بر اساس آمارهای کمیساریای عالی پناهدگان سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۵ ترکیه با بیش از ۲.۹ میلیون پناهجو، مقصد مهم پناهجویان بوده است.
بیش از ۱۸ درصد از کل پناهجویان در دنیا، برای معرفی خود به سازمان ملل یا عزیمت غیرقانونی به کشوری دیگر، ترکیه را به عنوان مقصد اول خود انتخاب میکنند.
مسیر اول، ایران به اروپا
امیر، یکی از این پناهجویانی بوده که پنج سال قبل به ترکیه رفته است. خودش میگوید: «وقتی آمدم کلی مو داشتم.»
میخندد و میگوید: «الان دیگر کچل شدهام.»
شغل او حالا دلالی است. دلالی همه چیز. البته خودش معتقد است که هیچوقت سمت خلاف نرفته: «از بلیت کنسرت بگیر تا اجاره خانه و پیدا کردن کار برای ایرانیها و نوشتن کیس پناهندگی.»
بعد آرام میگوید: «کار دیگرم آدمپرانیست. ترانزیت آدم. قاچاق انسان. میدانی که ….»
بنا بر آخرین گزارش پلیس اروپا، قاچاق انسان در سال گذشته میلادی، چیزی بین سه تا شش میلیارد یورو برای فعالان این شبکه سود داشته است، شبکهای وسیع از دلالان و قاچاقچیان.
امیر اما میگوید که فقط دلال است: «من افراد را معرفی میکنم و کمیسیونم را میگیرم. چارهای ندارم، هزینهها بالاست.»
کانالی که امیر با آن کار میکند، بابت انتقال هر ایرانی به ترکیه دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دستمزد میگیرد. این هزینه اما برای افغانستانیها کمتر است: «افغانستانیها پیادهروی دارند، از کوه و جنگل ردشان میکنیم، اما ایرانیها از مرز رد میشوند، خیلی شیک.»
او توضیح بیشتری درباره علت این تفاوت نمیدهد و میگوید که سری است و نمیتواند همه چیز را لو بدهد.
از تعداد ایرانیان پناهجو در ترکیه آمار دقیقی وجود ندارد اما «شبکه همبستگی پناهجویان» میگوید که ترکیه در سال گذشته میلادی میزبان نزدیک به ۲۳ هزار پناهجوی ایرانی بوده است.
به گفته امیر آنهایی که هدفشان پناهندگی است، قاچاقی میآیند. اگر هم اینطور نباشد، باید بگویند که قاچاقی آمدهاند تا قبول شوند.
کسانی که مسافران امیر را به ترکیه میآورند، اغلب کردها هستند که به نظر او بهترین هم هستند: «ایرانیهایی که خودشان کار ترانسفر انجام میدهند قابل اعتماد نیستند، همهشان کلاهبردارند.»
او اما خودش را نسبت به مسافرانش متعهد میداند: «وقتی مسافری میخواهد از ایران حرکت کند، من همراهش خواب ندارم تا زمانی که به ترکیه برسد.»
با توجه به شرایط و زمان حرکت بعدی، کسانی که میخواهند از ترکیه به اروپا بروند و جایی برای اقامت ندارند، در خانه امیر میمانند: «در خانه خودم از آنها پذیرایی میکنم و بعد میفرستمشان برای کانال بعدی.»
کانال بعدی همان خروج از ترکیه و رفتن به کشوری دیگر است که عمدتا کشورهای اروپایی هستند.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در پایان سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که بیش از یک میلیون پناهجو از طریق دریا و به طور غیرقانونی خود را به اروپا رساندهاند که در این میان نزدیک به چهار هزار نفر جان خود را در دریا از دست دادهاند.
به همین خاطر است که از نظر امیر راه دریایی ارزشش را ندارد: «کار آبی به هیچوجه انجام نمیدهم چون مرگآور است. هزینه کمتری میگیرم اما کانالم مطمئن است، پیادهروی دارد اما برایم مهم است که مسافرم مرده به مقصد نرسد.
رابطهای کانال دوم او افغانستانیها هستند، چون در این مورد هم به نظر او ایرانیها قابل اعتماد نیستند.
