بیش از نیم قرن از تاسیس خانه کارگر می‌گذرد. تشکلی که پس از نوشته شدن اولین قانون کار در ایران در سال ١٣٣۷، با اتحاد چند سندیکای کارگری شکل گرفت، رفته رفته محل رفت و آمد دولت‌های مختلف شد و کمتر روز و دوره‌ای را بیرون از سایه دولت به سر برد.

خانه کارگر

علی‌رضا محجوب، دبیر خانه کارگر جمهوری اسلامی ایران و نماینده شش دوره پیاپی مجلس شورای اسلامی، ادعا می‌کند که خانه کارگر یک تشکل غیردولتی است و از حقوق صنفی کارگران دفاع می‌کند. ادعایی که از طرف منتقدان این تشکل رد می‌شود. آن‌ها معتقدند که خانه کارگر به غایت فعالیت سیاسی می‌کند.

علیرضا محجوب. علی ربیعی و حسین کمالی
علی ربیعی، علی‌رضا محجوب و حسین کمالی

نگاهی به هیات اجرایی سه نفره خانه کارگر که متشکل از یک نماینده چند دوره مجلس، یک وزیر کار سابق و یک وزیر کار فعلی است، ادعای مستقل بودن خانه کارگر را بیش‌ از پیش زیر سوال می‌برد.

علاوه بر ابهامات مطرح شده در مورد عدم استقلال خانه کارگر از طرف منتقدان، تشکل‌های مستقل کارگری در ایران اغلب بر این باورند که خانه کارگر در دوره‌های مختلف به عنوان یک گروه فشار برای سرکوب فعالان و نیز سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری عمل کرده است.

به این ترتیب پرسش اساسی این است که در یکی از بزرگ‌ترین تشکل‌های کارگری در ایران چه می‌گذرد؟

خانه کارگر، خانه دولت‌ها

از حزب ایران نوین که وابسته به نخست وزیر وقت، امیرعباس هویدا بود تا حزب رستاخیز و دست آخر حزب جمهوری اسلامی و جبهه اصلاحات، خانه کارگر را به مکانی برای دخالت دولت‌های محتلف تبدیل کردند.

علی‌رضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر، در تاریخ ٢۹ مرداد ١٣۹٠، در گفت‌وگو با سایت عصر ایران در مورد تاریخچه شکل‌گیری خانه کارگر گفت: «بین سال‌های ۴۴ تا ۴۶ حزب نوین ‌ایران که برای هویدا و دوستانش در دولت بود، روی‌ این تشکیلات خیمه زد و توانستند در سال ۴۶ این تشکیلات را به سازمان کارگران حزب نوین ‌ایران تبدیل کنند.»

محجوب در ادامه این گفت‌وگو با اشاره به شکل‌گیری حزب رستاخیز می‌گوید که «تشکیلات خانه کارگر به عنوان سازمان کارگری حزب رستاخیز فعالیت خود را ادامه داد تا جایی که مردم، دفتر‌ این تشکل را پیش از انقلاب اسلامی‌ به عنوان یکی از دفاتر حزب رستاخیز بستند.»

بعد از انقلاب ۵۷، خانه کارگر به عنوان شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی به فعالیت خود ادامه داد. همزمان با اعلام نامزدی محمد خاتمی برای شرکت در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣۷۶، خانه کارگر از اولین تشکل‌هایی بود که در کنار مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و انجمن اسلامی معلمان از خاتمی حمایت کرد.

علاوه بر تبدیل شدن خانه کارگر به خانه دولت‌ها، بعد از انقلاب ۵۷ افراد کلیدی این تشکل عموما از میان دولتی‌ها بوده و هستند. با نگاهی به شورای مرکزی سه نفره خانه کارگر، ادعای مستقل بودن این نهاد از دولت بیش‌تر مورد تردید قرار می‌گیرد.

علیرضا محجوب

علی‌رضا محجوب که ٢۶ سال از ریاستش بر خانه کارگر می‌گذرد، با راه یافتن به مجلس شورای اسلامی در انتخابات هفتم اسفند، ششمین دوره است که به طور پیاپی به کرسی‌های مجلس تکیه می‌زند.

علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از اعضای موسس و عضو شورای مرکزی خانه کارگر است. علاوه بر سوابق اجرایی ربیعی در دولت‌های محتلف، او همزمان با مسئولیتش از اول انقلاب تا سال ١٣۶٠ به عنوان مسئول شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی، عضو سپاه پاسداران و از فرماندهان آن بود.

حسین کمالی، دبیر کل کنونی حزب اسلامی کار و از اعضای موسس و شورای مرکزی خانه کارگر، برای هشت سال در کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی و چهار سال در کابینه دولت محمد خاتمی، وزیر کار و رفاه اجتماعی بود. او هم‌اکنون ار مشاوران مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

از تقابل با جنبش بیکاران تا کتک زدن اعضای سندیکا

همزمان با پیروزی انقلاب ۵۷، دفاتر خانه کارگر تحت کنترل جنبش بیکاران و برخی سازمان‌های مدافع کارگر با گرایش‌های چپ قرار گرفت.

آصف بیات در کتاب جنبش تهیدستان در ایران با روایت تاریخی از جنبش علیه بیکاری در سال ١٣۵۸، می‌نویسد که «بیکاران موفق شدند خانه کارگر را به عنوان مقر سازمانی خود در تهران رسمیت دهند.»

