر مورد استفاده مردم، تنها دو پس از انفجار آغاز شد. تازه چهار هفته بعد از انفجار بود که توزیع قرص ید برای ممانعت از آسیبرسانی اشعه به غده تیروئید اهالی منطقه را شروع کردند. بعدتر به این فکر افتادند که مردمی را که در شعاع سی کیلومتری چرنوبیل زندگی میکنند، جابهجا کنند.
ابعاد فاجعه
روزی که چرنوبیل منفجر شد، ۱۹۰ تن مواد رادیواکتیو با غلظت بالا در آن بود. آتش ده روز نیروگاه را میسوزاند و مواد رادیواکتیو در هوا پخش میکرد. در مجموع آتش و انفجار ۲۰۰ برابر بمبهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی مواد رادیو اکتیو در هوا پخش کرد. تفاوت در این بود که بمبهای اتمی یادشده در یک آن این مقدار را در هوا پخش کردند، ولی این روند در چرنوبیل تدریجی بود.
آتش و انفجار در نیروگاه زمانی پایان گرفت که ۵۰۰۰ تن مواد مختلف از شن و خاک و سرب و … با هلیکوپتر بر آن ریخته شد. کارگران ساختمانی و سربازان و مردم عادی بدون آموزش و بدون حداقلهای مصونیت در برابر رادیو اکتیو، مشغول خاموشکردن نیروگاه حادثهزده شدند. تنها در دو سال اول انفجار ۲۴۰ هزار نفر از سراسر شوروی برای محو پیامدهای رادیواکتیو متنابهی که چرنوبیل در محیط آزاد کرده بود وارد عمل شدند. آنها روستاهای اشعهزده را با خاک یکسان میکردند، دام و طیور را برای ممانعت از استفاده مردم نابود میکردند و خاک اشعهزده را به محلهای مخصوص انتقال میدادند.در روستای پیرپیات که در سه کیلومتری نیروگاه واقع بود، میزان اشعه رادیو اکتیو به ۲۵۰ برابر میزان مجاز رسید. در همان روزهای اول، این شدت رادیو اکتیو ۳۱ امدادگر را از پا درآورد.
۳۵۰ هزار نفر خانه و کاشانه خود را به خاطر مواد رادیواکتیو از دست دادند، با این همه هنوز هم ۵ میلیون نفر در مناطق همچنان آلوده به اشعه زندگی میکنند. ۷درصد خاک اوکراین و ۳۰درصد خاک بلاروس همچنان آلوده به مواد رادیو اکتیو است.
سه سال پس از انفجار چرنوبیل شمار کودکان مبتلا به سرطان غده تیروئید بهویژه در جمهوری بلاروس رو به افزایش گذاشت. انواع دیگر سرطان هم زیاد شد و در مجموع وضعیت سلامت مردم رو به بدترشدن رفت. از ۶۰۰ هزار تا ۸۵۰ هزار نفری که در سالهای بعد برای مهار اشعهافشانی چرنوبیل مشغول کار در منطقه بودهاند، ۱۲۵ هزار نفرشان تا سال ۲۰۰۵ جان خود را از دست دادهاند.
مقامهای اتحاد شوروی ابعاد بحران را کمتر از آن دیدند که پس از فاجعه، تحقیقات در زمینههای مختلف را جدی بگیرند. از همین رو، هنوز هم در مورد تعداد قربانیان زنده چرنوبیل و کسانی که به بیماری و سرطان دچار شدهاند، میان منابع مختلف اختلاف و مناقشه است. در حالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی شمار قربانیان را ۴ هزار نفر میداند، سازمان پزشکان مخالف سلاحهای هستهای از دهها هزار نفر صحبت میکند.
فاجعهای که تمامی ندارد
از زمان انفجار چرنوبیل تا کنون جمهوری بلاروس ۱۹ میلیارد دلار صرف مقابله با پیامدهای آن کرده است. این هزینه برای اوکراین تا کنون ده میلیارد دلار تمام شده است. بلاروس در مقاطعی مجبور بود ۲۰ درصد بودجه خود را به رفع پیامدهای چرنوبیل اختصاص دهد. اوکراین هنوز هم بین ۷ تا ۱۳ درصد بودجه خود را صرف مقابله با پیامدهای چرنوبیل و تاثیر منفی آن بر سلامت مردم و محیط زیست میکند.
انفجار چرنوبیل به لحاظ سیاسی در کنار جنگ افغانستان دو عاملی تلقی میشوند که نقشی عمده در فروپاشی پایههای نظام شوروی و نشاندادن پیامدهای منفی تصمیمها و سمتگیریهای ایدئولوژیک و بیاعتنایی به منافع و مصالح عمومی داشتند.
در سطح بینالمللی چرنوبیل اولین شوک بیدارکننده جهان در باره خطر عظیم استفاده از انرژی اتمی و غیرقابل کنترل بودن همه ابعاد خطرها و تهدیدات ناشی از سانحههای مربوط به این نوع انرژی بود. چرنوبیل سبب شد که در اروپا شماری از کشورها تصمیم بگیرند این انرژی را کنار بگذارند. اتریش، آلمان و ایتالیا از آن جملهاند.
خوشبینان اما بروز فاجعه و سوءمدیریت در مهار پیامدهای آن را به نظام ناکارآمد شوروی و فناوری عقبمانده این کشور نسبت میدادند. فاجعه اتمی فوکوشیمای ژاپن ۲۵ سال بعد از چرنوبیل اما نشان داد که موردی مشابه در کشوری به شدت پیشرفته هم منتفی نیست.
در آسیا و از جمله در ایران که به لحاظ پیشرفتهای تکنولوژیک و امور ایمنی اصلا قابل قیاس با ژاپن نیست، جنون انرژی اتمی همچنان در اوج است و روسیه میراثدار چرنوبیل هم مجری ارجح انجام چنین طرحهایی در ایران.
● پرونده ویژه: پروژه هستهای ایران، روشنگری و سازشگری
دستیابی به انرژی اتمی (چه برای مصارف «صلحآمیز» و چه برای مصارف احتمالا نظامی) برای ایران تا کنون هزینه سنگینی داشته است؛ از میلیاردها دلاری که صرف تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر شد تا پس از ۴۰ سال ۱۰۰۰ مگاوات (یک هفتادم نیاز کنونی ایران) را تامین کند، تا تاثیرات بسیار مخرب تحریمهای مربوط به غنیسازی اورانیوم که همه عرصههای اقتصادی ایران را با سکته و سکون و پسرفت مواجه کرده است. اگر فردا حادثهای در نیروگاه بوشهر یا نیروگاههایی که قرار است در آتیه ساخته شوند پیش بیاید، با توجه به پایینبودن تدابیر و آموزشهای ایمنی و دستکمگرفتن خطر دشمن نامریی (اشعه رادیو اکتیو)، چه بسا پیامد آن اگر از چرنوبیل و فوکوشیما بیشتر نباشد، کمتر هم نشود.
بخش عمده سرمایهگذاریهای جهان در زمینه انرژی حالا بر انرژیهای تجدیدپذیر متمرکز شده است. ایران اما در این زمینه همچنان در ته جدول است و دل از انرژی اتمی و فسیلی نمیکند. شاید هنوز وقت لازم است تا افزایش خودآگاهی جامعه به سلامت خویش و نسلهای آینده، حفاظت از محیط زیست و افتادن در مسیر یک توسعه پایدار تاثیرگذار شود و روند کنونی را متوقف کند، به این شرط که کاملا دیر نشده باشد.
از همین نویسنده