امیر میگوید: «زمینی میروند، از بلغارستان و رومانی، سخت است اما مرگش کمتر از دریاست.»
او در پاسخ به این سوال که اگر پلیس ترکیه مسافران را هنگام عبور از مرز دستگیر کند چه چیزی در انتظارشان خواهد بود، به رادیو زمانه میگوید: «این اتفاق نمیافتد. پلیس ترکیه فاسد است، پولکیست، اما خب خدا کند کسی گرفتار پلیس ترکیه نشود. اگر این آدمها را بگیرند تا پنج سال زندان دارد.»
در ایران شرایط بهتر است. بر اساس ماده ۳۴ قانون گذرنامه، مصوب سال ۱۳۵۱، برای خروج غیرقانونی از کشور مجازات حبس بین دو تا شش ماه در نظر گرفته شده است.
مسافران به اروپا که میرسند، خیال امیر راحت میشود، چون کارش تمام شده و میتواند برود سراغ مسافرها و موارد بعدی.
مسیر دوم، اروپا به ایران
قاچاقی رفتن از ایران به اروپا یک روی سکه کار امیر است و روی دیگر این سکه، تا بهحال کمتر در رسانهها مورد توجه قرار گرفته است.
روند ثبتنام و انجام کارهای پناهجویان در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه بسیار زمانبر است. آنها پس از ثبتنام ماهها در انتظار میمانند تا وقت مصاحبه بگیرند. امیر از پناهجویانی میگوید که سه سال است منتظر پاسخ از سوی مراجع ذیصلاح هستند در حالی که نه اجازه کار دارند، نه کار برایشان پیدا میشود.
او به رادیو زمانه میگوید: «این جریان خیلی زمانبر است. سخت است، اجازه کار ندارند آنهایی که خسته یا دلتنگ میشوند میخواهند برگردند اما میترسند دولت ایران موقع برگشت دستگیرشان کند.»
قوانین موضوعه ایران در مورد افرادی که بهطور غیرقانونی از کشور خارج میشوند و پس از مدتی بازمیگردند چندان روشن نیست، اما به نظر میرسد ماده ۳۴ قانون گذرنامه در مورد آنها قابل اجراست. بر اساس این ماده، در صورت عدم وجود اطلاعاتی در مورد آنچه که دولت جمهوری اسلامی، فعالیت ضد امنیتی میداند، فرد حداکثر به شش ماه حبس محکوم میشود. امیر اما تاکید میکند که «خیلیها همین ریسک را هم نمیپذیرند.»
به گفته او این افراد همانطور که قاچاقی میآیند، قاچاقی هم بر میگردند: «از همان کانالی که آنها را میآورم، برشان میگردانم، اینجا سوار ماشین میشوند و در ایران پیاده میشوند.»
هزینه برگشت اما کمتر است. نزدیک به یک میلیون تومان: «ترکها به کسانی که برمیگردند خیلی کاری ندارند. مرز ایران هم که هماهنگ شده است.»
در این میان نیز کسانی هستند که به دلیل دلتنگی یا علل دیگر به ایران میروند و دوباره برمیگردند.
امیر میگوید: «از اول فروردین تعداد کسانی که میخواهند برگردند ایران بیشتر شده است. اکثرشان هم میروند که برگردند. حتی از اروپا میآیند اینجا تا قاچاقی بروند ایران و برگردند.»
مشکلات برگشت به ایران تنها به ترس از دستگیری در ایران خلاصه نمیشود. اوایل سال گذشته میلادی بود که برخی از کشورهای مهاجرپذیر و پناهندهپذیر از جمله کانادا، دانمارک و استرالیا اعلام کردند در صورت سفر پناهنده به کشور مبدا، اجازه اقامت آنان مورد بررسی مجدد قرار خواهد گرفت و چه بسا لغو خواهد شد.
اگرچه آمار روشنی در مورد عملی شدن چنین مسالهای وجود ندارد، اما بر اساس ماده یک کنوانسیون بیناللملی پناهندگان، کشورهای پذیرنده اجازه دارند در صورت سفر پناهنده به کشور مبدا، اجازه اقامت دائم آنان را لغو کنند.