بیات در کتابش اشاره می‌کند که «کارگران مهاجر تهی‌دست و ترک تحصیل کنندگانی که تحت پوشش “وام” نبودند حتی تهاجمی‌تر شدند. در ١٢ فروردین ١٣۵۸، کمتر از دو هفته پس از توافق‌نامه اولیه، بیش از سه هزار نفر بیکار، جلسه عمومی در خانه کارگر برگزار کردند. بلند‌گوهایی در بیرون خانه کارگر نصب شده بود که بحث‌ها را در بیرون از سالن پخش می‌کرد.»

علی‌رضا محجوب، دبیرکل فعلی خانه کارگر در گفت‌وگو با سایت عصر ایران در مورد تسخیر خانه کارگر در خرداد ماه ١٣۵۸ می‌گوید: «اولین تجمع ما ٢٠ اسفند ۵۷ مقابل ساختمان تشکیلات خانه کارگر برگزار شد و درخواست تخلیه‌ ساختمان از گروه‌های چپ را مطرح کردیم.»

محجوب در ادامه این گفت‌وگو بدون اشاره‌ به جنبش علیه بیکاری و حضور اعضای این جنبش در دفاتر خانه کارگر می‌گوید: «در خرداد ماه نیز جمعی از کارگران بعد از نماز جمعه به سمت خانه کارگر حرکت کرده و توانستند ساختمان را در اختیار بگیرند و علت انتخاب روز جمعه هم به ‌این خاطر بود که کسی در دفتر نباشد تا برخوردی صورت گیرد، اما آن‌ها مدعی هستند که با آنان برخورد شده است.»

روایت‌های دیگری نیز از تسخیر خانه کارگر در خرداد ١٣۵۸ موجود است که در آن‌ها گفته می‌شود اعضای شوراهای اسلامی کار، جریان تسخیر خانه کارگر را به «خشونت» کشیده‌اند.

تاریخ خانه کارگر بعد از انقلاب محدود به تسخیر آن و بیرون راندن کارگران بیکار از دفاتر این تشکل نشد. با بازگشایی دوباره سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد تهران و حومه، خانه کارگر نقش گروه فشار را بازی کرد و اعضای آن با حمله به مجمع عمومی کارگران سندیکا در میدان حسن‌آباد تهران در تاریخ ١۹ اردیبهشت ١٣۸۴، علاوه بر وارد کردن خسارات به ساختمان سندیکای خبازان تهران، به ضرب و شتم فعالان سندیکایی پرداختند. در این حمله زبان منصور اسانلو، از رهبران سندیکا بریده شد و اسناد و مدارک و حق عضویت اعضای سندیکا به سرقت رفت.

از جمله کسانی که در حمله به دفتر سندیکای کارگران اتوبوسرانی به طور مستقیم دست داشتند می‌توان به حسن صادقی، معاون کنونی خانه کارگر و اکبر عیوضی، دبیر اجرایی خانه کارگر شرق تهران اشاره کرد.

کارگران سندیکای شرکت واحد در اولین سالگرد حمله به سندیکا با صدور بیانیه‌ای با عنوان « در جست‌وجوی فرشته عدالت» اعلام کردند : «با کمال تاسف و تعجب ملاحظه می‌گردد اکبر عیوضی، یکی از متهمان اصلی و یکی از فرماندهان تهاجم، ارتقا یافته و به عنوان نماینده کارگران در آستانه روز جهانی کارگر در تلویزیون ظاهر شده و درباره حقوق کارگران سخنرانی می‌کند.»

خانه کارگر، یک نیروی انحصارگر نیرومند

بعد از گذشت ۵۸ سال از فعالیت خانه کارگر در سایه دو حکومت سرکوبگر، این تشکل خود به یکی از نیروهای انحصارگر فعال در محیط کار (در کنار شوراهای اسلامی کار) تبدیل شده است.

خانه کارگر هم‌اکنون در ۶٣ شهر در ایران شعبه دارد و در برخی از مراکز مهم صنعتی و تولیدی به عنوان تنها تشکل موجود کارگری فعالیت می‌کند.

انحصارگری خانه کارگر در زمینه فعالیت‌هایش محدود به شعبه‌های آن در شهرها نشده و این تشکل صاحب تنها خبرگزاری تخصصی کار در ایران و تنها روزنامه کثیرالانتشار مربوط به کارگران (روزنامه کار و کارگر) است.

خانه کارگر در زمینه ریاستی نیز طعم انحصارگرایی را چشیده و از سال ١٣۶٠ تاکنون، تنها دو دبیر، مدیریت این مجموعه را بر عهده داشته‌اند. علاوه بر این، ترکیب سه نفره شورای مرکزی خانه کارگر از سال ١٣۵۸ تاکنون، بدون کوچک‌ترین تغییری، مثلث کمالی، ربیعی و محجوب را در راس هرم خود حفظ کرده است.

در آستانه روز جهانی کارگر، خانه کارگر که عنوان “تنها تشکل غیردولتی کارگری” را با خود یدک می‌کشد، امسال هم برای برگزاری تظاهرات کارگران عضو این تشکل در روز جهانی کارگر از وزارت کشور تقاضای مجوز کرده است. تظاهراتی که در ١١ اردیبهشت ١٣۹۴ با شعارهایی علیه کارگران افغانستانی، رنگ و بوی نژادپرستانه به خود گرفت و با تایید ضمنی خانه کارگر نیز همراه شد.

آیا امسال هم انحصارطلبی این تشکل، همین نتیجه را به دنبال نخواهد داشت؟