به نظر میسد که ترس از اجرای این قانون موجب شده است که ایرانیان پناهنده، ریسک سفر قاچاقی به ایران را بپذیرند و آن را به سفر قانونی و از مبادی رسمی ترجیح دهند.
کسانی که از اروپا یا جایی دیگر خود را به ترکیه میرسانند، اغلب میخواهند برای مدتی هر چند کوتاه به ایران بروند، خانوادههایشان را ببیند، هوایی تازه کنند و برگردند.
امیر میگوید: «به ترکیه که بیایند دیگر کار آسان است. قاچاقی به ایران میروند و بر میگردند. نه ایران میفهمد، نه ترکیه و نه هیچ جای دیگر. خیلیهایشان که رفتهاند حتی کسی را در ترکیه ندارند. چمدانهایشان را در خانه من میگذارند و میروند.»
امیر به گفته خودش برای آنها یک مالجاء است. پلی بین گذشته و حال. راهی برای رفتن و برگشتن. او اما درباره خود میگوید: «من خودم کوری هستم که عصاکش کورهای دیگر شدهام. دوستانم همیشه میگویند تو که همه را میفرستی چرا خودت نمیروی. میگویم کجا بروم. حداقل اینجا راه پول درآوردن را بلدم. اعتباری دارم. مرا امیر بابا صدا میکنند چون انصاف دارم و به پناهجوها کمک هم میکنم، خودم دردش را کشیدهام و میدانم چه حالی دارم. همین است که اینجا ماندگار شدهام.»
اعتباری که امیر برای خود قائل است از مسافرانیست که جابهجا کرده است. آنها به مقصدشان میرسند و او به درآمدش. به قول خودش تا زمانی که مسافر باشد، او هم کار دارد. مسافران قاچاق به امیر نیاز دارند و امیر هم به مسافران. چرخهای معیوب که همچنان ادامه خواهد داشت.
دیگه کم کم فکر کنم در این سایت های طرفدار حقوق بشریت! طریقه ی درست قاچاقی به اروپا رفتن رو هم آموزش بدهند!!! مگه اروپا چقدر گنجایش داره که دوست دارید هر چی ایرانی و سوری و عراقی و افغان رو قاچاقی بفرستید اونجا؟!! اینها هم که یه شبه فرهنگ خاورمیانه ای شون رو با فرهنگ اروپا عوض نمی کنند . بلکه کم کم اونجا رو هم تبدیل می کنند به جایی که ازش فرار کردند . کمی منطقی باشید!
بهزاد / 22 April 2016
در ضمن منظورش از کردها کردهای ایران بوده حتما . حالا سوالی که ایجاد میشه اینه که مگه کردها ایرانی نیستند که از ایرانیها جداشون کرده؟! فکر کنم منظورش از ایرانیان هم تهرانیان باشه در واقع !!!
بهزاد / 22 April 2016
همه کسانی که در ایران هستند فکر میکنند که اینجا پول، خانه و همه چی مجانی هست و ریخته که مردم بیایند و بگیرند..
دوستان،،شما در اشتباهید. اینجا این خبرا نیست.
من دهها ایرانی رو میشناسم که شاید ۱۰ سال منتظر اجازه اقامت بوده اند و هنوز ندارند..کسانی که از ناامیدی خودکشی کرده اند.
زندگی خود و زانو بچتونو به خطر نندازید چون اصلا اون چیزهای که در ایران میشنوید اینجا نیست. اینجا اصلا به ایرانیا و افغانیا اقامت نمیدن.
ایرانی۲۳ / 23 April 2016
جناب بهزاد : شما زیاد نگران نباش ، چون شما قدیمی هستی و اینها که به تازگی میان اروپا، جای شما و امثال شما رو تنگ نمیکنند .
باز هم جای شکرش باقیست که ما ایرانیها را مامور پذیرش این پناهجویان تازه وارد نکرده اند ، و الی حکم میکردیم که همه آنها را به دریا بریزند تا جای ما را تنگ نکنند و بتوانیم با خیال راحت از امکانات اروپائیان بهره برداری کنیم .
به قول خودتان ( کمی منطقی باشید! )
بهنام / 23 April 2016
آقای بهنام، شما انتظار نداشته باش اروپا،کانادا و آمریکا جنگ زده های سوری ،افغانی و پناهجو های ایرانی را تعدادشان هر قدر که باشد بپذیرد، ما با بدبختی درس خواندیم کار می کنیم مالیات می دهیم تا مسلمانها ی خاورمیانه تشریف بیاورند پول بیکاری بگیرند و بعد هم تروریست شوند در خاک اروپا
ستاره / 23 April 2016
خانم ستاره: اگر شما واقعا تحصیلکرده و ساکن اروپا هستی و اینگونه صحبت می کنی پس وای به حال بقیه آدم ها تو اروپا و کانادا و آمریکا. چون کشورهایی که تحصیلکرده هاشون این طور سخن می گویند وای به حال بقیه
آدم هایی مثل شما از نظر من با همون تروریست هایی که فرمودید فرقی ندارند حداقل در افراطی گرایی
ایرانی / 24 April 2016
سر کار خانم ستاره :
بنده چنین انتظاری نداشته و ندارم و الان هم شاهد این هستیم که سیاست کشورهای اروپائی در حال تغییر و در واقع پاک کردن صورت مسئله با پرداخت پول و امتیازات ویژه به دولت ترکیه، مانند تسریع در روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپاست .
در ثانی ، چه بسا که پناهندگان جدید هم مانند جنابعالی ، درس بخوانند و به مراتب بالا دست پیدا کنند و البته این حق همه آنهاست که از امکانات و شرایط اینگونه کشورها به نحو احسنت استفاده نمایند .
متاسفانه مدتیست که ایرانیان مهاجر و پناهنده ، نگرانیهای بیجا و حساسیت زیادی نسبت به این مسئله پیدا کرده و بدون توجه به مسائل و شرایط سخت آوارگان ، که اغلب هم از سوریه هستند ، واکنش نشان داده و آمدن این فوج عظیم آواره و پناهنده را به عنوان خطری برای اقامت و زندگی خود در کشورهای اروپائی میدانند ، که البته به نظر بنده استدلال غلطی است .
در ثانی این خود دولتها هستند که تصمیم گیرنده اصلی هستند و مطمئن باشید که دادن حق پناهندگی به اشخاص در چارچوب قانون و مقررات قانونیست و قانون گذاران بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و فرقه یا حتی به اصطلاح بی دینان و خدا ناباوران ، عدالت را ملاک قرار داده و چنانچه شخصی از قوانین عرف جامعه عدول کرد با او برخورد قانونی انجام میگردد .
همانگونه که خود مستحضرید توقعات و اعتراضاتی از این دست ، که چرا دولتها این همه فرد را به عنوان پناهنده قبول میکنند ، مصداق بارز نژاد پرستی تلقی گردیده و ممکن است از نظر قانونی با شخص معترض برخورد گردد .
بنا بر این بد نیست کمی هم منصفانه با مسئله رو به رو شویم و برای لحظه ای هم که شده ، خودمان را جای زنها و کودکان و افرادی بگذاریم که تمام هستی و مایملک خود را در یک جنگ ویرانگر از دست داده اند و به ناچار و به اجبار کوچ کرده اند تا حداقل بتوانند جانشان را از مخمصه نجات دهند .
موفق باشید .
بهنام / 24 April 2016
اینجا برای بچه ها خوبه اگر درس بخونن وبخواهند پیشرفت کنن واگر نه برای کار سخت شده بیکاری زیادشده وعلت اصلیش اروپای شرقی که ویزا راحت مگیرن بازار کار رو گرفتن کار باید فکر کانادا باشی
علی / 24 April 2016
بنده در ایران زندگی می کنم و نگران از دست رفتن ارزشهای اروپایی هستم . بهتره ما خاورمیانه ای ها کشورهای ملفوک خودمون رو درست کنیم و اینقدر خودمون رو تحمیل چند کشور کوچک اروپایی نکنیم .
بهزاد / 25 April 2016